با اجرایی شدن الگوی جدید قراردادهای نفتی و جنب و جوش برای استفاده از فرصت های پساتحریم در اقتصاد ایران، صنعت نفت به عنوان یکی از بخشهای مهم در بازسازی و احیای اقتصاد مورد توجه سرمایه گذاران داخلی و خارجی قرار گرفته است، اما در این میان پرسش این جاست که صنعت نفت ایران و به طور کلی فضای کسب وکار در ایران تا چه اندازه برای جذب سرمایه مساعد بوده است و آیا این شرایط میتواند سرمایه گذاری مطمئن و سودآوری را برای آنان فراهم کند؟ مهدی عسلی کارشناسی ارشد اقتصاد انرژی در گفت وگویی با شانا به این پرسش پاسخ داده است.
الگوی جدید قراردادهای نفتی تا چه اندازه فضا را برای سرمایه گذاری در صنعت نقت ایران مساعد کرده است؟
در پی اجرایی شدن برجام نگاه بسیاری از سرمایه گذاران خارجی به سمت ایران معطوف شده و آنها با علاقه به فرصت های سرمایه گذاری در ایران می نگرند. صنعت نفت و گاز ایران یکی از جذاب ترین صنایع برای سرمایه گذاران خارجی است زیرا هزینه تولید نفت و گاز در ایران جزو پایین ترین ها در دنیاست و از آنجا که قیمت نفت در سالهای اخیر پایین بوده است سرمایه گذاری در بخشهای بالادستی و پایین دستی نفت ایران در مقایسه با بیشتر مناطق دنیا که تولید نفت و گاز هزینه بالایی دارد، جذاب تر است. در این شرایط چارچوب قراردادهای نفت و گاز که نسبت به چارچوبهای پیشین بهتر است فرصت خوبی برای جذب سرمایه و فناوری پیشرفته به بخش نفت و گاز را فراهم می کند.
به نظر شما فقط یک قرارداد خوب میتواند سرمایه گذاران خارجی را به ایران بکشاند یا این که نیاز است تا عوامل دیگری نیز مورد توجه قرار گیرد؟
یکی از الزام های سرمایه گذاری خارجی در بخش نفت وجود چارچوبهای مناسب حقوقی برای فعالیت شرکت های بینالمللی در این بخش است. هر چند چارچوب مناسب قراردادهای نفتی تنها شرط لازم برای جذب سرمایه است اما شرط کافی به شمار نمی آید. شرایط کافی دامنه وسیعی از ریسک سیستماتیک کشوری و شرایط کلی کسب و کار در ایران را در بر می گیرد. بنابراین الگوی جدید قراردادهای نفتی با همه برتریهایی که نسبت به قراردادهای بیع متقابل دارد تنها در کنار شرایط کلی اقتصاد کشور می تواند سرمایه، همکاریهای فنی و فناوری پیشرفته را در سطح مطلوب به کشور بیاورد و نباید از این قراردادها و شرکت ملی نفت ایران انتظارهای بیش از اندازه و نامعقول داشت.
تصمیم سرمایه گذاران (اعم از داخلی و خارجی) به سرمایه گذاری متاثر از میزان ریسک سرمایه گذاری، بازگشت سرمایه و سوددهی پروژه مورد نظر است و شرکتهای بینالمللی نفتی از این موضوع مستثنی نیستند. این حساسیت حتی در سرمایه گذاریهای نفت و گاز بیشتر است زیرا که پروژه های نفت و گاز بسیار سرمایه بر و همراه با ریسک بالا هستند. بنابراین کاهش ریسک فعالیت اقتصادی در کشور مهم ترین عامل موثر بر تصمیم سرمایه گذاران خارجی برای فعالیت در ایران است.
سرمایهگذاران با توجه به نرخ ریسک بالا در اقتصاد ایران با چه جذابیتی وارد صنعت نفت و گاز ایران خواهند شد؟
در شرایط کنونی به طور کلی ریسک فعالیتهای اقتصادی در منطقه خاورمیانه بالاست و کشور ما هم که با تحریم ها و دشمنی های زیادی روبه رو بوده، از نظر موسسه های مالی بین المللی در زمره مناطق پرریسک طبقه بندی شده است. طبعا این مناطق برای جذب سرمایه و فناوری های پیشرفته باید تلاش بیشتری کنند.
با اینحال همانطور که گفته شد خوشبختانه به دلیل هزینه پایین تولید نفت و گاز در کشور این بخش جذابیت زیادی برای شرکتهای بین المللی نفت و گاز دارد. در واقع هم اکنون خاورمیانه و آمریکای شمالی دو منطقه ای هستند که نسبت به سایر مناطق نفت خیز جهان برای سرمایه گذاریهای بین المللی جذاب ترند. در هر حال این موضوع را نیز در نظر داشته باشید که با تحولاتی که در بخشهای عرضه و تقاضای نفت در دنیا در جریان است بعید است قیمت نفت در بلند مدت افزایش زیادی پیدا کند.
