خانه بلاگ

مسیر توسعه صنعت گاز ایران؛ از انقلاب تا امروز

0
مسیر توسعه صنعت گاز ایران؛ از انقلاب تا امروز

ایران با توسعه صنعت گاز پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از پیشروان تولید و توزیع گاز طبیعی در جهان تبدیل شده است، این صنعت نقش کلیدی در تأمین رفاه و انرژی و رشد اقتصادی کشور ایفا می‌کند.

به گزارش دستاورد صنعت به نقل از شانا، ایران با دارا بودن بیش از  ۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر گازی، حدود ۱۷ درصد از ذخایر اثبات‌شده گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد و با تولید سالانه ۲۷۵ میلیارد مترمکعب، سومین تولیدکننده بزرگ گاز در جهان است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تمرکز اصلی بر استخراج نفت بود و گاز طبیعی به‌عنوان محصولی جانبی در نظر گرفته می‌شد، بر همین اساس بسیاری از میدان‌های گازی به‌دلیل نبود زیرساخت‌های لازم، مشعل‌سوزی می‌شدند. از این ‌رو شبکه گازرسانی داخلی بسیار محدود بود و بخش عمده‌ای از کشور از سوخت‌ مایع استفاده می‌کردند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با توسعه میدان گازی پارس جنوبی به‌عنوان بزرگ‌ترین میدان گازی جهان که بیش از ۷۰ درصد گاز مصرفی کشور را تأمین می‌کند، به همراه توسعه صنعت گاز در پالایشگاه‌های گازی ایلام، فجر جم و هاشمی‌نژاد، تولید گاز کشور به‌شدت افزایش یافت. هم‌اکنون ظرفیت تولید گاز خام ایران روزانه بیش از یک میلیارد مترمکعب است که روزانه نزدیک به ۶۰۰ میلیون مترمکعب آن در ۱۳ پالایشگاه مجتمع گاز پارس جنوبی فرآورش و به خط سراسری تزریق می‌شود و بیش از ۷۰ درصد از گاز سبد انرژی کشور در بخش‌های مختلف را تأمین می‌کند. توسعه صنعت گاز در ۴۶ سال گذشته، جایگاه ایران را به سومین تولیدکننده گاز در جهان رسانده و این جهش چشمگیر در تولید گاز، ایران را به یکی از بازیگران اصلی بازار انرژی جهان تبدیل کرده است. برای تشریح بیشتر این موضوع مؤلفه‌های مربوط به آن جداگانه بررسی شده است که آنها را با هم مرور می‌کنیم.

۲۰ پالایشگاه گازی

ایران دارای ۲۰ واحد پالایشگاه گازی فعال است که وظیفه تصفیه و فرآورش گاز طبیعی را به‌عهده دارند. این پالایشگاه‌ها بیشتر در مناطق پارس جنوبی (۱۳ پالایشگاه) و برخی نقاط دیگر کشور مستقر هستند؛ این پالایشگاه‌ها نقش مهمی در تأمین گاز مصرفی کشور و صادرات گاز دارند.

ظرفیت پالایشی ۱۰۸۷ میلیون مترمکعبی

گاز استخراج‌شده از منابع زیرزمینی به‌طور معمول حاوی ناخالصی‌هایی مانند آب، ترکیبات گوگردی، دی‌اکسید کربن و هیدروکربن‌های سنگین است. برای انتقال و استفاده از این گاز، پالایش و نم‌زدایی آن ضروری است. این فرآیند ترکیبات نامطلوب و ناخالصی‌ها را جدا می‌کند و گاز قابل‌ استفاده در شبکه انتقال برای مصرف نهایی فرآورش می‌شود. ظرفیت پالایش و نم‌زدایی به اندازه و توان عملیاتی پالایشگاه‌های گاز بستگی دارد. برای نمونه، پالایشگاه‌های گازی مانند پارس جنوبی، فجر جم و ایلام روزانه چند میلیون مترمکعب گاز را نم‌زدایی می‌کنند. ظرفیت پالایش و نم‌زدایی گاز طبیعی هم‌اکنون با توسعه صنعت به یک هزار و ۸۷ میلیون مترمکعب رسیده است.

بیش از ۴۰ هزار کیلومتر خطوط لوله

صنعت گاز کشور در ۴۶ سال گذشته شاهد توسعه و گسترش قابل توجهی در شبکه خطوط لوله انتقال گاز فشار قوی بوده است و از بهمن ۱۳۵۷ تا آذر ۱۴۰۳ از ۲ هزار و ۹۰۰ کیلومتر به ۴۰ هزار و ۲۲۳ کیلومتر توسعه یافته که ۲۵۵ کیلومتر آن در دولت چهاردهم انجام شده است. این خطوط به‌عنوان شریان‌های اصلی انتقال گاز طبیعی از منابع تولید به مراکز مصرف از طریق مناطق عملیاتی انتقال گاز عمل می‌کنند. مناطق عملیاتی ده‌گانه شبکه انتقال گاز ایران به‌عنوان بخش‌های عملیاتی شرکت ملی گاز ایران فعالیت می‌کنند که با استفاده از ایستگاه‌های تقویت فشار و خطوط انشعابی، وظیفه انتقال گاز از پالایشگاه‌ها به همه استان‌ها و مبادی مصرف را به‌عهده دارند.

۹۴ ایستگاه تقویت فشار گاز

ایستگاه‌های تقویت فشار گاز یکی از بخش‌های حیاتی شبکه انتقال گاز در ایران هستند. این ایستگاه‌ها وظیفه دارند فشار گاز طبیعی را در خطوط انتقال حفظ و گاز را در مسیرهای طولانی با فشار کافی جابه‌جا کنند. از بهمن ۱۳۵۷ تا آذر ۱۴۰۳ تعداد ایستگاه‌ها از ۸ به ۹۴ رسیده که یک ایستگاه آن در دولت چهاردهم بهره‌برداری شده است.

بیش از ۴۶۱ هزار کیلومتر شبکه توزیع گاز

شبکه توزیع گاز شهری و روستایی ایران از گسترده‌ترین سیستم‌های گازرسانی در جهان است که طی ۴۶ سال گذشته از ۲ هزار و ۵۰ کیلومتر در ۱۳۵۷ به ۴۶۱ هزار و ۹۰۷ کیلومتر تا پایان آذر ۱۴۰۳ رسیده؛ ۶ هزار و ۳۳ کیلومتر این شبکه در پنج ماهه دولت چهاردهم به بهره‌برداری رسیده است. شبکه گازرسانی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی محدود به مناطق خاصی مانند تهران و برخی شهرهای بزرگ بود و تعداد خانوارهای تحت پوشش بسیار کم بودند. تمرکز بر توزیع گاز در صنایع نیز در بخش‌های محدودی از مناطق شهری بود. پس از انقلاب اسلامی، گازرسانی به مناطق محروم و کم‌برخوردار یکی از اهداف اصلی تعریف شد و پس از پایان جنگ تحمیلی، توسعه آن سرعت بیشتری به خود گرفت.

۳۲ میلیون واحد تحت پوشش گازرسانی

غیر از خانوارها، صنایع یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان گاز طبیعی هستند که پس از انقلاب به‌منظور کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی و آلاینده‌ها در اولویت قرار گرفتند. نیروگاه‌ها نیز به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین مصرف‌کنندگان گاز طبیعی در تأمین برق کشور نقش کلیدی دارند، همچنین مراکز عمومی مانند مدارس، بیمارستان‌ها، مساجد و اداره‌های دولتی تحت پوشش شبکه گاز قرار گرفته‌اند. گسترش گازرسانی به مناطق شهری و روستایی، افزون بر تأمین انرژی پاک، نقش مهمی در توسعه عدالت اجتماعی و کاهش مصرف سوخت‌های آلاینده ایفا کرده است؛ واحدهای تحت پوشش گازرسانی از ۵۱ هزار واحد در ۱۳۵۷ به ۳۲ میلیون واحد تا آذر ۱۴۰۳ رسیده که ۳۷۳ هزار و ۵۲۶ واحد آن در ۵ ماهه نخست دولت چهاردهم انجام شده است.

حدود ۲۹ میلیون مشترک شهری و روستایی

بدون ‌شک استفاده از گاز در شهرها و روستاها بر کاهش مصرف سوخت فسیلی، کاهش هزینه خانوارها، حفاظت از محیط زیست و توسعه عدالت اجتماعی بسیار تأثیرگذار بوده و مشترکان شهری و روستایی گاز کشور در سال‌های اخیر به‌طور قابل توجهی افزایش یافته است. به‌طوری‌ که از ۴۷ مشترک در ۱۳۵۷ به ۲۸ میلیون و ۸۳۶ هزار و ۶۶۹ مشترک تا آذر ۱۴۰۳ رسیده که از این تعداد ۳۶۸ هزار و ۷۴۹ مشترک در پنج ماهه نخست دولت چهاردهم انجام شده است.

گازرسانی ۱۲۶۴ شهر

گازرسانی به شهرها یکی از مهم‌ترین پروژه‌های توسعه‌ای در کشور بوده است که از دهه ۶۰ با جدیت آغاز شد. با گسترش شبکه انتقال گاز و اجرای پروژه‌های گازرسانی، تعداد شهرهای گازرسانی شده که در بهمن ۱۳۵۷، ۹ شهر بود تا آذر ۱۴۰۳ به یک هزار و ۲۶۴ شهر افزایش یافته که از این تعداد گازرسانی به دو شهر در پنج ماهه دولت چهاردهم انجام شده است. شهرهای بزرگ مانند تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز و اهواز از نخستین مناطقی بودند که به گاز طبیعی دسترسی یافتند و با توسعه شبکه گاز شهرهای کوچک‌تر نیز به تدریج گازرسانی شدند. در دهه‌های اخیر گازرسانی به شهرهای محروم و مناطق کمتر توسعه‌یافته در استان‌های سیستان و بلوچستان، کردستان و کرمانشاه سرعت گرفته است، به‌طوری‌که هم‌اکنون ۹۹ درصد شهرهای کشور از گاز طبیعی بهره‌مند هستند.

گازرسانی بیش از ۴۰ هزار روستا

گازرسانی به روستاها از مهم‌ترین برنامه‌های توسعه‌ای ایران بوده و در دهه‌های اخیر به یکی از اولویت‌های دولت‌ها تبدیل شده است. این برنامه با هدف تأمین انرژی پاک، کاهش مصرف سوخت‌های مایع و افزایش رفاه عمومی در مناطق روستایی اجرا شده است. تنها ۲ روستا پیش از انقلاب تا بهمن ۱۳۵۷ گازرسانی شده بودند که این رقم پس از انقلاب تا آذر ۱۴۰۳ به ۴۰ هزار و ۷۵۶ روستا افزایش یافت. ۳۸۱ روستا در پنج ماهه نخست دولت چهاردهم از نعمت گاز بهره‌مند شدند و هم‌اکنون ۸۸ درصد از روستاها به شبکه گاز طبیعی متصل شده‌اند.

افزایش روزانه ۳۳ میلیون مترمکعبی تولید گازخام

تعمیرات معوق پالایشگاه‌ها و سکوهای گازی به‌منظور تولید حداکثری و پایدار باید در ۵ ماه نخست ۱۴۰۳ انجام می‌شد، از این ‌رو پس از استقرار دولت چهاردهم، با انجام برنامه‌ریزی مجدد و شناسایی گلوگاه‌های تولید، اقدام‌هایی ازجمله کوتاه کردن زمان تعمیرات و افزایش تولید برخی از چاه‌ها با انجام اقدام‌های اصلاحی در دستور کار قرار گرفت و متوسط تولید گاز خام در پنج ماه شهریور تا دی‌ به مقدار ۳۳ میلیون مترمکعب در روز نسبت به مدت مشابه پارسال افزایش یافته است، همچنین میانگین تحویل گاز طبیعی به شبکه سراسری در ماه‌های آذر و دی‌ به‌ترتیب برابر با ۸۵۰ و ۸۶۳ میلیون مترمکعب در روز بوده که ۲۳ و ۳۴ میلیون مترمکعب در روز در مقایسه با مدت مشابه پارسال افزایش داشته است.

مصرف بیش از ۹۲ میلیارد مترمکعب گاز در بخش خانگی

تأمین گاز بخش خانگی در کشور در اولویت قرار دارد، به‌ویژه در فصول سرد سال که مصرف در بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد و سهم قابل توجهی از کل مصرف گاز کشور را به خود اختصاص می‌دهد. براساس آمار از ابتدای ۱۴۰۳ تا دی ۹۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب به بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده اختصاص یافته که ۶۴.۲ میلیارد مترمکعب آن در پنج ماهه دولت چهاردهم بوده است.

اختصاص بیش از ۶۸ میلیارد مترمکعب گاز به نیروگاه‌ها در ۱۴۰۳

نیروگاه‌ها به‌عنوان تولیدکنندگان اصلی برق کشور، برای تأمین خوراک به گاز طبیعی به‌عنوان سوخت اصلی وابسته هستند. این موضوع به دلیل دسترسی گسترده به گاز طبیعی و هزینه پایین‌تر آن نسبت به سایر سوخت‌ها مانند گازوئیل و نفت‌کوره مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از گاز طبیعی به جای سوخت‌های مایع سبب کاهش انتشار آلاینده‌ها و سازگاری بیشتر با محیط زیست شده است. آمار بهمن ۱۳۵۷ نشان از این دارد که مصرف گاز طبیعی در نیروگاه‌ها سالانه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب بوده است که این رقم در سال ۱۴۰۳ تا دی به ۶۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون مترمکعب افزایش داشته که ۳۸.۲ میلیارد مترمکعب آن در دولت چهاردهم به‌ویژه در روزهای سرد سال اختصاص یافته است.

مصرف حدود ۴۶ میلیارد گاز در صنایع عمده در ۱۴۰۳

مصرف گاز طبیعی در صنایع عمده نیز یکی از مهم‌ترین بخش‌های مصرف گاز در کشور است. صنایع عمده شامل واحدهای صنعتی بزرگ مانند پتروشیمی‌ها، پالایشگاه‌ها، صنایع فولاد، سیمان و سایر صنایع انرژی‌بر هستند که نقش مهمی در اقتصاد کشور دارند و از آن محصولات ارزشمندی تولید می‌شود. مصرف گاز در صنایع عمده از ابتدای امسال تا دی به ۴۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون متر مکعب بوده است.

صادرات ۱۶.۶ میلیارد مترمکعب گاز در ۱۴۰۲

در سال‌های پس از پیروزی انقلاب به منظور ارتقای جایگاه ایران در بازارهای بین‌المللی انرژی از تمام امکانات و ظرفیت‌های دیپلماسی موجود کشور برای ایجاد و توسعه زیرساخت‌های لازم برای تبادل انواع حامل‌های انرژی استفاده شده است. صادرات گاز طبیعی به ترکیه از ۲۰۰۱ آغاز و صادرات به کشور عراق نیز در قالب قرارداد بغداد (نفت شهر) از تیر ۱۳۹۶ و قرارداد بصره (شلمچه) از تیر ۱۳۹۷ عملیاتی شد؛ ایران در سال ۱۴۰۲ موفق به صادرات ۱۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب گاز و در پنج ماهه نخست دولت چهاردهم موفق به صادرات ۷ میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب گاز شده است.

صدور ۸۰۰ میلیون مترمکعب گواهی‌ صرفه‌جویی در آذر

وزارت نفت در راستای الزامات قانون برنامه هفتم پیشرفت در حوزه بهینه‌سازی و مدیریت مصرف، نسبت به صدور گواهی‌های صرفه‌جویی در بورس انرژی اقدام کرده که در آذر ۱۴۰۳، ۸۰۰ میلیون مترمکعب گواهی صرفه‌جویی برای بازپرداخت سرمایه‌گذاری طرح‌های بهینه‌سازی از جمله طرح‌های نیروگاه‌های تجدیدپذیر، مترو و ریلی و سی‌ان‌جی سوز کردن خودروها صادر شده است، همچنین ۶ هزار میلیارد تومان نیز امسال به حساب بهینه‌سازی واریز شده است.

