“ایران: فرصت رشد یک تریلیون دلاری” عنوان گزارشی 200 صفحه ای است که موسسه جهانی مکنزی (McKinsey Global Institute) در باره وضعیت بیست سال آینده اقتصاد ایران تهیه کرده است. موسسه مکنزی یکی از معتبرترین شرکت های مشاوره مدیریتی بخش خصوصی در جهان است در 25 سال فعالیت خود به موسسات، نهادهای و دولت های زیادی در سطح جهان مشاوره داده است. این موسسه 109 دفتر در 61 کشور جهان دارد.
گزارش مفصل موسسه مکنزی نقاط ضعف و قوت اقتصاد ایران را در دو دهه آینده بررسی می کند و در ضمن بررسی بخش های مختلف اقتصاد ایران می نویسد” ما به این نتیجه رسیدیم که ایران پتانسیل افزودن یک تریلیون دلار به تولید ناخالص داخلی با رشدی 6.3 درصدی و ایجاد 9 میلیون شغل جدید را تا سال 2035 دارد. کارشناسان این مرکز تاکید دارند که برای رسیدن به این هدف، باید اقداماتی برای “افزایش جذابیت برای سرمایه گذاران خارجی، تضمین ثبات اقتصاد کلان، تقویت و تعمیق نظام مالی و ارتباط بین المللی آن، افزایش بهره وری و ایتقای زیرساخت ها” انجام شود.
ایران برای رسیدن به چنین رشدی، نیاز به سرمایه گذاری سه و نیم تریلیون دلاری دارد که یک تریلیون دلار آن باید از سرمایه های خارجی تامین شود.
گزارش مکنزی گزارشی بخش های اصلی اقتصاد ایران را زیر ذره بین گرفته و ضمن بررسی وضعیت فعلی، آینده آنها را نیز در صورت جذب سرمایه گذاری پیش بینی کرده است. آنچه می خوانید بخش مربوط به صنعت نفت و گاز است.
نفت و گاز نقش حیاتی در تقویت رشد ایران هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت ایفا می کنند. احیای صادرات نفت از افزایش رشد در کوتاه مدت پشتیبانی خواهد کرد در حالی که گاز می تواند به ثبات و پایداری رشد در بلند مدت کمک کند. ایران دارای بزرگترین ذخایر اثبات شده گاز در جهان است و چهارمین ذخایر اثبات شده نفت را نیز در اختیار دارد. به رغم سقوط شدید قیمت ها از میانه سال 2014، هزینه تولید نفت و گاز ایران هنوز هم در سطحی بسیار پائین تر از قیمت بازار است. اگر چه گاز این کشور در حال حاضر غالبا به صورت داخلی مصرف می شود اما امکان خالص صادرات گاز برای اولین بار در دهه پیش رو وجود دارد.
گاز و میعانات گاز طبیعی نیز خوراک ارزن قیمت را برای بخش پتروشیمی ایران فراهم می کنند به طوری که این کشور بالاتر از روسیه، دهمین تولید کننده بزرگ دنیا به لحاظ میزان و حجم تولید است. محصولات پتروشیمی دارای بازار داخلی در حال رشد است و زیر ساخت های مناسبی برای دستیابی به بازارهای صادراتی نیز دارد. با توجه به ذخار معدنی غنی ایران از جمله مس و روی، بخش معدن احتمالا نقش مهمی در رشد خواهد داشت. نهایتا، کشاورزی نیز یک بخش قابل توجه از نظر اندازه و زمینه اشتغال به کار مهمی است که امکان بهبود آن وجود دارد. مالکیت مزرعه ها به شدت غیر متمرکز است و خرده مالکان غالب زمین ها را در اختیار دارند و در این شرایط احتمالا همچنان واردکننده خالص محصولات کشاورزی باقی خواهد ماند. اتخاذ روش های نوین همچون روش های مدیریت آب و یکپارچه سازی اراضی، می تواند باعث رشد بهره وری گردد.
