- در پی تصمیم اعضای اوپک مبنی بر حفظ تولید خود با وجود کاهش قیمت ها، این پرسش ها مطرح می شود که آینده بازار انرژی و قیمت ها چگونه خواهد بود؟ آیا عربستان رجزخوانی های خود مبنی بر افزایش تولید را عملی خواهد کرد؟ در این میان ورود ترکیه به معادلات جهانی اقتصاد و سیاست چه تاثیری بر آینده بازار نفت خواهد گذاشت؟ واکنش روسیه به تحولات بازار انرژی چه خواهد بود و بالاخره ایران باید چه راهبردی را در حوزه انرژی در پیش بگیرد؟ برای یافتن پاسخ آن پرسش ها با فریدون برکشلی رئیس “گروه انرژی وین” و مشاور “موسسه مطالعات بین المللی انرژی” به گفت و گو نشستیم. او ضمن بررسی رویدادهای اخیر بازار جهانی نفت به تحلیل رفتار هر یک از نقش آفرینان اصلی بازار انرژی پرداخت و تاکید کرد که ایران باید با دیپلماسی فعال، نقشه جاده ابریشم انرژی را ترسیم نماید. هر چند که ممکن است در این راه، کشورهایی مانند ترکیه و عربستان در قامت یک مزاحم روبروی ایران بایستد.
آقای دکتر برکشلی؛ در روزهای گذشته تحلیل های مختلفی در خصوص آخرین نشست اوپک را شاهد بودیم، برخی رویدادها و نتایج این نشست را بی سابقه و عده ای نیز آن را قابل پیش بینی و تکراری ارزیابی کردند. نظر شما درباره عملکرد اوپک در این دوره چیست؟
سازمان اوپک در طول حیات طولانی خود با تلاطم های زیادی روبرو بوده است. در هر یک از فراز و نشیب ها، اوپک بعضا بازار را در مسیر ثبیت هدایت کرده و رهبری آن را بر عهده گرفته و در دوره هایی دنباله رو بازار بوده و شرایط را پذیرفته است.
در شرایط کنونی، سازمان اوپک تحت تاثیر عوامل مختلف، قیمت های بازار را قبول کرده، این وضعیت شباهت های زیادی با موقعیت اوپک در نوامبر 1987 در اندونزی دارد و اجلاس وزرا تصمیم گرفت که 1/5 میلیون بشکه در روز تخلف اعضای سازمان را به سهمیه های قانونی اعضا تبدیل کند و در نتیجه قیمت های بازار جهانی به 10 دلار در بشکه سقوط کرد.
در جاکارتا اوپک سقوط بازارهای بورس آسیایی را پیش بینی نکرده بود، تنها چند روز پس از اجلاس اندونزی، ابتدا بورس بانکوک و سپس بیشتر اقتصادهای رو به توسعه آسیای جنوب شرقی که موتور رشد مصرف تقاضای نفت محسوب می شدند، سقوط کردند و بازار جهانی نفت با عرضه مازاد و تقاضای محدود مواجه گردید. بحران 1987-1989 اوپک حدود سه سال طول کشید و سازمان اوپک 430 میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود را از دست داد.
با توجه به عدم کاهش تولید نفت از سوی اوپک وضعیت قیمت طی ماه های آینده به چه سمتی خواهد رفت؟
نمی توانیم با دقت بالایی مدت زمانی که بحران کنونی به درازا خواهد کشید را برآورد کنیم با مقایسه و بررسی سری های زمانی منحنی های فراز و نشیب قیمت های جهانی نفت ارزیابی می کنم که مدت این روند کاهش قیمت ها طولانی تر از دهه 1980 نخواهد بود. به اعتقاد من در سه ماهه آخر 2016 و اوایل سه ماهه 2017 قیمت به ثبات نسبی خواهد رسید.