توسعه ظرفیت ذخیره‌سازی گاز طبیعی

اجرای طرح‌های ذخیره‌سازی گاز به‌منظور ایجاد توازن در شبکه تولید و مصرف گاز طبیعی کشور و نیز افزایش پایداری و امنیت عرضه گاز به‌ویژه در دوره‌های اوج مصرف در برنامه وزارت نفت قرار گرفته است. در این زمینه هم‌اکنون ۶ طرح ذخیره‌سازی گاز طبیعی شامل سه طرح در مرحله توسعه و سه طرح در فاز اکتشاف در دست اجرا قرار دارد، همچنین شرکت ملی نفت ایران میدان‌های جدیدی را در سه دسته به‌عنوان طرح‌های آتی ذخیره‌سازی گاز طبیعی معرفی کرده ‌است. در زمینه توسعه ظرفیت ذخیره‌سازی، آیین‌نامه اجرایی این موضوع تدوین شده و میدان‌های منتخب نیز در حال بررسی و پیگیری است. طبق یک برنامه زمانی مشخص، هدف برنامه هفتم توسعه که تولید ۱۲۰ میلیون مترمکعب گاز در دوره دو ماهه اوج مصرف از محل ذخیره‌سازی کسب می‌شود که این موضوع تقریباً نیازمند حدود ۲.۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری است.

مرد روزهای سخت تولید

0
رفوگران معتقد است که زندگی را باید ساخت و به آینده باوجود سختی‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ امید داشت: «خیلی چیزها در دنیا هست که ما به ارزانی و راحتی می‌توانیم به ‌دست بیاوریم

دستاورد صنعت / «بکوش و بپوش و ببخش و بده / براي دگر روز چيزي بنه.» به عقیده من این یک بیت شعر بزرگ‌ترین درسی است که هرکسی برای داشتن زندگی خوب باید به آن توجه و عمل کند؛ شعری که به شما مي‌‌‌گوید کار و فعالیت کنید، زندگی خوب داشته باشید و برای فردایتان هم چیزی کنار بگذارید.» این جملات از آن مردی است که همه ما او را با «خودکار بیک» و البته «مداد سوسمارنشان» مشق‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یمان مي‌‌‌شناسیم. علی‌اکبر رفوگران بنیان‌گذار کارخانه خودکار، و عطر و لوازم آرایشی و بهداشتی بیک (تیغ اصلاح، اسپری و کرم) در ایران، یکی از بزرگ‌ترین و پیشروترین کارآفرینان کشور است، کسی که باوجود اینکه 93 سال سن دارد همچنان به تولید فکر مي‌‌‌کند: « ببینید! کسی که سال ها کارکرده، اگر کار را ازش بگیرند دیگر می‌میرد. وقتی کار می‌کنیم هم برای خودمان خوب است، هم برای دیگران و هم کشورمان؛ با تولید است که کشور ساخته مي‌‌‌شود.»
رفوگران معتقد است که زندگی را باید ساخت و به آینده باوجود سختی‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ امید داشت: «خیلی چیزها در دنیا هست که ما به ارزانی و راحتی می‌توانیم به ‌دست بیاوریم؛ مهم‌ترينش خندیدن است؛ خندین پول نمی‌خواهد و به سلامتی هم خیلی کمک مي‌‌‌کند. ورزش کردن هم حتما پول احتیاج ندارد، مثلا اگر شما راه بیفتید و به دامنه‌های کوه بروید، کسی از شما ورودی نمی‌خواهد. در کنار اینها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ باید از چیزهایی که برای شما ضرر دارد مثل سیگار کشیدن هم دوری کنید؛ همچنین توصیه من به همه این است که در زندگی صرفه‌جویی کنند و تا مي‌‌‌توانند پول به عنوان سرمایه آینده کنار بگذارند، فکر نکنید پول‌پرست هستم؛ پول ابزار زندگی است و باید در زندگی دوراندیش بود؛ اگر یک تومان درآمد دارید، حتما دو ریالش را برای فردا کنار بگذارید. در کنار همه اینها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ امید هم باید داشت.»

کودکی و خانواده
پدربزرگ علی‌اکبر اصالتا اصفهانی بود. او با یک تاجر اصفهانی به نام «قیصریه» شریک شد و آنها تنها واردکننده نوشت‌افزار به ایران بودند. کشتی‌های تجاری نوشت‌افزارها را از شوروی سابق به بندر انزلی می‌آوردند و پس از آن با کاروان‌های شتر و قاطر به تهران منتقل می‌کردند. حاج میرزا علی رفوگران، پدر علی‌اکبر نیز بنکدار لواز‌التحریر شد و در دالان امین‌الملک بازار تهران برای خود حجره‌ای دست و پا کرد. اگرچه نام خانوادگی آنها رفوگران بود اما به واسطه شغل موروثی به «تحریریان» مشهور شدند.
علی‌اکبر که فرزند چهارم خانواده بود در میانه آخرین ماه سال یعنی ۱۵ اسفند ۱۳۰۹ در محله خانی‌آباد متولد شد. او مانند بسیاری از پسران خانواده‌های بازاری‌ از همان دوران نوجوانی و وقتی کلاس ششم را به اتمام رساند وارد بازار شد تا فوت و فن کار را یاد بگیرد. در این میان یک اتفاق دیگر هم مزید بر علت شد تا درس را ول کند. وقتی جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد پدر علی‌اکبر از نظر مالی فقیرتر شد و فرزندانش درس را رها کردند تا به کار بپردازند. علی اکبر در یادآوری آن روزها گفته است که وقتی جنگ جهانی دوم به ایران کشیده شد کسانی که احتکار می‌کردند سودهای نامشروع کلانی بدست‌آوردند اما پدر علی‌اکبر اهل احتکار نبود و در همان روزهای اول جنگ، تمام جنس‌ها را با ۱۰ درصد سود شرعی به فروش می‌رساند. هرچه فرزندان به او هشدار می‌دادند که با این مقدار سود نمی‌تواند جنس جدیدی بخرد می‌گوید:«خدا بزرگ است.»
وفاداری پدر به اصول و ارزش‌های شرعی و اخلاقی در زندگی خانوادگی آنها نکته کم اهمیتی نبود. او با پایبندی به این ارزش‌ها به فرزندانش یاد داد که برای سود و کسب درآمد وارد هر جریانی نشوند. نمونه‌اش خاطره‌ای است که علی‌اکبر بارها تعریف کرده است. یک روز ظهر که پدر و برادر برای صرف ناهار به خانه رفته بودند یک خریدار دولتی برای خرید جنس به دکان آنها می‌آید. علی‌اکبر در یکی از گفت‌وگوهایش اشاره کرده که به اندازه ۱۰ هزار تومان و در گفت‌وگوی دیگری گفته است که به اندازه ۲۰ هزار تومان قصد خرید داشته است. از طرف دیگر آن روز آخرین موعد پرداخت بدهکاری آنها به یک بازاری بود. علی‌اکبر خوشحال از اینکه به راحتی بدهکاری را پرداخت خواهند کرد به همراه شاگرد جنس‌ها را آماده می‌کنند. اجناس جمع‌آوری شده بود که پدر هم از راه می‌رسد اما متوجه می‌شود دو صورت حساب صادر شده. یک صورتحساب واقعی و دیگری صورت حسابی که مامور دولتی از علی‌اکبر خواسته بود در آن دو برابر قیمت خرید نوشته شود. وقتی پدر متوجه این موضوع می‌شود چنان کشیده‌ای به صورت علی‌اکبر می‌زند که با آهن پله‌ها برخورد می‌کند و سرش می‌شکند. چند ساعت بعد وقتی هنگام عصر در حیاط خانه مشغول خوردن چای بودند، پدر به علی‌اکبر می‌گوید که تو با نوشتن صورت حساب غیرواقعی شریک دزد بیت‌المال شده بودی و اگر بعدا متوجه اشتباهت می‌شدی و می‌خواستی حلالیت بطلبی چطور می‌توانستی از دانه‌دانه مردم حلالیت بطلبی؟ این پند پدر در گوش علی‌اکبر باقی ماند تاجایی که در بزرگسالی هم در هیچ مناقصه دولتی چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب شرکت نکرد.

مدادهای عصایی و سرمایه اولیه
بهرحال بعد از اتمام جنگ جهانی و زمانی که علی‌اکبر ۱۹ سال داشت اولین کار تولیدی‌ خود را که فروختن «آلبوم» بود، شروع کرد. اندکی بعد وقتی ۲۰ ساله شد دست به کاری زد که توانست اولین سرمایه زندگی‌اش را جمع کند. ماجرا از این قرار بود که پدرش چندین جعبه مداد ژاپنی خریده بود. این مدادها کیفیت خوبی نداشتند و زود می‌شکستند. علی‌اکبر به یک کارگاه سفارش داد کله‌هایی شبیه عصا تولید کند تا به انتهای مدادها بچسبند. از همسرش که دخترخاله‌اش هم بود کمک خواست. همسر ۱۴ ساله و خدمتکار نه ساله خانه در زیرزمین، منگوله‌هایی شبیه انتهای تسبیح درست کردند تا مدادها بیشتر به چشم بیایند. علی اکبر همه مدادها را در یک چمدان ریخت و به سراغ فردی به نام «اصغر» رفت که در ابتدای ناصرخسرو اجناس مختلفی می‌فروخت. اصغر در آن زمان ساعت می‌فروخت. وقتی علی اکبر پیشنهاد داد به جای ساعت، مدادهای او را بفروشد اصغر امتناع کرد و به اصلاح گفت:«بگذار کاسبی‌مان را بکنیم.» علی‌اکبر از از او پرسید:«درآمد روزانه‌ات چقدر است؟» و او گفت:«پنج تومان». علی‌اکبر همان مقدار را به اصغر داد و گفت:«به جای ساعت مدادها را بفروش». بعد از چند دقیقه چنان جمعیتی در آنجا جمع ‌شد که علی اکبر را پس زدنند و همه مدادها فروش رفتند. اصغر که از این فروش خوشحال بود همراه علی اکبر به قهوه خانه آینه رفت و با یکدیگر قرارداد بستند.
کسب سرمایه اولیه باعث شد علی‌اکبر بتواند کار و کاسبی خودش را راه بیندازد. او در سال ۱۳۳۲ در بازار بین‌الحرمین، پاساژ «مهتاش» یک مغازه خرید و سه سال آنجا کار کرد. برای اینکه کارش با کار پدر تداخل نداشته باشد حرفه‌اش را با چاپ برگه‌های دعا آغاز کرد. با وجود افزایش سرمایه اما خودش تعریف کرده که همچنان به کمک و اعتبار پدر نیاز داشت. پس همراه پدر و برادرش یک شرکت بازرگانی برای واردات لوازم التحریر تاسیس کردند و از این طریق با شرکت‌های بزرگ تولیدکننده در این عرصه آشنا شدند. آشنایی‌ که پای علی‌اکبر را به جریانی بزرگ‌تر و ماندگارتر در بازار ایران باز کرد.

خودکار بیک از فروش تا تولید
علی‌اکبر مجبور شد درس را رها کند اما چندی بعد تحصیل را به صورت شبانه ادامه داد و حتی زبان انگلیسی را هم آموخت. یادگیری زبان برایش این مزیت را داشت که وقتی نماینده شرکت بیک فرانسه به ایران آمد به سراغ او رفتند تا بازار را به او نشان دهد. در بین مسیر، لوک که نماینده شرکت بیک بود از علی اکبر می‌پرسد:«فکر می‌کنی امسال چقدر بفروشی؟» او هم می‌گوید:« ۵۰۰ هزار تا. شما نمایندگی را به ما بدهید، فروش را به دو میلیون می‌رسانم.»
آن روز دیگر حرفی از این موضوع نشد تا ۱۰ـ۱۵ روز بعد که در تلگرافی عنوان می‌شود:«نمایندگی به رفوگران واگذار شده است». علی‌اکبر کار خودش را کرده بود اما پدر همچنان پایبند به اصول اخلاقی و حرفه‌ای بود و برای اینکه نان مردم را نبریده باشد مبلغی را به «کلیمیان» که نماینده قبلی شرکت بیک بود پرداخت تا رضایت او را جلب کند.
قرار بود خانواده رفوگران به مدت ۱۰ سال نمایندگی شرکت بیک را در دست داشته باشند اما علی‌اکبر جوان بود و رویاهای خودش را داشت. یکبار در سفری به فرانسه با آنکه دیدار با رئیس شرکت بیک بسیاری سخت بود توانست وقت ملاقات بگیرد و از تصمیمش برای تولید خودکار بیک در ایران بگوید. مارسل بیک در پاسخ به او، خودکار بیکی را از کشو درآورد و نوکش را روی میز فشار داد. نوک خودکار شکست و مدیر بیک خطاب به رفوگران گفت:«این خودکار ساخت آمریکاست. تو در ایران می‌خواهی چه کار کنی؟» علی اکبر که شنیده بود مارسل بیک بسیار جدی است و اگر پاسخش منفی باشد جایی برای چانه‌زدن نمی‌ماند، از اتاق بیرون آمد اما فکرش همچنان درگیر پیدا کردن راه حلی برای قانع کردن مدیر بیک بود. در آلمان بیشتر روی این قضیه فکر کرد و زمانی که از آنجا برمی‌گشت با چمدانی پر از پول نقد راهی کارخانه بیک در فرانسه شد. گرفتن وقت ملاقات، ساده نبود. بهرحال یک وقت ملاقات فراهم شد اما به اندازه دو دقیقه. علی‌اکبر ناامید نبود. برای همین از همان دقیقه نهایت استفاده را کرد تا سرنوشت را نه تنها به نفع خود بلکه به نفع ایران هم برگرداند. وقتی مارسل بیک چمدان پر از پول را دید خندید. علی‌اکبر هم گفت که می‌خواستم با دیدن پول‌ها متوجه جدی بودن تصمیم من شوید. همین کار ساده اما صادقانه دل بیک را برد و او شرط را قبول کرد. ماشین پلاستیک سازی و قالب را به علی‌اکبر دادند.
دو مهندس آلمانی هم به ایران آمدند تا در تولید خودکار کمک کنند. اولین نمونه که به فرانسه ارسال شد تلگرافی آمد و از علی‌اکبر خواسته شد فورا به پاریس برود. رئیس بیک از علی‌اکبر پرسید که از چه موادی استفاده کرده و او با زیرکی پاسخ داد:«وقتی مجوز تولید را بده می‌گویم.» همین حرف خنده مارسال بیک را در پی داشت و گفت:«من مجوز را دادم، تو جواب را بگو.»
مجوز ساخت خودکار بیک فرانسه برای ایران صادر شد. کارخانه در سال ۱۳۴۲ در زمینی به مساحت ۱۱ هزارمتر در تهران نو ساخته شد. شرکت «صنعتی قلم خودکار» هم با شراکت پدر و برادر علی اکبر راه‌اندازی شد و در آبان ماه ۱۳۴۳ کارخانه با زیربنای ۲ هزار و ۸۰۰ مترمربع پروانه بهره‌برداری گرفت. بعد از سه ماه و با وجود ۹۶ کارمند، اولین محصول با قیمت پنج ریال وارد بازار شد، قیمتی که به مدت ۲۰ سال ثابت باقی ماند و افزایش پیدا نکرد.
کارخانه به مرور توسعه کرد و بر تعداد کاگران و کارمندان افزوده شد. روزی کارمند بیک به رفوگران گفته بود اگر بتوانید دو هزار خودکار در سال تولید کنید خوب است و رفوگران آن را به ۲۰۰ میلیون خودکار در سال رسانده بود که عدد کمی نبود.