تمام این بخش ها نیاز به سرمایه گذاری عمده برای نوسازی ماشین آلات یا فرآینده بعضا منسوخ و توسعه منابع بهره برداری نشده دارند. به ویژه نفت و گاز در کنار برخی از منابع معدنی ایران، جذابیت خاصی برای سرمایه گذاران خارجی دارند. دولت باید توازنی بین حفظ مالکیت حکومت بر دارایی ها و پیشنهاد بازگشت سرمایه با ریسک تعدیل شده برای سرمایه گذاران بین المللی برقرار کند.
نفت و گاز: افزایش تولید و صادرات
با تحویل یک میلیون بشکه نفت از نفتکش مونت تولیدو به پالایشگاه Cespa اسپانیا در ششم مارس 2016، صادرات نفت خام ایران به اروپا مجددا آغاز شد. ما برآورد می کنیم که نفت و گاز با هم تا سال 2035 بین 125 تا 375 میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی ایران بیفزاید. بازه گسترده برآورد ما عمدتا به دلیل نااطمینانی قابل تووجه در باره مسیر قیمتی نفت و گاز در آینده است؛ زیرا الگوهای مصرف با تغییر تقاضای بازارهای در حال ظهور، توسعه فناوری های جایگزین برای حمل و نقل و واکنش ها به تغییرات اقلیمی، تغییر می یابند. این میزان افزایش در در تولید در تولید ناخالص داخلی همچنین بستگی به حجم سرمایه گذاری دارد که این بخش برای افزایش تولید در ان دوره می تواند جذب کند.
برای بیشتر کردن حجم تولید از حجم تولید چهار میلیون بشکه ای و صادرات بیش از دو میلیون بشکه در روز مربوط به قبل از تحریم ها، ایران به سرمایه گذاری اساسی هم در بازیابی نفت برای میادین نفتی قدیمی و هم توسعه میادین جدید دارد.
دولت ایران اشاراتی مبنی بر قصد خود برای افزایش تولید نفت و گاز داشته و برنامه پنج ساله دولت نیز نیاز به 200 میلیارد دلاری برای سرمایه گذاری در این بخش را مشخص می کند. 135 میلیارد دلار برای پروژه های بالادستی، 50 میلیارد دلار برای محصولات پتروشیمی و 15 میلیارد دلار یبرای پالایشگاه ها. دولت همچین بیان داشته که از شرکت های نفتی بین المللی برای رسیدن به این هدف کمک خواسته و در حال بازبینی مبانی قراردادی خود با این شرکت هاست. دولت ایران اشاره داشته که شکل جدید “قرارداد نفتی ایران” از ترتیبات بیع متقابل به سیستمی جدید با جذابیت های بیشتر برای بنگاه های چند ملیتی حرکت خواهد کرد که شامل قراردادهای بلند مدت تر و تسهیم ریسک و بازده است.
گاز نقش کلیدی در اهداف توسعه بلند مدت ایران ایفا می کند
افزایش تولید گاز طبیعی، امکانات و انتخاب های سیاستی جدیدی را برای دولت به منظور دستیابی به اهداف توسعه خود، خلق می کند. در داخل کشور، افزایش عرضه گاز می تواند برای تامین تقاضای صنعتی در حال رشد ازجمله در بخش پتروشیمی و همچنین تکمیل گاز سوز کردن نیروگاهها به منظور صرفه جوییی در مصرف انرژِی، مورد استفاده قرار می گیرد. این باعث آزاد شدن نفت تخصیص داده شده برای مصرف داخلی به نفع صادرات می گردد. در مورد صادرات گاز می تواند از طریق خط لوله یا در قالب گاز طبیعی مایع شده (LNG) تحویل گردد، گر چه رسیدن به این نقطه مستلزم صرف زمان و سرمایه عظیم است.
