خانه بلاگ صفحه 62

یونان در آستانه ورشکستگی است

0
Greece-Euro crisis

یونان باید تا ماه آینده مبلغ 1.6 میلیارد یورو معادل 1.76 میلیارد دلار از بدهی‌های خود را به صندوق بین‌المللی باز پرداخت کند. اما در مورد توانایی یونان در باز پرداخت این مبلغ تردیدهای زیادی وجود دارد. بلومبرگ مصاحبه‌ای با جان گلور اقتصاددان اروپایی انجام داده است که در این مصاحبه وی در مورد شرایط اقتصادی یونان در صورت ناتوانی باز پرداخت بدهی و سناریوهای پیش روی این کشور صحبت کرده است.

جان گلور استاد اقتصاد دانشگاه هیدلبرگ آلمان است و سال‌ها به عنوان یکی از کارشناسان اقتصادی در بانک مرکزی اروپا مشغول به کار بوده است. وی بر این باور است که یونان تنها در صورتی می‌تواند از زیر بار بدهی صندوق بین‌المللی پول رهایی یابد که رسما اعلام ورشکستگی کند.

نوبت بعدی بازپرداخت به صندوق بین‌المللی پول چه زمانی‌است؟
طی نه سال آینده یونان باید 20 میلیارد یورو بدهی خود را به سازمان‌های جهانی و دولت‌های دیگر باز پرداخت کند. برای باز پرداخت این بدهی‌ها چهار دوره در نظر گرفته شده است و اولین دوره آن در ماه آینده میلادی است که در این دوره باید 1.6 میلیارد یورو از بدهی‌های یونان باز پرداخت شود.
اولین قسط باید در روز پنجم ماه ژوئن بازپرداخت شود و مبلغ آن برابر با 308 میلیون یورو است. قسط بعدی باید در تاریخ دوازدهم ژوئن باز پرداخت شود که ارزش آن برابر با 347 میلیون یورو است و دو قسط دیگر این بدهی‌ها در روزهای شانزدهم و نوزدهم همان ماه باید باز پرداخت شود و مبالغ این اقساط به ترتیب 578 میلیون یورو  و 347 میلیون یورو است.
بخش بزرگی از استقراض یونان از صندق بین‌المللی پول از طریق حق برداشت مخصوص یا SDR بوده است و بیان کردن ارزش آن به یورو، بستگی به ارزش یورو در روز باز پرداخت دارد. در واقع نرخ برابری یورو به حق برداشت مخصوص در این زمینه اهمیت زیادی دارد.

چرا باز پرداخت بدهی‌های یونان در ماه ژوئن سال جاری اینقدر مساله ساز شده است؟ اهمیت این ماه نسبت به ماه‌های دیگر چیست و چرا در مورد آن اینقدر صحبت می‌شود؟

یونان دسترسی خود به بازار اوراق قرضه را از دست داده است و هم اکنون وابستگی زیادی به وام‌هایی دارد که از دیگر کشورهای اروپایی دریافت کرده است. البته تامین منابع مالی توسط صندوق بین‌المللی پول هم از اهمیت بالایی برای یونان برخوردار است.
تعهد دولت یونان برای عدم اجرای طرح ریاضتی اقتصادی سبب شده است تا مذاکرات این کشور با دیگر کشورهای اروپایی به بن بست بخورد. این کشورها از یونان خواستند تا با اجرای طرح‌های ریاضت اقتصادی هزینه‌های کشور را تقلیل دهند و از منابع مالی اضافه شده از طریق وام‌های خارجی اعتبارات لازم برای افزایش نرخ رشد اقتصادی و ظرفیت‌های اقتصادی را بدست آورند. اما دولت یونان از اجرای طرح‌های ریاضتی امتناع می‌کند زیرا مقامات بر این باورند اجرای این طرح‌ها ممکن است علاوه بر مشکلات اقتصادی زمینه را برای ایجاد مشکلات اجتماعی هم فراهم کند.

مقامات رسمی یونان در مورد این وضعیت چه می‌گویند؟ آنها در مورد توانایی دولت در باز پرداخت بدهی‌ها چه نظری دارند؟

سخنگوی دولت یونان در روزهای اخیر بارها اعلام کرده است که یونان به تمامی تعهدات بین‌المللی و ملی خود پایبند است و تا آنجا که بتواند بدهی‌های بین‌المللی خود را باز پرداخت می‌کند. البته در انتهای سخنانش تاکید کرد که مشکل کمبود نقدینگی یونان مساله‌ای است که نه تنها مقامات اقتصادی این کشور و اتحادیه اروپا بلکه تمام دنیا از آن مطلع هستند. او از این که آیا یونان می‌تواند بدهی خود را در ماه ژوئن بازپرداخت کند یا خیر امتناع کرد ولی دولت یونان در روزهای اخیر بارها تاکید کرده است که اولویت دولت پرداخت دستمزدها و حقوق بازنشستگی مردم است و تا زمانیکه این بدهی‌های دولت به مردم باز پرداخت نشود به دنبال اجرای تعهدات دیگر نخواهد بود.

آیا یونان توانایی مالی باز پرداخت بدهی‌های خود تا یک ماه آینده  را دارد یا خیر و اگر نتواند باز پرداخت کند آیا فرصت دیگری در اختیار این کشور قرار خواهد گرفت؟

مقامات مختلف دولتی در یونان حتی افرادی که در تصمیم گیری‌های اقتصادی نقشی نداشتند بارها تاکید کردند که یونان توان بازپرداخت بدهی‌های خود را ندارد ولی شماری از افراد آگاه به اوضاع اقتصادی یونان که تمایلی به فاش شدن نام خود ندارند می‌گویند این کشور برای پرداخت بدهی پنجم ژوئن منابع مالی کافی در اختیار دارد و اگر این پرداخت انجام شود آنها یک هفته فرصت دارند تا در مورد نحوه باز پرداخت مابقی بدهی با دیگر کشورها مذاکره کنند.
مقامات دولتی یونان در تلاش هستند تا پیش از اتمام ماه می سال 2015 میلادی با وام دهندگان به توافق برسند و برنامه باز پرداخت وام‌های خود را تغییر دهند. آنها شرایط مالی یونان را بسیار سخت توصیف کرده‌اند و بر این باورند یونان برای وقوع اتفاقات غیر مترقبه در جامعه هیچ منبع مالی مازادی ندارد. از طرف دیگر دولت یونان که در تلاش است تا نرخ مالیات بر درآمد را هم در کشور کاهش دهد؛ با اجرای این طرح شاهد کمتر شدن منابع مالی خود خواهد بود که این مساله می‌تواند اقتصاد این کشور را بحرانی‌تر کند. بحرانی که هر روز فشار بیشتری به اقتصاد وارد می‌کند و کشور را به سمت مشکلات بیشتری هدایت می‌کند.
مهمترین نکته در مورد بدهی‌های صندوق بین‌المللی پول این است که امکان بخشش آن وجود ندارد زیرا این منابعی است که برای کل دنیا اختصاص داده شده است و امکان بخشش آن نیست. حتی مذاکره بیشتر با مقامات صندوق هم تنها باعث می‌شود زمان باز پرداخت به تعویق بیفتد ولی اینکه از دریافت آن صرف نظر شود غیر ممکن است.

اگر یونان نتواند بدهی خود به صندوق بین‌المللی پول را در ماه ژوئن بپردازد چه اتفاقی می‌افتد؟

ناتوانی یونان در باز پرداخت بدهی‌های صندوق در ماه ژوئن می‌تواند این کشور را در دسته کشورهای مقروض و ناتوان از نظر مالی قرار دهد. البته این مساله برای دولت یونان اهمیت چندانی نخواهد داشت ولی آنچه اهمیت دارد این است که وام‌دهندگان به یونان با مشاهده این وضعیت سیاست‌های خود را تغییر می‌دهند. با توجه به اینکه یونان به بازار سرمایه دسترسی ندارد و حجم پس‌اندازها در بانک‌های این کشور بسیار کم است، نظام مالی و بانکی یونان به 80 میلیارد یورویی وابسته هستند که از کمک‌های خارجی دریافت می‌کنند و بدون این کمک مالی حتی توان ادامه فعالیت اقتصادی را هم ندارند. بانک مرکزی اروپا در صورت مشاهده ناتوانی یونان در باز پرداخت بدهی‌ها دسترسی یونانی‌ها به این منبع مالی را محدود می‌کند و این مساله می‌تواند باعث فلج شدن نظام مالی و بانکی یونان و سپس فروپاشی اقتصادی این کشور شود.
البته سناریوی دیگری هم وجود دارد. در این سناریو مقامات اقتصادی اتحادیه اروپا به یونان مهلت کوتاهی می‌دهند تا با طلبکاران خود وارد مذاکره تازه شود و مشکلش را حل کند یا اینکه بانک مرکزی اتحادیه اروپا سیاست کنترل بر بازار سرمایه را اجرا کند ولی به حمایت مشروط خود از اقتصاد یونان  ادامه دهد.