دبیرخانه اوپک در گزارش اخیر خود پیشبینی کرده است تقاضا برای نفت در دهه آینده به اوج رسیده و سپس رو به کاهش خواهد گذاشت. بنابراین کشور فرصت زیادی برای توسعه منابع نفت و گاز خود ندارد و اگر فرصتها از دست برود معلوم نیست بتوان جبران کرد زیرا این تغییرات برگشت ناپذیر هستند. برای نمونه با توسعه خودروهای پیشرفته برقی دلیلی ندارد تقاضا برای خودروهای بنزینی و گازوئیلی افزایش یابد و از آنجا که تقاضا برای نفت در وهله نخست حمل و نقل جادهای است این تغییرات، بازار نفت و گاز را به طور بنیانی متاثر خواهد کرد.
با توجه به معرفی ٥٠ پروژه از سوی وزارت نفت به سرمایه گذاران خارجی، چه الزام هایی نیاز است تا نتیجه این سرمایه گذاریها مثبت باشد؟
تامین مالی این سرمایه گذاریها، پروژه بنیاد است یعنی درآمد و سود خود این پروژهها باید هزینه های سرمایه ای و عملیاتی آنها را بپوشاند و شرکت ملی نفت ایران از منابع خود این پروژهها را تامین مالی نمی کند. به همین دلیل نیز هر چند قراردادها به طور کلی قرارداد خدمات همراه با ریسک هستند اما هر یک از پروژهها شرایط خاصی دارد و قرارداد آن پروژه باید بر اساس آن شرایط ویژه تنظیم شود تا طرفهای قرارداد هر دو منتفع شوند و همکاری تحقق یابد. بنابراین در این پروژهها توان کارشناسی برآورد الزامات خاص و هزینههای توسعه هر یک از این میادین اهمیت زیادی پیدا می کند. این برآوردها نیازمند اطلاعات زیادی است و اطلاعات ناقص اعم از فنی و مالی می تواند منجر به شکست بازار شده و انتخاب معکوس (Adverse selection) جلو موفقیت قراردادها را بگیرد.
البته کاهش ریسک های سیستماتیک که به شرایط کلی سیاسی و ثبات اقتصاد کلان و سیاستهای پولی و مالی مربوط می شود می تواند جذابیت لازم را برای سرمایه گذاران خارجی افزایش دهد. برای مثال افزایش رشد اقتصادی همراه با افزایش کارایی بخش عمومی، کارایی بازارهای کار و کالاها و خدمات و غیره به ایجاد چشم انداز بهتر از توسعه اقتصادی کشور منجر شده به افزایش بازدهی سرمایهگذاریها کمک می کند.
راهبرد دولت برای بهبود فضای اقتصاد کلان، تا چه اندازه به بهبود وضع سرمایهگذاری خارجی در ایران کمک خواهد کرد؟
هم اکنون منابع سرمایه گذاری زیادی در دنیا وجود دارد و شرکتهای بین المللی از جمله شرکت های نفتی به دنبال مکانی مناسب برای به کارگیری سودآور این سرمایه ها هستند. ما میتوانیم با توجه به نیاز شدیدی که اقتصاد کشور و بخش نفت و گاز به سرمایه گذاری و انتقال فناوری خارجی دارد فضایی را ایجاد کنیم تا بخشی از این سرمایه ها در بخش هایی از اقتصاد ایران به کار گرفته شود. رسیدن به رشد اقتصادی هشت درصدی ساده نیست و تنها با منابع داخلی نیز قابل دست یابی نیست. از آن طرف به دلیل سال ها رکود اقتصادی تقاضای داخلی و بخش خصوصی تضعیف شده است و در این شرایط تنها با افزایش قابل توجه صادرات می توان رشد اقتصادی بالایی را کسب کرد.
سرمایه گذاران خارجی آشنایی بیشتری با بازارهای جهانی دارند و می توانند محصولات تولیدی در ایران را به دنیا صادر کنند. این موضوع در بخشهای بالادستی و پایین دستی نفت و گاز هم صادق است. برای نمونه افزایش تولید فرآوردههای نفتی و پتروشیمی با سرمایه گذاری مشترک خارجی شانس بیشتری برای صادرات دارد تا این که این بخشها را تنها سرمایه گذاران داخلی توسعه دهند، زیرا سرمایه گذاران خارجی به نیازهای مصرفی بازارهای خود بیش از ما آشنا هستند.