حوزه تخصص ما تولید تابلوهای برق است و برای همین، به عنوان مقدمه چالشهای فراروی را فهرستوار مطرح میکنم
بخش مشکلات داخلی مربوط به دولت:
– انتقال ارز برای تامین مواد اولیه و همکاری بانکها در گشایش اعتبارات اسنادی برای خرید مواد اولیه؛ همانطور که میدانیم در 70 درصد مواد اولیه صنعت تابلوسازی از خارج کشور وارد میشود.
– ایجاد تمهیدات و بازنگری در مقررات و رویه گمرکها به منظور تسهیل در ترخیص مواد اولیه مورد نیاز است.
– تسهیل در ارئه تضامین
– کاهش هزینههای سربار تولید از طریق کم کردن بهره بانکی و سهم بیمه کارفرما و مالیات در جهت کاهش قیمت تمام شده و همچنین رقابت با تولیدکنندگان خارجی در جهت صادرات
– همیاری وزارت اقتصاد و دارایی برای کاهش و معافیت از مالیات یا تطابق پرداخت آن با وصول مطالبات سازندگان جهت کاهش مالیاتهای بخشهای تولیدی نسبت به سایر بخشهای اقتصادی و غیرتولیدی
– کاهش و تسریع بوروکراسی اداری در ادارات (برای مثال: مجموعه ما سه ماه است که برای تمدید گواهی ارزش افزوده درگیر است.)
– تشکیل صندوق حمایت از تولید از محل صندوق ذخیره ارزی و بودجه مصوب سالانه
– دعوت از سرمایهگذاران خارجی و ایجاد انگیزه و علاقه برای این شرکتها جهت سرمایهگذاری و اطمینان از بازگشت سرمایه.
– تخصیص پیش پرداخت منطقی برای قراردادها (پرداخت 25 درصدی فعلی کافی نیست)
بخش صادرات: (با توجه به ضرورت استفاده از پتانسیل ظرفیتهای تولیدی بالا و مازاد صنعت تابلوسازی که اکنون به حالت اشباع رسیده است، این راهکارها باتوجه به برآورده شدن موارد بالا، ارئه میشود:
– بازنگری در افزایش جوایز و مشوقهای صادراتی و پرداخت به صورت نقدی.
– سازماندهی بخشهای بازرگانی سفارتها و رایزنهای بازرگانی و استفاده از افراد متخصص و باتجربه بخش خصوصی در مقوله اقتصاد به ویژه صادرات به منظور شناسایی بازارهای هدف و رقبای تجاری.
– ایجاد کارگروه ارزیابی جهت تعیین شرکتهای معتبر در صنایع مختلف و معرفی شرکتها به بازارهای هدف خارجی جهت جلوگیری از صادرات محصولات بی کیفیت.
– دعوت از مدیران صنایع مختلف کشورهای منطقه جهت بازدید از واحدهای صنعتی نمونه و معتبر.
– کمک به تشکیل تشکلهای صنفیِ صادراتی و پرداخت یارانه جهت تاسیس دفاتر تجاری در کشورهای منطقه .
– برگزاری دورههای آموزشی، همایشهای تخصصی مرتبط به توسعه صادرات.
– کمک و زمینهسازی برای حضور اعضای انجمنها و سندیکاها در رویدادهای تخصصی خارجی(برای مثال: همایشها، نمایشگاهها، سمینارها)
– تلاش در جهت بهبود روابط با کشورهای صاحب تکنولوژی بر اساس منافع ملی کشور.
غیر از این موارد که به صورت کلی مطرح شد، واقعیت این است که صنعت در شش ماه اخیر گویی نفسهای آخر خود را می کشد. ظرفیتهای تولیدی به شدت کاهش یافته است و هم اکنون این ظرفیت به 20 درصد رسیده است و بسیاری از تولیدکنندگان در حال تسویه نیروهای کار خود هستند. متاسفانه، میتوان این وضعیت را وضعیتی بحرانی دانست. برای مثال مجموعه ما در شش ماه اخیر قراردادی نداشته است. همانطور که اشاره کردم دعوت از سرمایهگذاران خارجی و ایجاد انگیزه میتواند وضعیت صنعت را از رکود نجات دهد.
مشکل اصلی ما در این حوزه بحث سرمایه است؛ پروژه تعریف می شود اما سرمایه و منابع مالی برای اجرای این پروژهها وجود ندارد. برای مثال ما برای پروژهای در خصوص ترمینالهای داخلی، سرمایهگذاری با سرمایه 6 میلیاردی پیدا کردهایم. این سرمایهگذار، سرمایه خود را از بانک خارج کرده و وارد این عرصه کرده است که بعد از آن، شاهد بازگشت سرمایه خود باشد. ما با همت خود و بخش خصوصی این کارگشایی را انجام دادیم که 15 شرکت میتوانند از این پروژه سهمی ببرند.