اخبار ضد و نقیضی از سقف تولید روزانه 10 میلیون بشکه ای عربستان به گوش می رسد، آیا با توجه به افت قیمت ها به کانال 30 دلار، این کشور تولید خود را افزایش خواهد داد؟
عربستان هم مانند روسیه یک ابر تولیدکننده است و لذا در استراتژی تولید خود علاوه بر قیمت، سهم بازار هم برایش حائز اهمیت است. این سیاستی است که ایران هم در دوران تولید روزانه 5/5 تا 6 میلیون در روز طی دهه های پیشین مورد توجه داشت. البته من شخصا به ظرفیت تولید 5/11 میلیون بشکه در روز که اعراب مدعی آن هستند اعتقادی ندارم، این کشور شاید بتواند با دوپینگ تولید خود را از مرز 10 میلیون عبود دهد ولی فقط برای مدت کوتاهی و با آسیب به میادین نفتی عربستان با دو رقیب جدی در بازار نفت روبروست که یکی از آنها منابع نفت شیل آمریکا و دیگری توان تولید بالای نفت روسیه است.
عربستان و در حقیقت اوپک نمی خواهند تا برای ثبات بازار، تولید خود را محدود ودر عوض رقبا تولید خود را اضافه کنند.
در صحبت های خود به وجود دو رقیت یعنی نفت شیل و روسیه اشاره کردید. این دو عامل چگونه بر تصمیمات اعضای اوپک تاثیر می گذارد؟
بله! در اینجا به یک واقعیت اشاره می کنم، طی دهه اخیر بازار جهانی نفت دستخوش تحولات و تغییرات مهمی شده است که سازمان اوپک نسبت به آن غافل بود. ظهور و نهادینه شدن بازارهای بورس، تحولات بازارهای مالی و پولی و تاثیرات آنها بر روی قیمت های جهانی نفت، ارزش یافتن سهام شرکت های نفتی افزایش بی وقفه حوزه اقتدار شرکت های خدماتی و شرکت های سازنده و عرضه کننده تکنولوژی که مرتبا نقش پر رنگ تری در بازارهای جهانی نفت کسب می کنند از این جمله است. همچنین ظهور شرکت های نفتی – تکنولوژی متوسط که با هزینه هایی به نسبت کمتر در میادین دارای ویژگی های خاص سرمایه گذاری می کنند معادلات سابق را برهم زده است. در حقیت 4/5 میلیون بشکه نفت خام شیل در روز در آمریکا توسط غول های نفتی تولید نمی شود، بلکه این شرکت های متوسط دانش بنیان هستند که این کار را می کنند. از سوی دیگر روسیه هم اکنون بیش از 10 میلیون بشکه در روز تولید دارد و در ماه های اخیر از نظر تولید از عربستان جلو زده است. به طوریکه اشاره شد دبیرخانه اوپک شرایط لازم و کافی برای مواجه با تغیییر و تحولات بازار جهانی نفت را کسب نکرده است. در هر حال به نظر نمی رسد که در این جنگ برای سهم بازار، عربستان بخواهد بخشی از سهم خود را به تولیدکنندگانی واگذار کند که تاثیر موثری بر روی قیمت نخواهد داشت. تولیدکنندگان عمده ناچارند تا برای ثبات بازار دست به اقدام جمعی بزنند.
در خبرها آمده بود که آمریکا تعداد دکل های نفت شیل خود را کاهش داده، اما شاهدیم که سطح تولید قبل همچنان باقی است. دلیل این مساله چیست؟
بله این اتفاق افتاده؛ در شرایط کنونی مهندسی بازار جای خود را به تجزیه و تحلیل بازار داده است. تولید شیل در طول شش ماه گذشته 4/5 میلیون بشکه در روز بود. سال قبل همه تحلیلگران نفتی بر این باور بودند که تولید نفت شیل، در صورت تداوم کاهش قیمتها صرفه اقتصادی نخواهد داشت. اینک قیمت نفت به بشکه ای45 دلار رسیده و شیل همان 4/5 میلیون بشکه را تولید می کند. این همان مهندسی بازار است که جای تجزیه و تحلیل های سنتی را گرفته است. البته تعدادی از دکل های حفاری شیل مدتی است که فعال نیستند ولی از طریق افزایش بهره وری تولید را حفظ کرده اند .
