دستاورد صنعت / ایران میخواهد به بریکس بپیوندد، پیمانی برای اقتصادهای نوظهور با همپیمانانی از چین، هند، روسیه تا برزیل و آفریقایجنوبی. اجلاس سران و وزرای کشورهای تشکیلدهنده بریکس در ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی تشکیل و پیوستن ایران و مصر و امارات متحده عربی، آرژانتین و ظاهراً عربستان سعودی از اول ژانویه ۲۰۲۴ به گروه بریکس اعلام شد. همچنین توصیه شده که ایران سایر موانع حضور عادی در عرصه جهانی را نیز برطرف کند.
بریکس چیست و چرا تشکیل شد؟
بریکس در سال ۲۰۰۱ با توافقی میان ۴ غول جغرافیایی و اقتصادی جهان یعنی برزیل، روسیه، هند و چین تشکیل شد تا این کشورها خود را ملزم به تبعیت از سلطه مقررات بانکی بینالمللی حوزه دلار و یورو و نظارت آنان بر انواع مبادلات و معاملات این کشورها نکنند تا آمریکا نتواند از طریق اتاق پایاپای نیویورک و اروپا و اتاق پایاپای فرانکفورت بر همه مبادلات این کشورها اشراف داشته باشد و این کشورها هم اشرافی نسبت به مبادلات و معاملات آنها نداشته باشند.
نام این توافق برای انجام معاملات بر پایه ارزهای ملی را نخست «بریم» گذاشتند که از حروف اول اسامی کشورهای طرف توافق درست شد. در سال 2010 آفریقای جنوبی (South Africa) به آنها پیوست و توافق بریم، بریکس نامیده شد. اینکه در بیستوسه سال پس از تشکیل آنچه معاملاتی بر پایه آن در میان اعضا انجامشده و بر چه پایه پولی انجامشده است بر ما پوشیده است؛ اما ظاهراً شکلگیری و عملیاتی شدن آن بسیار کند بوده است. خصوصاً اینکه در ده سال پیش که ترامپ رئیسجمهور آمریکا و متعاقباً ژائیر بولسونارو راستگرا و پیرو ترامپ رئیسجمهور برزیل شد عملیاتی شدن این توافقنامه، نحوه پرداخت در معاملات میان اعضا متزلزل شد. پس از انتخاب مجدد لوئیس ایناسیو لولا دا سیلوا رئیسجمهور اسبق نیاز به چنین سازوکاری بهطور جدیتری مطرح و پیگیری شد.
چرا بریکس را جدیتر میگیرند؟
در سالهای اخیر که کشورهای غربی و خصوصاً آمریکا بهصورت فزاینده از روابط بانکی و مالی بهصورت بلوکه یا توقیف کردن داراییها و سپردههای بانکی و یا تحریم بانکی و اقتصادی سایر کشورها بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد بهصورت یکجانبه و خودسرانه استفاده کرده، عملاً اعتماد کشورهای ثالث نسبت به سپردهگذاری و عملیات بانکی با دلار کاسته شده است.
تا وقتیکه تحریمها نسبت به کشورهای کوچکتر مانند ونزوئلا و کوبا و ایران اعمال میشد که دیگران نیز همکاری با دلار و رویه بانکهای امریکا را غیرقابل اعتماد دانسته و از معامله با این کشورها خودداری میکنند. کشورهای مقتدر بریکس خصوصاً چین و گاهی هند و روسیه برای منافع خودشان راههایی برای دور زدن تحریم آمریکا مییافتند؛ اما زمانی که روسیه پس از جنگ اوکراین در زمینههای مختلف از سوی آمریکا تحریم شد و پس از آنکه چین نیز به دلیل رقابت جدی در عرصه تحارت بینالملل به بهانههای مختلف در برخی زمینهها از سوی آمریکا تحریم شد. همچنین با روی کار آمدن لولا دا سیلوا در برزیل این کشور که به نوبه خود نگرانیهایی از تحریم دارد قضیه را جدیتر گرفتند و اجلاس ماه اوت ۲۰۲۳ ژوهانسبورگ را میتوان از این لحاظ یک واقعه مهم و نقطه عطفی در روند تجارت بینالملل دانست.