تولید مداد سوسمارنشان
علی اکبر رفوگران حالا جایگاه خودش را داشت و اولین قطار تولید را به ریل فرستاده بود اما موفقیت گاهی دردسرساز هم می‌شود و می‌تواند البته مسیرهای جدید هم باز کند. مدتی بعد از راه اندازی کارخانه بیک او پیغامی از یکی از افراد دولتی دریافت کرد تا به به نشانی ارسال شده برود. وقتی به آن نشانی رفت فردی که خود را «تهرانی» و حسابرس دربار معرفی کرده بود او را تهدید کرد که کارخانه بیک را به نفع دربار مصادره خواهد کرد اما این همه ماجرا نبود. حسابرس بعد از ترساندن رفوگران موضوع دیگری را طرح می‌کند. گویا فرمانفرمایان از بزرگان دربار و افراد نزدیک به شاه برای اینکه داماد آمریکایی‌اش را در ایران نگه دارد یک کارخانه مداد به او داده بود منتهی داماد از پس تولید برنیامده بود. کارخانه را به دربار واگذار کرده بودند و حالا از رفوگران می‌خواستند تولید کارخانه را برعهده بگیرد و کارخانه را بخرد. در نتیجه او پس از تولید خودکار، مدادساز هم شد. رفوگران که به تولید جنس معلومی عادت نداشت. برای اینکه مدادی با کیفیت خوب بسازد به دیدار رئیس کارخانه «فابر کاستل» آلمان رفت و به او پیشنهاد همکاری داد. به گفته رفوگران آن زمان دو نوع مداد متداول بود: سوسمار نشان و شتر نشان. رفوگران امتیاز را از فابر کاستیل می‌گیرد و شروع به تولید مداد سوسمارنشان می‌کند.
رفوگران با تولید خودکار و مداد نه تنها پیشه خانوادگی خود را توسعه داد بلکه از نظر تولیدی هم قدم‌های عملی و بزرگی در محقق کردن رویاهایش که «تولید» بود برداشت اما بعد از انقلاب و در دهه ۶۰ با اتفاقی که برای رفوگران‌ها می‌افتد علی‌اکبر مجبور به فروش سهام کارخانه خودکار بیک می‌شود و کارخانه مداد را هم به برادرش واگذار می‌کند. این اتفاق در اثر یک سوتفاهم درباره علی‌اکبر و بردارش رخ داد و آنها برای مدتی راهی زندان می‌شوند چرا که این تصور پیش آمده بود با ارز دولتی اختلاس کرده‌اند. هرچند بی گناهی رفوگران‌ها خیلی زود از سوی دفتر بازرسی مقام معظم رهبری ثابت و پرونده قضایی آن ها بسته شد اما اثرات این اتهام اشتباه چنان بر روان علی‌اکبر اثر گذاشت که دچار افسردگی شدید شد و حتی مدتی برای معالجه به آمریکا رفت و دو سال در معرض شوک الکترونیکی و درمان‌های دیگر قرار گرفت. طی این مدت هم کارخانه برای مدتی تعطیل و از سوی دیگر با بدهی مواجه شد. در اوایل دهه ۷۰ و بعد از اینکه علی‌اکبر بازگشت با وجود آنکه تمایل نداشت کارخانه را فروخت.
علی اکبر رفوگران که دیگر ذوق چندانی برایش باقی مانده بود مدتی از کار دوری کرد ولی باز برگشت زیرا بازنشتگی اصلا برایش معنا نداشت. پس جرقه راه‌اندازی کارخانه دیگری در ذهنش زده شد. زمانی که ۶۸ سال داشت به واسطه آشنایی با مارسل بیک خبردار شد که او قصد دارد امتیاز کارخانه عطر بیک را که در فرانسه موفق نبود به کشور مالزی واگذار کند. رفوگران که همیشه در گوشه‌ای از دلش نگاهی به پیشرفت مملکت داشت وارد میدان شد. به دیدار بیک رفت و پیشنهاد خرید امتیاز کارخانه عطر بیک را مطرح کرد. رئیس بیک به رفوگران گفت:«در اروپا با اینهمه امکانات نتوانسته‌اند موفق شوند، در ایران چطور می‌توانی این کار را بکنی؟ این کار را نکن». رفوگران می‌دانست که ایران جمعیت جوانی دارد و جوانان به خاطر مسائل ارتباط جمعی و… ذهن بازی دارند می‌توانند کالای خوب را از بد تشخیص دهند منتهی به خاطر مسایل اقتصادی ممکن است نتوانند عطر و ادکلن گران قیمتی بخرند اما اگر یک برند خارجی خوب با قیمت ارزان در اختیارشان قرار بگیرد می‌توانند تشخیص دهند که جنس خوبی است. بنابراین کار خودش را کرد. کل کارخانه را خرید. آن را به ایران منتقل کرد. سال ۱۳۷۵کارخانه عطر بیک در ایران راه اندزای شد. در نهایت هم پیش‌بینی رفوگران درست از آب درآمد و او موفق شد سومین کارخانه‌اش را هم در بازار جا بیندازد.

هیچوقت دیر نیست
رفوگران در یکی از گفت‌وگوهایش گفته:«هیچوقت برای ایجاد کار دیر نیست، هیچوقت هم زود نیست. اگر سنت بالا باشد و کاری را شروع کنی فردا که می‌خواهی بگذاری بروی کس دیگری آن را اداره خواهد کرد. حالا یا نسل بعدی در همان خانواده یا جوانی دیگر. نمی‌خواهم شعار بدهم اما واقعیت این است که اگر مملکت را خانه خودمان حساب کنیم خب آدم دلش می‌خواهد خانه‌اش را تغییر دهد، تابلوی جدید بزند و…»
اهمیت به توسعه ملکت در حرف‌های دیگر رفوگران هم آمده است. وقتی که می‌گوید:«امروز اقتصاد حرف اول را می‌زند. جنگ جنگ اقتصادی است. ما سربازهای این جنگ هستیم. باید مسلح باشیم. نترسیم. به میدان بیاییم و واندهیم.»
شاید همین روحیه جنگجو بودن او بوده که صرفا به خرید و فروش یک جنس قناعت نکرده است. آروزهای بزرگش را در تولید پیگیری کرده، به ثمر نشانده و هنوز هم در سن ۹۲ سالگی در نشست‌هایی که از او دعوت می‌شود تا درباره تجربیاتش صحبت کند، شرکت کند مثل همین چند ماه قبل که در نشست «کارآفرینان بزرگ» شرکت و روایت تاسیس کارخانه‌هایش را تعریف کرد. در میان سخنانش یک نکته را هم گفت که برایش به یک افسوس بدل شده و آن برندسازی است. او می‌گوید که در دوره او اصلا نمی‌دانستند برند چیست و اگر با این موضوع آشنا بود، خودکار را با برند خودش تولید می‌کرد.
از کارنامه کاری رفوگران و ماندگارشدن نام او تنها به عنوان یک کارآفرین بزرگ که بگذریم، باید به ویژگی‌های دیگر هم او اشاره کرد. رفوگران در نهمین دهه زندگی‌اش همچنان بر اصول کاری خود تاکید می‌کند و صداقت را بهترین سرمایه کارآفرینی را می‌داند. مسیر کاری او نشان داده نه تنها صداقت بلکه توجه به موازین شرعی و قواعد قدیمی بازار همچنان از اصول اخلاق حرفه‌ای اوست و نادیده گرفتن این شیوه‌های مرسوم باعث دلخوری‌اش شده است. همچنانکه در پندی به فرزندان خود چنین آورده است:«عزیزانم به نظر می‌رسد امروز توجه به موازین شرعی در بازار تهران کمتر دیده می‌شود. غالبا معاملات و مبادلات بر مبنای نرخ بهره پول که بسیار هم سنگین است قرار دارد. عده‌ای که سرمایه‌های ناگهانی ناشی از عوارض جنگ ایران و عراق به کف آورده‌اند به چیزی فکر نمی‌کنند جز ازدیاد آن به هر شکل و طریق.»
چنین راه و رسمی باعث شده است زندگی رفوگران تماما در پول و مال خلاصه نشود. پول برای او ابزار کار بوده و به کتاب خواندن و حتی نوشتن شعر و داستان هم علاقه دارد. مصداق آن هم انتشار چندین جلد کتاب مانند «خداداد»، «آبجی جمیله» یا «یادی از بودها» و.. است. رفوگران پرداختن به ادبیات و معنویات را چاشنی زندگی و راهی برای اینکه یکسره آلوده مادیات نشود می‌داند چراکه به تعبیر او وقتی زندگی یکسره در پول خلاصه شد ممکن است فرد یک آدم بی‌انصاف و سنگ دل شود.
بکارگیری همین چاشنی‌ها کار امروز و دیروزش هم نبوده است. وقتی ۱۲ سال داشت تاجر کلیمی وسیله‌ای را به در دکان آورد که بعد از تمام شدن جوهر دور انداخته می‌شد. همان وسیله ای که علی‌اکبر نام «خودکار» را رویش گذاشت و برای اینکه طرز کار آن را امتحان کند این جمله را روی کاغذ نوشت:«همیشه راه بهتر هست در پیش/ برای یافتن یک دم بیندیش.»
عمر طولانی علی‌اکبر رفوگران از همان ۱۲ سالگی تا به امروز در تحقق همان یک بین شعر گذشته است: یافتن یک دم برای اندیشیدن.

خوردن كتك مفصل از پدر
پدرم خیلی آدم معتقدی بود و از اینکه مال مردم در زندگی‌اش بیاید می‌ترسید و همیشه این موضوع را به ما گوشزد مي‌‌‌کرد و حتی یک بار یک کتک مفصل برای همین به من زد. من از کودکی تابستان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در حجره پدرم در بازار، كه كارش فروش لوازم‌التحریر، کار مي‌‌‌کردم. او ظهر که مي‌‌‌شد معمولا برای خوردن ناهار، خواندن نماز و استراحت به خانه مي‌‌‌رفت و مغازه را به من مي‌‌‌سپرد؛ یک روز که رفته بود خانه، فردی آمد به حجره ما و گفت که مقداری جنس مي‌‌‌خواهد و صورتی هم از اجناسی که مي‌‌‌خواست داد که حدود 10 هزار تومان مي‌‌‌شد، فکر کنید یعنی حدود یک میلیارد تومان حالا (با خنده)؛ مقداری از جنس‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ را خودمان داشتیم و نصف دیگر را هم باید تهیه مي‌‌‌کردیم، به او گفتم که همه را آماده مي‌‌‌کنم و چند ساعت بعد بیاید برای بردنشان؛ اما نکته مهم اینجا بود که مرد به من گفت برایش یک صورت بنویسم به دو برابر قیمت جنس‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و من هم که اصلا نمی‌دانستم یعنی چه، این کار را انجام دادم و پیگیر تهیه جنس‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یش شدم؛ در خیال خودم هم به این فکر مي‌‌‌کردم که چه فروش خوبی داشته‌ایم و پدرم حتما من را تشویق مي‌‌‌کند؛ خلاصه جنس‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ را حاضر کردم تا اینکه پدرم آمد و متوجه فروش شد و کلی تشویقم کرد تا اینکه رفت سر صورت حساب‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و گفت این چی هست؟ آن چی هست؟ و اینکه چشمش افتاد به آن حساب که دو برابر نوشته بودم، گفت این چیست؟ گفتم مشتری جنس‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ گفته دو برابر بنویسم، تا این را گفتم و برگه را دید یک کشیده محکم زد در گوشم… آن مشتری هم وقتی آمد و برخورد پدر را دید پولش را پس گرفت و دررفت و جنس‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ماند در مغازه ما.

داستان جمع کردن اولین سرمایه
می‌دانید از بچگی من دوست داشتم که کار تولیدی و ابتکاری انجام بدهم و درآمدی از این طریق به دست بیاورم و در مقاطعی از زندگی با همین حس کارهایی انجام دادم که خیلی تاثیر داشته‌اند از جمله درست کردن مدادهای عصایی (باخنده). 20 ساله بودم (حدود سال 1329) و پیش پدر در دالان امین‌الملک که حالا هم به همین نام شناخته مي‌‌‌شود کار مي‌‌‌کردم. پدر یک مغازه فروش لوازم‌التحریر داشت؛ یادم هست او به قول بازاری‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یک پارتی مداد ژاپنی (چندین صندوق) خریده بود و چون جنس ژاپنی آن زمان کیفیت خوبی نداشت (حتی به عنوان بدترین تولیدات دنیا شناخته مي‌‌‌شد) نتوانسته بود آنها را بفروشد. البته روی مدادها عکس‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و طرح‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی قشنگی وجود داشت ولی مشکل اصلی این بود که خیلی راحت مي‌‌‌شکستند و برای همین کسی آنها را نمی‌خرید؛ اینجا بود که من به فکر پیدا کردن راهی افتادم که این مدادها را بچه‌پسند کنم تا بتوانم آنها را بفروشم. این شد که به ذهنم رسید مدادها را شبیه عصا کنم و برای همین به یک کارگاهی سفارش دادم تا تعداد زیادی کله‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یی شبیه عصا و بست برایم درست کند تا بتوانم به انتهای مداد وصل کنم تا مداد کنار آن شبیه عصا شود؛ علاوه بر این با کمک خانمم یک عالمه هم منگوله برای سر مدادها و عصا درست کردیم، آن زمان خانمم هنوز 14 سالش نشده بود و ما زیرمین خانه را به کارگاه مداد عصایی تبدیل کرده بودیم (با خنده). یک کلفت هم داشتیم که 9 سالش بود و به همسرم کمک مي‌‌‌کرد. خلاصه همگی با هم نشستیم و تعداد زیادی مداد عصایی با منگوله درست کردیم؛ البته به‌ش منگوله نمی‌گفتند و یک چیزی شبیه بالای نخ تسبیح بود. بعد مقداری از این مدادها را ریختم در یک چمدان و بردم بازار برای فروش؛ آن زمان اول ناصرخسرو یک حراج بود که چیزهای مختلفی مي‌‌‌فروخت، اگر اشتباه نکنم آن موقع بساط ساعت کیلویی (ساعت‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ژاپنی ارزان‌قیمت) داشت، به‌ش گفتم اصغرآقا یک چیزی آورده‌ام برایم بفروشی، گفت چی هست؟ چمدان را باز کردم، وقتی دید مداد است؛ قبول نکرد و گفت بگذار کاسبی‌مان را بکنیم. کمی جا خوردم ولی زود به‌ش گفتم تو صبح تا شب چقدر کار مي‌‌‌کنی؟ من و من کرد و بالاخره گفت 5 تومن؛ همان موقع پول را از جیبم درآوردم و به‌ش دادم و گفتم این هم فروش کل روز، حالا این ساعت‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ را جمع کن و روی طبق (سینی خیلی بزرگ) این مدادها را بریز؛ او هم این کار را کرد و شاید باور نکیند در عرض چند دقیقه جمعیتی دورش را گرفتند که من را پس زدند و اصلا طبق خالی شد. بعد به اصغرآقا گفتم دیدی؟ حالا پولم را بده. او هم گفت بیا برویم تو قهوه‌خانه حرف بزنیم؛ باید با من قرارداد ببندی و فروش این مدادها را به من بدهی (با خنده). خلاصه آنجا یک قهوه‌خانه‌ای بود به اسم قنبر و ما رفتیم آنجا، اصغر برای خودش یک قلیان سفارش داد و از کار حرف زدیم. بعدش هم من خوشحال رفتم پیش پدرم و همه پارتی مدادهای ژاپنی را قبل از اینکه دیگران به فکر خریدشان بیفتند، خریدم و کلی مداد عصایی درست کردیم که فروش خیلی خوبی هم داشت و اولین سرمایه زندگی و موفقیتم را من اینجا به دست آوردم…

