در بخش قبل اشاره شد که همچنان برخی سازوکارهای باقیمانده از دورههای قبل به عنوان مانعی جدی بر سر راه خروج از رکود واقع شدهاند. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تحریم؛ محدوديت مبادلات مالي و تجاري با خارج
2. تقاضای موثر؛ کاهش درآمد خانوار و بودجه دولت
3. تنگناهای مالی؛ مشكل تامين منابع مالی براي توليد
4. کاهش سرمایهگذاری
5. وجود عدم قطعیتهای اقتصادی و سیاسی
با اتخاذ رویکری واقعبینانه، به نظر میرسد بخش عمده محدودیتهای موجود در مبادلات مالی و تجاری که در نتیجه تحریم بوجود آمده، در سال 1393 همچنان پابرجا باشد. لذا درآمدهای ارزی در دسترس اقتصاد کشور در سال 1393 با میزان مطلوب آن فاصله خواهد داشت و بر اساس سازوکارهای توضیح داده شده، اثرگذاری بر رشد اقتصادی از این مسیر با محدودیتهایی مواجه است.
همچنین بنابر سازوکارهایی که در دوره دوم منجر به ایجاد ضربه به تولید و سپس سرایت آن به سایر بخشهای اقتصادی و در نهایت باعث انتقال آن در طول زمان شد، به نظر میرسد با حذف تکانه اولیه (افزایش درآمدهای ارزی از طریق افزایش صادرات نفت) و رفع عوامل انتشار و برخی عوامل زمینهای در دوره سوم، همچنان برخی از عوامل انتقال دهنده رکود در طول زمان در اقتصاد کشور فعال هستند.
از آن جمله میتوان به تنگناهای مالی، یعنی مشکل تامین مالی تولید، کاهش سرمایهگذاری و کاهش تقاضای موثر در اثر کاهش درآمد خانوار و بودجه دولت اشاره کرد. از سوی دیگر، همچنان عدم قطعیتهای اقتصادی و غیراقتصادی نسبت به آینده وجود دارد که مانع از تحرک سریع اقتصاد کشور میشود. لذا مجموعه 5 مورد اشاره شده به عنوان گلوگاههای موجود در جهت خروج اقتصاد از رکود قابل شناسایی هستند. اما باید توجه داشت مساله سرمایهگذاری با 4 مورد دیگر متفاوت است. زیرا در صورت رفع هر یک از 4 عامل دیگر تحرک اقتصادی ناشی از آن به سرعت نمایان میشود. اما اثر افزایش سرمایهگذاری در سال جاری حداقل با یک سال تاخیر ظاهر میشود و از آنجاییکه رشد سرمایهگذاری در سال گذشته منفی بوده است، نمیتوان بر ایفای نقش این عامل برای خروج از رکود در سال 1393 تاکید کرد. لذا افزایش سرمایهگذاری برای رشد اقتصادی سالهای 1394 به بعد مفید خواهد بود. بنابراین برای خروج اقتصاد از رکود در سال 1393 تمرکز بر 4 گلوگاه دیگر میتواند راهگشا باشد.
برای اتخاذ رویکردی مناسب در جهت رفع گلوگاههای موجود، باید به محدودیتهایی نیز توجه نمود. به عنوان مثال هدف خروج از رکود نباید منجر به از دست رفتن دستاورد مهم کاهش تورم شود. از طرف دیگر، اتخاذ رویکردی برای خروج از رکود در سال 1393 نیازمند تعیین پیشفرضهایی است. بدین معنی که اگر فرض شود تحریمها در سال 1393 با کاهش مواجه میشوند، رویکرد خروج از رکود با شرایطی که همچنان تحریمها پابرجا باشد متفاوت خواهد بود. بر این اساس، در ادامه مجموعهای از پیشفرضها و محدودیتهای موجود برای مجموعه سیاستهای خروج اقتصاد از رکود در سال 1393 گردآوری شده است. جهتگیری دولت برای خروج از رکود با مبنا قرار دادن این موارد طراحی شده است.