در این شرایط شاهد حضور بازیگران جدیدی در صحنه سیاسی و اقتصادی منطقه مانند ترکیه هستیم. آیا با آمدن این بازیگران نقش ایران کمرنگ نخواهد شد؟
ترکیه در سال های اخیر به یک بازیگر هژمونی طلب تبدیل شده و دخالت های آنکارا در وقایع منطقه حکایت از تمایلات تازه ترکیه دارد. در هر صورت تحت شرایط کنونی ایران دارای شرایط ممتازی است. نقشه “ژیو انرژی” و “ژیواستراتژیک” منطقه به سود ایران در حال تغییر است.
ایران در این شرایط باید چه راهبردی را در پیش بگیرد؟
در اینجا طراحی و اعمال یک دیپلماسی انرژی فعال حیاتی است. ایران لازم است تا جاده ابریشم انرژی را با قدرت ترسیم و عملیاتی سازد، در حیطه انرژی ترکیه رغیب سرسختی برای ایران نیست ولی می تواند نقش مزاحم را ایفا کند.
اگر ایران و عربستان سقف تولید نفت را در حد فعلی نگه دارند استراتژی سایر کشورهای اوپک به این وضیعت چه خواهد بود؟
در سازمان اوپک قدرت از آن بشکه های نفت و قدرت تولید است برای جمهوری اسلامی ایران تا زمانی که ظرفیت تولید به ارقام بالا نرسد . تاثیرگذاری در سازمان اوپک و بازار نفت محدود است لذا برای ایران ظرفیت گسترده ای دارای اهمیت راهبردی است . با توجه به هزینه بالنسبه پایین ایجاد ظرفیت در میادین ایران در قیمت های کنونی انگیزه سرمایه گذاری برای افزایش تولید قوی است. البته در خاورمیانه کلا هزینه تولید پایین است. این امر در مورد گاز هم صادق است. عدم سرمایه گذاری و کمرنگی صادرات از کل تولید، ایران را از یک منزلت استراتژیک اساسی محروم خواهد ساخت.
تحلیل شما از آخرین وضعیت تولید و قیمت نفت و گاز در سطح بازارهای جهانی چیست؟
بازار جهانی نفت با مازاد عرضه روبروست. در شرایط کنونی، سهم بازار واژه مقدس همه دست اندر کاران بازار نفت است. بدیهی است که ایران هم مستثنی نیست. اما مشکل اساسی بازار، موقعیت متزلزل طرف تقاضاست.
چین که طی 15 سال گذشته نقش موتور اصلی رشد تقاضای جهانی نفت را عده دارد بوده، اینکه رشد تولید ناخالص دو رقمی خود را به کمتر از 6 درصد کاهش داده است همین وضعیت در قطب های عمده مصرف مهم مانند اتحادیه اروپا هم به وقوع پیوسته، لذا توازن عرضه و تقاضا آسیب دیده است. لیکن این وضعیت چندان هم به طول نخواهد انجامید. در هر صورت تقاضای جهانی سالی 2/1 میلیون بشکه در روز افزایش می یابد و امکان رشد بیشتر هم وجود دارد امکان انتظار کاهش عرضه از سوی روسیه ضعیف است ولی نفت شیل بخشی مهمی از تولید خود را از دست خواهد داد، شرکت های نفتی مرتبا ارزش سهام خود در مراکز بین المللی بورس های نفتی را از دست می دهند. براساس گزارش مورگان استانلی در سال 2014 پنج شرکت بزرگ نفتی برای اولین بار پس از هفت سال از لیست 20 شرکت تراز اول جهان خارج شده اند.
توصیه شما به مسئولان نفتی ایران چیست؟
شرکت های ملی نفت به این واقعیت پی برده اند که با روش های سنتی مدیریت منابع نفت و گاز، موقعیت و امکان رقابت پذیری بین المللی خود را از دست خواهند داد. از این رو لازم است خود را با واقعیت های اقتصادی و تجاری جهانی وفق دهند. شرکت های ملی نفتی در خاورمیانه اینک در آسیا، اروپا و آفریقا سرمایه گذاری گسترده ای را آغاز کرده اند. مهمترین سیاست پیش روی شرکت ملی نفت ایران بین المللی سازی آن است که دارای اهمیتی حتی فراتر از ظرفیت سازی است. صنعت نفت ایران با یکصد و ده سال سابقه و تجربه، می تواند با استفاده از روش های مدرن و امروزی و برندسازی، حضور بین المللی مقتدرانه را سازمان دهی کند.
