محسن خلیلی عراقی ۵ تیر ۱۳۰۸ در تهران و در خانوادهای صنعتی به دنیا آمد و بزرگترین الگوی زندگیاش پدرش بود که برای توسعه ایران بسیار تلاش کرد و از پایهگذاران صنعت برق (کارخانه برق دولتی را با همکاری شرکت چکسلواکی اشکودا راهاندازی کرد) و سازندگان اصلی انشعابات خط لوله آب در تهران بود و با کمک و همراهی فرزندش محسن صنعت گاز مایع در ایران را پایه گذاری کرد.
محسن خلیلی فرزند سوم خانوادهای با ۹ فرزند بود. پدرش محمود خلیلی، کارخانه برق دولتی اشکودا را با همکاری چکسلواکی برای تأمین برق تهران تأسیس کرد. محسن خليلی دوران ابتدایی را در مدرسه ۱۵ بهمن پشت سر گذاشت و تا سیکل اول متوسطه در مدرسه شاهپور تجریش درس خواند و بعد دوره دبیرستان را دبیرستانهای ایرانشهر و البرز گذراند. او از کودکی و با تشویق پدر علاقه بسیاری به مسائل فنی داشت تا جایی که در ۱۲ سالگی به کمک پدرش در خانه کارگاه کوچکی درست کرده بود. در نهایت همین شور و شوق به مسائل فنی و ریاضیات باعث شد که در سال ۱۳۲۸ وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شود و در رشته رشته الکترومکانیک تحصیل کند.
پذیرش سوربن و سفر به ینگه دنیا
محسن خلیلی با فارغالتحصیلی از دانشگاه تهران و تاثیراتی که از کودتای 28 مرداد گرفته بود، تصمم گرفت که در رشته مهندسی ادامه تحصیل بدهد و از آن جایی که در مدرسه زبان فرانسه آموخته بود، تصمیم گرفت از دانشگاه سوربن فرانسه که جزو بهترینهای جهان بود و هست، در رشته مهندسی پذیرش بگیرد که موفق هم شد اما سفری که پدرش به آبادان داشت مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر داد. «زماني كه انگليسيها در ايران بودند، پدرم با تعدادي از دوستانش به آبادان رفته بود تا با آنها صحبت كند و كارخانه سيمان احداث كنند و سيمان مورد نياز شركت نفت را توليد كنند اما مانند موارد ديگر موافقت نشد زيرا انگليسيها اجازه نميدادند كه ما ترقي كنيم. پدرم با آبادانيها رفقاي نزديكي بودند، او هم آن جا با LPG آشنا شده بود كه در سيلندرها ميريختند و انگليسيها به صورت بسيار محدود در بعضي از خانهها، دفاتر و ادارت به عنوان سوخت مصرف ميكردند. بعد از این سفر پدرم نزد دكتر فلاح رئيس شركت نفت رفت و موافقت او را براي استفاده از گاز مايع گرفت. آن زمان گاز مايع براي همه ناشناخته بود. در آبادان منطقهاي به نام Special Product Area بود كه اصطلاحا به آن SPA ميگفتند؛ آن جا تركيب بوتان و پروپان را عوض و آن را تبديل به بنزين هواپيما ميكردند. در آن جا با LPG آشنا شدم. آن زمان هواپيماها ملخي بود و در ايران به تعداد محدودي وجود داشت. پدرم گفت محسن دلت ميخواهد با من كار كني؟ پاسخم به این سوال مثبت بود. تصميم گرفتم با پدرم همكاري كنم و گفتم: ميخواهم با شما و براي صنعت كشور و تحصيل كار كنم. پدر گفت برای استفاده از گاز مایع اينجا هيچ چيزي وجود ندارد كه ياد بگيريم، بهتر است به آمريكا و اروپا برويم و آنجا مطالعه كنيم و من نيز پذيرفتم.»