در صورتی که یونان بدهی‌های خود به صندوق بین‌المللی پول را باز پرداخت نکند، صندق بین‌المللی پول چه سیاستی در پیش می‌گیرد؟

بعد از اینکه یونان اولین قسط بدهی‌ها را باز پرداخت نکند، یک ماه طول می‌کشد که هیات اجرایی و مدیریت صندوق در این مورد اطلاع یابند. از آنجا که طبق قوانین امکان بخشش طلب‌های صندوق وجود ندارد یونان موظف است این بدهی را بپردازد مگر اینکه رسما اعلام ورشکستگی کند. انتظار می‌رود با عدم پرداخت بدهی‌ها دولت یونان مجبور شود رسما اعلام ورشکستگی کند و تبعات منفی آن را نیز بپذیرد.

 

بمب ساعتی اقتصاد دنیا منفجر می‌شود

0

از آغاز بحران بازارهای مالی در سال 2008 میلادی تاکنون پارادوکسی در بازارهای مالی کشورهای صنعتی و اقتصادهاي توسعه یافته ایجاد شده است که دلیل آن را می‌توان سیاست‌های پولی نامناسب دانست.

این سیاست‌های اقتصادی که برخی از طرف بانک مرکزی اجرا شد و برخی تحت حمایت دولت‌ها قرار داشت باعث ایجاد حجم بالایی از نقدینگی در اقتصاد شده است. اما حجم بالای نقدینگی خود می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات بیشتری برای اقتصاد دنیا باشد.

مطالعات انجام شده توسط موسسه مطالعاتی نوریل روبینی نشان می‌دهد حجم بالای نقدینگی در اقتصاد و بازارهای مالی دنیا سبب شد تا شوک‌های زیادی به اقتصاد دنیا وارد شود. حجم بالای نقدینگی در سطح کلان اقتصاد زمینه را برای افزایش جریان در بازارهای مالی و بازارهای اقتصادی فراهم می‌کند و به دنبال آن زمینه برای تثبیت شرایط اقتصادی کمتر و کمتر می‌شود. اما این سیاست‌های نادرست چیست و چه تاثیری در اقتصاد دارد؟

سیاستهایی که اقتصاد را نابود می‌کند
 اولین و مهمترین سیاستی که می‌تواند زمینه‌ساز شوک اقتصادی شود کاهش نرخ بهره بانکی و رساندن آن به نزدیک صفر درصد در اغلب کشورهای صنعتی و توسعه یافته دنیا است. در برخی از کشورهای صنعتی از قبیل ژاپن و برخی از اقتصادهای اروپایی نرخ بهره حقیقی منفی است و این معضلی بزرگ برای اقتصاد است.
 از طرف دیگر پایه پولی به معنای پول ایجاد شده توسط بانک‌های مرکزی به صورت نقدینگی و ذخایر نقدی بانک‌های تجاری است. البته سطح افزایش پایه پولی در برخی از کشورهای اروپایی 100 درصدی بود ولی در برخی از ایالت‌های آمریکا ارزش پایه پولی بالغ بر 300 درصد نسبت به سال 2008 میلادی یعنی قبل از آغاز بحران مالی در دنیا رشد کرد. این مساله زمانی که کنترل‌های شدید اقتصادی  از بین برود می‌تواند باعث بحران‌هایی جدی در اقتصاد شود.
افزایش بیش از حد پایه پولی در کشورهای صنعتی دنیا خود مانع از افزایش نرخ بهره می‌شود. رویترز در این زمینه نوشت: در شرایطی که حجم پایه پولی و نقدینگی در دنیا با سرعت زیادی افزایش پیدا می‌کند نرخ بهره در کوتاه مدت توان رشد ندارد و اگر روند رشد حجم نقدینگی ادامه یابد در بلند مدت هم نرخ بهره بانکی امکان رشد را از دست می‌دهد.
در این وضعیت افزایش نرخ بهره بانکی شوک‌های بزرگی به بازارهای مالی و اقتصاد وارد می‌کند و فروپاشی زیرساخت‌های اقتصادی را به همراه می‌آورد و همین مساله سبب می‌شود تا دست‌اندرکاران اقتصادی از اجرای این سیاست سر باز زنند یا آن را به صورت بسیار کند انجام دهند. در این موقعیت است که اقتصاد مجبور می‌شود سال‌ها با سیستم بیمارگونه به کارش ادامه دهد. از طرف دیگر نوسانات بازارهای اوراق قرضه و بازار سهام کاهش پیدا می‌کند و قیمت دارایی‌های مختلف از قبیل اوراق قرضه دولتی، مسکن، سهام شرکت‌های خصوصی به یکباره رشد کند. در واقع این رشد نه به دلیل ساختار مثبت اقتصاد بلکه به دلیل افزایش بیمار گونه نقدینگی بوده است.

نگرانی سرمایه‌گذاران در بازار

بررسی بازار سهام دنیا از سال 2008 میلادی  تاکنون نشان می‌دهد که بازار با جهش‌های زیادی مواجه بوده است. جهش‌هایی که بعضا ناگهانی بود. این نوسانات مداوم سبب شد تا  تحلیلگران از عامل نقدینگی کلان اقتصادی با نام یک بمب ساعتی برای اقتصاد یاد کنند. بمبی که بالاخره منفجر می‌شود مگر اینکه راهی برای از بین بردن قدرت آن پیدا شود.
هان توماس یکی از تحلیلگران بازارهای مالی در این مورد می‌گوید: ترکیب نقدینگی در بازار کلان اقتصاد و افزایش درون ریز نقدینگی در بازارهای مالی باعث ایجاد یک بمب ساعتی در اقتصاد می‌شود. این بمب ساعتی که از سال 2008 میلادی در اقتصاد دنیا ایجاد شده است تاکنون چندین نوسان کاهشی شدید را ایجاد کرده است. در این بازه زمانی بارها بازده اوراق قرضه سقوط کرده است و ارزش بازار سهام هم تنزل یافته است. اما با گذشت زمان و تداوم نرخ بهره صفر درصدی در اقتصاد دنیا، بانک‌های مرکزی به این روند بیمارگونه دامن زدند.
بانک‌های مرکزی از طریق ایجاد نقدینگی  تلاش می‌کنند تا نوسان‌های کوتاه مدت در بازارهای مالی را کنترل کنند ولی این سیاست باعث ایجاد حباب قیمتی در بازار اوراق قرضه دولتی، بازار سهام و بازار دارایی‌ها  می‌شود. در نتیجه شمار بیشتری از سرمایه‌گذاران به دلیل ناآگاهی در مورد شرایط بازار اقدام به سرمایه‌گذاری در بازارهایی می‌کنند که در همان زمان با حباب قیمت مواجه است و این مساله خطر فروپاشی ناگهانی و شدید را در اقتصاد ایجاد می‌کند. فروپاشی بزرگی که می‌تواند خطرات اقتصادی زیادی را برای اقتصاد به همراه داشته باشد.

سیاستی با اثرات متناقض

بنابراین سیاست‌های اقتصادی که مقامات اقتصادی برای بازگرداندن ثبات به اقتصاد کشور تدوین و اجرا می‌کنند می‌تواند اثرات معکوسی روی اقتصاد دنیا داشته باشد. به تعبیر بهتر، افزایش نقدینگی در فضای کلان اقتصادی باعث می‌شود تا زمینه برای ایجاد حباب اقتصادی در کشور فراهم شود اما افزایش نقدینگی در بازارهای مالی باعث می‌شود تا زمینه برای فروپاشی اقتصادی و شکننده شدن زیرساخت‌های مالی فراهم آید.
 این مساله اقتصاد را با معضلات بزرگی روبروکرده است و نمی‌تواند مشکلات اقتصادی دنیا را برطرف کند. بنابراین برای مقابله با این تناقض‌ها و مشکلات اقتصادی که در نتیجه سیاست‌های نادرست ایجاد می‌شود باید به فکر اصلاحات زیرساختی در اقتصاد بود.

 

 

بازار نفت جهان در انتظار توافق هسته ای با ایران

0

در سال‌های اخیر ایران مذاکراتی را با کشورهای موسوم به گروه 5+1 آغاز کرده است. این مذاکرات برای حل شدن مساله هسته‌ای ایران و برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی است. در صورت به نتیجه رسیدن این مذاکرات و باز شدن فضای اقتصادی ایران برای ورود شرکت‌های خارجی، فرصت رشد اقتصادی زیادی برای ایران بوجود می‌آید و ایران می‌تواند میزان صادرات خود را افزایش دهد.