بازگشت سطح تولید و صادرات مایعات نفتی به قبل از تحریم ها
ایران در دهه 1970 روزانه 6 میلیون بشکه نفت تولید می کرد اما این رقم در دهه 1980 به دو میلیون بکشه تقلیل یافت. جنگ ایران و عراق در 88-1980 مانع سرمایه گذاری خارجی دشد و اخیر نیز تحریم های بین المللی بر میزان تولید تاثیر داشتند. میزان تولید نفت ایران در سال 2015 به طور میانگین روزانه سه میلیون و 400 هزار بشکه (که دو میلیون و 800 هزار بشکه از ان نفت خام بود) یا ب هعبارتی حدود 20 درصد کمتر از حجم چهار میلیون و 300 هزار بشکه ای روزانه قبل از تحریم ها بود. علت عمده این کاهش تولید سقوط 50 درصدی صادرات به یک میلیون بود.
بخش نفت ایران، مسیر خود را در کاهش تولید مرتبط با تحریم ها، به جای بستن تمام چاه ها از طریق بستن یکی یکی چاه های قدیمی به صورت گردشی مدیریت کرد. این بدین معنی است که راه اندازی مجدد آنها آسان تر است، گر چه زیر ساخت های تخریب و مستهلک شده، نیاز به نوسازی دارند. حتی در دوره تحریم ها هم بخش نفت به توسعه برخی میادین جدیدتر از جمله یادآوران و آزادگان ادامه داد.
پس از تحریم ها، دولت هدف خود را تولید مایعاتی معادل روزانه چهار میلیون بشکه تا پایان سال 2016 و روزانه پنج میلیون و 700 هزار بشکه در پایان برنامه پنج ساله در سال 2021 مشخص کرده که تا یک میلیون بشکه آن از طریق میعانات و عمدتا از میدان گازی پارس جنوبی حاصل می شود. این افزایش در تولید مایعات مستلزم سرمایه گذاری 70 تا 100 میلیارد داری و هماهنگی بسیاری از پروژه های جدید با هم است. پیش بینی کنندگان دیگر انتظار افزایش کوتاه مدت تولید را دارند، اما در مورد سرعت این افزایش که نیاز به سرماهی گذاری جدید دارد، اظهار نااطمینانی می کنند.
15 میلیارد دلاری که دولت برای سرمایه گذاری در پالایشگاه ها برنامه ریزی کرده، عمدتا برای میعانات و شامل تکمیل پالایشگاه سیراف (480 هزار بشکه در روز)، پالایشگاه ستاره خلیج فارس (360 هزار بشکه) و فاز دووم پالایشگاه فارس (120 هزار بشکه) است. با این ظرفیت تمام میعانات به جای صادرات به صورت پالایش نشده، در ایران پالایش می شوند. این می تواند باعث حذف واردات بنزین شود که روزانه 74 هزار بشکه در سال 2015 بوده است. با توجه به ظرفیت مازاد مراکز تقطیر آسیایی و اروپایی، سرمایه های عظیم دیگر ممکن است صرفا محصولات با حاشیه سود پائین تولید کنند. برخی سرمایه گذاری های خارجی در پالایشگاه ها در ایران و سرمایه گذاری ایرانیان خارج از کشور می تواند باعث تحکیم روابط بلند مدت به خصوص با آسیا شود.
نمودار 1
به لحاظ تاریخی، هزینه هر بشکه نفت تجاری قابل حصول در ایران، با در نظر گرفتن هزینه سرمایه و هزینه های عملیاتی غیر از پرداخت های دولت، بین دو تا سه دلار بوده است. حتی با وجود انتظار افزایش هزینه ها به دلایل زمین شناختی میدان و نیاز به فناوری پیشرفته که غالبا از طریق شرکت های نفتی بین المللی تامین می شوند، میادینی که تولید خود را طی 20 سال گذشته آغاز کرده اند هنوز هم از نظر اقتصادی جذاب هستند (نمودار 1). تعدادی از میادین نسبتا جدیدتر از جمله آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی، دارخوین، یادآوران و چنگوله در اولویت ایران خواهند بود. هزینه تولید هر بشکه در این میادین بین 10 تا 12 دلار خواهد بود که پنج دلار در هر بشکه مربوط به هزینه سرمایه است که نظیر میادین مشابه خود در عراق است که تحت کنترل بازیگران بین المللی نفت و گاز هستند. با فرض ساختار هزینه ای مشابه در میان تمام میادین، برآورد می کنیم که ایران برای جبران کاهش تولید میادین قدیمی و حفظ تولید مایعات در سطح چهار میلیون بشکه ای قبل از تحریم ها، تا سال 2035 به 60 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد. افزایش تولید به پنج میلیون و 400 هزار بشکه مستلزم 125 میلیارد دلار سرمایه گذاری است.