سال ۱۹۵۴ يعني ۶۴ سال پيش بود که محسن خلیلی به همراه پدرش راهی اروپا شدند تا روی مصرف گاز مایع و راهاندازی صنایع مرتبط با آن در ایران تحقیق کنند و اولين مقصدی که پدر و پسر انتخاب کردند فرانسه بود. آنها هر دو زبان فرانسه میدانستند و از همین رو ارتباط گرفتن برایشان راحتتر بود. البته پس از فرانسه راهی آلمان شدند و در این کشور هم تحقیقات مفصلی انجام دادند. محسن و محمود خلیلی در فرانسه و آلمان از شرکتهای متعددی بازدید کردند و در جریان تولید انواع اتصالات گازسوز، رگولاتورها، اجاق گاز رو میزی و ساخت سیلندر قرار گرفتند اما نکته مهم این بود که همچنان چیز زیادی از گرفتن گاز مایع از پالایشگاه، حمل و نقل آن، سیلندر کردن و… نمی دانستند و اطلاعات چندانی هم درباره این موارد در اروپا وجود نداشت و همه آدرسها به آمریکا و البته تگزاس ختم میشد و برای همین محمود و محسن خلیلی عراقی به آمریکا سفر کردند.
خود او در این بار میگوید: «این سفر من و پدرم در آمریکا ۶ ماه طول کشید و ما تا آن جایی که توانستیم مطالعه کردیم و ادبیات کار را جمع کردیم و اولین تجهیزات کار شامل رگولاتور، وسایل گازسوز، سیلندر، فرگاز و اجاقها را سفارش دادیم. وقتی به ایران برگشتیم تاسیسات تپه سفید را راهاندازی و شروع به کار کردیم برای مدت طولانی پالایشگاه آبادان محل برداشت گاز مایع بود و بعد پالایشگاه تهران و اصفهان هم اضافه شدند.»
در واقع مهمترین دستاورد سفر محسن خلیلی و پدرش به فرانسه، آلمان و آمریکا پایهگذاری صنعت گاز مایع در ایران است. محسن خلیلی همچنن پایهگذار صنعت LPG در ایران است و 60 سال پیش منابع اصلی و به روز همچون کتاب «بیوتین پروپین» را به ایران آورد و منتشر کرد و با همکاری افراد کارشناسی در شرکت نفت، وزارت کار و شرکت فرآوردههای گاز که آن زمان تازه احداث شده بود، استانداردهای لازم را نوشت و پایهگذاری کرد.
محسن خلیلی و پدرش بعد از مدتی شرکت بوتان را با ۶ نفر راهاندازی کردند و توزیع سیلندر گاز را شروع کردند. در کنار توزیع گاز مایع محسن خلیلی برای توسعه فرهنگ مصرف گاز مایع به فکر راهاندازی مجموعهای صنعتی برای تولید لوازم خانگی گازسوز هم افتاد که کارش را از کارگاهی در زیرزمینی کوچک شروع کرد. شرکت بوتان چند سال بعد از توزیع گاز و تولید لوازم گازسوز و البته گسترش مصرف گاز مایع در کشور و اقبال به استفاده از لوازم گازسوزدر بین مردم به فکر تولید سیلندر در داخل کشور افتاد و با گرفتن وام از بانک توسعه صنعتی کارخانه را راهاندازی کردند. شرکت بوتان در دهه ۴۰ و ۵۰ با افزایش مصرف گاز مایع در کشور و ورود شرکتهای رقیب توسعه و رشد سریعی را شاهد بود و در این بین برادران مهندس خلیلی هم که تحصیل کرده بودند به مجموعه اضافه شدند و حتی حدود ۴۵ سال پیش در این مجموعه صنعتی خانوادگی تقسیم کار هم صورت گرفت به گونهی که به گفته محسن خلیلی «شرکت بوتان را دو قسمت کردیم» قسمتی که برای توزیع گاز بود را من اداره میکنم و قسمتی هم که سازندگی است برادرانم مسئولیتاش را برعهده دارند.
توسعه با تشکلگرایی و مسئولیت اجتماعی رقم میخورد
مهندس محسن خلیلی با بیش از ۶ دهه فعالیت مستمر در حوزه صنعت کشور معتقد است توسعه کشور تنها با تشکلگرایی و همفکری رقم میخورد و از همین رو از سالهای قبل از انقلاب و همزمان با فعالیت صنعتی حضوری فعال در تشکلهای مرتبط با صنعت، صنعت گاز مایع، تولید لوازم خانگی داشته و در چندین دوره عضو هیات نمایندگان اتاق ایران و تهران بوده است. او از پایهگذاران و روسای سندیکای توزیعکنندگان گاز، سندیکای لوازم خانگی و انجمن مدیران صنایع در سال ۱۳۵۹ و کنفدراسیون صنعت بوده است. مهندس خلیلی با وجود ۹۰ سال سن همچنان فعال است او به صورت گسترده در فعالیتهای صنعتی و تشکلی حضور دارد.