از طرفی رشد صادرات ایران به معنای خارج شدن بخشی از بازار از دست کشورهایی است که هم اکنون سهم زیادی از بازار نفت دنیا را در اختیار دارند و به همین دلیل کارشکنی‌های زیادی در این مسیر انجام می‌شود. کارشکنی‌هایی که می‌تواند آسیب زیادی به مسیر مذاکرات وارد کند و حتی مسیر را تغییر دهد. به هر حال طبق شواهد هم اکنون مذاکرات در مسیر مثبتی در جریان است و احتمال به نتیجه رسیدن آن بسیار زیاد است. اما نتیجه بخش بودن این مذاکرات هسته‌ای چه تاثیری روی بازار نفت دنیا خواهد داشت؟ آیا قیمت نفت در بازار جهانی تحت تاثیر این تحول سیاسی قرار می‌گیرد یا توافق تاریخی هسته ای ایران با کشورهای گروه 5+1 تاثیر معناداری روی قیمت نفت در بازار جهانی ندارد؟

برآورد آژانس بین‌المللی انرژی
طبق برآورد آژانس بین‌المللی انرژی، توافق هسته‌ای ایران و گروه 5+1 نه تنها تاثیر معنا داری روی قیمت نفت در بازار جهانی دارد بلکه می‌تواند روی اقتصاد دنیا هم اثرگذار باشد. این تحول تاریخی اقتصاد ایران و اقتصاد جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و تاثیر آن روی بازار نفت به دلیل برداشته شدن فشارها بر روی ایران است.
مطالعات نشان می‌دهد بازار نفت دنیا هم اکنون با مازاد عرضه مواجه  است که این مسئله در قیمت کنونی نفت در بازار جهانی قابل مشاهده است. طی دوازده ماه اخیر قیمت نفت برنت برای معامله دربازارهای آتی 45 درصد کاهش یافته است. دلیل افت قیمت نفت در بازار آتی را می‌توان کاهش نرخ رشد تقاضا برای فرآورده‌های نفتی در سال‌های اخیر دانست که عامل اصلی آن رکود اقتصادی دنیا در سال های 2008 و 2009 میلادی بوده است. البته رشد عرضه نفت توسط کشورهای غیر اوپکی به خصوص امریکا و کانادا هم سبب شد تا عرضه نفت هم افزایش یابد و به دنبال آن بازار شرایط تازه‌ای را تجربه کند. در این شرایط قیمت نفت روند نزولی خود را آغاز کرد و این روند در ماه‌های اخیر تشدید شد.
به هر حال بعد از اینکه فشارهای غرب روی ایران اندکی کاهش یافت و مذاکرات در مسیر امیدوارکننده قرار گرفت، تولید و صادرات نفت ایران بیشتر شد. طبق گزارش بریتیش پترولیوم تولید نفت ایران در سال 2014 میلادی به 1.6 میلیون بشکه در روز رسید که15.9 درصد بیشتر از مدت مشابه سال قبل بوده است.
در  این سال تقاضای جهانی نفت 0.7 میلیون بشکه در روز رشد کرد. اگرچه کاهش قیمت نفت باعث شد تا کاهش زیادی در فعالیت‌های اکتشافی در امریکا و  دیگر کشورهای دنیا انجام شود ولی انتظار می‌ورد در سال جاری میلادی تولید نفت خام در دنیا 0.6  میلیون بشکه در سال جاری افزایش یابد.
 اما در این میان جنگ برای تصاحب سهم بیشتر از بازار نفت همچنان ادامه داشت و کشورهای عضو اوپک به خصوص عربستان سعودی تلاش کردند تا با افزایش عرضه نفت به بازار زمینه را برای حفظ سهم خود فراهم کنند و حتی سهمشان را در بازار نفتی دنیا افزایش دهند.
 به هر حال در شرایطی که عرضه نفت  بیشتر از تقاضای آن است و جنگ برای حفظ سهم بازار مانع از این می‌شود که کشورهای اوپکی اقدام به کاهش تولید کنند. از طرف دیگر تقاضای نفت هم با سرعت اندکی رشد می‌کند و در این وضعیت نمی‌توان انتظار داشت قیمت نفت در بازار جهانی در آینده نزدیک افزایش یابد. به همین دلیل است که تحلیلگران اقتصادی متوسط قیمت نفت در بازار جهانی را طی 10 سال آینده کمتر از80 دلار ارزیابی کرده‌اند و پیش‌بینی این است که به این زودی‌ها نمی‌توان شاهد رسیدن قیمت نفت به مرز 100 دلار بود.

توافق با ایران یعنی افزایش عرضه

با به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 5+1، تحریم‌های نفتی ایران برداشته می‌شود و این کشور می‌تواند حجم بالاتری از نفت را وارد بازار جهانی کند. افزایش عرضه نفت در بازار جهانی می‌تواند باعث بیشتر شدن شکاف بین عرضه و تقاضای نفت شود و این مسئله می‌تواند فشار کاهشی بیشتری روی قیمت نفت وارد کند.
انتظار می‌رود بعد از برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، این کشور بتواند 30 میلیون بشکه نفت را وارد بازار نفت دنیا کند و ورود این حجم نفت به بازار تاثیر ناگهانی بر قیمت خواهد داشت. البته تاثیر ورود این حجم نفت به بازار جهانی موقتی خواهد بود زیرا 30 میلیون بشکه نفت تنها معادل یک سوم از کل نفت تقاضا شده در بازار است. اما افزایش توان صادراتی ایران بدون شک باعث کاهش قیمت نفت در بازار جهانی می‌شود. مطالعات نشان می‌دهد در صورتی که تحریم‌های نفتی به طور کامل برداشته شود ایران می‌تواند صادرات نفت خود را یک میلیون بشکه در روز بیشتر کند و این تغییر ظرف یک سال آینده اتفاق خواهد افتاد.
 آژانس بین‌المللی انرژی نوشت: از آنجا که ایران  وارد بازاری می‌شود که هم اکنون هم با مسئله مازاد عرضه مواجه است و بازیگران بزرگ بازار نفت یعنی عربستان سعودی و امریکا برای تصاحب سهم بیشتر با هم رقابت تنگاتنگی دارند، بدون شک مقاومت‌های زیادی برای مقابله با ورود ایران به بازار وجود خواهد داشت و ورود ایران هم می‌تواند فشار منفی زیادی به قیمت نفت وارد کند.
بنابراین در خوش‌بینانه‌ترین حالت به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای سبب می‌شود تا قیمت نفت در بازار جهانی در سال 2015 میلادی روند نزولی به خود بگیرد و متوسط قیمت هر بشکه در سال جاری به 63 دلار برسد و در سال 2016 میلادی هم متوسط قیمت نفت در بازار جهانی به 65 دلار برسد.  متوسط قیمت هر بشکه  نفت در بازار جهانی در سال 2021 میلادی به 93 دلار خواهد رسید.

 

رشد اقتصادی مثبت شده اما از رکود خارج نشده ایم

0

مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی تحلیلی از وضعیت اقتصاد کلان کشور در سال گذشته ارائه داده و با بررسی وضعیت نرخ رشد اقتصادی، تورم و نرخ ارز نشان داده است که کشور در سال گذشته با چه مشکلاتی مواجه بوده است.

در این گزارش با جزئیات توضیح داده شده که کشور با مشکلات اقتصادی نظیر بی‌ثباتی اقتصاد کلان، نرخ تورم بالاتر از میانگین بلند مدت، تامین کسری بودجه دولت در نتیجه کاهش صادرات نفت و محدودیت‌های تجاری ناشی از تحریم‌ها مواجه بوده است. تلاش تیم اقتصادی دولت کنترل نقدینگی از کانال کنترل پایه پولی، انضباط مالی دولت و ثبات بازار ارز بوده است و برنامه دولت برای خروج از رکود هم بر “حفظ ثبات اقتصادی، اولویت دادن به تأمین مالی کوتاه مدت از طریق افزایش سهم تسهیلات سرمایه در گردش از کل تسهیلات، کاهش فشار تحریم‌ها، افزایش سرمایه بانک‌ها و تسویه بدهی‌های دولت به بخش‌های غیردولتی ” متمرکز بوده است. در عین حال مهمترین هدف دولت برای حفظ ثبات اقتصاد کلان نیز” کنترل هدفمند بازار ارز و تعدیل آن به نسبت تورم، پرهیز از وارد کردن شوک‌های بزرگ به اقتصاد و اجرای سیاست‌های تعدیل قیمتی با شیب کم بوده است.”

با آنکه آمار مقدماتی بانک مرکزی رشد اقتصادی سه درصدی را برای سال گذشته اعلام کرده است اما مرکز پژوهشها می‌گوید که رشد اقتصادی در سال گذشته حدود دو درصد است.

مرکز پژوهشها مثبت شدن رشد اقتصادی و کاهش نرخ تورم را مهمترین دستاورد اقتصادی دولت می‌داند اما با مقایسه وضعیت اقتصادی در دوره‌های گذشته نتیجه گرفته است که هنوز به طور کامل از رکود خارج نشده‌ایم.