پیشفرضها و محدودیتهای سیاستهای خروج از رکود در سال 1393
• تداوم وضعیت موجود تحریم تا پایان سال 1393
هر برنامهای برای خروج از رکود لازم است با فرض تداوم وضعیت فعلی در زمینه تحریمها طراحی شود.
• عدم اتکا به منابع بانک مرکزی در خروج از رکود
دستاورد کاهش تورم از 36.2 درصد در مهر ماه سال 1392 تا 26.2 درصد در خرداد ماه سال جاری دستاوردی مهم است که تداوم آن میتواند ثبات بیشتر در سطح اقتصاد کلان و اعتماد بیشتر فعالان اقتصادی به آینده را در پی داشته باشد. تاثیر این دستاورد در ثبات بازارهای دیگر مانند ارز و داراییها نیز زیاد است. لذا از اتکا به منابع بانک مرکزی برای خروج اقتصاد از رکود پرهیز خواهد شد.
• دامن نزدن به بیماری هلندی
“هزینه کردن دلارهای حاصل از نفت خام با هدف ایجاد توسعه” و “استفاده از نرخ ارز به عنوان ابزار کنترل تورم” موضوعی است که بارها در اقتصاد ایران تجربه شده است و هر بار نتیجه محتوم این اقدام یعنی بیماری هلندی و ایجاد رکود در صنایع و بخش قابل تجارت در اقتصاد کشور ظاهر شده است. لذا نباید موضوع خروج از رکود را دستاویزی برای تجربه مجدد سیاستهایی کرد که بارها در فضای اقتصاد ایران آزمون شدهاند.
• توسعه فعالیتهای اشتغالزا؛ توجه به بنگاههای کوچک و متوسط
در گزارش 100 روزه دولت در بخش اقتصادی تاکید شد رکود اقتصادی همراه با تورم، بزرگترین مشکل “کنونی” و بیکاری پنهان جوانان تحصیلکرده، مهم ترین معضل “آتی” اقتصاد ایران است. از آنجایی که بخش عمده اشتغال کشور -به خصوص اشتغال صنعتی- در بنگاههای کوچک متمرکز است و این بنگاهها طی سالهای گذشته بیشترین آسیب را از بیثباتیهای اقتصاد کلان متحمل شدهاند، لازم است مسیر خروج از رکود بهگونهای ترسیم شود که توسعه و رشد بنگاههای کوچک و متوسط را در پی داشته باشد. باید توجه داشت گرچه اتخاذ حمایتهای خاص از بنگاههای بزرگ میتواند منجر به خروج اقتصاد از رکود شود. اما این خروج از رکود، خروجی اشتغالزا نخواهد بود و ممکن است تداوم این سیاستها در سالهای آتی مجدا رشدهای اقتصادی غیراشتغالزا را به همراه داشته باشد (مانند شرایط سالهای 1385 تا 1389)
• عدم امکان افزایش درآمد خانوار با افزایش حجم پول
افزایش حجم پول با هدف تحریک تقاضا نیز در شرایط حاضر نمیتواند منجر به افزایش رشد اقتصادی شود. زیرا همانطور که در توضیح رویدادها و سازوکارهای دوره دوم ذکر شد، ضربه اولیه، عوامل سرایتدهنده و عوامل زمینهساز در ایجاد رکود سالهای 1391 و 1392 تماما در سمت عرضه اقتصاد عمل کردهاند و کاهش درآمد قابل تصرف خانوارها و کاهش پسانداز و سرمایهگذاری (سمت تقاضا) عواملی بودند که منجر به انتقال رکود در طول زمان شدند. لذا تحریک تقاضا در شرایطی که همچنان سمت عرضه اقتصاد با محدودیتهایی از جمله تامین مالی، واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایهای و عدم قطعیتهای مختلف مواجه است، تنها منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها خواهد شد و نمیتواند منجر به تحرک تولید شود. لذا افزایش حجم پول نخواهد توانست منجر به رونق تولید و در نتیجه افزایش درآمد خانوارها از محل اشتغال شود و بالعکس با ایجاد تورم، رفاه خانوارها را کاهش خواهد داد.
