پس از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای و امضای توافق برجام از سوی ایران و کشورهای 1+5 به ناگاه شمار تجار و بازرگانان خارجی که از ایران بازدید کردند افزایش یافت؛ به صورتی که در کمتر از شش ماه پس از امضای این توافق نامه به گفته مقام های ایرانی بیش از 200 هیات تجاری بلندپایه از ایران بازدید و بسیاری هم نسبت به برگزاری نمایشگاه های مختلف صنعتی در این بازار بکر اقدام کردند.
همه این اتفاقها دقیقا زمانی روی می داد که ایران پس از یک دوره تحریم و خروج شرکتهای بزرگ به بازاری بدون رقیب برای چین تبدیل شده بود و بسیاری از مسئولان و فعالان اقتصادی این کشور بر این باور بودند که با اجرایی شدن توافق برجام و رفع تحریمها حضور چین در بازار ایران بخصوص دو صنعت بزرگ یعنی نفت و خودروسازی این کشور کمرنگتر خواهد شد.
منصور معظمی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس هیات عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران میگوید: چین به اندازه کافی در ایران سرمایه گذاری کرده است و اکنون زمان آن رسیده که فرصت در اختیار دیگران قرار گیرد.
این در حالی است که اکنون میبینیم این انتظار نه تنها برآورده نشده، بلکه حضور سرمایه گذاران چینی در بخشهای مختلف اقتصادی ایران بخصوص صنعت نفت پررنگ تر از گذشته کاملا مشهود است. به صورتی که حتی اگر در خیابانهای تهران و مناطق نفتی ایران دقیق نگاه کنید تعداد چینیها بیش از گذشته ملموس است.
به اعتقاد کارشناسان صنعتی، رفع یک دهه تحریم علیه اقتصاد ایران باعث شده است فرصت های بسیاری برای سرمایه گذاری در بخشهای مختلف اقتصادی در اختیار صاحبان صنایع و شرکتهای خارجی قرار گیرد، اما برخی موانع برای حضور گسترده صنایع اروپایی وجود دارد که باعث شده چین با در نظر گرفتن روابط گسترده سیاسی خود در ایران موفق تر از دیگران عمل کرده و هنوز هم به نوعی تسلط کامل در صنعت نفت ایران داشته باشد.
گزارشهای بانک جهانی و همچنین برخی منابع اقتصادی جهان بیان کننده آن است که تنشهای سیاسی در ایالات متحده آمریکا، عدم حضور بانکهای بزرگ اروپایی و همچنین برخی تصمیم گیریهای غیرشفاف در ایران عاملی بوده که روند حضور سرمایههای اروپایی در این منطقه با وجود تمام پتانسیل هایش کندتر از انتظارات یک سال گذشته باشد.
این شرایط باعث شده برخی ناامیدیها نسبت به حضور سرمایههای اروپایی در ایران تشدید شده باشد و صاحبان صنایع و کسب وکارها نیز دوباره به سمت شرق گرایش نشان دهند. شرایطی که معظمی دربارهاش می گوید: انتظار داریم تا پایان سال آینده ده میلیارد دلار سرمایه خارجی در بازار ایران جذب شده باشد که اغلب آنها در پروژه های کشتیسازی و پتروشیمی خواهند بود، اما روند فعلی به نوعی مطابق انتظارها نبود و باید ببینیم دستورالعمل جدید آمریکا (7 اکتبر 2016) برای حضور سرمایه گذاران در بازار ایران و ارتباطات بانکی چه تأثیری در این زمینه خواهد داشت.
گزینه های ایران
لی گوفو، از بخش مطالعات بینالملل وزارت خارجه چین در این زمینه به بلومبرگ میگوید: برخی سیاستمداران و صاحبان کسب وکار در ایران احساس می کنند در قرارداد برجام فریب خوردهاند و به آرامی فرصت ها در حال از دست رفتن است، به همین دلیل چین بخوبی میداند گزینه های زیادی مقابل ایران برای ارتباط با شرکای خارجی نیست.
گوفو می گوید: تحریم های ایران برای چین یک امتیاز بسیار مناسب بود چون در این شرایط اغلب کشورها از بازار ایران خارج شدند و تقریبا چین تنها شریک تجاری ایران در بخشهای مختلف بود و حجم تجارت میان دو کشور به یک باره پنج برابر افزایش یافت.