مشکلات اقتصادی

در این تحلیل اقتصادی تاکید شده که در سال 1393 اقتصاد کشور “با مسائل مختلفی” روبرو بوده است و از  “لزوم خروج از رکود، حفظ ثبات اقتصاد کلان و کاهش نرخ تورم در کنار تأمین مالی مخارج دولت و مواجهه با تحریم‌های تجاری” به عنوان مهمترین مسائل و دغدغه‌های فوری اقتصاد ایران نام برده است.

در این گزارش تاکید شده که علاوه بر این، باید برای برخی مشکلات مهم اقتصادی نظیر اشتغالزایی محدود، بهره‌وری پایین، بحران آب ومحیط زیست و فساد چاره‌جویی شود که بیشتر جنبه بلندمدت دارند.

اقتصاد ایران در سال‌های 1391 و 1392 با رشد منفی اقتصادی و رکود مواجه بوده است که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از مثبت شدن رشد اقتصاد و ثبات نسبی در اقتصاد کلان و تداوم کاهش تورم به عنوان مهمترین دستاوردهای اقتصادی کشور نام می‌برد ولی کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس در باره خروج از رکود با احتیاط سخن می‌گویند.

بنابر نظر این کارشناسان “ترکیب رشد بخش‌های مختلف اقتصادی به گونه‌ای است که قضاوت قطعی در رابطه با خروج از رکود را دشوار می‌سازد.” چون وضعیت رکود در بخش صنعت به جز در کالاهایی نظیر محصولات پتروشیمی و وسایل نقلیه در سال گذشته ادامه پیدا کرده است.

رسیدن نرخ تورم به پائین پانزده درصد در واقع رسیدن به همان نرخ بلندت مدت و ساختاری اقتصاد ایران است و کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس تاکید دارند که برای کاهش بیشتر نرخ تورم لازم است تا دولت انضباط مالی و مجلس نیز تغییراتی در “رویکردهای” خود در پیش گیرد.

برای کاستن از نرخ تورم و رشد اقتصادی پیشنهاد شده که سیاست‌های مناسب با اشتغال، بهره‌وری، آب، محیط زیست و فساد” در کشور تدوین و اجرا شود.

در این گزارش تاکید شده که درحال حاضر حدود 2 میلیون 252 هزار بیکار در اقتصاد ایران وجود دارند که با در نظر گرفتن اشتغال ناقص، در مجموع حدود 4 میلیون و 322 هزار نفر جویای کار در اقتصاد ایران وجود دارند و تا شش سال دیگر تعداد بیکاران به4 میلیون و 522 هزار نفر خواهد رسید.

بررسی مرکز پژوهشهای مجلس نشان می‌دهد که در 42 سال گذشته عمده رشد اقتصادی از محل افزایش سرمایه حاصل شده است و تنها 5 درصد از مجموع رشد اقتصادی ایران از محل افزایش بهره‌وری بوده است. این گزارش تاکید دارد که در دوره‌های مختلف، رشد اقتصادی از محل افزایش بهره‌وری منفی بوده است.

در بخش سرمایه انسانی نیز وضعیت بهتر از این نبوده است به گونه‌ای که به عنوان مثال، براساس آخرین آمار صندوق بین‌المللی پول سالیانه حدود 182 هزار ایرانی تحصیلکرده به امید زندگی و موقعیت شغلی بهتر از کشور خارج می‌شوند. این سازمان بین‌المللی، خروج رقم 182 هزار تحصیلکرده را معادل خروج سالیانه 52 میلیارد دلار سرمایه از کشور ایران دانسته است.

مشکلی دیگری که اقتصاد ایران با آن رو به روست بحران آب و محیط زیست است و بعد از خشکسالی‌های اخیر این بحران جدی‌تر شده است. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان می‌دهد که در سال 1381 حدود 48 درصد از تولید ناخالص داخلی به شکل برداشت  (استفاده فراتر از میزان جایگزینی از طبیعت(و فروسایی)هزینه‌های زوال کیفی محیط زیست) بوده است. بنابر پیش‌بینی‌ها “خشکسالی در ایران در چند دهه آتی، با رشد نگران‌کننده‌ای افزایش خواهد یافت.

مشکل دیگری که اقتصاد ایران با آن رو به روست موضوع فساد است و به نظر مرکز وابسته به مجلس” فساد علاوه بر ایجاد تزلزل در پایه‌های سرمایه اجتماعی به مهمترین عامل برای خلع سلاح سیاستی سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است به نحوی که عمده سیاست‌های اقتصادی موجه برای رفع مسائل اساسی کوتاه‌مدت و بلندمدت کشور به دلیل وجود این پدیده عملاً از کارآیی و اثربخشی لازم برخوردار نبوده و بعضاً به ضد هدف اصلی خود تبدیل می‌شوند.”

قیمت نفت

قیمت نفت از خرداد تا اسفند سال گذشته 62 درصد کاهش پیدا کرد و از حدود 122 دلار به 44 دلار در هر بشکه رسید. از آنجا که اقتصاد کشور به نفت وابسته است کاهش قیمت روند رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است.

از نظر کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس تولید نفت شیل آمریکا عمده‌ترین علت کاهش قیمت نفت بوده است که از هشت درصد در سال 2008 به 40 درصد در سال 2014 رسید و نیاز این کشور به نفت وارداتی را حدود 60 درصد کاهش داد.

علت دیگر کاهش قیمت نفت، کاهش رشد اقتصادی چین به 7.2 درصد در سه ماه پایان سال گذشته میلادی بود که نیاز آن کشور به واردات را کم کرد. برخی معتقدند که کشور عربستان که عمده‌ترین تولیدکننده نفت جهان است اگر کمی از تولید خود را کم می‌کرد، قیمت نفت تا این حد کاهش پیدا نمی‌کرد اما گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نقش عربستان را در “سقوط قیمتی اخیر ناچیز و در قیاس با تأثیر تکنولوژی برتر شیل نفتی ایالات متحده بسیار کم اهمیت ” توصیف می‌کند.

اقتصاد داخلی

در سال‌های 1391 و 1392 اقتصاد کشور به “سبب مشکلات ساختار موجود، سیاستگذاری‌های نادرست و اعمال تحریم‌های غرب وارد رکودی بی‌سابقه شد و در این دو سال نرخ‌های رشد منفی را تجربه کرد.

شواهد نشان می‌دهد که دولت با “اولویت دادن به تأمین مالی کوتاه مدت از طریق افزایش سهم تسهیلات سرمایه در گردش از کل تسهیلات،” توانسته وضعیت باثبات‌تری برای اقتصاد کشور فراهم کند. علاوه بر این “کاهش فشار تحریم‌ها، افزایش سرمایه بانک‌ها و تسویه بدهی‌های دولت به بخش‌های غیردولتی ” نیز کمک کرده تا این وضعیت کمابیش پایدار بماند.

مرکز پژوهشهای مجلس برخلاف گزارش نه ماهه اول بانک مرکزی در سال گذشته که رشد اقتصادی کشور را رشد 3.6 درصدی را اعلام کرده مرکز پژوهشهای مجلس این پیش‌بینی را دچار “بیش برآوردی” می‌داند و با در نظر گرفتن وضعیت نه چندان مطلوب شاخص‌های اقتصادی در بخش‌های کشاورزی، آب، صنعت ساختمان و نفت تاکید دارد که رشد اقتصادی کشور در سال گذشته 2 درصد بوده است.

درباره خروج از رکود دو ساله نیز گزارش مرکز پژوهشها ضمن مقایسه وضعیت اقتصادی کشور در بخش‌های مختلف با مقایسه آمار و ارقام می‌گوید که در بخش صنعت “سیگنال‌های چندان مثبتی در رابطه با خروج از رکود دیده نمی‌شود.”

به نظر کارشناسان این مرکز “به سختی می‌توان مثبت شدن رشد اقتصادی در سال 1393 را به عنوان خروجی پایدار از رکود و برگشت اقتصاد به دامنه رشد اقتصادی مثبت در نظر گرفت و با فرض ادامه وضعیت موجود حتی برای سال 1394 نیز وضعیت چندان بهتری متصور  شد.”

سرمایه‌گذاری به عنوان یکی از شاخص‌های اصلی تاثیرگذاری بر روند رشد اقتصادی است و از نظر مرکز پژوهشهای مجلس، چون روند سرمایه‌گذاری در بخش ساختمان در سال‌های 1391 و 1392 منفی بوده است و با توجه به استهلاک بالای تجهیزات به نظر “می‌رسد حداقل در کوتاه مدت برای رسیدن به رشد اقتصادی بالا، نقش سرمایه‌گذاری بسیار پررنگ خواهد بود ضمن این که رشد تشکیل سرمایه خود نیز معلول عوامل مهمی از جمله امنیت، ثبات اقتصادی، شفافیت، محیط کسب و کار می‌باشد.”