در پی تصمیم اعضای اوپک مبنی بر حفظ تولید خود با وجود کاهش قیمت ها، این پرسش ها مطرح می شود که آینده بازار انرژی و قیمت ها چگونه خواهد بود؟ آیا عربستان رجزخوانی های خود مبنی بر افزایش تولید را عملی خواهد کرد؟ در این میان ورود ترکیه به معادلات جهانی اقتصاد و سیاست چه تاثیری بر آینده بازار نفت خواهد گذاشت؟ واکنش روسیه به تحولات بازار انرژی چه خواهد بود و بالاخره ایران باید چه راهبردی را در حوزه انرژی در پیش بگیرد؟ برای یافتن پاسخ آن پرسش ها با فریدون برکشلی رئیس “گروه انرژی وین” و مشاور “موسسه مطالعات بین المللی انرژی” به گفت و گو نشستیم. او ضمن بررسی رویدادهای اخیر بازار جهانی نفت به تحلیل رفتار هر یک از نقش آفرینان اصلی بازار انرژی پرداخت و تاکید کرد که ایران باید با دیپلماسی فعال، نقشه جاده ابریشم انرژی را ترسیم نماید. هر چند که ممکن است در این راه، کشورهایی مانند ترکیه و عربستان در قامت یک مزاحم روبروی ایران بایستد.
آقای دکتر برکشلی؛ در روزهای گذشته تحلیل های مختلفی در خصوص آخرین نشست اوپک را شاهد بودیم، برخی رویدادها و نتایج این نشست را بی سابقه و عده ای نیز آن را قابل پیش بینی و تکراری ارزیابی کردند. نظر شما درباره عملکرد اوپک در این دوره چیست؟
سازمان اوپک در طول حیات طولانی خود با تلاطم های زیادی روبرو بوده است. در هر یک از فراز و نشیب ها، اوپک بعضا بازار را در مسیر ثبیت هدایت کرده و رهبری آن را بر عهده گرفته و در دوره هایی دنباله رو بازار بوده و شرایط را پذیرفته است.
در شرایط کنونی، سازمان اوپک تحت تاثیر عوامل مختلف، قیمت های بازار را قبول کرده، این وضعیت شباهت های زیادی با موقعیت اوپک در نوامبر 1987 در اندونزی دارد و اجلاس وزرا تصمیم گرفت که 1/5 میلیون بشکه در روز تخلف اعضای سازمان را به سهمیه های قانونی اعضا تبدیل کند و در نتیجه قیمت های بازار جهانی به 10 دلار در بشکه سقوط کرد.
در جاکارتا اوپک سقوط بازارهای بورس آسیایی را پیش بینی نکرده بود، تنها چند روز پس از اجلاس اندونزی، ابتدا بورس بانکوک و سپس بیشتر اقتصادهای رو به توسعه آسیای جنوب شرقی که موتور رشد مصرف تقاضای نفت محسوب می شدند، سقوط کردند و بازار جهانی نفت با عرضه مازاد و تقاضای محدود مواجه گردید. بحران 1987-1989 اوپک حدود سه سال طول کشید و سازمان اوپک 430 میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود را از دست داد.
با توجه به عدم کاهش تولید نفت از سوی اوپک وضعیت قیمت طی ماه های آینده به چه سمتی خواهد رفت؟
نمی توانیم با دقت بالایی مدت زمانی که بحران کنونی به درازا خواهد کشید را برآورد کنیم با مقایسه و بررسی سری های زمانی منحنی های فراز و نشیب قیمت های جهانی نفت ارزیابی می کنم که مدت این روند کاهش قیمت ها طولانی تر از دهه 1980 نخواهد بود. به اعتقاد من در سه ماهه آخر 2016 و اوایل سه ماهه 2017 قیمت به ثبات نسبی خواهد رسید.