نکته دیگری که کارشناسان اقتصادی به آن اشاره دارند بحث تغییر سیاست های تأمین انرژی چین از بازارهای خارجی است، در این زمینه کارشناسان معتقدند اگر به نمودار تأمین انرژی مورد نیاز چین از بازارهای بین المللی توجه داشته باشیم می توانیم به سیاستهای بلند مدت و افق برنامه های تجاری آنها کاملا پی ببریم. چون این کشور هرزمان که به انرژی بیشتری نیاز داشته، همواره اول به میادین نفتی عربستان مراجعه کرده و پس از آن با ایران وارد مذاکره شده است. اگرچه روسیه هم از گذشته جایگاه استراتژیک خود در بازار چین را حفظ کرده است.
در سال 2010 میلادی با افزایش فشارهای آمریکا بر شرکتهای خارجی حاضر در میادین نفتی ایران، ژاپن آخرین کشوری بود که میادین نفتی ایران را ترک کرد و این فرصت طلایی غیرقابل انکاری برای یکه تازی چین در میادین نفتی ایران شد، فرصتی که سه سال بعد به دلیل کم کاری چینیها در میدان نفتی آزادگان با اعتراض دولت ایران روبه رو شد و برخی از شرکتهای چینی را تا مرز اخراج از بازار ایران پیش برد.
در آن دوره، بهانه شرکتهای چینی فشارهای آمریکا برای خروج از میادین نفتی ایران بود اما پس از امضای قرارداد برجام و رفع تحریم ها اگرچه برخی میادین نفتی دیگر در اختیار چینیها نبود اما شناخت دقیق این کشور از نیازهای نفتی ایران باعث شده حتی با این پیشینه نامناسب، دوباره دولت ایران برای انجام پروژه های نفتی به سمت چین حرکت کند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند کم کاری چینیها در میدان نفتی آزادگان باعث شد تا اکنون عراق که با شرکت رویال داچ شل برای بهره برداری از این میدان قرارداد بسته بود سهم بیشتری نسبت به ایران از آن میدان استخراج کند به صورتی که تکنولوژی بالای شرکت های اروپایی توانسته از این میدان مشترک برای عراق 200 هزار بشکه نفت استخراج کند.
کرامت بهبهانی، مجری طرح توسعه میدان آزادگان شمالی در این زمینه میگوید: مجموعه فعالیتهایی که در این منطقه صورت گرفته در راستای تأمین منافع ملی کشورمان بوده است.
بهبهانی می گوید: بدون سرمایه گذاری خارجی تا تکمیل پروژه، چهار سال فاصله داریم و از آنجا که نباید لحظه ای را هم از دست بدهیم برای سرمایه گذاران خارجی شرایط حضور را اعلام کردیم و شرکت های چینی اعلام آمادگی کردند. اگرچه ممکن است اروپاییها تکنولوژی بالاتری نسبت به چینی ها داشته باشند، اما اعلام آمادگی نکردند و چین حاضر به سرمایه گذاری
است.
در این زمینه همایون فلکشاهی، از تحلیلگران موسسه مکنزی میگوید: اگرچه ایران با برخی شرکت های اروپایی ارتباطی برقرار کرده و در نظر دارد ارتباطات خوبی با آنها داشته باشد، اما برخی موارد ازجمله انتخابات آمریکا، برگزیت و طولانی شدن اعلام قرارداد های جدید نفتی ایران عاملی شده که هنوز پاسخی روشن از شرکتهای نفتی برای حضور در میادین نفتی ایران نداشته باشیم.
فلکشاهی این روند را عاملی دانست که دوباره ایران نسبت به حضور چینیهایی که بدعهدی کرده بودند روی خوش نشان داده و با نرمی نسبت به همکاری با این کشور برنامه ریزی کند به صورتی که برای اجرای مراحل دوم آزادگان شمالی بازهم چینیها وارد می شوند.
البته بسیاری از کارشناسان در صنعت نفت براین باورند تنها منابع مالی برای تکمیل پروژه ها و موفقیت در بهینه شدن بهره برداری کافی نیست، بلکه این کشور نیازمند تکنولوژی است، امری که هنوز شرکت های چینی به اندازه های شرکتهای اروپایی در آن امتیاز ندارند به همین دلیل همکاری شرکتهای چینی با صنعت نفت ایران ممکن است در نهایت منافع اقتصادی ایران را تأمین نکند.