به غیر از این موضوع، بیکاری همچنان یکی از مشکلات کشور در سال‌های آینده است. مرکز پژوهشهای مجلس تعداد بیکاران در کنار اشتغال ناقص در سال گذشته را چهار میلیون و 300 هزار نفر می‌داند و معتقد است که با در نظر گرفتن رشد اقتصادی سالانه سه درصد تا شش سال دیگر یعنی سال 1400 به خصوص بیکاری افراد تحصیلکرد افزایش چشمگیری داشته باشد.

علاوه بر این، نرخ مشارکت اقتصادی در ایران بسیار پایین است چنانکه در پائیز سال گذشته نرخ مشارکت اقتصادی در کشور 37.3 درصد بوده است. این رقم به معنی آن است که 62.7 درصد جمعیت فعال کشور حاضر نیستند کار کنند.

از نظر مرکز پژوهشهای کشور، این “معضلی” برای کشور است و “چنانچه نرخ مشارکت جمعیت فعال کشور افزایش یافته و تمهیداتی برای ایجاد اشتغال وجود نداشته باشد آنگاه جمعیت بیکار و نرخ بیکاری شدیدا افزایش می‌یابد.”

 

سال / متغیر کل

(نرخ مشارکت برابر با 373/0 درصد)

جوانان تحصیلکردگان عالی
جمعیت بیکار (میلیون نفر) نرخ بیکاری (درصد) جمیت بیکار (هزار نفر) نرخ بیکاری (درصد) جمعیت بیکار (میلیون نفر) نرخ بیکاری (درصد)
پائیز 1393 25/2 5/10 6/760 7/25
1400 48/4 17 8/373 11 7/3 4/42

 تورم

در دو سال اخیر بعد از رسیدن نرخ تورم به بالای 40 درصد اکنون نرخ تورم به کمتر از 15 درصد کاهش پیدا کرده است.

کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس دلایل تورم را “بیشتر ناشی از شوک‌های وارد شده به اقتصاد ناشی از اجرای فاز اول هدفمندی یارانه‌ها و اعمال تحریم‌ها ” عنوان کرده و تاکید دارند که “تورم در این سال‌ها بیشتر تحت تأثیر عوامل موقتی و زودگذر قرار گرفته و به بیان اقتصادی جزء موقتی (پوسته) تورم تحت تأثیر قرار گرفته است و در نتیجه با تخلیه شدن آثار این شوک‌ها در تورم به طور طبیعی روند آن رو به کاهش نهاده است.

به نظر این کارشناسان، “عوامل اصلی و بنیادی ایجادکننده تورم بلندمدت در کشور مثل رشد نقدینگی، عدم انضباط مالی دولت‌ها و مشکلات ساختاری اقتصاد ایران همچنان پابرجاست.” پیشنهاد هم این است که دولت و مجلس با سازوکارهای بودجه‌ای و برنامه‌ریزی دقیق و درازمدت برای حل این مشکل اقدام کنند.

به نظر کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس، تداوم “کاهش قیمت نفت و وقوع تلاطماتی در بازار ارز ایران، ممکن است به عنوان منبع جدید شوک‌های اقتصادی وضعیت تورم را تحت تاثیر قرار دهند.”

بازار ارز

نرخ ارز در سال‌های اخیر دستخوش تغییرات زیادی بوده است و بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی نوسانات ارزی “تا حد زیاد کاهش یافت.”  مقایسه مرکز پژوهشها نشان می‌دهد که سیاست دولت “در جهت تعدیل نرخ ارز متناسب با تورم” بوده است. نتایج مطالعه مرکز پژوهشهای مجلس نشان می‌دهد مهمترین متغییرهای تعیین‌کننده نرخ ارز تعادلی اقتصاد ایران، خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی، مخارج دولت، بهره‌وری و مازاد تراز تجاری” است.

به گونه‌ای که “کاهش مخارج دولت و افزایش خالص دارایی‌های بانک مرکزی، بهره‌وری و مازاد در تراز تجاری سبب کاهش نرخ ارز تعادلی می‌شوند. مهمترین شوک‌های وارد شده به اقتصاد که بر نرخ ارز اثرگذار بوده‌اند” اجرای مراحل اول و دوم هدفمندی یارانه‌ها، و  تحریم‌های غرب” علیه ایران بوده‌اند.

کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس معقتدند که چون دولت عرضه‌کننده عمده ارز در بازار است و از آنجا که به دلیل کاهش درآمدهای ارزی دولت در پی تحریم‌ها، درآمدهای دولت تحت فشار قرار گرفته است،

“به نظر می‌رسد دولت برای تأمین ریالی بودجه خود، چندان بی‌میل نبوده است که نرخ ارز در بازار افزایش یابد، یا حداقل اینکه تلاش مؤثری در جلوگیری از افزایش نرخ ارز انجام نداده است.”کارشناسان مرکز پژوهشها تاکید دارند که “کاهش قیمت نفت هم اکنون باعث کاهش شدید درآمدهای ارزی دولت شده است و اگردولت بخواهد طبق روال پیشین عمل کند بروز شوک جدیدی در نرخ ارز چندان دور از انتظار نخواهد بود.

نیروی کار و تولید را دریابیم

0

افزایش بازده فعالیت‌های اقتصادی می‌تواند زمینه را برای رشد اقتصادی در هر کشوری فراهم کند ولی مطالعات نشان می‌دهد رشد بهره‌وری، محصول رشد بهره‌وری نیروی کار است. تا زمانی که اقتصاد یک کشور زمینه را برای افزایش بهره‌وری نیروی کار فراهم نکند نمی‌توان شاهد افزایش کارکرد نیروی کار و افزایش نرخ رشد اقتصادی بود. حال سوال این جاست که چگونه می‌توان بهره‌وری نیروی کار و عملکرد فعالیت‌های اقتصادی را در یک کشور افزایش داد؟

اقتصاددانان براین باورند ضعف‌های زیرساختی اقتصاد یکی از مهمترین دلایل بازده پایین فعالیت‌های اقتصادی هستند زیرا امکانات لازم برای رشد اقتصادی و کار با بهترین شرایط را برای کشور فراهم نمی‌کنند. اما چه چیزی باعث ضعف‌های زیرساختی است؟ ایجاد انگیزه برای نیروی کار همیشه می‌تواند زمینه را برای بیشتر شدن نرخ رشد اقتصادی فراهم کند وحتی کشور را به سمت یک رونق بزرگ هدایت کند. نیروی کار کلیدی‌ترین عنصر اقتصاد است و اقتصاد بدون وجود نیروی کار پرانگیزه و البته ماهر نمی‌تواند شاهد رشد باشد. مرکز پژوهشهای مجلس ایران نیز به تازگی در گزارشی تحلیلی که برای وضعیت اقتصادی کشور در سال گذشته ارائه داده، تاکید دارد که در چهار دهه گذشته تنها پنج درصد از رشد اقتصادی محصول بهره‌وری بوده است. برای همین هم از دولت و مجلس خواسته است که برنامه‌ای برای بهبود بهره‌وری تهیه کنند.