گرفتن مجوز از آقای بیک و بهترین روز زندگی
یک روز پدر به مغازه‌ام در بازار بین‌الحرمین آمد و گفت که نماینده شرکت بیک فرانسه که ما فروشنده خودکارهایش بودیم به نام آقای لوک از فرانسه آمده برای بازدید بازار؛ من هم چون انگلیسی بلد بودم سریع رفتم و پیداش کردم و در بازار چرخاندمش، مثلا بردمش مسجد شاه و… در بین مسیر آقای لوک از من پرسید فکر مي‌‌‌کنی امسال چقدر بفروشی؟ گفتم 500 هزارتا اما شما با ما یک قرارداد ببندید و برای 5 تا 10 سال نمایندگی بیک را به ما بدهید و من این را مي‌‌‌رسانم به 2 میلیون، آن زمان نمایندگی بیک در تهران با آقای کلیمیان بود؛ بعد از پیشنهاد من آقای لوک هیچی نگفت و بعد هم که رفت فرانسه. خلاصه فکر کنم 10- 15 روزی از این ماجرا گذشت که یک تلگراف آمد که نمایندگی را به ما واگذار کردند. البته پدرم از این مسئله خیلی ناراحت شد و گفت نان مردم را بریده‌ایم و به همین خاطر هم مبلغی به آن نماینده قبلی که گفتم (کلیمیان) داد و رضایتش را جلب کرد. از این زمان در واقع نمایندگی فروش خودکار بیک در ایران برای ما بود و ما فروش را افزایش دادیم تا اینکه به فکر تولید افتادم و تصمیم گرفتم به فرانسه و پیش خود آقای بیک بنیان‌گذار کارخانه – که اخیرا فوت کرده- بروم و مجوز تولید خودکار بیک در ایران را از او بگیرم. کارخانه بیک در نزدیکی پاریس است در منطقه ای به نام کلیشی؛ خلاصه رفتم پاریس و با زحمت وقت ملاقات از او گرفتم و به‌ش گفتم که مي‌‌‌خواهم خودکار بیک در ایران تولید کنم؛ او هم تعجب کرد و چند لحظه بعد یک خودکار از کشوش بیرون آورد و نوکش را روی میز گذاشت و فشار داد و شکست؛ گفت این ساخت امریکاست! آن وقت تو در ایران مي‌‌‌خواهی چه‌کار کنی؟ جا خوردم و چیزی نتوانستم بگويم؛ مي‌‌‌دانید آن کسی که متصدی و رابط بیک فرانسه با ما در ایران بود و اتفاقا وقت را هم گرفته بود قبل از جلسه به من گفت اگر آقای بیک چیزی گفت همان است و اصلا پافشاری نکن، اگر گفت نه، نه است و اگر گفت آره، آره. به همین خاطر هم در آن جلسه یک دفعه جا خوردم و این شد که در نهایت بدون حاصل از اتاقش آمدم بیرون و به قول معروف تیرم به هدف نخورد و به سنگ خورد. البته منصرف و ناامید نشدم. من عاشق تولید بودم و هرجور شده مي‌‌‌خواستم تولید خودکار را شروع کنم؛ در این بین رفتم آلمان و آنجا تو برگشت دوباره به فکر این افتادم که یک بار دیگر پیش آقای بیک بروم و سعی خودم را بکنم، یادم هست یک چمدان کوچک از آلمان خریدم و کلی هم پول نقد در آن گذاشتم و بار دیگر به پاریس رفتم و به رابطمان گفتم که هرجور شده فقط دو دقیقه وقت برایم بگیرد؛ اولش گفت نمی‌شود ولی در نهایت گرفت و دوباره رفتم پیش آقای بیک؛ تا وارد اتاق شدم بلافاصله در چمدان را باز کردم و گفتم آقای بیک این پولها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برای شما در عوض یک دستگاه قالب به من بدهید و اگر خودکاری بهتر از چیزی که امریکایی‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تولید کردند، ساختم به من اجازه تولید بدهید وگرنه من قالب‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ را به خرج خودم برمي‌‌‌گردانم و ماشین پلاستیک‌سازی را هم در ایران مي‌‌‌فروشم، پول‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هم برای شما؛ آقای بیک خندید، گفت پول را چرا این‌جوری آوردی؟ گفتم مي‌‌‌خواستم چشم شما به پول‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بیفتد و ببینید که من جدی هستم؛ باز هم خندید و بعد پول را گرفت و شروط را قبول کرد. آقای بیک همان روز من را با خودش به کارخانه برد و یک ماشین و قالب به من داد. بعد از آن به ایران آمدم تا با نصب دستگاه‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و فراهم کردن شرایط، تولید را شروع کنم؛ البته برای بالا بردن کیفیت از دو نفر مهندس آلمانی هم کمک گرفتم و آنها را به ایران آوردم؛ کلا شاید دو ـ سه ماه طول کشید که کارخانه تو تهرانپارس راه‌اندازی و تولید شروع شد و نمونه‌ای از خودکار را هم برای آقای بیک به فرانسه فرستادم. یادم نمی‌رود یک روز تلگراف آمد که فورا به پاریس بیا، پا شدم رفتم فرانسه پیش آقای بیک، به‌م گفت از چه موادی استفاده مي‌‌‌کنی؟ گفتم نمی‌گویم؛ گفت چرا؟ گفتم شما مجوز تولید را بدهید تا جواب را بدهم، خنده‌اش گرفت و گفت مجوز را دادم، بگو؛ بعد به‌ش گفتم که مواد این چیزها است و درجه حرارت و شرایط تولید هم این گونه است؛ خیلی خوشش آمد و دیگر از آن موقع تولید ما در ایران شروع شد. واقعا آن روزی که اولین خودکار را در کارخانه بیک تهران تولید کردیم، زیباترین و غرورانگیزترین روز زندگی من بود؛ هیچ وقت فراموش نمی‌کنم آن روز را، از صبح زود به کارخانه رفته بودم و مهندس‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آلمانی هم آمده بودند؛ خیلی عجله داشتم و از شدت هیجان تپش قلب گرفته بودم تا اینکه بالاخره اولین لوله خودکارها از دستگاه بیرون آمد. البته الان کارخانه تولید خودکار بیک دیگر تولید ندارد و من تنها نمایندگی بیک را در ایران دارم؛ کارخانه‌ای که حیف است و یک سرمایه ملی محسوب مي‌‌‌شود که اگر دست من بود باز هم راه‌اندازی‌اش مي‌‌‌کردم و کلی جوان را مي‌‌‌بردم سر کار.

سید کمال آقایی

«زوپا» بی دردسر به شما وام می دهد

0
«زوپا» بی دردسر به شما وام می دهد

دستاورد صنعت / تصور کنید در بریتانیا زندگی می‌کنید و نیاز به وام دارید. صف‌های طولانی بانک‌ها و کاغذبازی‌های پیچیده، اولین تصاویری است که احتمالا به ذهن‌تان خطور می‌کند. چه می‌شد اگر به جای دست و پنجه نرم کردن با بروکراسی بانکی، می‌توانستید به سادگی از افراد دیگری قرض بگیرید و به‌صورت اقساط بازپرداخت کنید؟
تصور کنید در بریتانیا زندگی می‌کنید و نیاز به وام دارید. صف‌های طولانی بانک‌ها و کاغذبازی‌های پیچیده، اولین تصاویری است که احتمالا به ذهن‌تان خطور می‌کند. چه می‌شد اگر به جای دست و پنجه نرم کردن با بروکراسی بانکی، می‌توانستید به سادگی از افراد دیگری قرض بگیرید و به‌صورت اقساط بازپرداخت کنید؟ اینجاست که زوپا با رویکردی نوآورانه و کاربرپسند وارد می‌شود. زوپا به جای اینکه از مدل‌های سنتی بانکداری تقلید کند، یک پلتفرم همتا به همتا طراحی کرده است که فرآیند دریافت وام را بسیار ساده‌تر می‌کند. در این پلتفرم، افراد می‌توانند به صورت مستقیم به یکدیگر وام دهند و وام بگیرند، بدون آنکه نیاز به واسطه‌ها و پرداخت هزینه‌های اضافی باشد. اما زوپا دقیقاً چگونه کار می‌کند؟

آسان‌تر از همیشه
زوپا با بهره‌گیری هوشمندانه از داده‌های کاربران، رویکردی نوین در ارائه خدمات مالی دارد. به جای اتکا به تبلیغات سنتی، زوپا راه‌حل‌های مالی شخصی‌سازی شده‌ای را ارائه می‌دهد که دقیقاً با نیازها و مشخصات هر کاربر تطابق دارد. نرخ‌ها و شرایط هر وام نیز به صورت کاملا شخصی‌سازی شده و بر اساس پروفایل اعتباری هر فرد تعیین می‌شود. پلتفرم زوپا از دو بخش اصلی تشکیل شده است: سرمایه‌گذاران و وام‌گیرندگان. افرادی که مایل به سرمایه‌گذاری هستند، سرمایه خود را در پلتفرم زوپا قرار می‌دهند. از سوی دیگر، افرادی که به دنبال دریافت وام هستند، درخواست خود را از طریق پلتفرم ثبت می‌کنند. پس از بررسی دقیق اعتبار وام‌گیرندگان، زوپا آن‌ها را با سرمایه‌گذاران مناسب مطابقت می‌دهد. نکته قابل توجه این است که زوپا برای مدیریت ریسک، سرمایه هر سرمایه‌گذار را به چندین وام مختلف تقسیم می‌کند. به این ترتیب، در صورت عدم پرداخت وام توسط یک وام‌گیرنده، کل سرمایه به خطر نمی‌افتد. در نهایت، وام‌گیرندگان با پرداخت اصل وام به همراه سود، به تعهدات خود عمل می‌کنند و زوپا پس از کسر کارمزدهای خود، سود حاصل را بین سرمایه‌گذاران توزیع می‌کند. این مدل نوین با حذف واسطه‌های بانکی، امکان دسترسی به نرخ‌های بهره پایین‌تر برای وام‌گیرندگان و بازدهی بالاتر برای سرمایه‌گذاران را فراهم می‌کند.

ربات‌های سخنگو
یکی از کاربردهای جالب و پیشرفته زوپا، استفاده از هوش مصنوعی برای تحلیل رفتار مالی و شناخت بهتر نیازهای مشتریان است. سیستم‌های هوش مصنوعی این بانک، با بررسی دقیق اطلاعات مالی و رفتاری کاربران، به گونه‌ای طراحی شده‌اند که به هر کاربر پیشنهاداتی متناسب با شرایط مالی و سبک زندگی او ارائه می‌دهند. به‌عنوان مثال، این هوش مصنوعی می‌تواند تحلیل کند که کاربر، بیشتر درآمدش را صرف چه مواردی می‌کند و چه زمانی به احتمال زیاد نیاز به مشاوره مالی یا پیشنهادهای پس‌انداز دارد. این سیستم به کاربران کمک می‌کند تا با مدیریت بهتر هزینه‌ها و انتخاب راهکارهای بهینه برای پس‌انداز و سرمایه‌گذاری، به اهداف مالی‌شان نزدیک‌تر شوند. علاوه بر این، زوپا از ربات‌های گفتگویی استفاده می‌کند که توانایی تحلیل احساسات کاربران را دارند. این ربات‌های پیشرفته با تحلیل دقیق لحن، زبان و احساسات کاربران، می‌توانند به سرعت متوجه شوند که مشتری چه نوع نیازی دارد و در چه وضعیتی قرار دارد. اگر مشتری با نگرانی درباره تراکنش‌های مالی خود صحبت کند، ربات به او اطمینان و آرامش می‌دهد و راهکارهای دقیق‌تری برای رفع مشکل پیشنهاد می‌کند. این ربات‌های هوشمند به‌صورت ۲۴ ساعته در دسترس هستند و کاربران می‌توانند در هر ساعتی از روز و شب از خدمات پشتیبانی آن‌ها بهره‌مند شوند. قابلیت تحلیل احساسات این ربات‌ها باعث می‌شود تجربه پشتیبانی از یک فرآیند خشک و روتین به یک گفتگوی دوستانه و آرام‌بخش تبدیل شود، که این برای مشتریانی که در جستجوی بانکداری مدرن و منعطف هستند، بسیار جذاب است.

هوشمندانه خرج کن!
بانک زوپا با همکاری چاز هاتون، اینفلوئنسر محبوب اینستاگرام، رویکردی نوآورانه در آموزش مالی اتخاذ کرده است. آن‌ها با استفاده از طنز هوشمندانه و تصاویر جذاب، مفاهیم پیچیده مالی را موضوعی ساده و قابل فهم برای همه تبدیل می‌کنند. هدف جاوید جاناردانا، مدیرعامل زوپا، ایجاد یک ارتباط صمیمانه و دوستانه با مشتریان است. او می‌خواهد به مردم کمک کند تا از مسائل مالی نترسند و با پول رابطه بهتری برقرار کنند. چاز هاتون نیز با استفاده از طنز خاص خود، مفاهیمی مانند کارت‌های اعتباری و بهره مرکب را به ساده‌ترین شکل ممکن توضیح می‌دهد. او به مردم کمک می‌کند تا این مفاهیم پیچیده را بهتر درک کنند و تصمیمات مالی بهتری بگیرند. این خدمات منحصربه‌فرد، بانک زوپا را به گزینه‌ای محبوب تبدیل کرده که توانسته وفاداری مشتریان خود را جلب کند.

چشم انداز دنیای فناوری در سال ۲۰۲۵

0
چشم انداز دنیای فناوری در سال ۲۰۲۵

دستاورد صنعت / با عبور ارزش بیت‌کوین از مرز ۱۰۰ هزار دلار در سال ۲۰۲۴ و ورود ابزارهای هوش مصنوعی به زندگی روزمره، سال جدید میلادی چه تحولاتی در دنیای فناوری به همراه خواهد داشت؟
بن موریس، سردبیر فناوری کسب‌وکار بی‌بی‌سی، و زویی کلاینمن، سردبیر فناوری بی‌بی‌سی، به بررسی روندهای کلیدی سال ۲۰۲۵ پرداخته‌اند.
بن موریس، سردبیر فناوری کسب‌وکار بی‌بی‌سی
در پایان سال ۲۰۲۲، آینده تجارت ارزهای دیجیتال چندان روشن به نظر نمی‌رسید.
شرکت اف‌تی‌ایکس، یکی از برجسته‌ترین نام‌ها در این حوزه، با فروپاشی خود ۸ میلیارد دلار از سرمایه مشتریان را از بین برد و هیچ ردی از آن باقی نگذاشت.
در ماه مارس ۲۰۲۴، سم بنکمن-فرید، یکی از بنیان‌گذاران این شرکت، به جرم کلاهبرداری از مشتریان و سرمایه‌گذاران به ۲۵ سال زندان محکوم شد. این رسوایی، اعتماد عمومی به کل صنعت ارزهای دیجیتال را متزلزل کرد.
به نظر می‌رسید که ارزهای دیجیتال به یک محصول خاص و محدود تبدیل شوند که تنها گروهی کوچک و مشتاق به دنبال آن باشند. اما تنها چند ماه بعد، این صنعت دوباره سرشار از خوش‌بینی شد و علت آن، پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود. بسیاری معتقد بودند که ترامپ رویکرد مساعدتری نسبت به ارزهای دیجیتال خواهد داشت و تاکنون نیز چنین به نظر می‌رسد.
اوایل دسامبر، ترامپ اعلام کرد که پل اتکینز، یکی از اعضای پیشین کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا را به‌عنوان رئیس جدید این نهاد ناظر بر بازار مالی وال استریت معرفی خواهد کرد. آقای اتکینز نشان داده است که نسبت به گری گنسلر، رئیس فعلی، موضع بسیار مثبت‌تری نسبت به ارزهای دیجیتال دارد. این خبر باعث شد ارزش بیت‌کوین، مهم‌ترین ارز دیجیتال، از مرز ۱۰۰ هزار دلار عبور کند.
جفری کندریک، رئیس جهانی تحقیقات دارایی‌های دیجیتال در بانک استاندارد چارترد، می‌گوید: «با پیروزی ترامپ می‌توان انتظار داشت در سال ۲۰۲۵ مقررات حمایتی بیشتری وضع شود و برخی محدودیت‌ها برداشته شود. این تغییرات می‌تواند ورود بانک‌ها و موسسات مالی به این حوزه را تسهیل کند.»
او به‌ طور خاص به دستورالعمل «ساب-۱۲۱» اشاره می‌کند که که پیشتر از سوی کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا صادر شده بود. این دستورالعمل که از سال ۲۰۲۲ اجرا شده، ارائه خدمات ارزهای دیجیتال را برای بانک‌ها و شرکت‌های مالی دشوار کرده است.
انتصاب پل اتکینز می‌تواند به ترامپ کمک کند تا وعده خود برای تبدیل آمریکا به پایتخت ارزهای دیجیتال جهان را عملی کند. اگر این وعده محقق شود، تغییری چشمگیر نسبت به مواضع ترامپ در سال ۲۰۲۱ خواهد بود که بیت‌کوین را «کلاهبرداری» توصیف کرده بود.

رشد مراکز داده‌ها
با افزایش سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی، نیاز به مراکز داده جدید نیز بیشتر می‌شود. آموزش و اجرای هوش مصنوعی نیازمند قدرت محاسباتی بالا و استفاده از جدیدترین تراشه‌ها و سرورها است.
طبق گزارش سی‌سی‌اس اینسایت، بزرگ‌ترین کاربران داده از جمله گوگل، مایکروسافت و متا، ممکن است طی پنج سال آینده تا یک تریلیون دلار برای مراکز داده جدید هزینه کنند.
به گزارش شرکت خدمات املاک سَویلز، ظرفیت مراکز داده‌ها در اروپا بین سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۸ به طور متوسط سالانه ۹ درصد رشد خواهد کرد. اما این مراکز جدید احتمالا در شهرهایی مانند لندن و فرانکفورت ساخته نخواهد شد، چون قیمت بالای املاک و محدودیت‌های تامین برق، توسعه‌دهندگان را به جستجوی مکان‌های ارزان‌تر سوق داده است. در بریتانیا شهرهایی مانند کمبریج، منچستر و بیرمنگام گزینه‌های مناسبی برای نسل جدید مراکز داده به شمار می‌روند. در اروپا نیز شهرهایی مانند پراگ، مونیخ و میلان مطرح هستند.
در قلب برخی از این مراکز داده جدید، پیشرفته‌ترین تراشه کامپیوتری شرکت انویدیا قرار خواهد داشت. این شرکت بازار تراشه‌های مورد استفاده برای هوش مصنوعی را در اختیار خود دارد. این تراشه که ماه مارس ۲۰۲۴ رونمایی شد، قرار است به میزان قابل توجهی در سال ۲۰۲۵ عرضه شود.
به گفته ویوک آریا، تحلیلگر ارشد نیمه‌هادی‌ها در بانک اوراق بهادار آمریکا، تراشه جدید به شرکت‌های فناوری اجازه می‌دهد هوش مصنوعی را چهار برابر سریع‌تر آموزش دهند و این امکان را فراهم می‌کند که هوش مصنوعی ۳۰ برابر سریع‌تر از تراشه‌های فعلی عمل کند.
بزرگ‌ترین مشتریان انویدیا – مایکروسافت، آمازون و متا – احتمالا اولین شرکت‌هایی خواهند بود که به این فناوری دسترسی پیدا می‌کنند.
اما مشتریان دیگر ممکن است برای دسترسی به این تراشه فوق‌العاده با مشکل روبرو شوند، چون به گفته آقای آریا «عرضه آن در سال ۲۰۲۵ محدود خواهد بود».

شخصی سازی هوش مصنوعی؛ زویی کلاینمن، سردبیر فناوری بی‌بی‌سی
ورود ابزارهای هوش مصنوعی به گوشی‌های موبایل نشان می‌دهد که ما در آستانه دورانی هستیم که هوش مصنوعی به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی دیجیتال تبدیل می‌شود و نقش شخصی‌تری ایفا می‌کند.
اپل، گوگل و سامسونگ همگی خدماتی ارائه داده‌اند که امکان ویرایش عکس‌ها، ترجمه زبان‌ها و انجام جست‌وجوهای آنلاین را فراهم می‌کنند. البته، این در صورتی است که ما به این فناوری‌ها اجازه دسترسی بدهیم، چرا که پذیرش این ابزارها نیازمند اعتماد است.
برای مثال، ابزارهای هوش مصنوعی می‌توانند برنامه‌ریزی روزانه شما را به شکل موثری مدیریت کنند، اما سوال اینجا است که این دسترسی تا کجا باید پیش برود؟ آیا این ابزارها باید بدانند از دیدار با چه کسی اجتناب می‌کنید یا کدام روابط را مخفی نگه می‌دارید؟ آیا مایلید این ابزارها خلاصه‌ای از جلسات مشاوره یا قرارهای پزشکی شما ارائه دهند؟ این اطلاعات بسیار حساس هستند و هرگونه خطا می‌تواند پیامدهای جدی داشته باشد. آیا شرکت‌های بزرگ فناوری برای محافظت از این داده‌ها قابل اعتماد هستند؟
مایکروسافت در این حوزه بسیار فعال است. در سال ۲۰۲۴، این شرکت ابزاری به نام «ریکال» را معرفی کرد که هر چند ثانیه یک‌بار از صفحه نمایش عکس می‌گرفت تا به کاربران کمک کند محتوایی را پیدا کنند که جای آن را به خاطر نمی‌آورند. این ابزار هرگز به بازار عرضه نشد، اما مایکروسافت همچنان از آن دفاع می‌کند.
مصطفی سلیمان، رئیس بخش هوش مصنوعی مایکروسافت، اخیرا به من گفت: «ما وارد عصری جدید می‌شویم که در آن همراهان هوشمند و قدرتمند، همیشه در زندگی روزمره ما حاضر خواهند بود.»
با وجود چالش‌های موجود بن وود، تحلیلگر ارشد شرکت سی‌سی‌اس اینسایت، پیش‌بینی می‌کند که در سال ۲۰۲۵ خدمات هوش مصنوعی شخصی‌تر و هماهنگ‌تر با نیازهای فردی ارائه شود.
او می‌گوید: «این خدمات با استفاده از منابع متغیر داده مانند ایمیل‌ها، پیام‌ها و تعاملات شبکه‌های اجتماعی به صورت پیوسته به‌روزرسانی می‌شود و به طور خاص با سبک زندگی کاربران هماهنگ خواهند بود.»
اما آقای وود سپردن اطلاعات شخصی به هوش مصنوعی را گامی بزرگ می‌داند و می‌گوید کلید موفقیت این فناوری‌ها اعتماد کاربران است.

کاهش 50 درصدی بارندگی‌ در ایران

0
کاهش 50 درصدی بارندگی‌ در ایران

دستاورد صنعت / رئیس موسسه تحقیقات آب کشور با بیان اینکه بارندگی‌ در حوضه‌های آبریز بزرگ کشور 40 تا 50 درصد کاهش یافته است، گفت: بر اساس الگوی پیش‌بینی درموسسه تحقیقات آب کشور، انتظار می‌رود در سه ماهه دی‌، بهمن و اسفند، میزان بارندگی تقریبا در همه مناطق کشور زیر نرمال باشد.
«محمدرضا کاویانپور» در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌‍رسانی وزارت نیرو (پاون) درباره تاثیر تغییرات اقلیمی بر میانگین بارندگی کشور گفت: بر اساس داده‌های دفتر مطالعات پایه، میزان بارش کشور از ابتدای سال آبی تاکنون 50 میلی‌متر ثبت شده، به طوری‌که نسبت به میانگین بلندمدت 34 درصد کاهش یافته است.
رئیس موسسه تحقیقات آب کشور در ادامه افزود: وضعیت بارش پاییز امسال نسبت به شرایط نرمال پایین‌تر است و به بارش‌های زمستان و بهار امیدوار هستیم.
وی گفت: در حوضه کارون بزرگ باید بارندگی‌ها 222 میلی‌متر باشد، اما بارش‌ها در این حوضه نسبت به شرایط دراز مدت 43 درصد منفی ثبت شده است. همچنین حوضه آبریز جراحی و زهره نسبت به میانگین بلند مدت 46 درصد و حوضه آبریز کرخه نیز 49 درصد روند کاهشی داشته است.
وی با بیان اینکه میزان بارندگی‌ها در حوضه‌های آبریز بزرگ کشور نسبت به میانگین بلند مدت 40 تا 50 درصد کاهش یافته است، اضافه کرد: این امر اهمیت توجه به صرفه‌جویی و مدیریت منابع آبی را دوچندان می‌کند. بر اساس الگوی پیش‌بینی درموسسه تحقیقات آب کشور، انتظار می‌رود در سه ماهه دی‌، بهمن و اسفند، میزان بارندگی تقریبا در همه مناطق کشور زیر نرمال باشد.
رئیس موسسه تحقیقات آب کشور یادآور شد: این امر بیانگر این مساله است که در زمستان جاری شاهد تداوم کاهش بارش‌ها باشیم. به طوری‌که به غیر از بخش‌هایی از غرب دریای خزر و کناره‌های دریای خزر، در زاگرس مرکزی و البرز وضعیت بارندگی‌ها زیر نرمال باشد.
کاویانپور درباره تداوم روند گرمای هوا به واسطه تغییرات اقلیمی نیز اظهار داشت: بر اساس مطالعات صورت گرفته در موسسه تحقیقات آب کشور انتظار است در سه ماه آینده وضعیت دمای هوا بالاتر از شرایط نرمال رقم بخورد و این مساله می‌طلبد در مدیریت مصرف آب و انرژی توجه ویژه‌ای صورت گیرد.
وی ظهور و بروز نوسانات را جزئی از روند گرمایش کره زمین برشمرد و ابراز داشت: افزایش یا کاهش بارش‌‌ها، تغییر محل بارندگی به عبارتی تغییر رژیم بارشی و مسائلی از این دست از جمله نوسانات تغییرات اقلیمی است.
رئیس موسسه تحقیقات آب کشور در ادامه گرم شدن کره زمین را با ذوب شدن برف‌ها همراه دانست و گفت: این فرآیند از قطب‌ها آغاز شده و با کاهش میزان سطح یخچال‌های طبیعی همراه می‌شود.
کاویانپور با بیان اینکه ایران دارای 110 محدوده یخچالی است ابراز داشت: با فرآیند گرم شدن شاهد کاهش سطح یخچال‌ها هستیم. هم اکنون در آسیا و سایر نقاط جهان پوشش یخچال‌ها و برف‌ها کاهش یافته است.
وی تبدیل شدن بارش‌ها از برف به باران را از اثرات تغییرات اقلیمی عنوان کرد و افزود: این مساله با کاهش سطح پوشش برفی همراه شده است. نکته این است که ضخامت پوشش برفی به عنوان یک شاخص مهم مد نظر است. کاهش سطح یخچال‌های کشور با تبدیل جریان دائمی رودخانه‌ها به جریان‌های زود گذر و مخرب فصلی همراه است که تشدید کم آبی و خشکسالی را به همراه دارد.

علل خاموشی و کمبود برق

0
علل خاموشی و کمبود برق

دستاورد صنعت / براساس گزارش‌ها، میزان ظرفیت تولید برق در کشور بیش از ۱۰۰ هزار مگاوات است که نسبت به میزان اعلامی نیاز مصرفی برق (۷۳ هزار مگاوات) در زمان اوج مصرف، تفاوت معناداری را نشان می‌دهد.
در سال‌های اخیر، بحث ناترازی انرژی سبب شده تا مردم در فصل تابستان، شاهد اعلان‌های قطع برق باشند و این روند در فصل‌های دیگر نیز شرایط خاصی پیدا کرده است. اینکه در هر فصلی به ویژه تابستان به‌دلیل کمبود برق، با قطعی برق خانگی و واحدهای تولیدی و صنایع و همچنین در فصل پاییز و زمستان با آلودگی هوا و کمبود گاز و سوخت مواجه می‌شویم، هشداری است که اگر در این مسیر، اقدامات اثرگذار بلندمدتی انجام نشود و این جریان قطعی برق ادامه‌ یابد، آثار و پیامدهای آن در جریان اقتصادی کشور خود را آشکار خواهد ساخت.
براساس گزارش‌ها، در فصل تابستان به‌دلیل قطعی برق در برخی از مناطق کشور بخش کشاورزی خسارت‌ها و زیان‌های جبران‌ناپذیری را متحمل شد. همچنین صنایع و واحدهای تولیدی، به جز فصل تابستان، در زمستان نیز به دلیل قطعی‌های مکرر برق و گاز، چرخه تولید آنها متوقف شده و ضمن زیان به این واحدها، در چرخه تولید، نقدینگی، صادرات و ارزآوری آنها نیز آثار بدی برجا گذاشته است.
بخش زیادی از این خسارت‌ها ناشی از کمبود سرمایه‌گذاری در تولید انرژی در کنار فرسوده بودن نیروگاه‌هاست که این روزها به شدت مورد توجه رسانه‌ها و اذهان عمومی قرار گرفته است. در این گزارش به دنبال واکاوی نقش فرسودگی نیروگاه‌ها در کمبود برق در کشور هستیم.


نخستین نیروگاه برق ایران
نخستین مولد برق در سال ۱۲۶۴ خورشیدی یعنی ۶ سال پس از اینکه «توماس الوا ادیسون» نخستین لامپ برق را اختراع کرد، وارد ایران شد که کاخ گلستان را روشن کرد و دو سال بعد در سال ۱۲۶۶ خورشیدی در تکیه دولت، مراسم عزاداری و تعزیه‌گردانی را با نور خود رونق داد. این مولد را «محمدحسین امین‌الضرب» به دستور ناصرالدین‌شاه قاجار به ایران وارد کرد.
اما به صورت رسمی در سال ۱۳۱۶ نخستین نیروگاه برق دولتی به قدرت ۶۴۰۰ کیلووات از نوع بخار، توسط بلدیه تهران (شهرداری) در شمال شرقی بیرون دروازه دوشان تپه (میدان شهدا) راه‌اندازی و بعدها مولدهای دیزلی و توربین بخار به ‌قدرت تولید برق نیروگاه مذکور اضافه شد.
این نیروگاه‌ها تا سال ۱۳۴۷ برای تولید و عرضه نیروی برق مورد بهره‌برداری قرار گرفت اما با راه‌اندازی نیروگاه‌های سد امیرکبیر، طرشت و بعثت تا سال ۱۳۴۸ و تولید نیروی برق کافی در آن زمان، نیروگاه‌های برق نصب شده در میدان شهدا خاموش و برای همیشه از مدار خارج شد. اما با پایان دهه ۱۳۴۰ و افزایش قیمت نفت و سرازیرشدن پول‌های زیاد به کشور و روند فزاینده رشد صنایع، تعداد زیادی از نیروگاه‌های کشور ساخته شد و از آن سال به بعد تعداد آن‌ها رو به فزونی داشت.