اخبار ضد و نقیضی از سقف تولید روزانه 10 میلیون بشکه ای عربستان به گوش می رسد، آیا با توجه به افت قیمت ها به کانال 30 دلار، این کشور تولید خود را افزایش خواهد داد؟
عربستان هم مانند روسیه یک ابر تولیدکننده است و لذا در استراتژی تولید خود علاوه بر قیمت، سهم بازار هم برایش حائز اهمیت است. این سیاستی است که ایران هم در دوران تولید روزانه 5/5 تا 6 میلیون در روز طی دهه های پیشین مورد توجه داشت. البته من شخصا به ظرفیت تولید 5/11 میلیون بشکه در روز که اعراب مدعی آن هستند اعتقادی ندارم، این کشور شاید بتواند با دوپینگ تولید خود را از مرز 10 میلیون عبود دهد ولی فقط برای مدت کوتاهی و با آسیب به میادین نفتی عربستان با دو رقیب جدی در بازار نفت روبروست که یکی از آنها منابع نفت شیل آمریکا و دیگری توان تولید بالای نفت روسیه است.
عربستان و در حقیقت اوپک نمی خواهند تا برای ثبات بازار، تولید خود را محدود ودر عوض رقبا تولید خود را اضافه کنند.
در صحبت های خود به وجود دو رقیت یعنی نفت شیل و روسیه اشاره کردید. این دو عامل چگونه بر تصمیمات اعضای اوپک تاثیر می گذارد؟
بله! در اینجا به یک واقعیت اشاره می کنم، طی دهه اخیر بازار جهانی نفت دستخوش تحولات و تغییرات مهمی شده است که سازمان اوپک نسبت به آن غافل بود. ظهور و نهادینه شدن بازارهای بورس، تحولات بازارهای مالی و پولی و تاثیرات آنها بر روی قیمت های جهانی نفت، ارزش یافتن سهام شرکت های نفتی افزایش بی وقفه حوزه اقتدار شرکت های خدماتی و شرکت های سازنده و عرضه کننده تکنولوژی که مرتبا نقش پر رنگ تری در بازارهای جهانی نفت کسب می کنند از این جمله است. همچنین ظهور شرکت های نفتی – تکنولوژی متوسط که با هزینه هایی به نسبت کمتر در میادین دارای ویژگی های خاص سرمایه گذاری می کنند معادلات سابق را برهم زده است. در حقیت 4/5 میلیون بشکه نفت خام شیل در روز در آمریکا توسط غول های نفتی تولید نمی شود، بلکه این شرکت های متوسط دانش بنیان هستند که این کار را می کنند. از سوی دیگر روسیه هم اکنون بیش از 10 میلیون بشکه در روز تولید دارد و در ماه های اخیر از نظر تولید از عربستان جلو زده است. به طوریکه اشاره شد دبیرخانه اوپک شرایط لازم و کافی برای مواجه با تغیییر و تحولات بازار جهانی نفت را کسب نکرده است. در هر حال به نظر نمی رسد که در این جنگ برای سهم بازار، عربستان بخواهد بخشی از سهم خود را به تولیدکنندگانی واگذار کند که تاثیر موثری بر روی قیمت نخواهد داشت. تولیدکنندگان عمده ناچارند تا برای ثبات بازار دست به اقدام جمعی بزنند.
در خبرها آمده بود که آمریکا تعداد دکل های نفت شیل خود را کاهش داده، اما شاهدیم که سطح تولید قبل همچنان باقی است. دلیل این مساله چیست؟
بله این اتفاق افتاده؛ در شرایط کنونی مهندسی بازار جای خود را به تجزیه و تحلیل بازار داده است. تولید شیل در طول شش ماه گذشته 4/5 میلیون بشکه در روز بود. سال قبل همه تحلیلگران نفتی بر این باور بودند که تولید نفت شیل، در صورت تداوم کاهش قیمتها صرفه اقتصادی نخواهد داشت. اینک قیمت نفت به بشکه ای45 دلار رسیده و شیل همان 4/5 میلیون بشکه را تولید می کند. این همان مهندسی بازار است که جای تجزیه و تحلیل های سنتی را گرفته است. البته تعدادی از دکل های حفاری شیل مدتی است که فعال نیستند ولی از طریق افزایش بهره وری تولید را حفظ کرده اند .