راهکارهای موجود و جهتگیریهای دولت
همانند آنچه در خصوص بررسی عوامل موثر بر ورود اقتصاد ایران به رکود اشاره شد، میتوان برای خروج از رکود نیز از همان چارچوب تحلیلی استفاده نمود. بدین معنی که میتوان در چارچوب ادبیات چرخه تجاری عوامل اصلی خروج از رکود را به ترتیب زیر طبقهبندی نمود:
1 – عواملی که میتوانند تکانه اولیه را برای خروج از رکود ایجاد کنند (نیروهای پیشران)
2 – عواملی که سازوکار رشد ایجاد شده در یک بخش را به سایر بخشهای اقتصاد منتقل میکنند (مکانیزمهای انتشار)
3 – محرکهای جانبی و عوامل تشدیدکنندهای که میتوانند منجر به افزایش رشد اقتصادی شوند (عوامل زمینهای)
4 – عواملی که رشد ایجاد شده را در طول زمان منتقل خواهند کرد.
اما باید توجه داشت رفتار بروز رکود و رفتار خروج از رکود لزوما متقارن نیست. لذا نمیتوان دنباله وقایع و سازوکارهای ایجاد رکود را معکوس کرد تا به راهکار خروج از رکود رسید. بنابراین لازم است در چارچوب طرح شده و با توجه به ظرفیتهای اقتصادی موجود، جهتگیری خروج از رکود را تعیین نمود. بر این اساس، میتوان به تفکیک 4 عامل ذکر شده به مجموعه جهتگیریهای اقتصادی که در ادامه میآید اشاره کرد. مجموعه اقدامات و سیاستهای ذکر شده، در پاسخ به “چگونگی خروج غیرتورمی از رکود سمت عرضه” طرح شده است. از آنجا که رکود سمت تقاضا به تبع عوامل سمت عرضه ایجاد شده، در درمان بیماری اقتصاد در مرحله حاضر، نباید به شیوههای بکار گرفته شده در بیماری رکود سمت تقاضا متوسل شد. این جهتگیری ها دارای تفاوت ماهوی با سیاستهایی است که برای خروج از رکود سمت تقاضا و با وجود تورم یک رقمی، طراحی میشوند.
بر این اساس دولت یازدهم به این جمعبندی رسیده است که حداکثر اقدامات ممکن برای خروجی غیرتورمزا از رکود سمت عرضه در این مجموعه عبارتند از:
1 -عوامل اولیه خروج از رکود (تجهیر منابع ریالی و ارزی در بخشهای پیشرو)
سه مورد از 4 گلوگاه ذکر شده برای خروج از رکود، یعنی تحریم، تقاضای موثر و تامین مالی تولید، ناظر بر کمبود منابع ارزی و ریالی برای شروع سازوکارهایی است که منجر به ایجاد تحرک در سمت عرضه اقتصاد میشوند. لذا تجهیز منابع مالی میتواند نقطه شروعی بر ایجاد سازوکارهای خروج از رکود باشد. از این روی در ادامه مجموعه عواملی که به عنوان “نیروهای پیشران”، منابع ارزی و ریالی را برای شروع فرآیند خروج از رکود تجهیز میکنند ذکر شدهاند.
منظور از تجهیز منابع، ایجاد منابع جدید یا مصرف بهینه منابع در جهت افزایش رشد اقتصادی است.
تحرک بخشهای نفت، گاز، پتروشیمی و صنایع معدنی به عنوان بنگاههای اقتصادی پیشرو در کنار رونق گردشگری و امکان آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده از یک سو با افزایش “منابع ارزی در دسترس” تکانه اولیه برای خروج از رکود را ایجاد میکنند.