ایران چند نیروگاه تولید برق دارد؟
تولید برق در ایران با چند روش مختلف انجام می‌شود و بر همین اساس چند نوع نیروگاه هم وجود دارد. براساس تعداد و فراوانی می‌توان آن را به نیروگاه‌های سوخت فسیلی، برق‌آبی، خورشیدی، بادی، هیدروژنی، هسته‌ای و زیست‌سوختی تقسیم کرد. تعداد و سال ساخت هریک از این نیروگاه‌ها در جدول زیر قابل ملاحظه است. (جدول شماره ۱)
نکته قابل توجه آن است که متاسفانه آمار دقیقی از تعداد نیروگاه‌های برق وجود ندارد و بنابراین اطلاعات جدول یادشده که همه آن‌ها از آمارهای خام منتشر شده در فضای مجازی و از وبسایت‌های مختلف (بیش از ۹۰ وبسایت) به‌دست آمده نشان می‌دهد بیشترین میزان تولید برق از نیروگاه‌های فسیلی در دهه ۱۳۸۰ به میزان ۲۲ هزار و ۶۸۶ مگاوات و بعد از آن دهه ۱۳۹۰ شمسی ۲۱ هزار و ۱۶۳ مگاوات بوده است.
رتبه سوم نیز مربوط به دهه ۱۳۵۰ شمسی به میزان ۱۰ هزار و ۹۲۹ مگاوات است. نکته دیگری که از این جدول می‌توان استنباط کرد مربوط به سرانه تولید برق به ازای هر نفر ۰.۰۰۰۸۰۵ مگاوات در یکسال است اما این، همه میزان تولید برق در ایران نیست، زیرا میزان تولید از نیروگاه‌های زیست‌سوخت، برق‌آبی، هسته‌ای، خورشیدی، بادی و سایر موارد هم در این میزان تولید جای دارند. براساس آمارها، روند تاسیس و ساخت نیروگاه‌های تولید برق در ایران در مدت ۷ دهه فقط در سه دهه ۱۳۵۰، ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ رو به افزایش بوده و در دهه ۱۳۶۰ به دلیل شرایط جنگ تحمیلی چندان تغییری نداشته است.
در جدول شماره ۲، این اطلاعات به تفکیک آورده شده است:
اگر این اعداد و ارقام را یکبار دیگر با تعداد جمعیت کشور در سال ۱۴۰۰ مقایسه کنیم، درخواهیم یافت که به ازای هر فرد در ایران ۰.۰۰۱۱۲۸ مگاوات در سال برق تولید می‌شود.

میزان مصرف برق در ایران چقدر است؟
اکنون با توجه به میزان برق تولیدی در کشور باید یک مقایسه دیگر با میزان برق مصرفی در کشور داشته باشیم تا دریابیم به‌ راستی در هر ماه چه اندازه برق در کشور مصرف می‌شود. با توجه ‌به آمارهای ماه پایانی سال ۱۴۰۲ امکان تحلیل عملکردی صنعت برق در سال ۱۴۰۲ فراهم است و همچنین می‌توان با تقریب مناسب؛ ترسیمی از نیازها و شاخص‌های سال ۱۴۰۳ صنعت برق را نیز ارائه کرد.
ظرفیت نیروگاهی در سال 1402 به ۹۲ هزار و ۳۵۰ هزار مگاوات و قدرت عملی تولید برق به ۶۱ هزار و ۴۰۰ مگاوات با تولید ۸ هزار مگاواتی برق آبی رسید. با توجه ‌به نیاز مصرف ۷۳ هزار و ۵۰۰ مگاواتی،‌ در عمل در پیک بار، صنعت برق با ۱۲ هزار و ۱۰۰ مگاوات کمبود تامین روبه‌رو بوده است.

نیروگاه‌ها فرسوده‌اند؟
اما این اعداد و ارقام در حالی منتشر شده که با توجه به آمارهای به‌دست آمده، تفاوت معناداری را نشان می‌دهد. بر اساس آمار و ارقام به دست آمده (مطابق با جدول‌های بالا) بیش از ۷۱ درصد از برق تولیدی ایران توسط نیروگاه‌های سوخت فسیلی تامین می‌شود که رقمی بیش‌ از ۷۱ هزار و ۶۵۸.۷ مگاوات است.
با توجه ‌به نیاز مصرف کشور که ۷۳ هزار و ۵۰۰ مگاوات بیان شده، در عمل فقط باید ۲ هزار مگاوات کمبود برق در ایران وجود می‌داشت؛ اما رقم اعلامی کمبود برق در کشور چیزی بیش از ۱۲ هزار مگاوات است!
اما نکته مهم دیگری که در این بین وجود دارد وجود تعداد زیادی نیروگاه‌های تولید برق از جنس زیست سوخت، برق‌آبی(سدها)، هسته‌ای، خورشیدی و … است که در مجموع و بنابر اطلاعات اظهارشده در گزارش‌های رسانه‌ای، ۲۸ هزار و ۶۷۶.۲۲۳۴ مگاوات از این طریق نیز به شبکه برق کشور اضافه می‌شود. با این حساب می‌توان گفت در کشور در اوج شرایط مصرف که مصرف برق به بیش از ۷۳ هزار مگاوات رسیده، ظرفیت تولید بیش از ۱۰۰ هزار مگاوات برق وجود دارد.
اگر بر مبنای همین محاسبات ساده فرض را بر این بگیریم که ۲۰ درصد از توان نیروگاه‌ها قابل استفاده نیست، با این وجود رقم تولیدی برق در ایران چیزی نزدیک به ۸۰ هزار مگاوات خواهد بود که با این وجود هم می‌توان گفت نسبت به میزان برق مصرفی در اوج مصرف (۷۳ هزار مگاوات)، چیزی بیش از ۷ هزار مگاوات برق اضافه هم در کشور تولید خواهد شد.
این موارد در حالی رخ می‌دهد که «محمدرضا صباغیان» نماینده بافق و مهریز اواخر تابستان امسال خواستار پرداخت خسارت به کشاورزان به دلیل زیان‌های گسترده‌ به فعالان این قشر در حوزه انتخابیه خود شده بود. به گفته وی، زیان صنایع در حوزه انتخابیه وی در تابستان امسال به دلیل قطعی برق که سبب تعطیلی نزدیک به ۳۰ روزه این واحدها شده، رقم قابل توجهی است.
نکته مهم دیگر آنکه، این نماینده مجلس در حالی خواستار پرداخت خسارت برای کشاورزان استان یزد _ که از نظر شرایط اقلیمی، منطقه‌ای با زمینه کشاورزی محسوب نمی‌شود _ شده بود که در استان‌های دیگر مانند اصفهان، خراسان، فارس، کرمان و … که به نوعی قطب تولیدات کشاورزی هستند، این خسارات فقط در بخش کشاورزی بسیار قابل ملاحظه است. باید در نظر داشت که همین استان‌ها از نظر صنایع، بخش عمده صنعت کشور را در خود جای داده‌اند و قطعی برق شهرک‌های صنعتی در فصل تابستان و زمستان نیز خسارات قابل ملاحظه‌ای را به آنان وارد کرده است.
اکنون با توجه به موارد یاد شده این پرسش مطرح است که «چرا با وجود ظرفیت بالای تولید برق در کشور از نیروگاه‌های مختلف، با این قطعی برق بسیار زیاد مواجه بودیم که موجب خسارات گسترده شد؟»
پاسخ آن نیز از دو حالت بیشتر خارج نیست: یا میزان اعلام برق تولیدشده در سایت‌های مختلف مستند نیست که در این صورت این پرسش مطرح می‌شود که چرا با وجود این تعداد نیروگاه، برق لازم در کشور تولید نمی‌شود؟ و دوم اینکه اگر میزان ظرفیت تولید برق در کشور بر مبنای آمار به دست آمده درست است، چرا میزان تولیدی با میزان نیاز کشور هماهنگ نیست؟ اگر نیروگاه‌های ما فرسوده‌اند چرا برنامه‌ای برای به‌روزرسانی آن تاکنون اعلام نشده است؟
در هر دو صورت لازم است مسئولان مربوطه در این زمینه پاسخگویی لازم را داشته باشند و برای جبران خسارات وارده به‌دلیل قطعی برق، برنامه‌های مدونی را اعلام کنند. امروزه صنعت برق بخش جدایی‌ناپذیر زندگی است و بی‌ارتباط نیست اگر بگوییم صنعت برق زیربنای اصلی توسعه در همه ابعاد یک کشور است.
البته باید در نظر داشت صنعت برق تا همین مرحله نیز مرهون تلاش قابل تقدیر صنعتگران است اما با این وجود نمی‌توان اثرات اقتصادی کمبود تامین برق را در ساختار مالی بخش تولید صنعتی کشور نادیده گرفت. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد، روند یادشده برای سال‌های بعد نیز قابل تصور است و بدیهی است آثار منفی این شیوه مدیریت، در توسعه اقتصادی کشور اجتناب‌ناپذیر و تقریبا غیرقابل سنجش اما بسیار اثرگذار خواهد بود.

سرنوشت نیروگاه‌های صنایع انرژی‌بر

0
سرنوشت نیروگاه‌های صنایع انرژی‌بر

دستاورد صنعت / ورود صنایع برای ساخت نیروگاه یکی از برنامه‌های دولت برای دور زدن خاموشی است که تا کنون مجوز ۷۵۰۰ مگاوات نیروگاه حرارتی و ۱۸۰۰ مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر برای صنایع صادر شده است.
ایران در سال‌های اخیر با ناترازی قابل‌توجه میان تولید و مصرف برق مواجه بوده است. این چالش به‌ویژه در فصل تابستان، زمانی که مصرف برق به اوج خود می‌رسد، به بحران تبدیل می‌شود. افزایش مصرف به دلیل استفاده از وسایل سرمایشی، صنایع و شبکه برق کشور را با فشار زیادی مواجه می‌کند. به طور معمول در این فصل خاموشی‌هایی در بخش‌های خانگی و صنعتی رخ می‌دهد که تاثیرات اقتصادی و اجتماعی چشمگیری دارد.
در این شرایط، یکی از راهکارهای دولت برای کاهش فشار بر شبکه سراسری برق، الزام صنایع بزرگ به احداث نیروگاه‌های اختصاصی است. این رویکرد نه‌تنها به کاهش خاموشی‌ها کمک می‌کند بلکه امکان تامین برق پایدار برای صنایع و مصرف‌کنندگان خانگی را نیز فراهم می‌سازد.
بر اساس آخرین اعلام، سید زمان حسینی، مجری طرح احداث نیروگاه‌های صنایع انرژی‌بر توانیر، از صدور مجوز احداث ۹۳۰۰ مگاوات نیروگاه برای صنایع خبر داد. از این میزان، ۷۵۰۰ مگاوات به نیروگاه‌های حرارتی و ۱۸۰۰ مگاوات به نیروگاه‌های تجدیدپذیر اختصاص دارد. این اقدام در چارچوب ماده ۴ قانون “مانع‌زدایی از توسعه صنعت برق کشور” صورت گرفته که صنایع انرژی‌بر را ملزم به تامین برق خود از طریق احداث نیروگاه‌های اختصاصی می‌کند.
مجری طرح احداث نیروگاه‌های صنایع انرژی‌بر توانیر می گوید: در سال ۱۴۰۰ با یک ناترازی قابل ملاحظه در تولید و مصرف برق در کشور مواجه شدیم که به منظور کاهش این ناترازی، وزارتخانه‌های نیرو و صمت تفاهم نامه‌ای امضا کردند که به موجب آن صنایع انرژی‌بر، حداقل ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه احداث کنند که ۹ هزار مگاوات آن حرارتی و مابقی تجدیدپذیر باشد.
او با اشاره به این که این تفاهم نامه تبدیل به قانون شد، گفت: در ماده ۴ قانون مانع زدایی از توسعه صنعت برق کشور که سال ۱۴۰۱ به تصویب رسید، عنوان شده است صنایع انرژی‌بر مکلف به احداث نیروگاه برای تامین برق خود هستند و چنانچه این کار را انجام ندهند، تامین برق آنها در زمان کمبود برق جزو تعهدات دولت محسوب نمی‌شود.
شرکت توانیر برای احداث نیروگاه‌های صنایع انرژی‌بر، مجوز احداث نیروگاه برای ۱۸هزارو ۴۴ صنعت و شرکت انرژی‌بر را صادر کرده است. تاکنون از ۷۵۰۰ مگاوات نیروگاه حرارتی در دست احداث، ۲۰۰۰ مگاوات به شبکه سراسری برق متصل شده است و این ظرفیت تا اوج مصرف تابستان آینده به ۳۰۰۰ مگاوات خواهد رسید. همچنین از مجموع ۱۸۰۰ مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر مصوب، ۹۰۰ مگاوات در دست اجرا بوده و ۷۰ مگاوات آن عملیاتی شده است.
این برنامه با هدف تامین پایدار برق صنایع، کاهش خاموشی‌ها در تابستان و افزایش کارایی شبکه برق کشور طراحی شده است. در صورت بهره‌برداری کامل از این ظرفیت، فشار بر شبکه سراسری برق در فصول پرمصرف کاهش یافته و زمینه برای توسعه زیرساخت‌های صادراتی برق فراهم خواهد شد.