اما باید بگویم که در عرصه صنعتی سرمایهگذاری جدی وجود ندارد هر چند سرمایه هست. برای مثال پولهای زیادی در بانکها بلوکه شده است. زیرا مردم انتظار دارند که قبل از سرمایهگذاری از بازگشت سرمایه خود اطمینان داشته باشند و این تردید برای سرمایهگذار وجود دارد که آیا اصلا سرمایه او باز خواهد گشت یا بدون بازگشت است؟
ما معمولا پروژههای بزرگی نداشتیم اما 6 ماه طول میکشید تا کارفرمایان، هزینه همان پروژههای کوچک را نیز پرداخت کنند. به همین دلیل مجبور بودیم تا با وام گرفتن و قرض، مشکلات خود را مرتفع کنیم. ولی برای پروژههای بزرگتر باید با برنامهریزی دقیق و زمانبندی مشخص و صداقتی که از خود نشان میدهیم سرمایهگذارن را به جای پسانداز در بانک به سرمایهگذاری در بخش تولید تشویق کنیم. ما جز با شفاف سازی، اعتمادسازی و صداقت قادر به جذب هیج سرمایه گذاری در حوزه صنعت نیستیم.
در اصل سرمایهگذاران خصوصی و شخصی با شرایط مطلوبتری نسبت به دولت و بانکها قادر به سرمایه گذاری هستند.
برنامهگذر از مشکلات
ما در زمان رکود به تربیت و آموزش نیروهای خود پرداختیم. همچنین تیم بازاریابی و تبلیغات را تقویت کردیم. علاوه بر اینها منابع داخلی و خارجی را برای انجام پروژههای شرکت خود، پیدا کردیم. همه این راهکارها را انجام دادیم تا هنگام شروع فعالیت، پر انرژی اقدام کنیم و چرخه فعالیت را مجددا از سر بگیریم. در اصل نگذاشتهایم که فعالیتهایمان دچار سستی و رخوت شود.
برداشته شدن تحریم
در حال حاضر رفع تحریمها در حد حرف است و به مرحله اجرا نرسیده است. به همین دلیلی نمیتوان پاسخ دقیق و واضحی به این سئوال داد. در حال حاضر با مکاتباتی که با شرکتهای خصوصی داشتهایم، جواب مساعدی نگرفتهایم.
اما در خصوص حضور رقبای خارجی در بازار خوشبین هستم اما اعتقادم بر این است که مدیران مربوطه باید نسبت به این موضوع تدابیری داشته باشند که شرکتهای داخلی متضرر نشوند. پیشنهاد من این است که اگر قراردادی با شرکتهای خارجی بسته میشود، تولیدکنندگان داخلی نیز سهمی در آن داشته باشند. این طور نباشد که در قراردادی نفتی با توتال فرانسه، تمام تولیدکنندگان فرانسوی حضور پیدا کنند. مواردی که شرکتهای داخل، قادر به تولید، طراحی و تهیه آن است، توسط آنها تامین شود.
با توجه به رفع تحریمها و تسهیل در برقراری ارتباطات گسترده انتظار میرود که شرایط بهبود یابد. بنده خوشبین هستم. با این حال نمیتوان تغییر چشمگیری در بخش صنعت پیشبینی کرد اما میتوان به بهبود وضعیت فعلی امید داشت.
مشکل بیمه و مالیات
بله این مشکلات بسیار زیاد است. برای مثال بنده در چند وقت اخیر به شرکت فولادی فاکتوری دادم. در آن زمان فاکتور بنده دارای گواهی ارزش افزوده بود. مدتی گذشت و اعتبار گواهی ارزش افزوده من تمام شد. با توجه به اینکه مدتها پیش به صورت حضوری به اداره مالیات مراجعه میکردم، این بار باید به صورت اینترنتی برای این امر اقدام میکردیم. ما هم از طریق نرمافزار سایت اقدام کرده و شماره پیگیری گرفتیم.
قرار بر این بود که نهایتا تا ده روز دیگر، نتیجه آن را ببینیم اما نزدیک به سه ماه است که پنج بار حضوری به اداره مالیات رفتهایم و تمام فاکتورها و قراردهای شرکت را همراه خود بردهایم اما هنوز جوابی دریافت نکردهایم. هزینههای بیمه نیز بسیار بالاست. برای مثال باید در قراردادهای پیمانکاری نزدیک به 16 درصد، حق بیمه بپردازیم. این مقدار، رقم بالایی است و حیات شرکتها را دچار مشکل میکند.
کالاهای بی کیفیت
در باره وجود کالاهای کم کیفیت و بی کیفیت صنعتی به نظرم هم سازمان استاندارد و هم گمرک در این خصوص مسئول هستند. گمرک و سازمان استاندارد باید با یکدیگر تعامل و همکاری داشته باشند. ما معیارهای استاندار مدونی نداریم یا اگر داشته باشیم، به آنها عمل نمیشود. همچنین کارشناسان مربوطه دانش و تعهد لازم را ندارند.
اما مسئله فقط این نیست ظرفیتهای تولیدی بسیاری در کشور وجود دارد که توجه جدی به آن نمیشود به عنوان مثال بسیاری از پروژههای جدید و خاص مثل نانو به دلیل سرمایه کمی که دارند و حمایت دولتی هم نمیشوند، رشد نکرده و شکوفا نمیشوند. این پروژهها برای نشان دادن خود و مزایای فعالیتشان نیاز به هزینههای تبلیغاتی دارند و حتی برای صادرات نیز به حمایت نیاز دارند و این پروژهها باید از طرف دولت حمایت شوند.