کسب درآمد از تولید گاز برای تقویت رشد اقتصادی در بلند مدت
ذخایر اثبات شده 34 تریلیون متر مکعبی گاز ایران، بیشتر از روسیه و قطر، دوبرابر ترکمنستان و سه ذخایر گازی ایالات متحده است. در حال حاضر، ایران از این ذخایر بهره برداری کامل نمی کند. تولید سالانه 173 میلیارد مکعبی گاز ایران کمتر از یک چهارم تولید ایالات متحده به عنوان بزرگترین تولید کننده است. با این حجم تولید، ایران ذخایر کافی برای پوشش تولید 200 سال را دارد.
برخلاف نفت، تولید گاز طبیعی ایران طی دو دهه گذشته، از جمله در خلال تحریم های بین المللی، رشد زیادی داشته، به طوری که در همین دوره ایران میدان گازی پارس جنوبی را توسعه داده است. این میدان که دارای مخزن مشترک با میادین گنبد شمالی قطر است، بزرگترین میدان گازی ایران با 14 تریلیون متر مکعب ذخایر قابل بازیابی است. هزینه تولید گاز میدان پارس جنوبی، در کمتر از هفت دلار برای معادل هر بشکه نفت در اکثر میادین یا 1.20 دلار برای هر یک میلیون بی تی یو (BTU)، مشابه هزینه استخراخ گاز در قطر از همان ذخایر است. قطر عمدتا این گاز را به صورت گاز طبیعی مایه شده به قیمت هفت دلار برای هر میلیون بی تی یو در آسیا می فروشد.
توسعه میدان پارس جنوبی در زمان تحریم ها نیز البته با سرعت کمتر و هزینه بیشتر ادامه یافت. با بازگشت شرکت های بین المللی و هزینه های سرمایه ای اضافی حداقل 30 میلیارددلاری، ایران یم تواند تولید این میدان را تا حدود 280میلیارد متر مکعب در سال یا 10 هزار تریلیون BTU در 10 تا 15 سال آینده افزایش دهد. این می تواند سهم پارس جنوبی را از گاز ایران از 50 درصد در سال 2015 به 70 درصد در سال 2030 افزایش دهد. میدان پارس جنوبی همچنین از نظر میعانات نیز غنی است و بیشتر از 450 هزار بشکه میعانات ایران را در سال 2014 تولید کرده است.
گاز می تواند نقشی کلیدی در اهداف توسعه بلند مدت ایران ایفا کند. تقاضای صنعتی برای گاز حتی پس از بهبود کارایی مصرف انرژی و فازبندی تدریحی هدفمندی یارانه ها، می تواند پنج درصد در سال رشد کند و این بیشتر به واسطه بخش ساختمان و فشار دولت برای افزایش تولید محصولات اصلی پتروشیمی مانند، متانول، آمونیاک و اتیلن است. همچنین انتظار می رود که گاز نقش کلیدی خود را در تولید انرژی که در حال حاضر 79 درصد است، افزایش دهد. انتظار داریم که تقاضای خانگی و تجاری گاز رشد متوسطی داشته باشد.
تحلیل عرضه و تقاضای ما نشان می دهد که تا سال 2025 ایران تا 70 میلیارد مترمکعب گاز قابل عرضه بیشتر از تقاضای مورد انتظار برای تولید انرژی، صنعت، استفاده خانگی و تجاری، تولید خواهد کرد. این کشور با این انتخاب های مواجه می شود که چگونه به بهترین نحو این گاز را به رشد و توسعه اقتصادی آتی اختصاص دهد. قیمت های گاز توسط دولت و با توجه به دسته بندی آخرین مصرف کننده، تعیین می شود. یک برنامه پائین دست گازی وسیع تر می تواند کارایی را تقویت کرده و سرمایه گذاری را در حوزه های ی که احتمالا بیشترین پشتیبانی را از اهداف توسعه خواهند داشت، تسهیل نمایند. چنین برنامه ای باید رابطه جایگزینی بین جابه جایی نفت با گاز در تولید انرژی، استفاده از گاز برای توسعه پتروشیمی و صنایع انرژی بر، تزریق مجدد گاز به میادین نفتی برای افزایش تولید، صادرات گاز از طریق خط لوله یا به صورت گاز طبیعی مایع شده در نظر بگیرد.