توسعه بریکس
در اجلاس اخیر با توجه به زمینهچینیهای قبلی از شش کشور مهم دیگر دعوت به مشارکت شد و رئیسجمهوری اسلامی ایران نیز شرکت کرد. ایران و مصر و عربستان از وزینترین و مهمترین کشورهای منطقه هستند و امارات متحده نیز به دلیل ثروت و اندوختههای خود و مرکزیت بازرگانی و صادرات مجدد بسیار مهم است. آرژانتین هم پس از برزیل بزرگترین و مهمترین کشور آمریکای جنوبی است؛ و با عضویت اتیوپی در آفریقا بر عرصه بریکس در قارههای آفریقا و آمریکای جنوبی افزوده میشود.
واحد ارزی معاملاتی در بریکس
مطبوعات ایران اعلام کردند آقای لولا دا سیلوا در کنفرانس سران در ژوهانسبورگ پیشنهاد کرده که کشورهای عضو برای معاملات میان خودشان یک واحد پولی بریکس درست کنند. با توجه به تجربه شخصی در سالیان دور در اتحادیه اقتصادی اروپا فکر میکنم در این باره در ترجمه دقت نشده باشد. اگر در اغلب کشورهای اتحادیه اروپا پول واحد یورو پذیرفته شد به دلیل وحدت جغرافیایی و اتحاد گمرکی و مسائل تاریخی و اجتماعی متفاوت است؛ اما همین اتحادیه اروپا نخست یک واحد محاسبه برای مبادلات ابداع کرد که آن را SDR یا Special Drafting Right یا حق برداشت مخصوص مینامیدند. این واحد محاسبه در آغاز از یک سبد پولی تشکیل میشد که درصد بزرگتری از مارک آلمان غربی و درصدهایی از فرانک فرانسه و پوند انگلیس و لیر ایتالیا و پولهای بنلوکس معادل یک دلار تعیین میشد. در نتیجه کشور فروشنده گشایش اعتبار را با تبدیل ارز ملی خود به این واحد اعلام میکرد و پروفورما پا پیش فاکتور صادر میکرد و هنگام تحویل کالا نیز معادل واحد محاسبه را با تبدیلی نرخ روز به پول ملی دریافت میکرد. سبد پولی واحد محاسبه موجب میشد تأثیر کاهش یا افزایش نرخ ارز هریک از پولهای سبد ثأویر اندکی در نرخ و دریافتی فروشنده داشته باشد و موجب زیان او نشود. در این محاسبه بیشتر در مقابل دلار در معرض افزایش با کاهش نرخ قرار داشت.
چون اهداف سیاسی و احتماعی بریکس با اتحادیه اقتصادی اروپا فرق میکند تصور نمیرود در آینده نزدیک از امکانات کارشناسی و احرایی چنان واحد محاسبهای برخوردار شود و حتی نیازی به آن داشته باشد. در این زمینه تجربه بازرگانی چین و ایران میتواند الگوی مناسبی باشد.
مکانیسم مبادلات ارزی ایران و چین
ایران و چین از سالها پیش برای دور زدن تحریمها و تسویه حسابهای خودشان از دلار به عنوان واحد محاسبه استفاده میکنند که پذیرای ریسک تغییر نرخ ارزهای بومی نشوند. ایران نفت خود را به نرخ معادل دلار به چین میفروشد به حساب بستانکار ایران منظور میشود. خریدار ایرانی کالای خود را از چین به بهای معادل دلار در آن روز میخرند و بهای آن را به نرخ روز دلار به بانک مرکزی میپردازد و بانک مرکزی به حساب بستانکار خود دستور میدهد که معادل دلاری فروشنده چینی را با تبدیل به یوآن به فروشنده چینی بپردازد.
در نتیجه بدون اینکه دلاری مبادله شود فروشنده چینی کالای خود را به یوآن فروخته و خریدار ایرانی بهای آن را به ریال پرداخته است در حال حاضر زیان ایران در این است که خریدار ایرانی باید پرداختهای خود را نقداً انجام دهد. برای کشورهایی عضوکه تحریم نیستند این کار توسط بانکهای کارگزار مستقیماً انجام با گشایش اعتبار در شرایط متعارف انجام میشود اما نیاز به نوعی تخصیص اعتبار ویژه دارد زیرا همه کشورها آر محل فروش نفت یا کالاهای عمده دیگر حساب بستانکار ندارند.