از سوی دیگر همین بخشها در کنار بخشهای دیگری مانند مسکن و فعالیتهای صرفهجویی انرژی میتوانند با جذب منابع ریالی (یا ارزی) به سمت خود، تکانههای دیگری بر سمت عرضه اقتصاد ایجاد کنند که در نهایت مجموعه آنها تحرک تولید ناخالص داخلی را در بخشهای ذکر شده نتیجه خواهد داد. بخشهایی که به عنوان عوامل اولیه خروج از رکود میتوانند نقش مهمی را ایفا کنند، عبارتند از:
الف- بنگاههای پیشرو در بازار داخلی (نفت، گاز، پتروشیمی، صنایع معدنی و صرفهجوییانرژی)
ب- صادرات صنعتی و خدمات پیمانکاری و مشاورهای به کشورهای همسایه
ج- گردشگری
د- مسکن
ه - آزادسازی منابع بلوکه شده یا تامین مالی به پشتوانه این منابع
2 -عوامل انتشاردهنده
عوامل انتشاردهنده عواملی هستند که انتقال رونق ایجاد شده در یک بخش به سایر بخشهای اقتصاد توسط آنها انجام میشود. بازار سرمایه، بازار پول (بانکها)، بودجه دولت و صنایعی که در دنباله صنایع پیشرو قرار دارند، از جمله مواردی هستند که میتوانند رونق را به سایر بخشها منتقل کنند. بدین صورت که بازار سرمایه (بورس) و بازار پول (بانک) علاوه بر آنکه نقش مهمی در تجهیز منابع ریالی مورد نیاز بخشهای پیشرو –که در بند قبل به آنها اشاره شد- دارند، بلکه با انتقال منابع ایجاد شده توسط بخشهای پیشرو به سمت سایر بخشهای اقتصادی موجب انتشار رونق در اقتصاد میشوند.
همچنین تامین سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی توسط بانکها نیز میتواند محدودیتهای موجود بنگاههای اقتصادی برای تامین نقدینگی مورد نیاز را کاهش دهد. بنابراین برنامهریزی برای بهبود وضعیت بانکها از نظر مطالبات معوق، با تبدیل مطالبات غیرجاری بانکها به مطالبات جاری قدرت اعطای تسهیلات بانکها را افزایش میدهد. همچنین برنامهریزی برای تبدیل بازار بورس به نهاد مناسبی برای جمعآوری پساندازهای خرد سهامداران و تامین سرمایه مورد نیاز بنگاههای بزرگ اقتصادی برای سرمایهگذاریهای بلندمدت نیز از جمله عوامل موثر برای تسری رونق ایجاد شده به بخشهای صنعت و خدمات کشور است.
بودجه عمرانی دولت یکی دیگر از عوامل انتشار دهنده است که با تخصیص کارای منابع ارزی و ریالی تجهیز شده به سمت بخشهای خدماتی و گسترش زیرساختهای اقتصادی، تحرک بیشتری در اقتصاد کشور فراهم میکند. از سوی دیگر رونق ایجاد شده در بخشهای بالادستی انرژی و معدن در کنار تامین منابع لازم از طریق بانک و بورس منجر به رونق کسب و کار بنگاههایی خواهد شد که عملیات آنها در ادامه فعالیت بنگاههای پیشرو و بزرگ قرار دارند. از این جمله میتوان توسعه صنایع پایین دست انرژی را نام برد. مجموعه موارد ذکر شده میتوانند منجر به انتشار و تسری رونق ایجاد شده در بخش نفت و گاز به سایر بخشهای اقتصاد از جمله بخشهای صنعت و خدمات شوند. مجموعه این رویکردها عبارتند از:
الف- تخصیص کارای منابع بودجه عمرانی
ب- ایجاد و تقویت سازوکار مالی تجهیز پس انداز (بازار سرمایه)
ج- بهبود وضعیت بانکها از نظر مطالبات معوق و بالا بردن قدرت اعطای تسهیلات آنها
د- توسعه صنایع پایین دستی انرژی
ه- جهتگیری بانکهای به سمت قراردادهای یک ساله (تامین سرمایه در گردش)
3 -عوامل زمینهساز
همانطور که در بخشهای قبل اشاره شد، عوامل زمینهساز عواملی هستند که شدت اثر تکانهها و عوامل انتشار دهنده در جهت ایجاد رکود و رونق را تعیین میکنند. عوامل زمینهساز میتوانند شرایط مساعد را برای تشدید آثار مخرب رکود یا آثار مثبت رونق اقتصادی فراهم نمایند. کیفیت بودجه دولت، بهبود روابط خارجی اقتصاد در جهت جذب سرمایه و تکنولوژی، ثبات و قابل پیشبینی بودن تحولات بازار ارز، بهبود مستمر فضای کسب و کار بنگاههای اقتصادی، کاهش قابل توجه و پایدار تورم و در نهایت کاهش دخالت در بازار محصول و قیمتگذاری کالاهای مختلف، از جمله مواردی هستند که زمینه مناسب برای تسری رونق در بخشهای مختلف اقتصادی را فراهم میکنند. هرچه موارد ذکر شده علائم مثبت بیشتری در جهت بهبود فضای اقتصادی کشور بروز دهند، نقش عوامل انتشار و عوامل اولیه ایجاد رونق پر رنگتر خواهد بود.