عوامل افزایش بهره‌وری
اقتصاددانان و تحلیلگران اقتصادی می‌گویند هزینه‌های سرمایه‌ای پایین تاثیر زیادی در تنزل راندمان فعالیت‌های اقتصادی دارد. از طرف دیگر سیاست‌های دولتی هم می‌تواند اقتصاد را به سمت عدم حمایت از نیروی کار و به دنبال آن کم شدن راندمان نیروی کار و در نهایت بازدهی فعالیت اقتصادی هدایت کند. برطبق مطالعه انجام شده توسط وال استریت ژورنال 94 درصد از اقتصاددانان بر این باورند که تاثیر پایین بودن هزینه‌های سرمایه‌ای در کاهش عملکرد فعالیت‌های اقتصادی و صنعتی بسیار زیاد است.
اتحادیه اقتصاددانان  رسمی امریکا در این مورد نوشت: کارگران و کارمندان هر سازمان نیازمند این هستند که تجهیزات تازه در اختیار داشته باشند. تجهیزاتی که نوآورانه باشد و به آنها در انجام بهتر کار کمک کند. آنها نیازمند زنجیره‌های مدرن عرضه هستند تا بتوانند میزان تولید خود در هر ساعت را بیشتر کنند و بازدهی بالاتری داشته باشند. زمانی که محدودیت در هزینه‌های سرمایه‌ای در سازمان‌ها وجود داشته باشد به این معنا است که هیچ یک از این تجهیزات تازه در دسترس  نیروی کار نیست و به دنبال آن انگیزه فعالیت اقتصادی و ارتقای بازدهی در آنها وجود ندارد. همین مساله کیفیت و سطح تولید را در سازمان‌ها و در نهایت در کشور کمتر می‌کند. کوین لوگان اقتصاددان بانک اچ اس بی سی در این مورد می‌گوید: کاهش سرمایه‌گذاری در کالاهای سرمایه‌ای و تکنولوژی‌های تازه در شرکت‌های صنعتی وتولیدی باعث می‌شود تا نسبت سرمایه به نیروی کار در کشور کم شود و به دنبال آن رشد تولید و رشد بهره‌وری تولید تحت تاثیر قرار گیرد. کاهش بازدهی فعالیت‌های اقتصادی هم زمینه را برای کاهش نرخ رشد اقتصادی کشور و تنزل حجم و ارزش فعالیت‌های صنعتی فراهم می‌کند.
دومین مساله‌ای که می‌تواند در افزایش بازدهی فعالیت‌های اقتصادی اثرگذار باشد بهبود نظام قانونی دولتی است. بخش عمده‌ای از اقتصاددانان معتقدند که اصلاح نظام قانونی  تاثیر بزرگی روی  رشد بهره‌وری نیروی کار دارد و به دنبال آن می‌تواند رشد اقتصادی را هم تحت تاثیر قرار دهد.
استفان استنلی تحلیلگر اقتصادی در مرکز مطالعات “امهرت پیرپویت” اسپانیا می‌گوید: سیاست‌های قانونی و نظام مالیاتی می‌تواند سرمایه‌گذاری را در کشور کاهش دهد و از سطح خلاقیت در کشور بکاهد. کاهش خلاقیت، کشور را به سمت تکیدگی و کاهش تولید هدایت می‌کند. این در حالیست که وضع قوانین مناسب اقتصادی می‌تواند زمینه را برای افزایش انگیزه تولید و رشد اقتصادی و افزایش بازده فعالیت‌های اقتصادی فراهم کند و به دنبال آن کشور را به سمت توسعه یافتگی هدایت کند.

بدبینی اقتصاددانان درمورد عملکرد اقتصادی

اما مساله نگران‌کننده این جاست که اقتصاددانان در مورد نتیجه عملکرد اقتصادی دنیا در سال‌های آینده چندان خوش‌بین نیستند.  اقتصاددانان معتقدند سطح راندمان اقتصادی در یک دهه آینده به طور متوسط 1.7 درصد در سال رشد می‌کند که نرخ بسیار پایینی است ولی  نسبت به  نرخ رشد بازده  فعالیت‌های اقتصادی در سال‌های 2010 تا 2015 میلادی بیشتر است.

در پنج سال گذشته نرخ رشد بازده فعالیت‌های اقتصادی در کشورهای مختلف دنیا برابر با 1.1 درصد در سال بود. تحلیل‌گران اقتصادی بر این باروند تنها در صورتی که متوسط نرخ رشد بازدهی فعالیت‌های اقتصادی  در دنیا بالغ بر 2.8 درصد در سال باشد می‌توان انتظار داشت که اقتصاد دنیا بازسازی شود و از رکودی که سال‌های اخیر درگیر آن بوده است رها شود.
 افزایش بهره‌وری فعالیت‌های اقتصادی که محصول بهره‌وری بالای نیروی کار است اقتصاد را به سمت رونق بیشتر هدایت می‌کند و انگیزه کار را در کشور افزایش دهد زیرا مردم می‌بینند که شرایط اقتصادی آنها و شرایط اقتصادی کشور در نتیجه کاری که هر یک انجام می‌دهند بهبود می‌یابد و این یک موفقیت برای همه آنها خواهد بود.

 

هیچ بانکی به طرح‌های ما اعتبار نمی‌دهد

0

مساله تامین مالی برای سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران چه در دوران تحریم و چه در دوران پس از تحریم از اهمیت زیادی برخوردار است، سازندگان با وجود نقش مهم‌شان در صنعت نفت، هنوز نتوانسته‌اند از فرصت‌های واقعی بازار پول و سرمایه و روش‌های نوین تامین سرمایه استفاده کنند. برای آشنایی با مشکلات این بخش و راه‌های حل آن با دکتر رضا پدیدار، رئیس هیات مدیره انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران، گفتگو کرده‌ایم.

دکتر پدیدار در این گفتگو چالش‌های ساخت داخل در دوران تحریم و نیازهای سازندگان از نظام بانکی را شرح می‌دهد. او پیشنهاد می‌کند: «هر شرکتی موفق به انعقاد قرارداد با کارفرما شد، دولت یا وزارت نفت بخشی از سود تسهیلات مورد نیاز سازندگان را پرداخت کند. در این بین، انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت (استصنا) هم به عنوان یار دولت می‌تواند، سازندگان متقاضی را ارزیابی کرده تا با صحه‌گذاری درخواست، پرداخت تسهیلات به صورت هدفمند صورت گیرد.»

به عنوان اولین سوال به نظر شما لغو تحریم‌ها، چه آثار و تبعات برای سازندگان و صنعتگران در حوزه تجهیزات صنعت نفت دارد؟
سوال مناسبی است، لغو آنی یا تدریجی تحریم‌ها، بدون تردید روی تمام بخش‌های اقتصادی کشور آثار متعددی دارد. به طور کلی آثار رفع محدودیت‌های اقتصادی را به دو بخش اساسی می‌توانیم تقسیم کنیم؛ آثار کلان لغو تحریم‌ها بر اقتصاد و آثار بخشی لغو تحریم‌ها در حوزه‌های مختلف. پیش آنکه به این مسأله اشاره کنم که رفع دسترسی کشورمان به منابع متعارف اقتصاد بین‌المللی و در مقابل، آزاد‌سازی ظرفیت‌های اقتصاد ایران اسلامی روی بازیگران کلیدی اقتصادی در خاورمیانه، آسیای مرکزی، خاوردور و اروپا یا ایالات متحده امریکا، چه نتایجی روی بخش صنعت به همراه دارد، مشخص است که رفع محدودیت‌ها و افزایش تعاملات اقتصاد ایران با کانون‌ها، بازارها و قطب‌های اقتصادی می‌تواند روند اصلاحات اقتصادی کشور را شتاب دهد.

برخی از کارشناسان این قدر هم خوش‌بینانه به مساله تحریم‌ها نگاه نمی‌کنند؟

درست است، مسأله چالش‌های اقتصادی ما، کاملاً ریشه‌های ساختاری داشته و لغو تحریم‌ها هم چیزی از ضرورت اصلاحات ساختاری در حوزه‌های نظام بانکی، نظام تأمین اجتماعی، نظام مالیاتی، مقررات زدایی، خصوصی‌سازی، تسریع در روند هوشمند‌سازی دولت الکترونیک، نظام بودجه‌ریزی و ده‌ها بایسته اقتصادی نمی‌کاهد.

پس شما معتقدید که لغو تحریم‌ها هم فرصت است، هم تهدید؟

بله؛ صنعت کشور به دلایلی نظیر کاهش تشکیل سرمایه از سوی بخش خصوصی، دولتی یا خارجی، کاهش انتقال فناوری‌های روز، افزایش مدیریت واردات به منظور کنترل سطح عمومی قیمت‌ها، کمبود سرمایه در گردش، افزایش هزینه مبادله به دلیل خود تحریمی‌ها، دشواری مبادلات خارجی، دسترسی محدود به تجهیزات سرمایه‌ای و مواد اولیه در تنگنا بوده است. نفی آن هم راه به جایی نمی‌برد. همان گونه که تاکنون شماری از وزیران اقتصادی به نحوی آن را تأیید کرده‌اند.
از این رهگذر، به دلیل کاهش معنادار تخصیص بودجه عمرانی و کندی در روند اجرای طرح‌های صنعت نفت، سفارش ساخت داخل و ارجاع کار به سازندگان تا سطح قابل توجهی روند نزولی داشته و ظرفیت کنونی تولید سازندگان تجهیزات حدود 40 درصد ارزیابی می‌شود. بنابراین آشکارا مشخص است که با لغو تحریم‌ها، شاهد تحولات مثبتی درحوزه صنعت و اقتصاد خواهیم بود.

پس سازندگان تجهیزات چه نگرانی دارند؟

بخشی از نگرانی‌های ما به مسایلی باز می‌گردد که در صنعت نفت و گاز وجود دارد. بازار صنعت نفت و گاز ایران به دلیل تحریم‌های یک جانبه غرب، سال‌ها از دسترس سرمایه‌گذاران به ویژه شرکت‌های پیمانکاری غربی و چند ملیتی به دور بوده است.
حال فرصتی بزرگ در برابر شرکت‌های خارجی است که وارد این بازار بزرگ و با مزیت‌های ویژه شوند. لیکن عطش صنعت نفت کشور نباید به سمتی برود که شاهراه واردات بی‌رویه تجهیزات خارجی شود. برای سازندگان حجت همان راه حل وزیر نفت است که بارها روی آن پافشاری کرده‌اند و آن حضور شرکت‌های خارجی به شرط تعامل با شرکت‌های ایرانی است.