پیوستن ایران به بریکس چه سودی دارد؟
ایران احساس میکند که در اثر تحریم در نوعی انزوای بینالمللی قرار دارد و ضمن اینکه با برخی از کشورهای همسایه در مسائل امنیتی اختلافاتی دارد، برای همین برای خروج از انزوا تلاشی را آغاز کرده است که با ایجاد ارتباطات دوجانبه مثلاً با عربستان سعودی یا از طریق حضور در پیمانهای متعدد یا تشکلهای بینالمللی مانند شانگهای و اکنون بریکس از انزوا خارج شود و بهصورت فعالانهتری در عرصه سیاسی و سپس تجارت بینالمللی حضور مؤثر و مثبت داشته باشد. حتی در برخی تحلیلها از کنار رفتن دلار به عنوان ارز واسط بینالمللی سخنان مبالغهآمیز گفتهاند. حضور در سازمانها و تشکلهای بینالمللی میتواند به ارتقای روابط اقتصادی و بازرگانی کمک کند اما باز هم مشروط بر این است که دلایل اصلی انزوای سیاسی و تحریم اقتصادی رفع شود. مثلاً بریکس میتواند برای کشورهای عضو مسیر تعاملاتی خارج از مجرای دلاری فراهم کند اما به این معنی نیست که ضوابطی جایگزین سوئیفت یا لزوم رعایت پروتکلهای FATF نداشته باشند و موجب جذب سرمایه گذاریهای خارجی در ایران شود. ایران درگیر جنگی طولانی و فرسایشی با رژیم اسرائیل و آمریکا است وبه مرور به حضور اقتصادی و سیاسی و حتی نظامی خودشان در کشورهای اطراف ایران افزودهاند. این شرایط جنگی ریسک سرمایه گذاری را افزایش میدهد. گرچه چین بهطور محدود در زمینههایی وارد شده، اما آن هم ربطی به بریکس و شانگهای ندارد.
تحلیل مثبت از حضور مشتاقانه ایران در بریکس ملاحظه ارتقای سطح مبادلات سایر کشورهای عضو با یکدیگر است که شاید مشوقی باشد برای بازگشت ایران به پروتکلهای FATF و تازه در آن صورت معاملات کنونی دور زدن تحریمها با پرداخت نقدی میتواند به روال مطمئن از طریق بانکهای کاگزار با هزینه کمتر تبدیل شود؛ و حسن دیگر آن شاید در این باشد که ملاحظه بی اثر یا کم اثر بودن حضور در این گونه تشکلها که فقط میتواند اثر تبلیغی و قدری مُسکن داشته باشد و سیاستگذاران سرانجام به اندیشه راه حلی درمانگر بیندازد که مستلزم رفع موانع ناشی از شرایط جنگی تورم آفرین و فرسایشی است.
آیا بریکس دلار را از عرصه خارج میکند؟
اکنون بیش از ۲۰ سال از شکل گرفتن بریکس میگذرد و هنوز این پیمان بیشتر شکل آرمانی و نظری داشته است تا مکانیسمی اجرایی اما سابقه گزینش دلار و یورو به عنوان ارزهای معتبر و ابزار مبادلات بازرگانی به زمانی بازمیگردد که کشورهای غربی بر بازار جهانی تولید و تجارت استیلای انحصاری و اربابانه داشتند. طبیعتاً آن عصر سپری شده است یا میشود. اکنون بریکس با اعضای جدید شامل بیش از نیمی از عرصه جغرافیایی و جمعیتی و حتی تجاری جهان است. اگر ایران درگیر مسائل نظامی و تهدیدآمیز منطقه و دچار تحریم نمیبود، قطعاً در شمار بنیانگذاران این آرمان قرار میگرفت. به همین دلیل اکنون هم از محدودیت بنیادی آسوده نخواهد شد.
اگرچه بریکس به افزایش مبادلات و تسهیلات بانکی میان کشورهای عضو منجر خواهد شد، اما نمیتواند مانع مبادلات اساسی هریک از کشورهای عضو با کشورهای دیگر و مبالات بر پایه دلار شود. چین، هند و برزیل سه غول اصلی بریکس بیشترین مبادلات را با آمریکا دارند و آمریکا و غرب بازار صادراتی اصلی آنهاست و خواهد بود؛ اما همان طور که این اثر هشداری به جمهوری اسلامی در گزینش راهحلی مسالمتآمیز در سطح منطقه و خروج از شرایط بحرانی است، هشداری هم به آمریکا تلقی میشود که در استفاده از دلار به عنوان اسلحه برای واردکردن فشار تجدیدنظر کند.
فریدون مجلسی، تحلیلگر مسائل بینالملل