در طول زمان، افزایش تولید گاز به ایران اجازه می دهد که صادرات خود را افزایش دهد، در حالی که اهداف توسعه داخل خود را نیز برآورده می کند. دولت نشان داده است که صادرات گاز می تواند از 70 میلیارد متر مکعب در سال نیز تجاوز کند، اگر موانع بر سر راه توافقات صادراتی برداشته شوند.
ایران حدود 9 میلیارد مترمکعب گاز از طرق خط لوله به ارمنستان، آذربایجان و ترکیه صادر می کند. پروژه های خط لوله دیگری نیز برنامه ریزی شد هاند، اگر چه پیشرفت آنها قابل اطمینان نیست. اینها شامل برنامه های ایران برای صادرات سالانه یک میلیاد مترمکعب گاز به عراق و احتمالا افزایش آن به 9 میلیارد متر مکعب است. ایران همچنین برنامه خط لوله 10 میلیارد مترمکعبی به عمان را دارد که طی آن 30 درصد آن به مایع تبدیل شده و در قالب گاز طبیعی مایه شده صادرات مجدد می شود.
دولت همچنین بر پتانسیل صادرات به پاکستان و هند و افزایش صادرات به ترکیه تاکید دارد. برآورد می کنیم که اینها و دیگر پروژه ها بتواند صادرات گاز را به 30 میلیارد مترمکعب در سال تا 2025 افزایش دهند و اگر قراردادهای بلند مدت برای تمام این پروژه ها بسته شود، حجم صادرات می تواند از این هم بیشتر شود.
نمودار 2
یک فرصت بزرگتر اما بلند مدت برای افزایش صادرات گاز ایران، فرآوری گاز طبیعی به گاز طبیعی مایع شده است. تجارت جهانی گاز طبیعی مایع شده طی 25 سال گذشته به سرعت و با نرخ سالانه هفت درصد بین سال های 1990 و 2013 رشد کرده است. چین، هند، ژاپن، کره جنوبی بازارهای اصلی بوده اند. البته اگر رشد چین به مسیر کند خود ادامه دهد و اگر در آینده گاز شیل وسعه یابد، ممکن است این تقاضا در آینده به همین قدرت نباشد. عرضه آمریکای شمالی، استرالیا و افریقا متضمن این است که قیمت جهانی گاز طبیعی مایع شده ممکن است برای سال های متمادی پائین باشد، اما اندازه بازار برای تعادل بلند مدت می تواند جایی بین 300 میلیارد دلار تا 700 میلیارد دلار تا سال 2030 باشد. در حالی که چشم انداز آن نامطمئن است، ایران می تواند پتانسیل ارزشمند برای سرمایه گذاری در گاز طبیعی مایع شده در بلند مت بهره مند شود.
ایران در حال حاضر زیر ساخت های ابتدایی را برای توسعه گاز طبیعی مایع شده دارد. ساخت پایانه گاز طبیعی مایع شده در تنبک قبل از تحریم ها آغاز شد و تفاهمات و برنامه هایی برای پروژه با شرکای بین المللی از جمله شل، توتال، پتروناس داشت. این پروژه ها یا به دلیل تحریم های بین المللی لغو شدند و یا اینکه به دلایل دیگر از جمله دشواری های مربوط به تامین مالی و یا تغییر اولویت های دولت به حالت تعلیق در آمدند. با شروع کار بر روی تنها پروژه داخلی موجود که تحت مالکیت شرکت مایع سازی گاز طبیعی ایران، قرار دارد، این کشور می تواند به تنهایی 15 میلیارد متر مکعب ظرفیت گاز طبیعی مایع شده به بازار جهانی وارد کند.
اگر تمام پروژه هایی که معلق مانده یا در حال برنامه ریزی هستند، اجرا شوند، ایران می تواند با 60 میلیارد دلار سرمای گذاری اضافی، ظرفیت گاز طبیعی مایع شده را تا 100 میلیارد متر مکعب افزایش دهد. در عمل، تنها یک پروژه گاز طبیعی مایع شده ایران می تواند طی سه تا پنج سال آیند به بهره برداری برسد. با توجه به نااطمینانی موجود در قیمت ها در بازارهای صادراتی و سرمایه گذاری هنگفت مودر نیاز برای صادرات گاز، ایران احتمالا توسعه تدریجی را انتخاب می کند.
ایجاد قوانین و مقررات و محیط سرمایه گذاری جذاب برای سرمایه گذاران
توسعه بیشتر میادین نفت و گاز و زیر ساخت ها برای صادرات احتمالی، مستلزم سرمایه گذاری های عظیم است که ما برآورد می کنیم به 300 تا 350 میلیارد دلار طی 20 سال آینده برسد. این نیازهای سرمایه گذاری می تواند بخشی توسط شرکت های بین اللملی نفت، گاز و خدمات میادین صورت گیرد که تخصص فنی آنها می تواند باعث تسریع رشد تولید نفت و گاز شود. دولت ایران گفته که به دنبال سرمایه گذاری های بین المللی در بخش نفت و گاز است و طی چند هفت از زمان اجرای برجام تفاهمات متعددی را امضا کرده است. به عنوان مثال، شرکت شل بازگشت خود به ایران را با بازپرداخت دو میلیارد دلار از بدهی خود به ایران مربوط به قبل از تحریم ها را اعلام کرد و شرکت سایپم ایتالیا نیز در ژانویه 2016 دو تفاهم نامه را برای به روز رسانی خطوط لوله و پالایشگاه های شیراز و تبریز امضا کرد.
برای تضمین سرمایه گذاری مورد نیاز برای بالادست نفت و گاز، ایران باید محیط قانونگذاری را ایجاد کند که چنین سرمایه گذاری هایی را تحریک کند. بر اساس قوانین موجود، شرکت های نفتی بین المللی باید از طریق شرکت های داخل عمل کنند و عواید خود را بر مبنای قرارداد بیع متقابل دریافت نمایند که متخص ایران است. پیکانکار بین المللی هزینه سرمایه را برای پروزه تامین می کند و شرکت ملی نفت ایران بر مبنای فرمولی که شامل نرخ ثابت بازده است به آن پرداخت می کند. در عین حال، بنگاه بین المللی ریسک خارج شدن پروژه از کنترل یا هزینه مازاد را متقبل می شود. این قرارداد ایرانی اساسا متفاوت با مدل امتیازی یا تسهیم تولید است که شرکت های بین المللی نفتی در کشورهای دیگر مورد استفاده قرار می دهند، که بر اساس این قرارداد، این شرکت ها ریسک اکتشاف و مدیریت پروژه را تقبل می کنند، اما بازده زیادی را در صورت موفقیت پروژه به دست می آورند.
ایران در حال بازنگری شرایط تجاری قراردادهای خود بوده و ممکن است مانند دیگر کشورهای تولید کننده به مدل تسهیم تولید نزدیک شود. یک کمیته بازنگری که در سال 2013 ایجاد شده، اصول کل سیستم قراردادی جدید را توصیف کرده که طی آ، شرکت های بین المللی یک سرمایه گذاری مشترک با شرکت ملی نفت ایران تشکیل داده و سهمی از سود را دریافت می کنند. در حالی که اصلول کنترل حاکمیت بر منابع در قانون اساسی ایران را نیز رعایت می کنند. این قراردادها همچنین دوره طولانی تر 20 تا 25 ساله را پوشش می دهند و در کنار ریسک مالی، مشوق هایی را نیز در زمینه های مختلف در نظر گرفته اند.