ناترازی انرژی، دلایل اصلی و اصلاحات اساسی

0
ناترازی انرژی، دلایل اصلی و اصلاحات اساسی

دستاورد صنعت / ناترازی انرژی صدها دلیل دارد که می‌دانید. این مشکل، پیش و بیش از هر چیز، ریشه در انتخاب‌ها و سیاست‌های ما در دهه‌های گذشته دارد. ناترازی در تولید و مصرف، فرسودگی زیرساخت‌ها، قیمت‌گذاری نامناسب و کمبود سرمایه‌گذاری تنها بخشی از این دلایل‌اند. وابستگی بیش از حد به منابع فسیلی، تلفات بالای انرژی در شبکه‌های توزیع و مصرف بی‌رویه ناشی از سیاست‌های یارانه‌ای، تصویر این بحران را کامل می‌کنند. اینها اما تنها در اعداد و آمار خلاصه نمی‌شوند. این‌ها تصمیماتی هستند که زندگی امروز ما را سخت‌تر کرده و آینده‌ فرزندان ما را به خطر انداخته‌اند.
از میان همه‌ این عوامل، یکی از مهمترین‌ها، کمبود سرمایه‌گذاری در دو دهه‌ گذشته در نفت و گاز است. ما پول‌هایی داشتیم که می‌توانست آینده‌ای روشن بسازد، اما به جای سرمایه‌گذاری، آن را خرج امور جاری کردیم. چطور در نفت و گاز سرمایه‌گذاری نکردیم؟ ما که نفت را با هزینه‌ای حدود ۱۰ تا ۱۳ دلار تولید می‌کردیم و می‌توانستیم آن را به قیمت ۸۰ دلار بفروشیم، چه کار مهمتری داشتیم؟ کدام سرمایه‌گذاری سودآورتر از توسعه‌ زیرساخت‌های انرژی بود؟ اما درآمدهای خود را خرج روزمرگی کردیم؛ همان‌طور که منابع صندوق‌های بازنشستگی را که باید برای آینده‌ نسل‌های امروز سرمایه‌گذاری شود، مصرف کرده و می‌کنیم.
وقتی برق را ارزان عرضه کردیم و مصرف‌کنندگان را به مصرف بی‌حساب و کتاب عادت دادیم، به این فکر نکردیم که هزینه‌ ساخت نیروگاه‌های جدید و حتی بازسازی نیروگاه‌های قدیمی را از کجا باید تأمین کنیم. این بی‌فکری، باری سنگین بر دوش امروز ما گذاشته و چشم‌انداز فردای ما را تاریک کرده است. ما آینده را نفروختیم، بلکه به سادگی آن را نادیده گرفتیم.
بی‌احترامی به قیمت بازار و اصرار بر قیمت‌گذاری اداری، ریشه بسیاری از گرفتاری‌های اقتصادی ایران است. در حوزه‌ انرژی و اصرار بر قیمت‌گذاری اداری، این بی‌احترامی به قیمت بازار یکی دیگر از اصلی‌ترین دلایل بحران‌های امروز ما است. وقتی قیمت‌ها را به جای بازار، روی میزهای اداری تعیین می‌کنیم، چرخه‌ طبیعی عرضه و تقاضا مختل می‌شود و پیامدهای حیاتی اقتصادی نادیده گرفته می‌شود. تولیدکننده‌ای که مجبور است کالای خود را زیرقیمت واقعی بفروشد، دیگر انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری و تولید بیشتر ندارد. واردکننده‌ای که ارز ترجیحی می‌گیرد، به جای تأمین نیاز بازار، به فکر سودجویی و قاچاق معکوس می‌افتد.
وقتی قیمت گاز و برق را به‌طور مصنوعی پایین نگه داشتیم، نه‌تنها مصرف بی‌رویه را تشویق کردیم، بلکه زمینه‌ تخصیص غلط منابع مالی را فراهم ساختیم. نتیجه این شد که صدها کارخانه و صنایع انرژی‌بر، تنها به لطف گاز ارزان زنده ماندند، بی‌آنکه بهره‌وری اقتصادی یا ارزشی افزوده برای کشور ایجاد کنند. این سیاست‌ها، به جای استفاده بهینه از منابع و هدایت سرمایه‌ها به سمت صنایع رقابتی و صادرات‌محور، فرصت‌های راهبردی کشور را نادیده گرفته و توان توسعه را محدود کردند. از سوی دیگر، هزینه‌ ارزان انرژی سبب شد که توسعه‌ زیرساخت‌های حیاتی، مانند نیروگاه‌های جدید یا فناوری‌های نوین انرژی، به حاشیه رانده شود.
این دخالت‌ها در کل اقتصاد در نهایت منجر به کمبود کالا، کاهش کیفیت، فساد گسترده و شکل‌گیری بازارهای سیاه می‌شود و در تولید انرژی هم به همان نتایج انجامید. در حقیقت، بی‌توجهی به قیمت بازار، نه تنها اقتصاد را از پویایی و عدالت دور می‌کند، بلکه اعتماد عمومی را نیز از بین می‌برد و جامعه را به سمت هرج‌ومرج اقتصادی سوق می‌دهد. این بی‌توجهی نه تنها ذخایر انرژی کشور را به هدر داد، بلکه پایداری اقتصادی و محیط زیستی ما را نیز با تهدیدهای جدی مواجه کرد.
بر این سیاق می‌توان ساعت‌ها در مورد سایر عوامل منتج به وضعیت جاری صحبت کرد. اما بهتر است به راه‌حل‌ها بپردازیم.
امروز وقت آن است که به خود بیاییم و در مسیر اصلاح تصمیماتی حرکت کنیم که شاید دیگر فرصتی برای جبران آنها باقی نمانده باشد. آیا در دنیا تولیدکنندگان گاز و برق سود نمی‌کنند؟ چرا در ایران باید دولت برق و گاز را تولید یا خریداری کند و سپس به قیمتی پایین‌تر از ارزش واقعی به مردم و صنایع بفروشد؟ چرا توزیع برق و گاز نباید به دست بخش خصوصی سپرده شود تا بهره‌وری افزایش یابد و سیستم از فساد و ناکارآمدی رها شود؟ ما چرا اجازه می‌دهیم مسائل تا نقطه‌ای غیرقابل بازگشت پیش بروند و آن‌گاه مجبور به پذیرش واقعیت شویم؟
مسئله تنها به برق و گاز محدود نمی‌شود. چندنرخی بودن ارز، گاز، و سایر منابع تنها نمونه‌هایی از سیاست‌های غلطی است که منجر به اتلاف منابع و تشدید ناکارآمدی شده‌اند. در حوزه‌ ارز، بیش از ۴۰ سال است که اقتصاددانان ایران بر لزوم تک‌نرخی کردن ارز تأکید دارند، اما در عمل سیاست‌های چند نرخی حاکم شده که نتیجه‌ای جز فساد، سوءمدیریت، کاهش بهره‌وری و گسترش رانت نداشته است. به همین ترتیب، اگر ۱۴ یا ۱۵ میلیارد دلار ارز برای واردات کالاهای اساسی هم نداشته باشیم، این کالاها نیز ناگزیر به مسیر حذف یارانه‌ها خواهند رفت، اما این بار بدون برنامه‌ریزی و بدون امکان حمایت از اقشار آسیب‌پذیر.
این وضعیت دیگر انتخاب سیاست‌گذار نیست؛ اقتصاد فشار می‌آورد و سیاست‌های نادرست را به زانو درمی‌آورد. ما به جای پیش‌بینی و تصمیم‌گیری در زمان مناسب، همواره منتظر بحران می‌مانیم تا واقعیت‌ها به ما تحمیل شوند. وقتی در کشوری حدود ۱۲ تا ۱۵ میلیون نفر به معاملات رمزارز مشغول‌اند، نمی‌توان واقعیت رمزارزها را انکار کرد؛ حالا به دنبال قانون‌گذاری در انتهای قافله در حرکتیم. این نه نشانه‌ سیاست‌گذاری درست، بلکه نتیجه‌ مقاومت بی‌حاصل در برابر سازوکارهای طبیعی اقتصاد است. چون به موقع تصمیم نگرفته‌ایم، اقتصاد ما را مجبور به انتخاب‌هایی کرده و خواهد کرد که دیگر از دست سیاست‌گذار خارج است.
ایران در عین حال، حالا شانس هم آورده است. انرژی خورشیدی، با کاهش چشمگیر هزینه‌های تولید طی دهه‌ گذشته، فرصتی طلایی برای ایران است تا عقب‌ماندگی‌های خود در حوزه‌ انرژی را جبران کند. امروز هزینه‌ سرمایه‌ای (CAPEX) برای احداث نیروگاه خورشیدی برای هر مگاوات طی ۱۰ سال گذشته به حدود یک دهم کاهش یافته است. این کاهش هزینه، در کنار تابش بالای خورشید در بسیاری از مناطق کشور، امکان دسترسی به یکی از ارزان‌ترین و پاک‌ترین منابع انرژی را فراهم کرده است. با استفاده از این فرصت، ایران می‌تواند وابستگی خود به سوخت‌های فسیلی را کاهش دهد، انتشار گازهای گل‌خانه‌ای را محدود کند و زیرساخت‌های انرژی پایدار و رقابتی ایجاد کند.
برنامه‌ریزی برای انرژی خورشیدی در صنایع بزرگ یکی از راه‌حل‌های کلیدی است؛ اختصاص حداقل ۳۰۰۰۰ مگاوات برق خورشیدی به صنایع بزرگ طی سه سال آتی کاملاً میسّر است. این صنایع، با پرداخت هزینه‌ واقعی برق مصرفی خود، از دست دولت رها شده و نقش کلیدی در توسعه‌ی زیرساخت‌های خورشیدی ایفا می‌کنند و وابستگی کشور به نیروگاه‌های حرارتی را کاهش می‌دهند. برق تولیدی نیروگاه‌های حرارتی که هزینه‌ سرمایه‌ای و عملیاتی بالاتری دارند، را می‌توان به مصرف خانوارها و اصناف اختصاص داد. در این مدل، با اصلاح تدریجی قیمت‌ها و کاهش یارانه‌ها در طول پنج سال آتی، امکان مدیریت بهتر منابع انرژی و هدایت آن‌ها به سمت اولویت‌های استراتژیک کشور فراهم می‌شود.
بازار گاز برای واحدهای تجاری، کسب‌وکارهای صنعتی و تولیدی باید طی یک دوره‌ سه‌ساله به گونه‌ای تنظیم شود که قیمت انرژی به حدود ۵۰ درصد نرخ‌ کشورهای همسایه برسد.
سپس، در یک برنامه‌ میان‌مدت، ظرف مدت حداقل هفت سال، این قیمت‌ها به‌تدریج افزایش یابد و به سقف ۷۰ درصد نرخ کشورهای همسایه نزدیک شود. این رویکرد تدریجی نه تنها به کسب‌وکارها فرصت می‌دهد تا خود را با شرایط جدید تطبیق دهند، بلکه از ایجاد شوک‌های اقتصادی جلوگیری کرده و زمین‌های برای سرمایه‌گذاری در بهره‌وری انرژی و توسعه فناوری‌های کارآمدتر فراهم می‌کند.
افزون بر توجه به قیمت و هزینه‌ها، مسئله‌ قاچاق سوخت نیز با چنین رویکردی حل خواهد شد. وقتی انرژی با نرخ واقعی و عادلانه عرضه شود، انگیزه برای قاچاق سوخت کاهش می‌یابد. در این شرایط، تنها صنایعی که مزیت رقابتی واقعی دارند، قادر خواهند بود در بازار باقی بمانند و رقابت کنند. این اقدام، علاوه بر بهبود شفافیت و کارایی بازار انرژی، باعث میشود منابع محدود کشور به درستی تخصیص یابند و از هدررفت جلوگیری شود.
اگر تنها مزیت اقتصاد ایران، یعنی انرژی ارزان، از بنگاه‌ها گرفته شود، سوال این است که چه امکان رقابتی برای تولید داخلی و صادرات باقی می‌ماند؟ پاسخ روشن است: مزیت واقعی در بهره‌وری، رشد تکنولوژی و رقابت‌پذیری بلندمدت است و تنها در تکیه بر انرژی ارزان نیست. یکی از مهمترین وظایف دولت در این شرایط، فراهم‌کردن محیطی برای افزایش بهره‌وری و ارتقای فناوری در بنگاه‌های تولیدی است تا بتوانند در بازارهای داخلی و بین‌المللی رقابت کنند.
سیاست دیگر دولت باید بر کنترل مصرف و ساماندهی مدیریت ارزی متمرکز باشد، که این امر تنها با بازسازی سازوکار مناسب برای اصلاح قیمت انرژی و شکل‌دهی به بازار واقعی ممکن است. در شرایط فعلی، ثبات اقتصادی و صنعتی کشور و حتی آینده‌ صنعت در اقتصاد ایران، به اجرای سیاست‌های صحیح در حوزه‌ قیمت‌گذاری انرژی وابسته است.
همچنین، صنایعی که در حوزه‌ی خدماتی و فناوری‌های پیشرفته فعالیت می‌کنند، باید در دهه‌ پیشِ‌رو به سمت نزدیک شدن به متوسط‌های جهانی در قیمت انرژی سوق داده شوند، اما این انتقال باید به گونه‌ای انجام شود که حمایت‌های هوشمندانه و هدفمند برای رشد بهره‌وری و توانمندی رقابتی آنها فراهم شود. تنها از این طریق می‌توان آینده‌ای پایدار برای اقتصاد ایران رقم زد.

دکتر حسین عبده تبریزی – اقتصاددان

گاز ایران و نیاز روز افزون بازار جهانی

0
گاز ایران و نیاز روز افزون بازار جهانی

دستاورد صنعت / ایران با دارا بودن بیش از ۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر گاز طبیعی (بدون در نظر گرفتن ذخایر گاز شیل و ذخایر عظیم هیدرات‌های گازی در دریای عمان و احتمالاً خلیج فارس و دریای خزر)، بیش از ۱۷ درصد ذخایر گاز طبیعی جهان را داراست که با فرض ادامه مصرف لجام‌گسیخته کنونی سالانه حدود ۲۵۰ میلیارد مترمکعب و با فرض بدبینانه کشف نشدن میدان‌های جدید گازی در سال‌های آتی، برای حدود ۱۳۰ سال آینده امکان تأمین گاز مصرفی مورد نیاز کشور را دارد و در صورت سرمایه‌گذاری و تولید گاز از ذخایر غیرمتعارف شیل اکتشاف‌شده و هیدرات‌های گازی در دهه آتی ظرفیت تأمین گاز به بیش از دو برابر می‌تواند افزایش یابد.
این ظرفیت بسیار بزرگ برای تأمین گاز مورد نیاز بازار جهانی از طریق خط لوله برای کشورهای همسایه و ال‌ان‌جی برای سایر نقاط جهان می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. مطالعات اکتشافی در دریای عمان حکایت از وجود ذخایر هیدرات گازی در آب‌های ایران در حجم بزرگ‌تر از پارس جنوبی است. به این نکته نیز باید توجه کرد که ضرورت دارد با اعمال روش‌های افزایش بهره‌وری چاه‌ها، مانع کاهش تولید فعلی شد، همچنین باید در نظر داشت که هم‌اکنون بیش از ۲۰ میدان گازی کشف‌شده با بیش از ۸۰۰۰ میلیارد مترمکعب ذخیره در کشور وجود دارد که با توسعه آنها، روزانه می‌توان بیش از ۵۰۰ میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید گاز کشور افزود.
از طرفی در شرایط فعلی که به شکل روزافزونی با کمبود و ناترازی در تأمین گاز طبیعی مواجهیم و بر مبنای آمار و ارقام موجود حداقل ۷۰ درصد انرژی کشور از گاز طبیعی تأمین می‌شود، راه گریز از وضع نامطلوب و فوری‌ترین اقدام‌ها و راهکارها در این میان، مبحث مهم ارتقای بهره‌وری انرژی به‌عنوان یک راه نجات یا به عبارتی صرفه‌جویی در مصرف انرژی است. اکنون کل ظرفیت تولید انواع هیدروکربن در کشور معادل ۹.۲۵ میلیون بشکه در روز معادل نفت خام است که حدود ۶.۷ میلیون بشکه در روز آن در داخل مصرف می‌شود و بقیه آن ظرفیت صادراتی است.
دلایل رسیدن به این ناترازی متعدد است اما یک مسئله فوری وجود دارد که اغلب صاحب‌نظران انرژی در آن متفق‌القول هستند و آن پایین بودن شدید بهره‌وری انرژی و نامطلوب بودن شاخص شدت انرژی در کشور است. مقایسه شاخص شدت مصرف انرژی در ایران و جهان نشان می‌دهد اگر بخواهیم این شاخص را نه به سطح موفق‌ترین کشورهای جهان، بلکه به متوسط جهان برسانیم با ۶۰ درصد مصرف انرژی فعلی، می‌توان کشور را در همین سطح از رفاه و تولید ناخالص ملی اداره کرد که معنای آن ظرفیت آزاد کردن معادل ۴۰ درصد انرژی هیدروکربنی است. یعنی ظرفیت آزاد کردن ۲.۷ میلیون بشکه معادل نفت خام، هیدروکربن (شامل نفت، گاز و میعانات) در کشور وجود دارد که اگر ۷۰ درصد آن را گاز فرض کنیم با فرض هر یک هزار مترمکعب گاز سبک برابر با ۱۶.۶ بشکه نفت خام معادل، حدود ۴۴۰ میلیون مترمکعب در روز گاز برای جبران ناترازی یا صادرات آزاد می‌شود، ضمن اینکه آزاد کردن این حجم هیدروکربن از طریق ارتقای بهره‌وری آثار بسیار مثبت زیست‌محیطی هم خواهد داشت.
از سویی مطالعات نشان داده است هزینه آزاد کردن یک واحد انرژی از طریق ارتقای بهره‌وری از هزینه تولید یک واحد جدید انرژی کمتر است، بنابراین تا زمانی که به وضع مطلوبی از نظر شاخص شدت انرژی نرسیده‌ایم سرمایه‌گذاری در تولید انرژی بیشتر مگر برای صادرات توجیه ندارد، البته تجربه جهانی کافی همچنین انواع احکام قانونی که به دولت اجازه ارتقای بهره‌وری را می‌دهد وجود دارد، بنابراین مبحث افزایش بهره‌وری در مصرف گاز نیز می‌تواند از زمینه‌های همکاری در توسعه برای صادرات گاز باشد.
سرزمین پهناور ایران با ۱۵ کشور همسایه است که ۱۰ کشور از میان آنها نیازمند واردات گاز هستند. از سوی دیگر ایران با دارا بودن بیش از ۶۰۰۰ کیلومتر مرز خشکی و ۲۷۰۰ کیلومتر مرز آبی در جنوب کشور با دستیابی سهل به دریای آزاد، با ذخایر عظیمی که اشاره شد، دارای ظرفیت بالایی برای تأمین نیاز فزاینده گاز در بازار جهانی است، همچنین به‌دلیل موقعیت ژئوپلیتیک و جغرافیایی خاصی که دارد می‌تواند شرایط مناسبی را برای سوآپ و ترانزیت گاز کشورهای منطقه فراهم و هم‌زمان به‌عنوان یک هاب منطقه‌ای تجارت گاز عمل کند. بدیهی است به‌روزرسانی و بازتدوین راهبردهای جذب سرمایه و جذب دانش فنی برای توسعه، تولید و تجارت برای حضور همه‌جانبه در بازار گاز جهان ضرورت دارد.
اقدام‌های انجام‌شده در سال‌های گذشته را که حسب مورد می‌تواند آغاز مناسبی برای برنامه‌ریزی و کوتاه کردن مسیر شتابان حضور ایران در بازار پرسود گاز در تجارت بین‌المللی باشد به شرح زیر می‌توان نام برد تا دوباره بررسی، به‌روزرسانی و عملیاتی شوند:
الف: خطوط انتقال گاز