الف- استفاده از سازوکارهای بودجه
ب- بهبود آرام مبادلات خارجی
ج- کاهش قابل توجه تورم
د- ثبات نسبی بازار ارز
ه- بهبود نسبی محیط کسب و کار
و- احتراز از سرکوب مالی
4 – عوامل انتقال دهنده رشد در طول زمان
بهبود سمت تقاضای اقتصاد کشور مولفهای اثرگذار برای انتقال رونق ایجاد شده در سمت عرضه به دورههای بعد است. همانطور که توضیح داده شد تحریک تقاضا بدون رفع محدودیتهای سمت عرضه اثرمعناداری بر تولید نخواهد گذاشت و تنها رشد قیمتها را در پی دارد. اما در شرایطی که تکانههای مثبت در سمت عرضه اقتصاد منجر به تحرک اولیه برخی بخشهای اقتصادی شده و این تحرک به شکل مناسبی به سایر بخشها انتقال یابد، فعال کردن تقاضا، باعث تحرک بیشتر سمت عرضه و تولید در دورههای آتی از طریق افزایش سطح تقاضا خواهد شد.
البته به دلیل اتخاذ رویکرد کاهش تورم با هدف ایجاد ثبات اقتصادی، تحریک سمت تقاضا با استفاده از رشد نقدینگی همچنان ناکارا و ناصحیح بوده و دو جهتگیری متناقض و ناسازگار تلقی میشود. از این روی تسهیل و تشویق صادرات، کاهش مالیات، افزایش مخارج عمرانی دولت و حفظ رقابتپذيري بنگاههاي داخلي از طریق اتخاذ سیاستهای مناسب ارزی به عنوان مجموعه اقداماتی که میتواند بدون ایجاد تورم، منجر به فعال نمودن سمت تقاضای اقتصاد شود، در نظر گرفته شده است. این اقدامات علاوه بر آنکه در کوتاهمدت میتوانند تحرک سمت تقاضا و در نتیجه تولید را در پی داشته باشد، با سیاستهای اقتصاد مقاومتی و برنامه دولت در بلندمدت نیز که همانا ایجاد بخشهای تولیدی و صنعتی صادراتی، برونگرا و رقابتپذیر است، همخوانی کامل دارد.
در مجموع برای فعال کردن تقاضای کل بدون ایجاد تورم به موارد زیر پرداخته خواهد شد:
الف- تسهيل و تشويق صادرات
ب- كاهش ماليات
ج- افزايش مخارج عمراني دولت
د- حفظ رقابتپذيري بنگاههاي داخلي از طریق اتخاذ سیاستهای مناسب ارزی
این مجموعه سرفصلهای اصلی برنامه دولت برای خروج غیرتورمی از رکود را تشکیل می دهد. دولت یازدهم با اتکای به مطالعات کارشناسی و بدون شتاب زدگی و البته بدون فوت وقت، درصدد آنست تا اقتصاد را بطور “پایدار” از رکود خارج کند و لذا همانطور که به تفصیل توضیح داده شد، از اقدامات ضربتی صرفا مسکن، اجتناب کرده و خواهد کرد.