پس سازندگان نمی‌گویند که درهای کشور را ببندیم تا از تولید داخلی حمایت کنیم؟

به هیچ وجه؛ اصلا چنین چیزی نیست؛ باید توجه داشت که همکاری و تعامل «برد- برد»چه ره‌آوردهای بلندمدتی را برای اقتصاد ما خواهد داشت. در توسعه فازهای اولیه پارس جنوبی، شرکت‌های ایرانی همکار شرکت‌هایی نظیر توتال، پتروناس، انی و… شدند، نتیجه اینکه امروز فاز 12، محصول تجربه و دستان پرتوان پیمانکاران درون ساحلی و برون ساحلی ایرانی است که قبل از تشدید تحریم‌ها، با شرکت‌های خارجی به عنوان پیمانکار فرعی یا بخشی همکاری داشته‌اند. در نتیجه صنعت ساخت داخل هم در بعد ساخت تجهیزات توسعه پیدا کرد.
به همین دلیل، تأکید وزیر نفت، محصول این تجربه تاریخی است. بنابراین مدیریت یا سیاستگذاری هدفمند پس از تحریم، الزامات و فوریت‌های خاصی دارد. صرف داشتن منابع ارزی بلوکه شده در بانک‌های خارجی نباید زمینه واردات شدید کالاهای مصرفی بی‌دوام و بادوام خارجی را فراهم کند. سیاستگذاران و مجریان اقتصادی با وجود تمام دغدغه‌های ملموسی که در این حوزه دارند، باید با رویکرد ملی به مسئله همکاری پایدار شرکت‌های خارجی با همتایان تأکید کنند که علاوه بر انتقال دانش فنی و تجربیات نوین، امکان توانمندسازی بخش خصوصی کشور فراهم شود. اساس بازگشایی درهای کشور به سوی شرکت‌های خارجی باید براساس تعامل برد- برد باشد. منتهی در خصوص همکاری شرکت‌های خارجی در ایران توجه داشته باشید که بر اساس پیش‌نویس قراردادهای مشارکت نفتی ایران (IPC) که قرار است در ماه سپتامبر امسال، در لندن رونمایی شود، طرف خارجی موظف است یا در ایران شرکت ثبت کند و یا این‌که با یک شرکت سازنده/ مشاور ایرانی شریک شود.

شما در بخشی از صحبت‌ها به مساله کمبود سرمایه در گردش در بخش تولید اشاره کردید، مساله تامین مالی برای سازندگان تجهیزات چقدر اولویت دارد؟

مساله تامین مالی برای سازندگان از چند بعد اهمیت دارد. اولین موضوع آن تامین منابع مالی اعتبارات عمرانی است به میزانی که دولت بتواند به صورت افزایش بودجه‌های عمرانی، منابع بیشتری را برای اجرای طرح‌های نفت و گاز تخصیص دهد تا بازار ساخت داخل رونق گیرد. در این شرایط سازندگان داخلی در زنجیره تامین ساخت داخلی قرار داشته و کارفرمایان به هر میزان هم که بخواهند تجهیزات مورد نیازشان را از خارج تامین می‌کنند و بخشی را هم به سازندگان داخلی سفارش می‌دهند. مساله دوم تامین داخلی به بند «ق» قانون بودجه باز می‌گردد که امسال هم مجدد در قانون بودجه آمده است. بدیهی است به میزانی که وزارت نفت بتواند از طرق مختلف تامین مالی کند، روی«اقتصاد ساخت» داخل تاثیر می‌گذارد.

بند «ق» چگونه می‌تواند روی اقتصاد سازندگان تاثیر بگذارد؟

ببینید، بند «ق» در قانون بودجه 1393 مطرح شد. بعد آن نیز در قانون بودجه 1394 تکرار و قانون دائم هم شد. این قانون به نظر می‌رسد فرصت بسیار مطلوبی را چه برای شرکت نفت و چه برای بخش خصوصی ایجاد کرده است. به این معنا که گفته اگر هر طرحی موجب صرفه‌جویی در سوخت شود، شرکت نفت می‌تواند تا سقف 100 میلیارد دلار اصل و بهره را از محل بازگشت صرفه‌جویی سوخت بازپرداخت کند. به این معنا که می‌شود تا 100 میلیارد دلار پروژه در کشور تعریف و از این محل تامین اعتبار کرد.

در این رابطه شرکت نفت چند پروژه را تعریف کرده است؟

تاکنون شرکت نفت حدود 60 میلیارد دلار پروژه در این رابطه تعریف کرده است. اوایل کار خیلی مشخص نبود که این بخش قانون به چه صورت قابل اجراست، ولی با کار خوبی که در سازمان بهینه‌سازی سوخت صورت گرفت، طرح‌ها به صورت دقیق تعریف شد؛ به نحوی که این طرح‌ها به چه صورت است، چگونه بازپرداخت‌ها صورت می‌گیرد، چه مقدار صرفه‌جویی انجام می‌شود، چه مقدار برگشت می‌کند، چه مقدار برای شرکت نفت می‌ماند و هر کدام نرخ بازگشتش چقدر است. می‌توان گفت در سال 93 شرکت نفت فقط رسید به این‌که این طرح‌ها را تعریف کند و بخش خصوصی را تشویق کند که این طرح‌ها را ببیند، روی آن تمرکز کند و وارد آن شود.

مشکلی که باعث شد که بخش خصوصی نتواند خیلی اعتماد کند، چه بود؟

یک اشکال عمده‌ به وجود آمد که می‌توان گفت شرکت نفت هنوز این مشکل را ندیده و به خاطر همین هیچ‌کدام از طرح‌ها تاکنون عملیاتی نشده است و بخش خصوصی هنوز نتوانسته جلو بیاید. اشکال عمده‌ای که به‌وجود آمد، این بود که بخش خصوصی برای طرح‌های تعریف شده باید تامین اعتبار می‌کرد تا بعد از طی دو سال وقتی پروژه راستی‌آزمایی می‌شد که موجب صرفه‌جویی شده، از محل آن صرفه‌جویی این پول به بخش خصوصی برگردانده شود. به این معنا که بخش خصوصی هم باید پروژه را اجرا و هم خودش تامین اعتبار کند. مساله تامین اعتبار برای بخش خصوصی که مشکل نقدینگی دارد، یک معضل است.

تسهیلات بانکی در این زمینه کمک نکرد؟

زیرمجموعه ما برای اجرای طرح‌ها به بانک‌ها مراجعه کردند و تقریبا هیچ بانکی حاضر نشد که این طرح‌ها را تامین اعتبار کند. تقریبا هیچ بانکی جواب مثبت نداد و در جلساتی که با بانک‌ها داشتیم، آب پاکی را روی دست ما ریختند که منابع ما برای سرمایه در گردش است. بانک‌ها می‌گفتند شما می‌گویید دو سال بعد پروژه‌هایتان برگشت خواهد شد و ما نمی‌توانیم یک چنین منابعی را در اختیار شما بگذاریم.
وقتی ما در این رابطه ناامید شدیم، به بازار سرمایه مراجعه کردیم که اجازه انتشار اوراق صکوک یا اوراق مشارکت را دارند و می‌توانستند تامین اعتبار کنند. تاکنون برای 23 پروژه نیز بیش از 2 هزار میلیارد تومان اوراق منتشر کردند. آنها گفتند ما می‌توانیم برای این پروژه‌ها هم اوراق منتشر کنیم، چون این اوراق دو یا چهار ساله با سودهای حدود 27 درصد منتشر می‌شود. ما به دلیل این‌که می‌خواستیم پروژه را دو ساله اجرا کنیم، این اوراق می‌توانست جواب دهد.
ولی اشکالی که به وجود آمد، این بود که ما چند جلسه مدیران بورس را به شرکت نفت بردیم که این‌ها می‌خواهند اوراق را منتشر کنند. گفتیم اگر این‌ها بخواهند اوراق منتشر کنند که پروژه شما را اجرا کنیم، شما باید ضامن شوید و کسی باید این کار را ضمانت کند. طبق آیین‌نامه هم دولت نمی‌تواند ضمانت بکند. آنها گفتند ما فقط ضمانت این را خواهیم کرد که اصل و فرع پول را بعد از دو  سال به شما برگردانیم.
گفتیم ضمانت این است که این اوراق وقتی منتشر می‌شود، یکی باید ضمانت کند که پول  این  اوراق  را  برگرداند.

