پتروشیمی؛ پنجاه ساله نو پا

0
358

 پنجاه سالگی برای یک صنعت می‌تواند آغاز راه باشد اما برای صنعتی که مادرش صد ساله است، نوپایی صفت چندان مناسبی نیست. صنعت پتروشیمی فرزند خلف صنعت نفت است .

در شوخی‌های رایج ایرانی وقتی كسی از زندگی می‌نالد و از سختی‌ها می‌گوید: پاسخ می‌شنود صد سال اول سخت است و صد سال دوم زندگی راحتی خواهی داشت. حالا بسیارند آنها كه مصداق این ضرب‌المثل را در صنعت نفت می‌جویند و آرزو می‌كنند صد سال دوم برای صنعت نفت در كشوری كه پایه‌های اقتصادش در نفت غوطه‌ ور است و به جای آنكه نفت در رگ‌هایش جریان یابد، نفسش را بریده است، صد سالی خوب باشد و پرشكوه. خصوصا آنكه شاید صد سال دوم، صد سال آخر باشد و صد سال سومی در كار نباشد .
هر چه هست همه معتقدند تا نیمه‌های این صد سال دوم هم اقتصاد جهان بر محور نفت استوار است و از آن پس باید دید كه منبع تامین انرژی چه خواهد شد. اینجا اما از نفت حرفی نیست، بحث‌ها بر سر پتروشیمی است، فرزند خلف نفت كه قرار است و قرار بود ایران را از خام فروشی دور كند و ارزش افزوده مادر را به اقتصاد ایران تحویل دهد. صنعت پتروشیمی ایران در آستانه 50 سالگی اما هنوز مشكلات فراوانی دارد. مشكلاتی كه سبب شده است، این فرزند 50 ساله چون طفلی نوپا و وابسته به نظر برسد .

امان از تحریم
قبل از آنكه نگاهی به مشكلات ساختاری پتروشیمی در ایران داشته باشیم  بهتر است وضعیت این روزهای صنعت پتروشیمی را بررسی كنیم . تعلیق بخشی از تحریم ها هنوز جراحت ناشی از آنچه در چهار سال گذشته بر صنعت پتروشیمی رفت را بهبود نداده است.
اقتصاد ایران روزهای بسیار سختی را پشت سر می‌گذارد و صنعت پولساز دولت این روزها با كاهش حجم صادرات روبروست و این كاهش صادرات درآمدهای ارزی كشور را كاهش داده است.
ایران در حالی از اقتصاد بدون نفت سخن می‌گوید كه نیمی از صادرات غیرنفتی ‌اش را محصولات پتروشیمی و میعانات گازی تشكیل می‌دهد. این بدان معناست كه نیمی از صادرات غیر نفتی ایران وابسته به نفت است و نیم دیگر متاثر از پول نفت. اینها شكایت‌ حكایت‌های همیشگی است. صنعت پتروشیمی در آستانه 50 سالگی اما چه حال و هوایی دارد؟

صنعتی دور مانده از رقابت
اگر نفت محور اقتصاد ایران است، صنعت پتروشیمی موتور توسعه اقتصادی می‌شود. با این حال در ایران موتور توسعه اقتصادی از بازاری رقابتی برخوردار نیست.
طی سال‌های اخیر تحركاتی برای خصوصی‌سازی پتروشیمی آغاز شده است اما نتیجه چند پاره شدن این صنعت بود. صنعتی كه حالا یكپارچگی اش را زیر سایه خصوصی سازی پر اما و اگر از دست داده است و مدیران پتروشیمی خود از پیشروترین منتقدان به این سیاست یا بهتر بگوییم نحوه اجرای این سیاست هستند. شاید از این روست آنها كه برای سرمایه گذاری از خارج می آیند تعهد دولتی یا شراكت دولت را خواستارند .
پایین‌ دستی بالادست.

باید توجه داشت صنعت پتروشیمی در حالی به میان‌سالی خود نزدیك می شود كه هنوز در بالادست سیر می ‌كند در حالی كه عمده ارزش افزوده در این صنعت در پایین ‌دست حاصل می شود و نه در تولید محصولات بالا دستی و میان‌ دستی . نگاهی به آمارهای صادراتی نشان می‌دهد ایران محصولات بالا دستی را به كشورهای دیگر می‌فروشد و بعد كالاهای ساخته شده از همان محصولات را با قیمتی بسیار بالاتر می‌خرد. صنایع پتروشیمی ایران در پایین دست توسعه چندانی ندارد و آنچه هست نیز به لحاظ قیمت و كیفیت با نمونه ‌های خارجی قابل مقایسه نیست.

شاید در 50 سال دوم ضروری باشد، توجهی ویژه به محصولات پایین‌دستی شود تا بلكه ارزش افزوده بیشتری نصیب كشور شود و از سوی دیگر اشتغال پایدار نیز ره ‌آورد این برنامه ریزی باشد. هستند كشورهایی كه از مواد اولیه و خوراك برای پتروشیمی دورند و باید با قیمت‌هایی بالا نسبت به خرید مواد اولیه اقدام كنند اما در عمل وضعیتی به مراتب بهتر از ایران كه هیچ، بهتر از هر كشور نفت خیزی دارند و محصولات تولیدی ‌شان در همان كشورهای نفت خیز نیز بازار بسیار خوبی دارند، تركیه و آلمان جزو این دسته از كشورها هستند .

طفل 50 ساله
با همه این‌ها، پتروشیمی شاید توجیه پذیرترین صنعت ایران باشد . در دسترس بودن منابع نفتی و دسترسی به دریا و بازارهای جهانی و هزاران دلیل دیگر را می‌توان برشمرد تا دلیل این مدعا باشد كه صنعت پتروشیمی صنعتی است دارای توجیه اقتصادی می‌‌گویند زمان برای خصوصی‌سازی این صنعت مناسب نیست خصوصا كه تولید‌كنندگان از نیاز مصرف‌كنندگان چندان اطلاعی ندارند.
این بدان معناست كه بالادست و پایین دست هنوز با هم مرتبط نشده‌‌اند. در سایه این مشكلات باید انتظار داشت كه دولت دست‌های بزرگش را در دست‌های كوچك پتروشیمی بگذارد تا بزرگ شود. زیر سایه برنامه‌ای مدون و مشخص .

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید