خانه بلاگ صفحه 39

پیامدهای اقتصادی-اجتماعی ارز چند نرخی

0
ارز چند نرخی

چند نرخی بودن ارز یکی از مشکلات اصلی اقتصاد کشورهای د رحال توسعه ای مانند ایران است که همان طور که خود ناشی از علل و عوامل مختلف سیاسی و اقتصادی است پیامدهایی نیز در حوزه های مختلف زندگی اقتصادی و اجتماعی در پی دارد.

ارز خود کالایی است که قابل تبدیل آسان به انواع کالاهای مختلف است. در شرایط عادی و در یک اقتصاد سالم همانطور که سایر کالاها دارای یک نرخ معین هستند و این نرخ در سراسر جغرافیای اقتصادی یک کشور حاکم است، ارز نیز دارای وضعیت مشابهی است. در چنین حالتی شرایط اقتصادی و از جمله قانون عرضه و تقاضا تعیین کننده نرخ رز است. رشد تقاضا برای کالاها و خدمات وارداتی می تواند منجر به رشد تقاضا برای ارز و در نتیجه افزایش قیمت آن شود. یا کمبود عرضه قیمت آن را افزایش دهد. در غیر این صورت نرخ ارز به جای نوسانات اقتصادی به شدت از سیاست های دولت تأثیر می پذیرد، که یکی از آنها می تواند سیاست چند نرخی بودن ارز باشد.
تجربه ایران و سایر کشورهایی که دارای سیستم چند نرخی ارز هستند نشان داده که این کشورها در تخصیص بهینه منابع دچار مشکل شده و فعالیت های سوداگرانه در آنها شکل می گیرد. این کشورها برای ثابت نگه داشتن نرخ ارز و کنترل ذخایر ارزی شان دست به اعمال محدودیت های ارزی و تجاری می زنند. از جمله اینکه برای مصارف مختلف نرخ های متفاوت ارزی اعمال می کنند. برای مثال نرخ ارز تخصیصی برای کالاهای اساسی تفاوت زیادی با نرخ ارز آزاد دارد.

درواقع دولت برای جلوگیری از رشد شتابان قیمت ها و کنترل تورم در حوزه کالاهایی که می تواند اثرات مستقیم و عمیق سیاسی و اجتماعی داشته باشد به طور غیر مستقیم به مردم یارانه می دهد. این امر پیامدهایی همچون قاچاق کالا، رشد بی رویه واردات، تضعیف توان تولید داخلی و کاهش صادرات را در بر دارد. نکته دیگر اینکه دولت به دلیل محدودیت منابع ارزی امکان پاسخگویی کامل به تقاضای واردات را نخواهد داشت. در نتیجه وارد کنندگان سعی می کنند از طریق نزدیک شدن به مراکز قدرت و با استفاده از رانت ارز مورد نیاز خود را تأمین کنند.

چند نرخی بودن ارزعلاوه بر تضعیف بخش تولید و رشد بیکاری، پیامدهای اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت

 

شکل گیری رانت در توزیع و تخصیص ارز ارزان از چند جهت بر تولید داخل اثر منفی می گذارد: یکی اینکه توان رقابت کالای داخلی با کالای وارداتی را تضعیف می کند. گاهی تفاوت نرخ ارز دولتی و آزاد آنقدر زیاد است که با وجود تعرفه های بالای گمرکی کالاهای وارداتی، قیمت تمام شده کالای داخلی بالاتر از قیمت کالای وارداتی است در نتیجه تولید آن توجیه پذیر نخواهد بود؛ به همن خاطر ریسک سرمایه گذاری در تولید را به شدت افزایش می دهد. زیرا حاشیه سود بخش تولید پایین بوده و درنتیجه جاذبه های سود واردات را نخواهد داشت. تداوم این وضعیت منجر به رجوع بیشتر فعالین اقتصادی به حوزه واردات و در نتیجه شکل گیری یک فرهنگ سوداگری، دلالی و واسطه گری در اقتصاد شده و تا زمانی که چشمه ارز های دولتی جوشان باشد همه تلاش می کنند از سرچشمه های آن سیراب شوند. بنابر این، اقدامات دولت جهت اختصاص ارز و اعتبارهای مختلف و تأمین سرمایه مورد نیاز بنگاه های تولیدی و یا اختصاص اعتبار جهت احداث واحدهای جدید جذابیت خود را از دست داده و کمک چندانی به چرخیدن چرخ های تولید نمی کند.

بعلاوه در شرایط کنونی که بیش از هر زمان دیگری سرنوشت اقتصاد جوامع به اقتصاد جهانی گره خورده است و انزوای اقتصادی می تواند به معنای نابودی یک اقتصاد باشد. چند نرخی بودن ارز مانعی در راه تعاملات اقتصادی با جهان است. به ویژه اینکه کشورهای پیرامونی و در حال توسعه در اجرای برنامه های توسعه اقتصادی نیازمند سرمایه گذاری خارجی هستند. ارز چند نرخی سرمایه گذاران خارجی را دچار ابهام و تردید می کند. این مسئله در ورود و خروج سرمایه بسیار مهم است. پس ارز چند نرخی می تواند توسعه و اجرای برنامه های تولیدی و در نتیجه اشتغال از طریق سرمایه گذاری خارجی را با مشکل مواجه سازد.

 

یکی دیگر از مهمترین پیامدهای اجتماعی شکل گیری رانت و تشدید شکاف طبقاتی ناشی از پدیده ارز چند نرخی، تضعیف اعتماد اجتماعی است

چند نرخی بودن ارزعلاوه بر تضعیف بخش تولید و رشد بیکاری، پیامدهای اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت. برای مثال به انحاء مختلف نابرابری و شکاف طبقاتی را افزایش می دهد. برای وقتی دولت ارز ارزان قیمت را در اختیار وارد کنندگان قرار می دهد هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها آن را در جایی خرج کنند که به نفع اقتصاد کشور و کل جامعه باشد. بسیاری از این ارز دولتی به طور مستقیم به جیب دهک بالای جامعه می رود و سایر اقشار جامعه به ویژه دهک های پایین و اقشار آسیب پذیر از آن بی بهره خواهند بود. برای مثال اختصاص ارز دولتی به واردات خودرو خارجی از نظر عدالت اجتماعی قابل توجیه نیست. ثروتمندان جامعه که درصد بسیار کمی را شکل می دهند توان خرید این خودروها را داشته و در نتیجه ارز دولتی به آنها اختصاص می یابد. این مسئله حتی در مورد برخی کالاهای اساسی دیگر مانند بنزین نیز صادق است. حتی در بین فعالین اقتصادی نیز ارز دولتی به دلیل قدرت رانت عادلانع توزیع نمی شود. بنابر این گسترش بی عدالتی می تواند از نتایج مستقیم ارز چند نرخی باشد.

یکی دیگر از مهمترین پیامدهای اجتماعی شکل گیری رانت و تشدید شکاف طبقاتی ناشی از پدیده ارز چند نرخی، تضعیف اعتماد اجتماعی است. افشای فسادهای کلان و پی در پی در جامعه، اعتماد مردم به نهادهای مختلف دولتی و عمومی را کاهش می دهد. این امر اجرای سیاست های دولت در جهت سامان دادن به وضعیت اقتصادی را با مشکل مواجه می سازد. مردم حاضر به مشارکت و همکاری با دولت نخواهند شد. شکست طرح ها و سیاست های دولت به مشکلات و چالش های اقتصادی مانند افزایش رکود، تورم ، کاهش ارزش پول ملی، بیکاری و… دامن خواهد زد. تصور ناتوانی دولت در حل این مشکلات، نداشتن چشم اندازی روشن از آینده اقتصادی به شکل گیری جوی روانی در جامعه خواهد انجامید که بی ثباتی، نابسامانی، نوسانات شدید و التهاب دایمی از کمترین پیامدهای آن خواهد بود.

ضرورت تک نرخی شدن ارز بر کسی پوشیده نیست و کارشناسان و صاحب نظران مختلف همواره بر آن تأکید داشته اند. با این حال عملیاتی کردن آن از یک طرف نیاز مند فراهم نمودن زیر ساخت های مختلف اقتصادی و اجتماعی است و از طرف دیگر برنامه ریزی دقیق و تعیین سازوکارهای اجرای این امر با جزئیات کامل جهت پیش بینی و کنترل پیامدهای احتمالی است.

 

عصر هوش مصنوعی و اهداف جدید شرکت‌ها

0

نفوذ هوش مصنوعی هر روز گسترش می‌یابد

پویش پورمحمد- زومیت

 

 

در دنیایی که هرروز نفوذ و تأثیر هوش مصنوعی در همه‌ صنایع گسترش می‌یابد، آیا هنوز به وجود شرکت‌ها نیاز داریم؟

پیشرفت‌های اخیر هوش مصنوعی و فناوری‌های کامپیوتری باعث می‌شود ما دوباره به برخی سؤالات بنیادین برگردیم: یک بنگاه (شرکت)، چیست؟ شرکت‌ ها چه ‌کارهایی را بهتر از بازارها انجام می ‌دهند؟ ویژگی‌های متمایز شرکت‌ها در عصر قراردادهای هوشمند و هوش مصنوعی چیست؟

در کنار پیشرفت پرسرعت AI، گفتگوها و مباحثات زیادی در مورد این سؤال که «پس چه چیزی برای انسان‌ها باقی‌مانده است؟» صورت گرفته است. اغلب پاسخ‌ها به این نکته اشاره دارند که انسان‌ها، باید روی اموری متمرکز شوند که مختص و منحصر به آن‌ها است: خلاقیت، شهود و همدلی شخصی. اکنون سؤال دیگری مطرح می‌شود: پس شرکت ‌ها چه می‌شوند؟

این سؤال از بسیاری جهات یک سؤال قدیمی محسوب می‌شود. اقتصاددانان مشهوری نظیر رونالد کوس(برنده‌ی جایزه‌ نوبل اقتصاد ۱۹۹۱) و الیور ئی. ویلیا مسون معتقد بودند که کار اصلی شرکت‌ها این است که به روش‌های کارآمد، فرم‌های پیچیده‌ فعالیت‌های اقتصادی را هماهنگ کنند. اگر فناوری کامپیوتر، توانایی ساده و مؤثر سازی تراکنش‌های هزینه را داشته باشد، با فراگیر شدن قراردادهای هوشمند، نقش سنتی مدیریتی نیروهای انسانی کاملاً حذف می‌شود.

برای مثال وقتی به الکسا می‌گوییم «مقدار بیشتری غذای سگ سفارش بده» زنجیره‌ای از فعالیت‌ها شروع می‌شود و چند ساعت بعد، سفارش را دریافت می‌ کنیم. در این پروسه هیچ نیروی انسانی دخالت نداشته است. یک شرکت واحد این پروسه را هماهنگ کرده است، اما افراد ثالثی نیز در آن حضور دارند (مثل تولیدکنندگان غذای سگ، تحویل‌دهندگان). گروه ثالث نیز فعالیت‌های خود را با آمازون هماهنگ و یکپارچه کرده‌اند.

استدلال هماهنگ‌سازی، به معنی درون‌سازی تراکنش‌ها و تبادلات و باهدف افزایش کارایی آن‌ها است. اما آیا این استدلال، علت واقعی وجود شرکت‌ها است؟  جولیان بیرکینشاو، استاد استراتژی و کارآفرینی دانشکده‌ی بازرگانی لندن، در یکی از مقالات جدید خود توضیح می ‌دهد که با در نظر گرفتن نقش کامپیوترها به‌عنوان تسهیل‌ کنندگان تراکنش ‌ها و تبادلات، حالا بنگاه‌ ها در چهار حوزه نقش منحصربه ‌فردی به عهده‌ دارند.

 

شرکت‌ها تنش بین اولویت‌های رقابتی را مدیریت می‌کنند

در حال حاضر شرکت‌ها باید از منابع سابق خود، حداکثر بهره‌برداری را بکنند تا سود به دست آورند. درعین‌ حال آن‌ها باید به دنبال منابع جدید «مزیت» باشند، تا از حیات و بقای آتی خود مطمئن شوند. برقراری تعادل بین این دو فعالیت، کمی عجیب به نظر می‌رسد. درواقع شرکت ‌ها باید بین «بهره‌ برداری» و «اکتشاف» تعادل برقرار کنند.

هوش مصنوعی با راهکارهایی نظیر اتوماسیون پروسه ‌ها، بهبود روش‌های حل مسئله و تضمین کیفیت، به شرکت‌ها کمک می‌ کند از منابع سودآور فعلی خود بهتر استفاده کنند. به‌علاوه هوش مصنوعی می‌تواند در جستجوی منابع جدید سودآور هم باشد. مثال معروف این قضیه، AlphaGo است. این برنامه‌ کامپیوتری، استراتژی برنده‌ ای را ارائه داد که هیچ بازیکن انسانی تاکنون به آن دست نیافته بود. حالا کامپیوترها قطعات موسیقی می‌نویسند و مناظری شبیه به نقاشی‌های پیکاسو را نقاشی می‌کنند.

اما AI، در زمینه‌ مدیریت تنش بین این فعالیت‌ها، مفید واقع نمی‌ شود، یعنی به‌عنوان‌ مثال نمی‌ داند که چه فعالیتی باید بیش از سایرین انجام شود. چنین انتخاب‌ هایی مستلزم تصمیم‌ گیری دقیق است: وزن بخشیدن به فاکتورهای کمی و کیفی، حساسیت به شرایط و دخیل کردن فاکتورهای حسی و شهودی به پروسه ‌ها. این قابلیت‌ ها به هوش و ساختار سازمانی وابسته ‌اند و در حال حاضر AI هیچ کمکی به آن‌ ها نمی‌کند. پروژه‌ی Project Debater شرکت IBM، دقیقاً نشان داد که AI به لحاظ ساخت و تفسیر یک دیدگاه، بسیار قدرتمند عمل می‌کند اما به همان اندازه انسان‌ها نیز در توازن بخشیدن به دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرها، موفق‌تر هستند.

 

هوش مصنوعی با راهکارهایی نظیر اتوماسیون پروسه ‌ها، بهبود روش‌های حل مسئله و تضمین کیفیت، به شرکت ‌ها کمک می ‌کند

 

شرکت‌ها با در نظر گرفتن چشم‌انداز بلندمدت، ارزش ایجاد می‌کنند

شرکت‌ها نه ‌تنها به‌طور روزانه اختلافات بهره ‌برداری و اکتشاف منابع را برطرف می‌ کنند، بلکه در بلند مدت نیز این تنش ‌ها را مدیریت می ‌کنند. سامانتا گوشال و پیتر موران، همکاران بیرکینشاو در مقاله ‌ای به‌ تفصیل توضیح می‌ دهند که شرکت‌ ها برخلاف بازار، منابع را برای بهترین استفاده‌ کوتاه‌ مدت به کار نمی ‌گیرند. شرکت‌ ها عمدتاً منابع را به شیوه‌ای به کار می‌ گیرند که در بلند مدت بیشترین ارزش را ایجاد کنند. این منطقِ «یک گام به عقب، دو گام به جلو»، خودش را در پروژه‌های ریسک ‌پذیر تحقیق و توسعه، دستیابی به اهداف پایداری، پرداخت دستمزدهای بالاتر از نرخ متوسط بازار به‌ منظور بهبود وفاداری و نظیر آن نشان می‌دهد. در این زمینه، هوش مصنوعی تنها در صورتی می ‌تواند استراتژی‌های هوشمندانه ‌ای را طراحی کند که قوانین بازی از پیش تعیین‌شده و پایدار باشد. به این مثال توجه کنید:

Innovator’s Dilemma یا اختلال نوآوری، توصیف زمانی است که یک تکنولوژی جدید و رو به رشد، به حدی فراگیر می‌شود که مدل کسب‌وکار شرکت‌ها را مختل می‌کند. به همین دلیل ما باید پیش از وقوع چنین حادثه‌ای، روی تکنولوژی‌های مدرن سرمایه‌گذاری کنیم. همان‌طور که جف بزوس می‌گوید، شرکت‌های موفق همیشه باید برای استقبال و سازگاری با فناوری‌های جدید آمادگی داشته باشند. آیا هوش مصنوعی می‌تواند این مفهوم را درک کند؟

 

شرکت‌ها از طریق اهداف خود، ارزش ایجاد می‌کنند

بعد دوم تفکر بلند مدت، انگیزه بخشی فردی و تیمی است. راتان تاتا واژه‌ هدف را دکمه‌ی CTA روحی یا «فراخوان اخلاقی و معنوی برای عمل» معنی می ‌کند. همان چیزی که باعث می‌ شود مردم به تلاش‌ های دائمی و همیشگی خود بپردازند.، ساعت‌ ها کار کنند و اشتیاق و خلاقیت خود را به محیط کار هدیه کنند.

این مفهوم که شرکت، دارای نوعی کیفیت اجتماعی (هدف یا هویت) است که فراتر از مفاهیم اقتصادی قرار دارد، موضوع جدیدی نیست و از زمانه ‌ای دور متخصصان و دانشمندان زیادی به آن اشاره‌ کرده‌ اند. بااین‌حال هنوز هم افرادی که شرکت‌ها را در چهارچوب قرارداد و معاملات خلاصه می ‌کنند، فکر می‌ کنند کارمندان صرفاً از پاداش‌ های بیرونی انگیزه می ‌گیرند.

این افراد باید نگاهی به سازمان‌ های خیریه، جنبش‌های نرم ‌افزاری اوپن سورس و بسیاری از مؤسسات غیرخصوصی دیگر داشته باشند. در این صورت متوجه می‌ شوند زمانی که بحث پول در میان نباشد، مردم واقعاً سخت ‌تر و پرانرژی ‌تر کار می ‌کنند. وظیفه‌ رهبر این است که هدف شرکت را به شیوه ‌ای با کارمندان و هواداران به اشتراک بگذارد که انگیزه ‌های عاطفی آن ‌ها را تقویت کند. این اقدام، عملی منحصراً انسانی است.

به‌عبارت ‌دیگر، شرکت‌های موفق با نهادینه کردن حس هدف و هویت، کارکنان و مشتریان را جذب می‌کنند. وقتی فناوری خاصی مثل بلاک چین، سیستمی را بنا می ‌گذارد که قابل هک شدن نیست و فرصت ‌طلبان نمی‌ توانند از آن استفاده‌ های نادرستی کنند؛ بازهم مردم ترجیح می ‌دهند اعتقاد و ایمان خود را به سایر مردم حفظ کنند.

 

 شرکت‌ ها با ترویج رفتارهای غیرمنطقی، ارزش ایجاد می‌کنند

ما افراد زیادی را می‌ شناسیم که با به چالش کشیدن قوانین، به موفقیت دست ‌یافته ‌اند مثل استیو جابز، ایلان ماسکو ریچارد برانسون. این افراد کاملاً غیرمنطقی، بجای اینکه خودشان را با قوانین جهان سازگار کنند، به دنبال انطباق جهان با دیدگاه خود بودند. واقعیت این است که اگر می‌خواهیم پیشرفتمان را فراتر ازآنچه قبلاً دیده و شناخته‌شده، ببینیم، به چنین افرادی در شرکتمان نیاز داریم.

غیرمنطقی بودن، ماهیتی متضاد با دنیای هوش مصنوعی است. کامپیوترها از طریق الگوریتم‌های پیچیده یا با استناد به داده‌های قبلی کار می‌کنند و در هر دو مورد نمی‌توانند از چهارچوب‌ها خارج شوند.

برای مثال در حوزه‌ مدیریت سرمایه ‌گذاری، پلتفرم‌ها و مشاورهای آنلاین (Robo-advisor) با هزینه ‌ای بسیار کمتر از مشاورهای مالی انسانی، هم معامله می ‌کنند و هم مشاوره‌ سرمایه‌ گذاری ارائه می ‌دهند. اما همان ‌طور که فاینانشال تایمز سال گذشته نوشت «در بحث سرمایه‌ گذاری، حماقت انسانی هوش مصنوعی را شکست می ‌دهد». به‌عبارت ‌دیگر اگر شما می‌ خواهید بازار را شکست دهید، باید برخلاف حرکت همگان اقدام کنید، برخلاف دانش درک شده‌ بازار تصمیم بگیرید و البته، ریسک این انتخاب را بپذیرید. شما باید بدانید که شاید قضاوت و زمان‌ بندی اشتباهی کرده باشید. این دو ویژگی، مختص انسان است.

بنابراین یکی از ویژگی‌ های متمایز شرکت ‌ها این است که این نوع رفتار غیرمنطقی را پرورش می ‌دهند. البته، بسیاری از شرکت‌ها با استفاده از سیستم‌های دقیق کنترل و مجازات کردن شکست‌ها، سعی می ‌کنند واریانس موجود را کاهش دهند. استدلال این است که با افزایش نفوذ و تأثیر هوش مصنوعی، بسیاری از فعالیت‌های پایه و قرارداد های ساده خودکار می‌شوند. در این مرحله حرکت شرکت ها به سمت دیگری خواهد بود: پرورش افکار خارج از چهارچوب، تشویق تست و آزمون‌وخطا و تحمل شکست.

ویتالیک بوترین در یکی از مقالات اخیر Fast Company توضیح داد که چگونه می‌توان از طریق برنامه‌های اتریوم، تمامی عناصر سرویس اوبر را فراهم کرد، به‌ طوری‌که به‌ صورت کاملاً یکپارچه کار کنند. به گفته‌ او کل فرایند اساساً مثل قبل خواهد بود، با این تفاوت که نقش عامل واسطه (اوبر) حرف می‌شود. شاید حرف بوترین درست باشد، ولی لزوماً به این معنی نیست که یک سرویس کامپیوتری، بهترین گزینه است.

برای مثال، در سال ۲۰۱۶ یک سازمان مستقل توزیع‌شده (DAO) در اتریوم راه ‌اندازی شد. ایده این بود که سیستم فوق، بدون دخالت انسان، با استفاده از قوانین تعیین‌شده و تکنولوژی بلاکچین، به‌ صورت یکپارچه کار می‌کند. اما این سیستم نقص فنی کوچکی داشت و همین نقص باعث شد یکی از کاربران، ۵۵ میلیون دلار را از این سیستم مالی خارج کند. این حادثه باعث شد بنیان ‌گذاران اتریوم برای اولین بار Hard Fork را در بلاکچین خود ایجاد کنند و پول ازدست ‌رفته را بازگردانند.

مهم نیست که قدرت تکنولوژی تا کجا افزایش می ‌یابد. گاهی اوقات مقدار کمی قضاوت انسانی لازم است تا موارد را به مسیر درست هدایت کند.

 

برخی مشکلات در کوتاه مدت برطرف نمی‌شود

0

محدودیت‌های پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد ایران

 

دکتر هادی صالحی اصفهانی/ استاد اقتصاد دانشگاه ایلی‌نوی

 

یک مانع بزرگ توسعه تولید و سرمایه‌گذاری در ایران پیش‌بینی‌ناپذیر بودن بیش از حد اقتصاد کشور است. نااطمینانی در مورد آینده مخاطره را بالا نگه می‌دارد و رغبت به سرمایه‌گذاری را کم می‌کند. همچنین به خاطر اختلال اطلاعاتی زیاد در چنین محیطی، کارآفرینان در گرفتن سیگنال‌های بازار مشکل پیدا می‌کنند. در نتیجه ممکن است واکنش واحدهای تولیدی به نیازهای اقتصاد کند، یا بی‌ربط، و یا حتی مخرب شود. یشمثلا این روزها که نرخ ارز جهش داشته انتظار می‌رود که تولیدکنندگان داخلی به سرعت به صادرات و جایگزینی واردات روی بیاورند و به این وسیله از مشکل بازار ارز بکاهند. ولی در واقع عکس این را مشاهده می‌کنیم به این معنی که به جای افزایش عرضه، سرمایه با انگیزه فرار در جهت بالا بردن تقاضای ارز حرکت کرده است.

علت این است که تولیدکننده ایرانی نمی‌تواند اعتماد داشته باشد که اگر سرمایه‌گذاری‌اش را به سمت صادرات ببرد، تغییر سیاست‌های ارزی (مثل تعیین دستوری نرخ دلار در ۴۲۰۰ تومان)، سود معقولی برایش به جا بگذارد. و متاسفانه مسئله فقط سیاست ارزی نیست. به طور کلی سیاست‌گذاری اقتصادی در ایران از تخصص و کیفیت و ثبات و شفافیت کافی برخوردار نیست. به علاوه، محیط کسب و کار ایران مقررات دست و پاگیر، فساد، تنگناهای مالی، و موانع بازرگانی خارجی کم ندارد. در کنار اینها مشکل تنش‌های ریشه‌دار خارجی هم هست که متاسفانه تکانه‌های منفی بزرگی به اقتصاد ایران وارد کرده است، مثل تحریم‌های بین‌المللی در سال ۱۳۹۱ و خروج غیرقابل توجیه امریکا از برجام در سال جاری.

 

یک مانع بزرگ توسعه تولید و سرمایه‌گذاری در ایران پیش‌بینی‌ناپذیر بودن بیش از حد اقتصاد کشور است

 

تمام این عوامل چشم‌انداز بازارهای ایران را مغشوش می‌کند و ظرفیت تولید را محدود و کم‌تحرک نگه می‌دارد. عدم واکنش پویای واحدهای تولیدی به علایم بازار عواقب وخیم دیگری به جز کندی و ایستایی تولید و اشتغال هم دارد. مثلا در مورد بازار ارز، کشش محدود صادرات به تغییرات نرخ ارز ممکن است سیاست‌گذاران را متقاعد کرده باشد که شناور کردن نرخ ارز تاثیر چندانی در عرضه ارز ندارد و بنابراین پایین نگه داشتن نرخ ارز می‌تواند سیاست کم‌هزینه‌ای برای کنترل تورم باشد، هرچند که متاسفانه چنین سیاستی به مشکلات پیچیده دیگری دامن می‌زند و در ضمن انگیزه دولت را برای تمرکز روی روش درست مدیریت تورم مخدوش می‌کند.

بسیاری از عوامل پیش‌بینی‌پذیری ناکافی اقتصاد ایران که به اجمال در بالا ذکر شد بسیار ریشه‌دار و نهادینه است و در کوتاه‌مدت قابل رفع نیست. به طور مثال، تنگناهای مالی به همراه رشد سریع نقدینگی (به ویژه قفل منابع مالی در نظام بانکی، دسترسی محدود اکثر مردم به وام، بهره‌های بسیار بالا، و ورشکستگی بالقوه یک سری از بانک‌ها) حاصل فعالیت تعدادی از گروه‌های ذی‌نفوذ و شکل‌گیری روابط پیچیده‌ای در طول چند دهه است.

حل این مشکل و اصلاح و بازسازی آن روابط و ساختارها به آسانی امکان‌پذیر نیست چون فرهنگ‌سازی و نهاد‌سازی لازم دارد که زمان و تخصص و اراده می‌خواهد. ولی عوامل دیگری هستند که امکان رفعشان به نظر قدری سهل‌تر به نظر می‌رسد. یک نمونه مهم ارائه آمار اقتصادی به صورت کامل و درست براساس یک برنامه مشخص است. در گذشته، به محض اینکه اقتصاد در دست‌اندازی افتاده، بانک مرکزی و مرکز آمار نشر بسیاری از آمارها را متوقف کرده‌اند. مثلا همین چند ماه گذشته نشر آمار مربوط به بازار آزاد ارز ممنوع بود. مثال دیگر انتشار آمار حساب‌های ملی برای سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ و ۱۳۹۴ است که مدت‌ها به تعویق افتاد و می‌شد حدس زد که آن آمار باید حاوی تصویرهای تیره‌ای از اوضاع اقتصادی در آن سال‌ها باشد.

 

بسیاری از عوامل پیش‌بینی‌پذیری ناکافی اقتصاد ایران بسیار ریشه‌دار و نهادینه است و در کوتاه‌مدت قابل رفع نیست

 

عدم دسترسی عموم به آن آمار شاید جلو بعضی سر و صداها را گرفته باشد و زندگی دولتمردان را راحت‌تر کرده باشد، ولی برای تولیدکنندگان و خیلی‌های دیگر نااطمینانی و عدم اعتماد به دولت را تشدید کرد و به این خاطر ممکن است به سرمایه‌گذاری ضربه زده باشد. گذشته از تاخیر در انتشار آمار، خطاهایی هم در آمار منتشرشده دیده می‌شود که قابل اغماض نیست و استفاده از اطلاعات موجود را برای پیش‌بینی آینده اقتصاد مشکل‌تر می‌کند. برای بهبود این وضع باید مصرانه از دولت خواست که برنامه زما‌ن‌بندی‌شده مشخصی را برای انتشار آمار اعلام کند و به آن پایبند باشد. به نظر می‌رسد که این امر در مورد آمار تورم و بعضی شاخص‌های نیروی کار کم و بیش محقق شده باشد، ولی در موارد دیگر وضع خیلی روشن نیست.

برای درک موقعیت اقتصاد در هر زمان و برآورد روندهای احتمالی پیش رو، جدا از انتشار آمار کلان اقتصاد، آمار‌های خام جمع‌آوری‌شده توسط مرکز آمار هم می‌تواند نقش مهمی بازی کند. خوشبختانه در بیشتر مواقع مرکز آمار در امر قرار دادن این مجموعه آمار در دسترس پژوهشگران معتبر (با شرط حفظ صیانت آمار) پیش‌قدم بوده است. تسریع و تسهیل در این امر، بهبود کیفیت و جزئیات این آمار، و شرکت پژوهشگران بیشتر در تحلیل این داده‌ها قدم‌های خوبی برای پیش‌بینی‌پذیرتر کردن اقتصاد ایران می‌تواند باشد.

یک اقدام دیگر هم که شروع خوبی برای حل مسئله نااطمینانی است بهبود شفافیت در دستگاه‌های اجرایی و قضایی است. دولت آقای روحانی گام‌هایی در این زمینه برداشته است، ولی راه خیلی درازی در پیش است و گاهی به نظر می‌رسد که قدم‌هایی به عقب هم برداشته شده است، مثل موضوع تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی در بهار امسال.

 

زغال‌سنگ، سنگ آهن و بوکسیت در صدر معدنکاری جهان

0

گزارش وبسایت تکنولوژی معدن

زغال‌سنگ، سنگ آهن و بوکسیت بیشترین میزان معدنکاری در جهان را به خود اختصاص داده اند.

سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران(ایمیدرو)، به نقل از وب سایتMining Technology در سال2016 میلادی بیشترین معدنکاری در بخش های زغال‌سنگ، سنگ آهن، بوکسیت، سنگ فسفات و گچ بوده است.

بنا بر گزارش انجمن جهانی زغال‌سنگ، ذخایر زغال‌سنگ جهان بیش از یک تریلیون تن برآورد شده است. بنابراین قرار گرفتن زغال‌سنگ در صدر فهرست معدنکاری دنیا قابل تصور است. در سال 2016میلادی، مجموع تولید جهانی زغال‌سنگ 7.4 میلیارد تن به ثبت رسید. این رقم در مدت مشابه سال 2012میلادی ، 8 میلیارد و 200میلیون تن گزارش شده است. چین به عنوان پرچمدار تولید زغال‌سنگ در جهان توانست در سال 2016 علی رغم کاهش 16 درصدی نسبت به سال 2012 با تولید سه میلیارد و 300 میلیون تن زغال‌سنگ کماکان بزرگترین تولید کننده این ماده معدنی باشد.

 

چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده گچ جهان 130میلیون تن تولید جهانی سال 2016میلادی را به خود اختصاص داد

 

چین در اهداف خود تولید 3 میلیارد و 400میلیون تن زغال‌سنگ در سال 2016 را پیش بینی کرده بود که نتوانست به آن دست یابد و به نظر می رسد منابع تجدیدپذیر انرژی پا به عرصه ظهور گذارند و این روند نزولی تولید زغال‌سنگ ادامه یابد.

این در حالی است که تولید زغال‌سنگ در سال 2017میلادی با 3.3 درصد رشد نسبت به سال گذشته به 3 میلیارد و 520 میلیون تن رسید.

رتبه دوم: تولید 4.6میلیارد تن سنگ آهن و آهن خام

طی سال2016 در مجموع 4میلیارد و 600 میلیون تن سنگ آهن و آهن خام در جهان تولید شده است. تولید جهانی سنگ آهن از 2 میلیارد و 900 تن در سال 2012 به 3 میلیارد و 300 میلیون تن در سال 2016 افزایش یافت. با این وجود، مجموع تولید جهانی آهن خام از یک میلیارد و 240میلیون در سال 2013 به یک میلیارد و 230میلیون در سال 2016 کاهش یافت.

 

در سال 2016میلادی، مجموع تولید جهانی زغال‌سنگ 7.4 میلیارد تن به ثبت رسید

 

کاهش عیار سنگ آهن و افزایش هزینه های تولید منجر به افت تولید در برخی کشورهای بزرگ تولیدکننده سنگ آهن شده است. در افریقای جنوبی، آمریکا و چین کاهش تولید 2016 نسبت به 2012 گزارش شده است. این در حالی است که برزیل و استرالیا به دلیل سرمایه گذاری در معادن جدید (به منظور جایگزینی معادن قدیمی ) شاهد رشد تولید بودند.

رتبه سوم: بوکسیت با تولید جهانی 289 میلیون تن

تولید جهانی بوکسیت در سال 2016میلادی 289 میلیون تن اعلام شده است. بوکسیت به عنوان یکی از عناصر مهم در تولید آلومینیوم طی 5 سال اخیر دچار نوسان بود.پنج کشور تولید کننده برتر بوکسیت در جهان هند، گینه، برزیل، چین و استرالیا هستند که همگی از سال 2012 شاهد رشد تولید این ماده معدنی بودند.

276 میلیون تن سنگ فسفات

سنگ فسفات چهارمین ماده معدنی است که 276میلیون تن تولید را در سال 2016 به ثبت رسانده است. طی مدت مذکور چین با تولید 144میلیون تن سنگ فسفات بیش از نیمی از تولید این ماده معدنی را ثبت کرد. جزیره کریسمس که در جنوب شرق آسیا و در 320 کیلومتری جنوب جزیره جاوه در اقیانوس هند قرار دارد یکی از منابع تامین فسفات است. این جزیره 1800نفر جمعیت دارد. در سال 2016 تولید فسفات جزیره کریسمس 770هزار تن گزارش شده است.

تولید267 میلیون تن گچ

گچ یکی از مواد معدنی مورد استفاده در ساخت و ساز است که رتبه پنجم معدنکاری سال 2016 را دارد. تولید این ماده معدنی روند افزایشی یکنواختی را از سال2012 تجربه کرد. تولید جهانی گچ از 258.1 میلیون تن در سال 2012 به 267.1میلیون تن در سال 2016 افزایش یافته است. تحلیلگران پیش از این میزان تولید گچ جهان را در سال 2016 حدود 252میلیون تن پیش بینی کرده بودند.

چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده گچ جهان 130میلیون تن تولید جهانی سال 2016میلادی را به خود اختصاص داد. همچنین ایران به عنوان دومین تولیدکننده این ماده معدنی 16 میلیون تن تولید گچ را طی مدت مذکور به ثبت رساند.

نفت بشکه ای ۱۰۰ دلار چه بلایی سر اقتصاد جهان می‌آورد؟

0

با افزایش قیمت نفت، بازار پیش بینی درباره بازگشت نفت بشکه ای ۱۰۰ دلار برای اولین بار پس از سال ۲۰۱۴ هم داغ شده است. پیش بینی که اگر محقق شود، برندگان و بازندگانی در اقتصاد جهان برجای خواهد گذاشت. صادرکنندگان نفت از افزایش قیمت ها سود می برند چراکه این افزایش کمک بزرگی به شرکت ها و بودجه های دولتی است و در مقابل، ملت های مشتری هزینه بیشتری را از این افزایش قیمت متحمل می شوند که در نهایت به رشد تورم و کاهش تقاضا منجر می شود.

خبر خوب اما این است که در سال ۲۰۱۸، رشد اقتصاد جهان از نفت ۱۰۰ دلاری نسبت به گذشته کمتر آسیب می بیند. بخشی از این کاهش آسیب به این دلیل است که اکنون اقتصاد ها کمتر به انرژی وابسته اند و از سوی دیگر پای منابع نفت شیل هم به میان آمده است. با این وجود در نهایت همه چیز به چرایی افزایش قیمت ها بستگی دارد. بروز یک شوک در شرایط عرضه یک پدیده منفی است اما شوکی که ناشی از تقاضای جدی نفت است،  بازتابی از رشد پایدار به نظر می رسد. اکنون هر دوی این عوامل در زمین بازی می کنند.

 

بانک مرکزی در هند درباره اثرگذاری افزایش قیمت نفت و گرانی ناشی از آن به عنوان یکی از بزرگترین واردکننده ها هشدار داده است

 

۱.نفت ۱۰۰ دلاری برای رشد جهانی چه معنایی دارد؟

قیمت بالای نفت درآمدهای خانوار و هزینه های مصرف را تحت تاثیر قرار می دهد اما این تاثیرگذاری در همه جا یکسان نیست. اروپا در این زمینه آسیب پذیرتر است چراکه کشورهای این قاره از واردکنندگان نفت جهان به شمار می آیند. از سوی دیگر چین به عنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت در جهان با افزایش نرخ طلای سیاه کمی افزایش تورم را تجربه خواهد کرد. عوامل دیگری مثل تغییرات فصلی را هم نباید فراموش کرد که از جمله آن شروع زمستان در نیمکره شمالی است.

 

چین به عنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت در جهان با افزایش نرخ طلای سیاه کمی افزایش تورم را تجربه خواهد کرد

 

با این وجود اما مشتریان نفت می توانند منابع تامین انرژی را برای وابستگی کمتر به نفت تغییر دهند. آن ها می توانند از گاز طبیعی یا سوخت های زیستی استفاده کنند هرچند که این امر به سرعت ممکن نباشد. اندونزی تقریبا تلاش هایی را برای استفاده بیشتر سوخت های زیست محیطی و محدود کردن وابستگی به واردات نفت  آغاز کرده است. اقتصاددانان می گویند برای تقویت رشد جهانی قیمت نفت به بالای ۱۰۰ دلار می رسد و در این مسیر افزایش قیمت دلار در سال جاری نیز کمک کننده نیست.

۲.چگونه اقتصاد جهان نفت ۱۰۰ دلاری را هضم می کند؟

نفت ۱۰۰ دلاری بیش از فایده برای اقتصاد جهان ضرر به همراه دارد هرچند اکنون تفاوت های بسیاری در وضعیت اقتصاد جهان نسبت به آنچه در سال ۲۰۱۱ بود، به وجود آمده است. جیمر مورای، اقتصاددان در گزارشی می نویسد: انقلاب شیل، نیاز کمتر به انرژی و قیمت های عمومی بالاتر یعنی اثرگذاری کمتر از آنچه در گذشته شاهد بودیم.

۳.چگونه ایران و ترامپ بر بازار اثر می گذارند؟

تجدید تحریم های امریکا علیه ایران تولید نفت خاورمیانه ای ها را در فشار قرار داده است. دونالد ترامپ در حالی کشورهای عضو اوپک را برای افزایش تولید مورد خطاب قرار داده که در این سازمان محدودیت عرضه برای اعضا در نظر گرفته شده است.

علاوه بر این عرضه کشورهایی مثل ونزوئلا، لیبی  و نیجریه تحت تاثیر ناآرامی های داخلی و فروپاشی اقتصادی است. هنوز اما گلدمن ساچز پیش بینی می کند که قیمت نفت به ۱۰۰ دلار نمی رسد.

۴.چه کسانی از نفت ۱۰۰ دلاری سود می برند؟

بیشتر کشورهای تولیدکننده نفت از کشورهای در حال توسعه به شمار می روند. عربستان سعودی یکی از تولیدکنندگان نفت خام در جهان است که ۲۱ درصد از تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۱۶ وابسته نفت است یعنی دو برابر بیشتر از روسیه که از ۱۵ بازار نوظهور جهان براساس رتبه بندی بلومبرگ به شمار می رود.

کلمبیا و نیجریه از دیگر برندگان این بازی  به شمار می آیند. افزایش درآمد ناشی از افزایش قیمت نفت در این کشورها به اصلاح بودجه می انجامد و این فرصت را به دولت ها می دهد که بیشتر سرمایه گذاری کنند.

۵.چه کسانی می بازند؟

چین، هند، تایوان، شیلی، ترکیه، مصر و اوکراین در بین کشورهایی قرار می گیرند که از افزایش قیمت نفت صدمه می بینند. پراخت بیشتر برای تامین نفت فشار بر حساب های فعالی را بیشتر می کند و از سوی دیگر به آسیب پذیری بیشتر اقتصادها در مقابل افزایش نرخ بهره در امریکا دامن می زند.

بلومبرگ بازارهای نوظهوری که از افزایش قیمت نفت و تغییر نرخ بهره در امریکا آسیب می بینند را رتبه بندی کرده است و در این بین ممکن است یکی از برندگان در پایان خود را بازنده ببیند. ایوستین اولسین، مسئول بانک مرکزی نروژ هشدار داد که اگر مشکلات صنعت با کنترل هزینه ها حل نشود، بزرگترین تولیدکننده نفت در اروپای غربی ضرر می کند.

۶.برای بزرگترین اقتصاد جهان نفت ۱۰۰ دلاری چه معنی دارد؟

افزایش قیمت نفت به کمک افزایش تولید شیل، امریکا را کمتر دچار آسیب می کند. قاعده ای در بین اقتصاددانان رایج است که می گوید هر ۱۰ دلار افزایش قیمت نفت در هر بشکه، ۰.۳ درصد از تولید ناخالص ملی ایالات متحده امریکا را کاهش می دهد. اما اکنون بعضی اقتصاددانان معتقدند که این میزان کاهش به ۰.۱ درصد رسیده است. درحالی کاهش اتکای امریکا به نفت وارداتی یک نکته مثبت اقتصادی ارزیابی می شود که خانواده های فقیر پول بیشتری برای بنزین  خواهند پرداخت.  آن ها ۸ درصد از درآمد پیش از پرداخت مالیاتشان را به بنزین اختصاص می دهند.

۷.گرانی نفت به افزایش تورم همه دنیا منجر می شود؟

قیمت انرژی اغلب سهم زیادی در شاخص های قیمت مصرف کننده دارد. سیاستگذاران از جمله در فدرال رزرو تلاش می کنند تا ضمن توجه به شاخص های اصلی، به هزینه های ناپایدار انرژی هم بپردازند اما رشد قابل توجه قیمت نفت می تواند اندازه ای تورم سراسری را باعث شود البته اگر هزینه ها از طریق حمل و نقل و صنایع همگانی فیلتر شود.

۸.نفت بشکه ای ۱۰۰ دلار برای بانک های مرکزی چه معنایی دارد؟

افزایش تورم ناشی از رشد قیمت نفت یکی از دلایل حفظ سیاست های سست پولی را از بانک های مرکزی پیرو تعادل می گیرد. در بین اقتصادهایی که بیشتر در معرض قرار دارند، بانک مرکزی در هند درباره اثرگذاری افزایش قیمت نفت و گرانی ناشی از آن به عنوان یکی از بزرگترین واردکننده ها هشدار داده است. تشدید همگانی گرانی هم چنین می تواند به تسریع اجرای سیاست های انقباضی پولی در اقتصادهای تایلند، اندونزی، فیلیپین و آفریقای جنوبی بینجامد.

گزارش بلومبرگ از آینده بازار نفت

در شرایط تحریم چه کنیم؟

0

اجرای سریع طرح های اولویت دار صنعت نفت

غلامرضا منوچهری / معاون مدیرعامل شرکت ملی نفت در امور توسعه و مهندسی

 در وضعیت پیش رو و تحریم های بین المللی در بدترین شرایط باید بتوانیم ظرفیت تولید مخازن موجود را حفظ کرده و همچنین ضرورت ارتقای ظرفیت تولید نفت کشور را در نظر داشته باشیم.

این موضوع استراتژیک به خوبی اهمیت تداوم فعالیت های توسعه ای شرکت ملی نفت را نشان می دهد. گر چه شرکت ملی نفت به واسطه تحریم های احتمالی ممکن است در مقاطعی در آینده با دستور کاهش تولید مواجه شود، اما این امر به هیچ وجه نباید سبب کندی فعالیت های توسعه ای شود.
خوشبختانه در سال های گذشته ظرفیت های داخلی کشور جهت اجرای طرح های توسعه ای نفت و گاز رشد کرده و به بالندگی قابل قبولی رسیده است. به واقع کشور در حوزه فعالیت های پیمانکاری و خدماتی شامل ساخت تجهیزات و اجرای طرح های فراساحلی و خشکی اعم از فعالیت های حفاری، تاسیسات فرآیندی و پالایشی، خطوط انتقال و … قابلیت های بسیار ارزشمندی پیدا کرده است.
اگر چه در برخی از تجهیزات پیچیده هنوز هم به واردات نیازمندیم اما مسائل و مشکلات ناشی از تحریم ها خللی در فعالیت های بهره برداری و تولید ایجاد نخواهند کرد.
در بخش توسعه نیز تا حدود قابل توجهی قادر به ادامه فعالیت ها خواهیم بود. این تجربه موفق در دوره قبلی تحریم ها در پارس جنوبی اتفاق افتاد. در این دوره ما با مشکل پراکندگی کار و نبود انسجام و پیوستگی فعالیت ها مواجه بودیم که منجر به تحمیل هزینه های مازاد شد.
از سوی دیگر تجربه قبلی نشان می دهد که در دور جدید تحریم ها با مشکلات پیچیده ای در بحث تامین برخی تجهیزات و خدمات روبرو خواهیم شد اما به اتکای تجربیات گذشته، سعی مجموعه شرکت ملی نفت بر بهینه کردن فعالیت ها از لحاظ کیفی و کمی و به ویژه از لحاظ اقتصادی خواهد بود.

 

تجربه قبلی نشان می دهد که در دور جدید تحریم ها با مشکلات پیچیده ای در بحث تامین برخی تجهیزات و خدمات روبرو خواهیم شد

البته نکته حائز اهمیت در روند کلی کارهای اجرایی که بایستی به خوبی توسط سازمان‌های کارفرمایی و نظارتی درک شود، فراهم شدن امکان پرداخت هزینه های اضافه توسط کارفرما برای حل گره های اجرایی توقف کارهاست که ناشی از زیان پیمانکار، مشکلات حین اجرا و یا ضرورت انجام کارهای بیشتر به واسطه پیچیدگی های فنی و قراردادی است و پرداخت های مازاد را اجتناب ناپذیر می کند.
موضوع معامله سه طرف برد، حاوی معنی عمیقی است. تجربه نشان داده است که نبود امکان پرداخت مبالغ اضافه اندک به پیمانکاران به واسطه شرایط سخت قراردادی و یا ریسک نکردن کارفرما برای این نوع پرداخت ها به دلیل چارچوب خشک قراردادی، به عنوان مثال منجر به عدم حمل و نصب یک سکوی دریایی شده که در صورت نصب به موقع می توانست روزانه پنج میلیون دلار (و ماهانه 150 میلیون دلار) برای کشور در آمدزایی داشته باشد.
به بیان دیگر، پرداخت مازاد، در مقابل درآمد حاصل از تکمیل به موقع پروژه بسیار ناچیز خواهد بود. عرصه پارس جنوبی و بقیه طرح های توسعه ای، تکرار این فرصت های از دست رفته است که در نهایت، غفلت از تصمیم گیری به موقع باعث خواهد شد که علاوه بر پرداخت نهایی چنین مبالغ مازادی توسط کارفرما و ضمن هدر رفت زمان های بسیار زیاد و توقف سرمایه گذاری، کشور نیز با عدم النفع هنگفت تولید روبرو شود.
متاسفانه این استراتژی توقف کار به دلیل تعهد نداشتن یک یا چند نفر از ذینفعان پروژه که به طور عموم خسارات زیادی را تحمیل می کند، به یک فرهنگ غالب بدل شده است که ما در مدیریت نیز به آن مبتلا هستیم. در واقع، این امر سبب گره خوردن کار در بسیاری از مقاطع شده و ما را از حل مشکلات عاجز کرده و این در حالی است که در سایر نقاط دنیا وضع به گونه دیگری است.
در شرایط تحریم و تحولات سریع نظیر افزایش قیمت یا تحویل ندادن کالا، سازمان های کارفرمایی باید بتوانند به صورت پویا تصمیم گیری کرده و پاسخگوی این گونه مشکلات باشند تا کار متوقف نشود.

در مبحث طرح ها و پروژه های توسعه ای، تمرکز شرکت ملی نفت به طور عمده روی سه بخش اصلی زیر است: 
الف) طرح های گازی پارس جنوبی
ب) طرح های نفتی غرب کارون
ج) طرح های نگهداشت و افزایش تولید
دو بخش نخست شامل طرح های عظیم در دست تکمیل بوده و مورد آخر یک محور کار جدید است که پیش بینی می شود در همین دوره تحریم پیش رو با اتکا به توان مالی داخل و پشتیبانی نهادهای مالی داخلی از جمله صندوق توسعه ملی و استفاده از ظرفیت های پیمانکاری داخلی قادر به پیش برد آنها باشیم.
اکنون طرح های باقیمانده پارس جنوبی شامل فاز 13، فاز 14 و فاز 24-22 با پتانسیل افزایش تولید روزانه در مجموع حدود 6 میلیارد فوت مکعب گاز و بیش از 200 هزار بشکه میعانات گازی با پیشرفت حدود 90 درصدی به طور کامل توسط‌ پیمانکاران ایرانی در حال اجرا است. پیش بینی می شود که عمده این طرح ها در سال جاری تکمیل شده و بخش باقیمانده که به طور عمده مربوط به فاز 14 می شود تا انتهای سال آتی به سرانجام برسد.  بهره برداری از این طرح ها، رشد عمده ای را در تولید منابع هیدروکربوری کشور رقم خواهد زد که منجر به ارتقای تامین مصرف گاز داخل و همچنین تقویت شبکه برق کشور شده و امکان صادرات بیشتر گاز را فراهم خواهد کرد.
از سوی دیگر با به ثمر نشستن این طرح های عظیم، وابستگی صنایع و نیروگاه های کشور به سوخت مایع به حداقل ممکن (کمتر از 10 درصد) خواهد رسید. همچنین با افزایش تولید میعانات گازی، امکان صادرات بیشتر این محصول ارزشمند در کنار استفاده داخلی مهیا خواهد شد.
در حوزه غرب کارون به عنوان دومین منطقه عملیاتی عمده، تمرکز کارها بیشتر پیرامون فعالیت های اجرایی فعلی میدان آزادگان جنوبی تحت مدیریت وکارفرمایی شرکت مهندسی و توسعه نفت است.

 

اگر چه در برخی از تجهیزات پیچیده هنوز هم به واردات نیازمندیم اما مسائل و مشکلات ناشی از تحریم ها خللی در فعالیت های بهره برداری و تولید ایجاد نخواهند کرد

به طور مسلم، برنامه شرکت ملی نفت برای دو برابر کردن ظرفیت تولید آزادگان جنوبی – که در حال حاضر بالغ بر 100 هزار بشکه است – عملیاتی بوده اما مستلزم انجام حجم گسترده ای از فعالیت های تحت الارضی و سطح الارضی از جمله تاسیسات سطحی، خطوط انتقال و تاسیسات فرآورشی خواهد بود.  منابع مالی برای تحقق این هدف نیز از ظرفیت صندوق توسعه ملی و از محل ماده 12 قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر قابل جبران خواهد بود. البته در میادین آزادگان و یادآوران، موضوع ادامه کارهای پیمانکاران معتبر چینی نیز مطرح است.
در مبحث طرح های نگهداشت و افزایش تولید نفت (EPC، EPD)، اجرای در مجموع 34 طرح در حوزه شرکت های ملی مناطق نفتخیز جنوب، نفت فلات قاره و نفت مناطق مرکزی در دستور کار شرکت ملی نفت ایران قرار دارد.  این طرح ها به ارزش حدود 6.5 میلیارد دلار (شامل هزینه سرمایه گذاری مستقیم 5.7 میلیارد دلار)، افزایش تولید تثبیت شده معادل 281 هزار بشکه نفت در روز را به دنبال خواهند داشت.
اجرای این پروژه ها در یک دوره 2 تا 3 ساله توسط شرکت های ایرانی و با اتکا به منابع داخلی (از لحظ ساخت و خرید تجهیزات، لوازم و یا ماشین آلات مورد نیاز و قراردادهای پیمانکاری مربوطه) خواهد بود.
امید است که با اجرای این طرح ها یک حجم کاری عمده در به کارگیری ظرفیت های پیمانکاری موجود و ایجاد اشتغال فراهم شده و افق کاری مناسبی در دوره تحریم، برای کشور تعریف شود.
به هر حال مجموعه کارکنان شرکت ملی نفت، پیمانکاران، مهندسین مشاور و تیم های مدیریت پروژه مصمم به تکمیل این فعالیت ها بوده و به طور قطع در این مسیر از همکاری و ارتباط با شرکت ها و سازندگان بین المللی استقبال خواهند کرد.

با غول نقدینگی چه باید کرد؟

0
Banknotes as hearts.

 

حجم نقدینگی از مرز1600 هزار میلیارد تومان گذشت

مریم فکری

در حالی بر حجم نقدینگی کشور لحظه به لحظه افزوده می‌شود و امروز در نقطه‌ای در حدود ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان قرار گرفته که این سوال پیش روی بسیاری از تحلیلگران و اقتصاددان قرار دارد که راهکار کنترل و هدایت نقدینگی چیست؛ آن هم در شرایطی که نقدینگی به طور معمول در مسیری حرکت می‌کند که جذاب‌تر است.

نقدینگی دقیقه به دقیقه و ثانیه به ثانیه بالا می‌رود. این حجم افزایش، نقدینگی در کشور را تبدیل به غولی کرده که سامان اقتصاد را به‌هم ریخته است. به باور بسیاری از تحلیلگران اقتصادی، از جمله مهم‌ترین عوامل به‌هم‌ریختگی‌های اقتصاد در بازارهایی همچون ارز، طلا، سکه، مسکن و خودرو، نقدینگی است و هر روز در یکی از این بازارها خلل ایجاد می‌کند.

گزارش‌ها نشان می‌دهد حجم نقدینگی طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۶ به‌طور میانگین سالانه ۲۸ درصد رشد داشته است و براساس آخرین گزارش‌های بانک مرکزی، حجم آن در حدود ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان ارزیابی می‌شود؛ رقم سرسام‌آوری که اهمیت مدیریت آن را چند برابر کرده است. این در شرایطی است که ارقام نقدینگی و تولید ناخالص داخلی به ماخذ بانک مرکزی گویای عبور حجم نقدینگی از تولید ناخالص داخلی است.

 

حجم نقدینگی طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۶ به‌طور میانگین سالانه ۲۸ درصد رشد داشته است

 

آخرین آماری که بانک مرکزی درخصوص حجم نقدینگی اعلام کرده، مربوط به پایان خرداد ماه امسال است که دراین مقطع حجم نقدینگی به بیش از یک‌هزار و ۵۸۲ هزار میلیارد تومان رسیده که ۳.۴ درصد بیش از اسفند سال قبل و ۲۰.۴ درصد بیشتر از خرداد سال گذشته است. نقدینگی از حدود یک‌هزار و ۵۳۰ هزار میلیارد تومان در پایان اسفندماه سال گذشته، رشدی حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان تا پایان خردادماه داشته است.

نقدینگی در فروردین‌ماه به یک‌هزار و ۵۳۷ هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به فروردین ۱۳۹۶، حدود ۲۱.۶ درصد افزایش داشته است. این رقم در اردیبهشت‌‌ماه با رشد حدود ۱۳ هزار میلیارد تومانی به یک‌هزار و ۵۵۱ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا می‌کند که بیانگر رشد ۲۴.۱ درصدی در مقایسه با اردیبهشت ماه سال گذشته است. برای خردادماه نیز میزان افزایش نسبت به اردیبهشت‌ماه حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده و رقم یک‌هزار و ۵۸۲ هزار میلیارد تومانی را ثبت می‌کند که نشان می‌دهد نسبت به خردادماه سال گذشته ۲۴.۴ درصد افزایش دارد.

در این بین اظهارنظرهای مختلفی در رابطه با هدایت نقدینگی به سمت تولید مطرح می‌شود که به اذعان بسیاری از کارشناسان در شرایط فعلی بسیار دشوار است؛ چراکه اساسا نقدینگی به سمتی حرکت خواهد کرد که جذاب‌تر باشد. اما این میزان نقدینگی به گفته کارشناسان اقتصادی در صورت سرمایه‌گذاری در بخش تولید می‌تواند بخش عمده‌ای از مشکلات اقتصادی کشور را حل کند.

البته اثر هم‌زمان و فزاینده نرخ ارز که به عقیده برخی کارشناسان، خود متاثر از رشد نقدینگی بوده، روی شاخص قیمت در ماه‌های اخیر نیز حائز اهمیت است. کارشناسان، همگی افزایش تورم را قطعی و اجتناب‌ناپذیر می‌دانند و معتقدند دولت با پذیرش این موضوع و واقعی‌کردن آمار تورم، باید به فکر طراحی برنامه‌های سیاستی برای کاهش فشار تورمی باشد.

در این مسیر به گفته کارشناسان نوع دیپلماسی اقتصادی ایران بسیار مهم است و بر تورم انتظاری تاثیر مستقیمی خواهد گذاشت. در ادامه، سناریوهای پیشنهادی اقتصاددانان برای مهار نقدینگی را می‌خوانید که در کنار برآورد وضع آتی، هر کدام توصیه‌ها و راهکارهای سیاستی خود را نیز مطرح کرده‌اند.

عنوان دیدگاه
۱ کامران ندری، کارشناس پولی و بانکی برای مهار نقدینگی باید شبکه بانکی را مهار کرد. هم‌اکنون در صورت‌های مالی بانک‌ها شاهد ناترازی زیادی بین مصارف و منابع هستیم که به نقدینگی فشار می‌آورد. بهترین راه برای مهار نقدینگی، پرداخت بدهی‌های دولت به سیستم بانکی و همچنین پیمانکاران است. بهترین روش برای تسویه بدهی‌های دولت، انتشار اوراق است که این اقدام هم باعث تعمیق بازار اوراق می‌شود و هم عملیات بازار باز را اجرایی می‌کند.
۲ لطفعلی بخشی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی از آن‌جا که حجم نقدینگی غول‌آسا شده است، فرقی نمی‌کند که درصد رشد آن چقدر است؛ چراکه این حجم بالا آثار زیانباری در اقتصاد خواهد داشت. تا پیش از کاهش نرخ سود سپرده‌های بانکی به ۱۵ درصد بخش عمده‌ای از نقدینگی در بانک‌ها حبس شده بود، ولی پس از آن این نقدینگی برای کسب سود بیشتر راهی بازارهای مختلف مانند ارز و طلا شد.

مهم‌ترین عامل رشد نقدینگی، بدهی دولت است. هم‌اکنون بانک‌ها در اصطلاح از جیب می‌خورند و منابع و مصارف آنها همخوانی ندارد. در این میان،  نحوه مهار نقدینگی به یکی از معضلات تبدیل شده است. اگر نقدینگی درون بانک‌ها آرام بگیرد و پارک شود، با نرخ سودی که به آن تعلق می‌گیرد خود باعث رشد شدید نقدینگی می‌شود و در صورتی که این نقدینگی از بانک‌ها خارج شود، آثار زیانبار دیگری که برهم خوردن سامان سایر بازارهاست به‌دنبال خواهد داشت. در واقع با راه حل‌های متعارف نمی‌توان این معضل را حل کرد.

متأسفانه عده‌ای در داخل کشور در حال سوداگری در بازارها هستند و هدف آنها از مقابله با دولت فراتر است. این افراد با دراختیار داشتن منابع مالی زیاد سود خود را در نابسامانی بازارها می‌دانند و درهمین راه نیز تلاش می‌کنند.

۳ بهروز هادی‌زنوز، اقتصاددان با نگاه به آمارهای بانک مرکزی درمی‌یابیم که در یک‌سال اخیر رشد نقدینگی کم و بیش بالا بوده و دولت توفیقی در کنترل نقدینگی نداشته است؛ پس علت اصلی کاهش نرخ رشد تورم را می‌توان اینگونه برشمرد؛ نخست اینکه در یک‌سال گذشته سرعت گردش پول کم شده که خود این موضوع از تعدیل‌شدن انتظارات تورمی ناشی می‌شود. در عین حال رکود تورمی از قدرت خرید مردم کاسته و تقاضای مردم کم شده است. از سوی دیگر تقاضای دولت نیز در این یک‌سال کاسته شده است. همچنین با تثبیت نرخ ارز، فشارهای ناشی از کنترل ارزش پول ناچیز بوده است.
۴ علی قنبری، اقتصاددان شرایط فعلی کشور برآیند دو اتفاق مهم است. افزایش حجم نقدینگی در کشور و ناتوانی دولت در کنترل و هدایت این نقدینگی، شرایط موجود را رقم زده است. دولت نه‌تنها نتوانست با اتخاذ سیاست‌های درست در حوزه ارز و سکه آرامش این بازار را تامین کند، بلکه با اعلام نرخ‌های دستوری و اعمال سیاست‌های نادرست موجب شد میزان نقدینگی افزایش یابد.

افزایش نقدینگی از یک‌ سو و ناامنی اقتصادی از سوی دیگر زمینه‌ای فراهم کرد تا نقدینگی به سمت بازار سکه و ارز سوق پیدا و بازار را با التهاب مواجه کند. بنابراین وقتی دولت در گام نخست و در شرایط عادی قادر به تصمیم‌گیری درست نباشد، واضح است که در زمان بحران نیز نمی‌‌تواند با تصمیم‌گیری صحیح کنترل بازار را به دست گیرد و حتی با اعمال سیاست‌های اشتباه، بحران بازار را نیز تشدید می‌کند.

۵ تقی ترابی. کارشناس اقتصادی باید این واقعیت را مبتنی بر علم اقتصاد بپذیریم که آنچه امروز در شیب شتابان قیمت کالاهای مصرفی و خدمات شاهد هستیم، علتی جز حجم نقدینگی نداشته است. براساس مبانی نظری اقتصاد افزایش نرخ ارز، سکه و… و نشانه‌های آن است نه عامل تورم.

درخصوص حجم نقدینگی بحث میزان پول و شبه‌پول وارونه‌کردن محتوای اصلی ماجراست؛ آنچه حجم نقدینگی را بحران‌زا می‌کند پایه پولی و ضریب فزاینده است. سه اتفاق هم این دو متغیر را جابه‌جا می‌کند؛ کسری بودجه، بدهی دولت به بانک‌ها و دارایی‌های خارجی. بنابراین پول و شبه‌پول تعریف نقدینگی است و نقدینگی از اتحاد این دو تشکیل شده و پایه پولی و ضریب فزاینده عوامل آثار تورمی نقدینگی است. ثروت یعنی تولید کالا، نه پول و اسکناس. روزی فکر می‌شد با سیاست انبساطی می‌توان اقتصاد ایران را نجات داد، همین رویکرد کار را به جایی رساند که حجم نقدینگی به هزارو۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسید. تا زمانی که این حجم نقدینگی به صورت نامولد و بدون هدایت به سمت بخش تولید وجود دارد، آثار تورمی خواهد داشت.

۶   امیر جعفرزاده، مدرس و پژوهشگر اقتصادی برای جلوگیری از افزایش بیشتر نقدینگی و اثرات تورمی فزاینده آن، باید بانک مرکزی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از ایجاد نقدینگی جدید به کار گیرد. دلایل اصلی افزایش نقدینگی در سال‌های اخیر، مشکلات سیستم بانکی و شکل‌گیری بازی پانزی در این سیستم، عدم نظارت بر خلق پول در موسسات پولی و بانک‌های خصوصی، بدهی دولت به بانک‌ها، افزایش هزینه‌های جاری دولت و کسری بودجه دولت هستند. بنابراین برای جلوگیری از بزرگ‌تر شدن حجم نقدینگی باید راه‌حل‌های متناسب با مشکلات فوق را ارائه داد.
۷ نادر حسن‌پور، کارشناس ارشد اقتصادی از جمله راه‌حل‌ها برای مهار نقدینگی، یکی انتشار اوراق مشارکت یا قرضه است و دیگری با بالابردن سود بانکی است تا بدین وسیله مردم ترغیب شوند تا پول‌های خود را در اختیار دولت و یا بانک‌ها قرار دهند .

رشد نقدینگی در کشور از عوامل اصلی ایجاد تورم است که باید آن را کنترل و مهار کرد؛ بنابراین به نظر می‌رسد که در حال حاضر برای برون رفت از رشد نقدینگی در جامعه انتشار اوراق مشارکت و بالا بردن سود سپرده‌ها می‌تواند یک راه‌حل درمانی محسوب شود. با پیاده سازی این دو طرح مردم ترغیب می شوند تا پول های خود را در اختیار بانک‌ها و دولت‌ها قرار دهند. بنابراین جذب پول حاصل از این عمل می‌تواند با سیاست‌گذاری مناسب نقدینگی را به صورت متعادل هدایت کرده و مسیر ورود آن به تولید را هموار کند. بدین ترتیب می‌توان نسبت به مفید بودن نقدینگی امیدوار بود.

اگر نقدینگی از طریق اوراق مشارکت جمع‌آوری و به سمت تولید هدایت شود، می‌توان آن را به صورت بهینه در اقتصاد کشور به گردش درآورد و از آن جایی که اوراق مشارکت را نمی‌توان بلوکه کرد، پس بهترین روش برای مهار نقدینگی است.

 

پنل بکاریم، برق درو کنیم

0

 

همه با تبلیغات درآمدزایی و کسب و کارهای عجیب رو به رو شده ایم، تبلیغاتی که می خواهد در خانه بمانید و کسب درآمد کنید، البته که تمام این تبلیغ ها صحت ندارد اما این سخن را باید جدی گرفت که «در پشت بام خانه خود شاغل شوید».

امروزه کسب درآمد از مشغله های اصلی هر فردی است که برای رفع این معضل راه های متفاوتی را پی می گیرد، مشاغلی که گاهی اوقات به جز اتلاف وقت و هدر رفت سرمایه دستاوردی برای انسان ندارد. از طرفی یکی دیگر از دغدغه های امروز جامعه بشری دستیابی به انرژی پاک و استفاده از انرژی های تجدید پذیر است که می توان گفت اگر جویای کار هستید و علاقه ای به مباحث انرژی و زیست محیطی دارید به راحتی می توانید وارد گود شوید.
یکی از کسب و کارهای جدید در کشور ایران، تولید انرژی برق توسط مشترکان خانگی است، شغلی که افزون بر اطمینان از درآمدزایی آن، انرژی پاک را به ریه های شهر تزریق می کند. کارگاه های کوچکی که نیازی نیست برای دریافت مواد اولیه معطل نوسان های قیمت ارز و طلا و دلار بمانیم، چرا که اصلی ترین مواد اولیه تولید برق خانگی، انرژی پاک خورشیدی است که ایران با داشتن حدود 300 روز آفتابی، ظرفیت مناسبی برای ترویج این نوع تولید انرژی دارد.
اینجا با خرید تضمینی توسط دولت شاغل می شوید اما نه محصولاتی همچون گندم و کلزا، بلکه برق تولید خانگی را قرار است دولت تا 20 سال به صورت تضمینی از شما خریداری کند.
تکلیف مجلس به وزارت نیرو تولید 5 درصد برق مصرفی از سلول های خورشیدی تا سال 1400 است، اسناد بالادستی هم تولید این گونه برق را تا پایان برنامه ششم 26 هزار مگاوات هدف گذاری کرده است.
بر اساس آمار سال 96، ظرفیت نصب شده تولید برق ایران 77 هزار مگاوات است و 89 درصد آن در نیروگاه های حرارتی و با سوختن انرژی های فسیلی تولید می شود که سهم انرژی های تجدیدپذیر از سبد انرژی کشور 11 درصد، 10.5 درصد آن برق آبی و فقط نیم درصد از بقیه انرژی های تجدیدپذیر تامین می شود.

 

تکلیف مجلس به وزارت نیرو تولید 5 درصد برق مصرفی از سلول های خورشیدی تا سال 1400 است، اسناد بالادستی هم تولید این گونه برق را تا پایان برنامه ششم 26 هزار مگاوات هدف گذاری کرده است

تعداد نیروگاه های خورشیدی خانگی در مناطق محروم به 971 واحد رسید
به گزارش روابط عمومی ساتبا (سازمان انرژی های تجدیدپذیر و بهره وری انرژی برق) تا کنون بالغ بر 971 نیروگاه با ظرفیت تجمعی 4855 کیلووات در مناطق محروم کشور احداث شده که در راستای توسعه مناطق محروم و از طریق انعقاد قرارداد تضمینی خرید برق توسط ساتبا و با همکاری شرکت های توزیع نیروی برق سراسر کشور احداث شده و هر روز شاهد افزایش تعداد آنها هستیم.
این گزارش می افزاید که پراکندگی این نیروگاه ها نشان می دهد که در بخش های زیادی از کشور شاهد احداث این نیروگاه ها هستیم و از این حیث استان خراسان رضوی با 470 نیروگاه، فارس با 285 نیروگاه و کرمان با 114 نیروگاه حایز رتبه های اول تا سوم اند.
مدیران ساتبا امیدوارند که با تخصیص به موقع و کامل بودجه های مصوب برای خرید برق تجدیدپذیر، هر روز شاهد تداوم این حرکت و افزایش روزافزون این نیروگاه ها باشیم که نتیجه آن محرومیت زدایی و اشتغال زایی برای مردم خواهد بود.
بزرگترین نیروگاه خورشیدی پشت بامی کشور به ظرفیت 628 کیلو وات نصب شده بر روی سقف سوله های شرکت ایران تابلو اردیبهشت امسال در استان البرز بهره برداری شد.

 

Image result for ‫اردکانیان‬‎

وزیر نیرو: نیروگاه های خورشیدی در مناطق خشک و نیمه خشک کشور می توانند به عنوان ظرفیت مناسب برای معیشت جامعه محسوب شوند

نیروگاه های خورشیدی، معیشت جایگزین در مناطق خشک کشور
وزیر نیرو بهمن سال گذشته در آیین بهره برداری از نخستین نیروگاه خورشیدی یزد نیز تاکید کرد: نیروگاه های خورشیدی در مناطق خشک و نیمه خشک کشور می توانند به عنوان ظرفیت مناسب برای معیشت جامعه محسوب شوند و طبق برنامه، در دولت دوازدهم باید به ظرفیت حدود ۴ هزار مگاوات برسیم که این یک تکلیف دست یافتنی است.
دکتر اردکانیان با بیان اینکه امروزه موضوع انرژی های تجدیدپذیر از عرصه های مهم تولید در کشور ما و خیلی از نقاط جهان است که نقش مهمی در کاهش آلاینده ها دارد، گفت: تکلیف قانونی جمهوری اسلامی ایران در کنوانسیون پاریس این است که حدود ۴ درصد به صورت قطعی و ۸ درصد مشروط میزان آلاینده ها و دی اکسید کربن معادل آن را کاهش دهد.
وزیر نیرو با اشاره به نقش انرژی های تجدیدپذیر در زمینه صرفه جویی در مصرف آب، اظهار داشت: مکانیزم های قانونی خوبی برای خرید تضمینی پیش بینی شده که با توجه دولت و همکاری بیشتر سازمان برنامه و بودجه قادر خواهیم بود این موج علاقه مندی و توجه بخش خصوصی در داخل و خارج را کماکان حفظ کنیم.
دکتر اردکانیان با اشاره به اینکه امروز در دنیا شعار «پنل بکاریم و برق درو کنیم» به یک شعار جدی تبدیل شده بیان کرد: در استان ها زمینه های خوبی برای پرداختن به موضوع انرژی های تجدیدپذیر وجود دارد و دارای تجارب مزرعه های بزرگ خورشیدی در نقاط مختلف کشور هستیم.

Image result for ‫پنل خورشیدی‬‎

استفاده از انرژی خورشیدی در مناطق سخت گذر
یک کارشناس برق در این مورد می گوید: انرژی خورشیدی یکی از منابع تجدید پذیر است که میزان تابش آن در مناطق مختلف جهان متغیر بوده و ایران با داشتن متوسط 300 روز آفتابی جز نواحی پر تابش محسوب می شود.
عزیزالله کشاورز فرد افزود: این شرایط فرصت را برای ایجاد نیروگاه های خورشیدی کوچک و بزرگ فراهم کرده که باید با آشنا کردن مردم در این خصوص، نیروگاه های خانگی راه اندازی کرد.
وی تصریح کرد: افزون بر تولید انرژی برق پاک، شرایط مطلوبی برای اشتغالزایی در این زمینه ایجاد می شود به نحوی که سرمایه راه اندازی نیروگاه پس از حدود سه سال جبران شده و مابقی فروش برق توسط مشترکان خانگی با سود همراه است.
این کارشناس برق ادامه داد: همچنین استفاده از انرژی خورشیدی برای تولید برق در مناطق سخت گذر بسیار به صرفه است و اگر ساکنان این مناطق تصمیمی برای فروش نداشته باشند، می توانند با راه اندازی نیروگاه های بسیار کوچک، برق مورد نیاز خود را تامین کنند.
کشاورزفرد گفت: در مناطقی از لرستان همچون تنگ 5 و 7 که راه دسترسی به سختی حاصل می شود می توان با راه اندازی نیروگاه خانگی برای هر خانوار، روزانه یک کیلووات برق مورد نیاز آنان را تامین کرد.
وی اضافه کرد: پتانسیل جذب انرژی خورشیدی در ایران به ‌طور متوسط ١٨٠٠ کیلووات به ازای هر متر مربع است که عدد بالایی محسوب می شود.

مشترکان برق می‌توانند نیروگاه‌های خورشیدی احداث کنند و به مدت 20 سال به صورت تضمینی برق تولید شده توسط این نیروگاه‌ها را به شبکه سراسری برق تزریق و درآمد کسب کنند

 

خرید تضمینی 20 ساله برق از مشترکان خانگی
این کارشناس صنعت برق اظهار داشت: مشترکانی که دارای انشعاب برق هستند، می‌توانند نیروگاه‌های خورشیدی احداث کنند و به مدت 20 سال به صورت تضمینی برق تولید شده توسط این نیروگاه‌ها را به شبکه سراسری برق تزریق و درآمد کسب کنند.
کشاورزفرد ادامه داد: بر اساس قانون، سازمان های دولتی اجازه استفاده از بودجه دولتی برای احداث نیروگاه خورشیدی را ندارنداما امکان واگذاری فضای ساختمان های اداری به صورت اجاره ای به سرمایه گذاران بخش خصوصی برای این موضوع وجود دارد.
وی تصریح کرد: نیروگاه خورشیدی توسط شرکت توزیع برق به شبکه متصل وانرژی تولید شده با کنتور مجزا به شبکه سراسری تزریق و اندازه گیری می‌شود که از کنتور انرژی مصرفی مشترک مجزاست.

 برق خانگی در لرستان تضمینی خریده می شود
مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق لرستان نیز گفت: قراردادهای احداث نیروگاه خورشیدی مختص مشترکان برق به میزان یک هزار و 170 کیلووات و برای هر مشترک تا سقف ظرفیت 100 کیلووات منعقد شده است.
فریدون خودنیا افزود: استقبال خوبی در بخش نیروگاه های کوچک مختص مشترکان برق صورت گرفته و کارهای موثری با حمایت موسسات مالی برای پرداخت تسهیلات کم بهره انجام شده است.
وی انرژی خورشیدی را فرصت مناسبی برای اشتغالزایی دانست و گفت: تولید برق چالشی ملی بوده و با توجه به خاموشی های تابستان، وزارت نیرو شرایط مناسبی برای تولید برق از انرژی های تجدیدپذیر و خرید تضمینی 20 ساله در نظر گرفته است.
مدیرعامل شرکت توزیع برق لرستان افزود: سرمایه گذاری اولیه برای راه اندازی هر نیروگاه خانگی 250 میلیون ریال و درآمد ماهانه هر واحد نیروگاهی 9 میلیون و 760 هزار ریال برآورد شده است که این میزان، سالانه با توجه به رشد تورم افزایش می یابد.
وی تصریح کرد: شهرستان دلفان با پنج مگابایت کمبود تولید برق مواجه است که در صورت راه اندازی نیروگاه های خانگی افزون بر تولید این میزان، زمینه ایجاد یک هزار فرصت شغلی فراهم می شود.
خودنیا افزود: اکنون با 125 نیروگاه خانگی در خرم آباد قرارداد بسته شده که از این تعداد 37 واحد به مرحله فروش برق رسیده اند.
او با بیان اینکه سود راه اندازی نیروگاه های خانگی برق معادل 35 تا 40 درصد میزان سرمایه گذاری برآورد شده است، گفت: ضریب نفوذ برق در لرستان تقریبا 100 درصد و سرمایه گذاری در هر نقطه استان امکان پذیر است.
وی پیش بینی کرد: در صورت حمایت موسسات مالی و ارایه تسهیلات اشتغالزایی تا پایان سال، این ظرفیت به 500 کیلووات برسد.
خودنیا گفت: لرستان به دلیل شرایط آب و هوایی بسیار خوب با بیش از 300 روز هوای آفتابی در سال، ظرفیت احداث نیروگاه های کوچک و بزرگ خورشیدی را دارد.

برق 12 روستای لرستان با انرژی خورشیدی تامین می شود
مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق لرستان گفت: برق 12 روستای استان در شهرستان های خرم آباد و الیگودرز توسط انرژی پاک خورشیدی تامین می شود.
خودنیا افزود: این تعداد روستا بیش از 170 خانوار دارند و در مجموع ظرفیت تولید انرژی خورشیدی استان 1.3 مگاوات است.
وی با بیان اینکه 200 طرح تولید انرژی خورشیدی استان در دست اقدام است اظهار داشت: این طرح ها در شهرک های صنعتی و شهرستان های خرم آباد، کوهدشت و پلدختر با پیشرفت 50 درصدی دنبال می شود.
او ادامه داد: با توجه به نوسان های برخی کالاها از جمله لوازم الکترونیکی و فلزی تلاش می شود این طرح ها در سریع ترین زمان ممکن بهره برداری شوند.
خودنیا، حذف آلودگی های زیست محیطی، وجود منبع نامحدود، رایگان و در دسترس بودن، هزینه کم تولید در طولانی مدت و هزینه کم نگهداری از تاسیسات تولید و امن و بی‌ خطر بودن را از مزایای انرژی خورشیدی عنوان کرد.
وی گفت: پاک بودن، امنیت و بی خطر بودن و همچنین جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای و کاهش مصرف سوخت های فسیلی از دیگر فواید استفاده از پنل های خورشیدی است.

 

سالی 270 هزار نفر به بیکاران اضافه شده

0

گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از وضعیت بازار کار در سه سال گذشته

روند نزولی افزایش جمعیت فعال در سه سال اخیر ناشی از کاهش ورود زنان به بازار کار بوده است که لازم است علل آن بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

وضعیت بازار کار و نرخ بیکاری همچنان پیچیده است. موج جدیدی از تعدیل نیروها رخ داده و کارفرماها از پس خرج و مخارج و دستمزد و حقوق کارکنان خود برنمی آیند. اتفاقی که می تواند نرخ بیکاری و معادلات اشتغال در کشور را تغییر دهد. مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی به تحلیل شاخص های بازار کار در فصل بهار ۱۳۹۷ پرداخته است.

طبق این گزارش، آمار و ارقام نشان می دهد سیل ورود نیروی کار به بازار کار که از فصل سوم سال ۱۳۹۳ شروع شده بود در فصل بهار ۱۳۹۷ نیز با شدت کمتر تداوم یافته است و جمعیت فعال نسبت به فصل مشابه سال قبل ۷۱۱ هزار نفر افزایش داشته است. طی سه سال منتهی به بهار ۱۳۹۶، به طور متوسط هر سال یک میلیون نفر به جمعیت فعال اضافه شده است که تقریباً نیمی از آن مردان و نیم دیگر زنان بوده اند اما در بهار ۱۳۹۷ نسبت به بهار ۱۳۹۶، ۷۱۱ هزار نفر به جمعیت فعال اضافه شده است که در این بین ۵۱۰ هزار نفر آن مردان و ۱۹۰ هزار نفر آن زنان بوده اند.

روند نزولی افزایش جمعیت فعال در سه سال اخیر ناشی از کاهش ورود زنان به بازار کار بوده است که لازم است علل آن بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. در واقع افزایش جمعیت فعال زنان از ۶۸۳ هزار نفر در بهار ۱۳۹۵ نسبت به بهار ۱۳۹۴ به حدود ۱۹۰ هزار نفر در بهار ۱۳۹۷ نسبت به بهار ۱۳۹۶ رسیده است، این درحالی است که طبق آمار مرکز آمار ایران جمعیت در سن کار زنان افزایش داشته است.

 

جمعیت فعال نسبت به فصل مشابه سال قبل ۷۱۱ هزار نفر افزایش داشته است

 

همچنین نرخ مشارکت در بهار ۱۳۹۷ ،۴۱.۱ درصد بوده است که نسبت به بهار ۱۳۹۶(۴۰.۶) ۰.۵ درصد افزایش داشته است و نرخ مشارکت مردان و زنان به ترتیب طی این دوره ۰.۸ و ۰.۴ درصد افزایش داشته و به ترتیب به ۶۵.۳ و ۱۶.۸ درصد رسیده است. بررسی این ارقام نشان می دهد با وجود افزایش نرخ مشارکت نیروی کار، این نرخ به خصوص در زنان همچنان پایین تر از میانگین های جهانی است.

طی سه سال منتهی به بهار ۱۳۹۷، جمعیت غیرفعال به طور متوسط ۳۴۰ هزار نفر کاهش داشته است که از این رقم سهم مردان ۱۲۰ هزار نفر و سهم زنان ۲۵۰ هزار نفر بوده است. اما جمعیت غیرفعال در بهار ۱۳۹۷ نسبت به بهار ۱۳۹۶، ۱۶۰ هزار نفر اضافه شده است. ۲۹۹ هزار نفر به جمعیت غیرفعال زنان اضافه شده است و جمعیت غیرفعال مردان نزدیک به ۱۳۰ هزار نفر کاهش داشته است. به عبارت دیگر، بیشتر زنان در سن کار به جمعیت غیرفعال اضافه شده اند و به تدریج تحولات خاص بازار کار در ۱۳۹۴ سال های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ (افزایش نرخ مشارکت، کاهش جمعیت غیرفعال و افزایش جمعیت شاغل ویژگی های خاص این دوره بودند) در حال توقف است، به طوری که مشاهده می شود در فصل اول سال ۱۳۹۷ این تحولات در حال کمرنگ شدن هستند و از میزان آنها کاسته شده است.

طی سه گذشته (از بهار ۱۳۹۳ تا بهار ۱۳۹۶) به طور متوسط سالیانه ۲۷۰ هزار نفر به جمعیت بیکار اضافه شده است که در این میان ۲۶۰ هزار نفر آن مرد و ۱۰۰ هزار نفر آن زنان بوده اند

 

آمارهای دیگر این گزارش به اشتغال و بیکاری پرداخته است. در بخش اشتغال آمار و اطلاعات نشان می دهد که طی سه سال گذشته (از بهار ۱۳۹۳ تا بهار ۱۳۹۶) به طور متوسط سالیانه ۷۳۰ هزار نفر به جمعیت شاغل اضافه شده است که ۳۷۰ هزار نفر آن مرد و ۳۶۰ هزار نفر آن زن بوده اند. اما در بهار ۱۳۹۷ نسبت به بهار ۱۳۹۶، بیش از ۷۵۰ هزار نفر به جمعیت شاغلان اضافه شده است که در این میان ۵۱۰ هزار نفر آن مردان و ۲۴۰ هزار نفر آن زنان بوده اند. به این ترتیب علیرغم ثبات نسبی افزایش اشتغال در سه سال اخیر، با این حال روند افزایش تعداد شاغلان مرد و زن معکوس بوده است. به عبارت دیگر اشتغال زنان در سه سال منتهی به بهار ۱۳۹۷ نسبت به فصل مشابه سال قبل روندی کاهشی و اشتغال مردان روندی افزایشی داشته است.

از رقم نزدیک به هفتصدوپنجاه هزار نفر اشتغالزایی اتفاق افتاده در بهار ۱۳۹۷ نسبت به بهار ۱۳۹۶، حدود ۱۳۰ هزار نفر در بخش کشاورزی، ۱۷۰ هزار نفر در بخش صنعت و ۴۵۰ هزار نفر در بخش خدمات مشغول به کار شده اند.

علاوه بر این، آمار و اطلاعات نشان می دهد که طی سه گذشته (از بهار ۱۳۹۳ تا بهار ۱۳۹۶) به طور متوسط سالیانه ۲۷۰ هزار نفر به جمعیت بیکار اضافه شده است که در این میان ۲۶۰ هزار نفر آن مرد و ۱۰۰ هزار نفر آن زنان بوده اند. اما در بهار ۱۳۹۷ نسبت به بهار ۱۳۹۶، جمعیت بیکار ۴۰ هزار نفر کاهش داشته است که علت عمده آن مربوط به کاهش جمعیت بیکار زنان به حدود ۴۸ هزار نفر بوده است اما جمعیت بیکار مردان حدود سه هزار نفر افزایش را نشان می دهد. همچنین جمعیت بیکار شهری نزدیک به ۶۰ هزار نفر کاهش و جمعیت بیکار روستایی ۱۸ هزار نفر افزایش داشته است.

همچنین جمعیت بیکار جوان ۱۵-۲۴ ساله، ۳۴۳۶۷ نفر کاهش داشته و بیکاری فارغ التحصیلان عالی نیز، ۴۸۷۷۰ نفر کاهش داشته است. البته اینها پدیده های مهمی است، اما با توجه به کوچک بودن ابعاد آن چندان توسط جامعه قابل لمس نیست.

مدیران موفق چه ویژگی‌هایی دارند

0
Businessman celebrating with trophy in hand

موفقیت در زندگی هر فردی به شیوه‌‌ای متفاوت خود را نشان می‌دهد. با نگاهی به زندگی افراد موفق متوجه می‌شویم که چند خصوصیت مشترک دارند.

مدیریت نیز مانند همه شغل‌های دیگر به اصول و ویژگی‌های خاصی نیاز دارد. سوالی که پیش می‌آید این است که آیا مدیران موفق با ویژگی‌های منحصر به فردی متولد می شوند یا خود آن‌ها این ویژگی‌ها را به دست می‌آورند؟ می‌توان گفت یک مدیر کسی است که توانایی تغییر شرایط تحمیلی و نامناسب را به یک شرایط بهتر داشته باشد. در واقع هنگام مساعد بودن اوضاع مدیریت کردن کار بسیار آسانی است. ولی در زمان وجود بحران و مشکلات فراوان چگونه می‌توان مدیر موفقی بود؟

با نگاهی به مدیران و کارآفرینان بزرگ می‌توان نتیجه گرفت که سبک‌های متفاوتی برای مدیریت وجود دارد. هر مدیر نقطه‌نظر و عمل‌کرد مخصوص به خود را دارد و شیوه‌ی مدیریت هر یک از آن‌ها با دیگری متفاوت است. با توجه به این موضوع هر فرد برای این که بتواند مدیر و رهبری موفق باشد باید خود را بهتر بشناسد و برای  برطرف کردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت خود تلاش کند. سپس بهترین سبک مدیریتی را با توجه به ویژگی‌های شخصیتی خود انتخاب کند.  در ادامه به سه نکته ای که جهت تبدیل شدن به یک مدیر موفق باید به آن‌ها توجه کنید اشاره می‌کنیم.

۱- نقاط ضعف خود را برطرف کنید و نقاط قوت خود را بهبود ببخشید

آیا شما جهت ایجاد انگیزه در افراد از شیوه پاداش و مجازات استفاده می‌کنید؟ آیا می‌توانید با سخنرانی‌های انگیزشی خود به مردم امید و انگیزه ببخشید؟ نوع نگرش شما چیست؟ اعتقاد دارید که باید با کارمندان با زور و خشونت برخورد کرد یا معتقدید که کارکنان به مرور زمان خودشان همه چیز را یاد خواهند گرفت؟

با جواب دادن به چنین سوالاتی شناخت بهتری از سبک مدیریت و رهبری خود به‌دست می‌آورید. دانستن این موضوع اولین گام جهت بهبود بخشیدن به تکنیک‌های مدیریتی است. پس بهترین کار برای شروع، تحقیق و مطالعه‌کردن در مورد تکنیک‌هایی است که با شخصیت و شرایط شما سازگاری دارد. سپس این تکنیک‌ها را به همراه افراد تیم‌ عملی کنید. اگر تکنیکی در مورد شما موثر واقع نشد راه جدیدی را امتحان کنید. از تجربه‌های جدید نترسید و روند یادگیری را به خوبی طی کنید. به احتمال زیاد سبک‌های متفاوت مدیریت را امتحان خواهید کرد. اکثر افراد می‌توانند در موقعیت‌های خاص واکنش‌های لحظه‌ای و مناسبی را از خود نشان دهند، این امر به تنهایی بیان کننده ویژگی یک مدیر نیست.

 

یکی از ویژگی‌های برتر مدیران موفق توانایی اخذ تصمیمات و انجام کارها جهت دست‌یابی به نتایج دل‌خواه خودشان است

 

یکی از ویژگی‌های برتر مدیران موفق توانایی اخذ تصمیمات و انجام کارها جهت دست‌یابی به نتایج دل‌خواه خودشان است. زمانی که این مراحل را با موفقیت طی کردید، نحوه رفتار و عملکرد شما تغییر خواهد کرد و این موضوع سبب تغییر شرایط کسب‌و‌کار شما خواهد شد.

۲- در ارتباط با افراد مختلف از سبک‌های متفاوتی از مدیریت استفاده کنید

مدیریت افراد می‌تواند کاری بسیار سخت و طاقت‌فرسا باشد. این که بدانید چگونه و در چه زمانی سبک مدیریتی خود را جهت برطرف کردن چالش‌ها و مشکلات موجود کسب و کارتان تغییر دهید، یکی از اصول مدیریت موفق است.

برخی از کارمندان به کمک انگیزش‌های درونی همکاری خوبی جهت دست‌یابی به مقاصد و اهداف شرکت دارند در حالی‌که برخی دیگر به راه‌کارهای متفاوت بیرونی جهت افزایش انگیزه نیازمندند. نوع استعداد و نحوه پرورش یافتن اعضای تیم شما هنگامی که احساس کنند مورد توجه نیستند، درک نمی‌شوند و از انگیزه لازم برخوردار نیستند امر مهمی نخواهد بود. یک مدیر خوب کسی است که خود را با تمامی شرایط موجود و اعضای تیمش وفق دهد و تمایل به پیشرفت و حرکت داشته باشد.

۳- از تجارب مدیران موفق استفاده کنید

گاهی اوقات آگاهی از سبک مدیریت مناسب شما برای ایجاد تغییر و موفقیت کافی نخواهد بود و شما به اطلاعات بیشتری جهت ادامه مسیر نیاز خواهید داشت. در این مواقع بهترین راه‌حل تهیه لیستی از مدیران و مربیان موفق و مورد علاقه‌تان است. ببینید این افراد در شرایط مشابه چه اقداماتی انجام داده‌اند. در صورت نیاز با آن‌ها تماس بگیرید و از تجارب‌شان بهره‌مند شوید.

 

ظریفه نارخو

مقالات محبوب