  1. خط انتقال صادرات گاز شیرین به پاکستان: بخش عمده خط اصلی در داخل ایران احداث و قرارداد فروش به پاکستان منعقد شده است.
  2. خط انتقال گاز به ترکیه: قرارداد اول به‌زودی پایان ‌می‌یابد و لازم است در تجدید و تمدید قرارداد افزایش حجم و سوآپ مدنظر قرار گیرد.
  3. خط انتقال گاز شیرین به کویت: مطالعات اولیه انجام و ترم شیت بین طرفین توافق شده است.
  4. خط انتقال گاز به عمان: مطالعات اولیه و پایه انجام و نقشه راه تقریباً تفاهم شده است.
  5. خطوط انتقال صادرات گاز به عراق: لازم است راه‌های افزایش ظرفیت و مدت، مورد بررسی و اقدام قرار گیرد.
  6. خط انتقال گاز ایران/ جمهوری آذربایجان یا ایران/ ترکیه به اروپا (نابوکو): مطالعات کامل شامل بررسی بازار، بررسی منابع تأمین گاز، مسیریابی، بررسی‌های حقوقی، طراحی پایه و برآورد هزینه انجام و با وجود توجیه اقتصادی طرح، به دلایل شرایط زمانی ادامه کار متوقف شده که لازم است دوباره در دستور کار قرار گیرد.
    استفاده از حداکثر ظرفیت خطوط صادراتی گاز به ترکیه و عراق با توجه به تقاضای گاز گام اولیه و فوری برای حضور بیشتر در بازار گاز است، همچنین ترانزیت و سوآپ گاز آسیای میانه، می‌تواند راه‌های میان‌مدت باشد.
    ب: گاز طبیعی مایع (LNG)
  7. پارس ال‌ان‌جی: این پروژه شامل توسعه و تولید گاز ترش از فاز ۱۱ میدان پارس جنوبی معادل دو فاز (۵۶ میلیون مترمکعب در روز) و شیرین‌سازی و تولید و صادرات ال‌ان‌جی به ظرفیت ۱۰ میلیون تن در سال بین شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیومی به رهبری شرکت توتال فرانسه با مشارکت شرکت پتروناس مالزی توافق شد. طراحی پایه انجام و محصول تولیدی بازاریابی شد و حتی قراردادهای فروش بلندمدت با خریداران متعدد مذاکره شد که با تعدادی از آنها توافق انجام و پاراف شد.
  8. پرشین ال‌ان‌جی: این پروژه شامل توسعه و تولید گاز ترش از فاز ۱۳ میدان پارس جنوبی به مقدار معادل دو فاز (۵۶ میلیون مترمکعب در روز) و شیرین‌سازی و تولید و صادرات ال‌ان‌جی به ظرفیت ۱۰ میلیون تن در سال بین شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیومی به رهبری شرکت شل هلند و مشارکت شرکت رپسول اسپانیا توافق شد. طراحی پایه انجام و محصول تولیدی بازاریابی و قراردادهای فروش بلندمدت با خریداران متعدد مذاکره و برخی توافق شد.
  9. ایران ال‌ان‌جی: این پروژه شامل توسعه و تولید گاز ترش از فاز ۱۲ میدان پارس جنوبی معادل دو فاز (۵۶ میلیون مترمکعب در روز) و شیرین‌سازی و تولید و صادرات ال‌ان‌جی به ظرفیت ۱۰ میلیون تن در سال بین شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیومی به رهبری شرکت بریتیش پترولیوم انگلیس و همکاری شرکت گاز انگلیس توافق شد. طراحی پایه آغاز شد و محصول تولیدی بازاریابی و قراردادهای فروش بلندمدت با خریداران متعدد مذاکره و بعضاً توافق شد.
    ضرورت دارد منابع تأمین گاز مورد نیاز واحدهای ال‌ان‌جی با توجه به تخصیص آنها به سایر موارد مصرف در کشور مورد تجدیدنظر قرار گیرند، همچنین باید ظرفیت واحدها، بازار هدف و شرکای خارجی حسب مورد به‌روزرسانی شود. این پروژه‌های ال‌ان‌جی از میانه دهه ۸۰ شمسی به‌تدریج متوقف شدند و شرکای خارجی کار را ادامه ندادند. شرکت ملی نفت ایران تصمیم گرفت ادامه کار ایران ال‌ان‌جی را با نام ال‌ان‌جی شرکت نفت انجام دهد که بخش‌هایی از کار با صرف حدود ۲.۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری و پیشرفت حدود یک‌سوم کار تا اوایل دهه ۹۰ شمسی ادامه یافت اما به دلیل تحریم متوقف شد.
    امید است مرور اولیه وضعیت و ظرفیت گاز ایران، باب حضور بیشتر و پرشتاب ایران در بازار گاز جهان به‌ویژه تولید و صادرات ال‌ان‌جی را بگشاید.

رکن‌الدین جوادی- مدیرعامل اسبق شرکت ملی نفت ایران

تهران میزبان وزرای مجمع کشورهای صادرکننده گاز

0
تهران میزبان وزرای مجمع کشورهای صادرکننده گاز

علیرضا سلطانی- استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد انرژی

دستاورد صنعت / تهران میزبان وزرای مجمع کشورهای صادرکننده گاز (جی‌ئی‌سی‌اف) است؛ نشست که قرار بود آبان گذشته برگزار شود اما به‌دلیل تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی با یک ماه تأخیر برگزار می‌شود. نشست ۲۶ مجمع کشورهای صادرکننده گاز فرصتی مناسب برای تبیین جدیدترین شرایط تولید و تجارت جهانی گاز است تا در پرتو تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی اخیر، رویکردها و هماهنگی‌های لازم را دنبال کنند.
برای بسیاری از ایرانیان شاید برگزاری این نشست، زمینه طرح پرسش‌هایی در مورد اهمیت و ضرورت برگزاری این نشست در تهران باشد. پرسش‌هایی ازجمله اینکه در شرایطی که ایران صادرکننده عمده گاز نیست، عضویت در این مجمع بین‌المللی و برگزاری نشست وزارتی آن چه اهمیتی برای ایران دارد؟ یا اینکه با توجه به ساختار و ماهیت تولید و تجارت گاز، آیا این مجمع کارایی و اثرگذاری لازم برای تأمین منافع کشورهای عضو را دارد؟
مشخصاً درباره پرسش اول، این مسئله مورد تأکید قرار می‌گیرد که پس از مراسم تحلیف ریاست جمهوری چهاردهم، این مهم‌ترین رویداد بین‌المللی است که تهران میزبان آن است. برگزاری این نشست در این سطح با حضور وزیران انرژی کشورهای عضو جی‌ئی‌سی‌اف، حاوی پیام ثبات و امنیت ایران است که در ماه‌های اخیر تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیکی منطقه و بالا گرفتن تنش‌های سیاسی در منطقه، فضاسازی منفی ایجاد شده بود.
از سوی دیگر ایران به‌عنوان دومین کشور دارنده ذخایر گازی دنیا و اولین کشور دارنده مجموع ذخایر نفت و گاز دنیا، در بسیاری از روندها و تحرکات بین‌المللی در حوزه انرژی، نفت و گاز پیشرو بوده و حضوری اعتباربخش در نهادها، مجامع و رویدادهای بین‌المللی حوزه انرژی دارد. جی‌ئی‌سی‌اف به‌عنوان مهم‌ترین نهاد بین‌المللی در حوزه گاز، در حال رشد و بلوغ است و طبیعتاً حضور فعال در این نهاد به لحاظ ایجاد ترتیبات و ساختارهای رو به رشد برای کشوری مانند ایران با چشم‌انداز صادرات گاز، از اهمیت برخوردار است.
جی‌ئی‌سی‌اف (GECF) به‌عنوان یک نهاد بین‌المللی در زمینه گاز طبیعی، برخلاف اوپک (OPEC)، به‌عنوان یک کارتل شناخته نمی‌شود. این مجمع به دنبال همکاری و هماهنگی میان کشورهای تولیدکننده گاز است و هدف آن ایجاد یک بستر مناسب برای تبادل تجربیات و اطلاعات بین اعضاست. جی‌ئی‌سی‌اف به جای تمرکز بر کنترل قیمت‌ها و تولید، بر توسعه پایدار و بهبود فرآیندهای تولید و انتقال گاز تمرکز دارد.
هم‌اکنون جی‌ئی‌سی‌اف در فرآیند رشد سازمانی قرار دارد و در حال تدوین و تصویب چارچوب‌ها و قواعد مشخص و استانداردهای یکسان در تولید، تجارت و انتقال گاز است. این تلاش‌ها به‌منظور ایجاد یک سیستم منسجم و کارآمد برای مدیریت منابع گازی کشورهای عضو انجام می‌شود. با توجه به افزایش تقاضای جهانی برای انرژی‌های پاک، جی‌ئی‌سی‌اف سعی دارد با ارائه راهکارهای نوین، به بهینه‌سازی استفاده از منابع گاز طبیعی بپردازد.
کارکرد دیگر جی‌ئی‌سی‌اف تلاش برای انتقال تجربیات موفق بین کشورهای دارنده گاز است. جی‌ئی‌سی‌اف با فراهم آوردن بستر مناسب برای تبادل دانش فنی، اقتصادی و تجاری، به کشورهای عضو کمک می‌کند تا از تجربیات یکدیگر بهره‌برداری کنند و به‌منظور توسعه پایدار صنعت گاز خود گام بردارند. این همکاری‌ها می‌تواند به افزایش بهره‌وری، کاهش هزینه‌ها و بهبود کیفیت خدمات در صنعت گاز منجر شود. جی‌ئی‌سی‌اف به‌عنوان یک نهاد همکار، می‌تواند تأثیر مثبتی بر بازار جهانی انرژی بگذارد و به کشورهای تولیدکننده گاز کمک کند تا در عرصه‌های بین‌المللی رقابتی‌تر شوند.
گزارش‌های معتبر بین‌المللی نشان می‌دهد گاز طبیعی به‌عنوان یکی از منابع انرژی با اهمیت در سطح جهانی تا سال ۲۰۶۰ همچنان روند صعودی مصرف را تجربه خواهد کرد. این روند نه‌تنها به دلیل نیاز فزاینده به انرژی پاک و پایدار است، بلکه به دلیل نقش کلیدی مجمع کشورهای صادرکننده گاز (جی‌ئی‌سی‌اف) در ترویج گاز به‌عنوان پاک‌ترین سوخت فسیلی نیز است. جی‌ئی‌سی‌اف با فراهم آوردن بسترهای مناسب، به کشورها کمک می‌کند از گاز طبیعی به‌عنوان گزینه‌ای کم‌هزینه و کم‌ضرر در مقایسه با سایر سوخت‌های فسیلی استفاده کنند.
جی‌ئی‌سی‌اف همچنین در تشویق کشورها به استفاده بیشتر از گاز به‌عنوان سوخت، نقش مهمی دارد. این سازمان با برگزاری کنفرانس‌ها و نشست‌های بین‌المللی، اطلاعات و آگاهی لازم را در مورد مزایای استفاده از گاز طبیعی فراهم می‌آورد. این تلاش‌ها سبب می‌شود کشورهای بیشتری به سمت استفاده از گاز روی آورند و در نتیجه، تقاضا برای این منبع انرژی افزایش یابد.
افزون بر این، جی‌ئی‌سی‌اف در پایه‌گذاری روندهای همکاری میان کشورهای صادرکننده و واردکننده گاز نقش مثبتی ایفا می‌کند. با ایجاد شبکه‌های همکاری و توافقات تجاری، این مجمع می‌تواند به تسهیل تبادل گاز بین کشورها کمک کند و از این طریق امنیت انرژی را افزایش دهد. همکاری‌های بین‌المللی در زمینه گاز می‌تواند به کاهش تنش‌ها و افزایش ثبات اقتصادی در مناطق مختلف جهان منجر شود.
جی‌ئی‌سی‌اف نقش مهمی در تقویت همکاری میان کشورها نسبت به اجرای طرح‌های منطقه‌ای انتقال گاز میان کشورهای تولیدکننده بر عهده دارد. این طرح‌ها شامل «تأسیس خطوط لوله مشترک»، «بهره‌برداری از تأسیسات تولید و انتقال ال‌ان‌جی» و «تجارت مشترک ال‌ان‌جی» می‌شود. با ایجاد زیرساخت‌های مشترک، کشورهای تولیدکننده قادر خواهند بود تا منابع خود را بهتر مدیریت کنند و از ظرفیت‌های یکدیگر بهره‌برداری کنند.
جی‌ئی‌سی‌اف (مجمع کشورهای صادرکننده گاز) به‌عنوان یک نهاد بین‌المللی، نقش مهمی در تغییر و تحول در بازار جهانی گاز ایفا می‌کند. یکی از کارکردهای مثبت این مجمع، تبدیل رقابت نابرابر در تجارت گاز به رقابت سالم و همکاری‌جویانه میان کشورهای دارنده گاز است.
این تغییر نه‌تنها به کشورهای تولیدکننده کمک می‌کند با هم همکاری کنند، بلکه سبب ایجاد منافع مشترک و بهبود شرایط بازار نیز می‌شود. با ایجاد بسترهای همکاری، جی‌ئی‌سی‌اف به کشورهای عضو کمک می‌کند تا از منابع خود به بهترین نحو استفاده کنند و در عین حال جلوی فشارهای رقابتی ناعادلانه را بگیرند.
افزون بر این، جی‌ئی‌سی‌ا‌ف به یک مرجع معتبر بین‌المللی در حوزه تدوین و تحلیل بازار جهانی گاز تبدیل شده است. این سازمان با جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات دقیق از بازارهای مختلف، به کشورهای عضو کمک می‌کند تصمیم‌های بهتری در زمینه تولید و صادرات گاز اتخاذ کنند. این اطلاعات نه‌تنها برای کشورهای تولیدکننده، بلکه برای مصرف‌کنندگان نیز ارزشمند است، زیرا آنها می‌توانند بر اساس تحلیل‌های ارائه‌شده از سوی جی‌ئی‌سی‌اف، برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام دهند. یکی دیگر از کارکردهای جی‌ئی‌سی‌اف، تدوین و ترسیم و ارائه تصویر مشخص، علمی، قابل استناد و معتبر از صنعت و تجارت گاز است. این اقدام سبب می‌شود کشورهای عضو بتوانند با استفاده از داده‌های معتبر، راهبردهای خود را تنظیم کنند و در مذاکرات بین‌المللی قدرت بیشتری داشته باشند،‌ همچنین این تصویر شفاف از بازار گاز به جذب سرمایه‌گذاران خارجی کمک می‌کند.
با توجه به نقش مهم گاز در فرآیند گذار به سوی انرژی‌های تجدیدپذیر، جی‌ئی‌سی‌اف در سال‌های آینده به‌عنوان مهم‌ترین نهاد بین‌المللی در تولید و تجارت گاز از جایگاه و نقش تعیین‌کننده‌ای برخوردار خواهد بود. این سازمان با ارائه راهکارهای نوآورانه و حمایت از پروژه‌های پایدار، به کشورهای عضو کمک می‌کند در انتقال به سمت انرژی‌های پاک موفق‌تر عمل کنند، بنابراین جی‌ئی‌سی‌اف نه‌تنها یک نهاد تجاری بلکه یک بازیگر کلیدی در تحولات آینده جهانی انرژی نقش‌آفرین خواهد بود و حضور فعال در این نهاد بین‌المللی برای اعضا به‌ویژه ایران از اهمیت زیادی برخوردار است.

مقالات محبوب