در این شرایط شاهد حضور بازیگران جدیدی در صحنه سیاسی و اقتصادی منطقه مانند ترکیه هستیم. آیا با آمدن این بازیگران نقش ایران کمرنگ نخواهد شد؟
ترکیه در سال های اخیر به یک بازیگر هژمونی طلب تبدیل شده و دخالت های آنکارا در وقایع منطقه حکایت از تمایلات تازه ترکیه دارد. در هر صورت تحت شرایط کنونی ایران دارای شرایط ممتازی است. نقشه “ژیو انرژی” و “ژیواستراتژیک” منطقه به سود ایران در حال تغییر است.
ایران در این شرایط باید چه راهبردی را در پیش بگیرد؟
در اینجا طراحی و اعمال یک دیپلماسی انرژی فعال حیاتی است. ایران لازم است تا جاده ابریشم انرژی را با قدرت ترسیم و عملیاتی سازد، در حیطه انرژی ترکیه رغیب سرسختی برای ایران نیست ولی می تواند نقش مزاحم را ایفا کند.
اگر ایران و عربستان سقف تولید نفت را در حد فعلی نگه دارند استراتژی سایر کشورهای اوپک به این وضیعت چه خواهد بود؟
در سازمان اوپک قدرت از آن بشکه های نفت و قدرت تولید است برای جمهوری اسلامی ایران تا زمانی که ظرفیت تولید به ارقام بالا نرسد . تاثیرگذاری در سازمان اوپک و بازار نفت محدود است لذا برای ایران ظرفیت گسترده ای دارای اهمیت راهبردی است . با توجه به هزینه بالنسبه پایین ایجاد ظرفیت در میادین ایران در قیمت های کنونی انگیزه سرمایه گذاری برای افزایش تولید قوی است. البته در خاورمیانه کلا هزینه تولید پایین است. این امر در مورد گاز هم صادق است. عدم سرمایه گذاری و کمرنگی صادرات از کل تولید، ایران را از یک منزلت استراتژیک اساسی محروم خواهد ساخت.
تحلیل شما از آخرین وضعیت تولید و قیمت نفت و گاز در سطح بازارهای جهانی چیست؟
بازار جهانی نفت با مازاد عرضه روبروست. در شرایط کنونی، سهم بازار واژه مقدس همه دست اندر کاران بازار نفت است. بدیهی است که ایران هم مستثنی نیست. اما مشکل اساسی بازار، موقعیت متزلزل طرف تقاضاست.
چین که طی 15 سال گذشته نقش موتور اصلی رشد تقاضای جهانی نفت را عده دارد بوده، اینکه رشد تولید ناخالص دو رقمی خود را به کمتر از 6 درصد کاهش داده است همین وضعیت در قطب های عمده مصرف مهم مانند اتحادیه اروپا هم به وقوع پیوسته، لذا توازن عرضه و تقاضا آسیب دیده است. لیکن این وضعیت چندان هم به طول نخواهد انجامید. در هر صورت تقاضای جهانی سالی 2/1 میلیون بشکه در روز افزایش می یابد و امکان رشد بیشتر هم وجود دارد امکان انتظار کاهش عرضه از سوی روسیه ضعیف است ولی نفت شیل بخشی مهمی از تولید خود را از دست خواهد داد، شرکت های نفتی مرتبا ارزش سهام خود در مراکز بین المللی بورس های نفتی را از دست می دهند. براساس گزارش مورگان استانلی در سال 2014 پنج شرکت بزرگ نفتی برای اولین بار پس از هفت سال از لیست 20 شرکت تراز اول جهان خارج شده اند.
توصیه شما به مسئولان نفتی ایران چیست؟
شرکت های ملی نفت به این واقعیت پی برده اند که با روش های سنتی مدیریت منابع نفت و گاز، موقعیت و امکان رقابت پذیری بین المللی خود را از دست خواهند داد. از این رو لازم است خود را با واقعیت های اقتصادی و تجاری جهانی وفق دهند. شرکت های ملی نفتی در خاورمیانه اینک در آسیا، اروپا و آفریقا سرمایه گذاری گسترده ای را آغاز کرده اند. مهمترین سیاست پیش روی شرکت ملی نفت ایران بین المللی سازی آن است که دارای اهمیتی حتی فراتر از ظرفیت سازی است. صنعت نفت ایران با یکصد و ده سال سابقه و تجربه، می تواند با استفاده از روش های مدرن و امروزی و برندسازی، حضور بین المللی مقتدرانه را سازمان دهی کند.