در نهایت چه شد؟

این مشکل همچنان پابرجاست. ما طی دو جلسه با سازمان بهینه‌سازی که این طرح‌ها را تعریف کرده، وارد مذاکره شدیم که به یک راه‌حلی برسیم تا دولت بیاید از طریق بانک‌ها اوراق را ضمانت کند و این اوراق برای پروژه‌ها منتشر شود و بخش خصوصی با این نقدینگی بتواند پروژه‌ها را اجرا کند. به نظر می‌رسد تنها راه‌حل این است، ولی هنوز ما به نتیجه نرسیدیم و شرکت نفت حساسیت موضوع را خوب متوجه نشده است و دارد راحت از کنار ماجرا می‌گذرد. این در حالی است که برای انجام این کار نیاز به تامین نقدینگی هست. ما اگر می‌خواهیم یک طرح گازرسانی برای سیستان و بلوچستان داشته باشیم، نیاز به نقدینگی داریم.

بنابراین هنوز دولت به راه حل نرسیده است؟

این را باید از دولت و مجلس پرسید اما به نظر می‌رسد اگر دولت در این رابطه به یک راه‌حل مشترکی نرسد که حداقل یک نقشی در این قضیه بازی کند، این طرح‌ها به جایی نمی‌رسد؛ با وجود این‌که طرح‌های خوبی است و بخش خصوصی هم می‌داند که حدود 100 میلیارد دلار کار وجود دارد. ما امیدواریم شرکت نفت به یک مدل و الگویی برای این کار برسد که کار راه بیفتد.

سازندگان تجهیزات صنعت نفت با نظام بانکی چه مسایلی دارند؟

واقعیت این است که وقتی نرخ تورم کاهش یافته است، هنگامی تولید در حد انتظار نیست و فروش کاهش یافته است و اقتصاد در مرحله رکود تورمی است، هزینه‌های تامین مالی هم کاهش یابد، اما بانک‌ها مقاومت می‌کنند.
البته باید این را هم در نظر داشت که بخش قابل توجهی از منابع مالی بانک‌ها با نرخ‌های بالاتر از سطح کنونی تجهیز شده و هزینه تجهیز منافع و جذب نقدینگی و مراتب آن بالا بوده است. اما اگر می‌خواهیم اقتصاد رونق بگیرد و تقاضا در بازار رسمی پول تقویت شود و فعالیت بازار غیر متشکل پولی محدود شود و صنعتگران بتوانند مطالبات بانک‌ها را در زمان مناسب و مقرر پرداخت کنند، باید نرخ سود بانکی کاهش یابد.

سایر خدمات بانکی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 واقعیت این است که مسیر تامین مالی داخلی ریالی که مسدود شده است، از آن سو، فاینانس خارجی هم به آسانی صورت نمی‌گیرد، بنابراین سازندگان با کمبود منابع مالی روبه رو هستند. سازندگان برای مشارکت در طرح‌ها و مناقصات و عقد قرارداد با کارفرمایان دولتی نیازمند تهیه انواع ضمانت‌نامه‌های بانکی هستند که بانک‌ها با نرخ‌های مناسب آن در اختیار سازندگان قرار نمی‌دهند.
بسیاری از سازندگان نزد بانک‌ها، وثایق سنگین دارند به گونه‌ای که برخی از سازندگان سند منزل، خانه و زمین‌شان را نزد بانک‌ها به عنوان تضمین گذاشته‌اند و دیگری دارایی ثابتی برای تضمین و اعطای وثایق بانکی ندارند. رفتار بانک‌ها با سازندگان و صنعتگران درست نیست و صنعتگران که در همه جای دنیا، مشتری تراز اول بانک‌ها هستند، در این جا از اهمیت زیادی برخوردار نیستند. اکنون صنعتگران خواهان تجدید نظر در سیاست‌های عمومی مشتری مداری بانک‌ها هستند.

پیشنهاد مشخص شما برای افزایش خدمات رسانی بانک‌ها به سازندگان به منظور خروج کشور از رکود و افزایش ظرفیت تولید و راندمان بنگاه‌ها چیست؟

من معتقدیم که یکی از دلایل افزایش مطالبات و مشکوک الوصول بانک‌ها، اعطای تسهیلات به صورت غیر هدفمند یا کور بوده است که البته بانک‌ها با روش‌های حسابرسی داخلی و تنظیم قوانین و مقررات داخلی نظارتی از جمله مقررات حاکمیت شرکتی می‌توانند به این چالش سازمانی پاسخ دهند.
 اما اعطای هدفمند تسهیلات به تولیدکنندگان و سازندگان یکی از روش‌های متعارف در دنیاست، بر همین اساس، اما برای حمایت از تولید و ایجاد نقدینگی ارزان قیمت برای حمایت از تولید پیشنهاد پرداخت بخشی از نرخ بهره را به عنوان یارانه تسهیلات تولید از سوی دولت را دارم بدین معنی که هر شرکتی موفق به انعقاد قرارداد با کارفرما شد، دولت یا وزارت نفت بخشی از سود تسهیلات مورد نیاز سازندگان را پرداخت کند. در این بین، انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت (استصنا) هم به عنوان یار دولت می‌تواند، سازندگان متقاضی را ارزیابی کرده تا با صحه گذاری درخواست، اعطای تسهیلات به صورت هدفمند صورت گیرد.

 

شیل امریکا را شکست دادیم

0

افت 50 درصدی قیمت نفت در بازار جهانی منافع زیادی برای کشورهای مصرف کننده نفت داشت ولی زیان های زیادی را هم نصیب صادرکنندگان نفتی کرد. دلیل این افت قیمت نفت آغاز جنگ قیمتی نفت در دنیا بود که از طرف اوپک شروع شد و به زعم برخی از کارشناسان نفتی، سازمان اوپک توانست نفت شیل را شکست دهد و از بازار خارج کند. اوپک در گزارش ماهانه خود بر این نکته تاکید کرد که سیاست های ما نفت شیل را از بازار خارج کرد.

کاهش قیمت نفت سبب شد تا تولید نفت شیل دیگر صرفه اقتصادی نداشته باشد و تولیدکنندگان شیل بازار را به اوپکی ها واگذار کنند. پیشتر دبیر کل سازمان کشورهای صادرکننده نفت تاکید کرده بود که نفت شیل برای دنیای امروز مناسب نیست زیرا اوپک می تواند نفت را با هزینه کمتر تولید کند و دلیلی برای استفاده از نفت گران قیمت شیل نیست. زمانیکه نفت ارزان در دنیا تمام شد می توان از شیل استفاده کرد.

هزینه بالای تولید نفت شیل
با افزایش تولید نفت شیل در امریکا بازار نفت با مازاد عرضه مواجه شد اما این رشد عرضه برای اعضای اوپک مطلوب نبود و همین مسئله سبب شد تا اوپکی ها تصمیم بگیرند با شروع کردن یک جنگ قیمتی مانع از این شوند که نفت شیل در بازار رشد کند. تولید نفت شیل در امریکا فرآیندی هزینه بر است و مطالعات نشان می دهد بین 60 تا 70 دلار آمریکا برای تولید هر بشکه نفت شیل باید هزینه شود. به همین دلیل هم در صورتی استفاده از منبع انرژی برای بازار جهانی صرفه اقتصادی دارد که قیمت نفت بالغ بر 100 دلار باشد. اما بعد از اینکه اوپک جنگ قیمتی را آغاز کرد و برای ممانعت از افت قیمت نفت در بازار جهانی تولیدش را کم نکرد، دیگر تولید شیل صرفه اقتصادی نداشت. در سال 2014 میلادی امریکا به طور متوسط روزانه 13.6 میلیون بشکه نفت تولید می کرد و بخش بزرگی از نیاز داخلی را تامین می کرد. اما با شرایط کنونی که قیمت نفت کمتر از 60 دلار است تولید نفت شیل دیگر صرفه اقتصادی ندارد و تولید آن روند نزولی دارد.

تلاش برای حفظ عصر نفتی در دنیا

پیتر والد من تحلیل گر بلومبرگ بر این باور است که تلاش عربستان برای خروج شیل از بازار و رها کردن کنترل قیمت تنها به این دلیل است که عربستان تمایل دارد طول دوران نفت را درازتر کند. وی در این مورد می گوید: عربستان سعودی با رها کردن کنترل قیمت نفت قصد دارد طول دوران نفت را درازتر کند و روزی را به تاخیر اندازد که به دلیل تغییر آب و هوا، کارآمد شدن انرژی های تجدیدپذیر و جایگزین شدن سایر انرژی ها، عصر نفت به پایان می رسد.
در طول سال های گذشته، یک بار در بحبوحه بحران مالی آسیا در سال 1998 و بار دیگر، 10 سال پس از آن، هنگامی که اقتصاد جهانی فروپاشید،  علی النعیمی وزیر نفت عربستان سعودی با رهبری کاهش تولید نفت توسط اعضای اوپک، مانع سقوط آزاد قیمت نفت گردید، اما این بار از انجام این کار خودداری می کند.
نعیمی و دیگر رهبران سعودی سال ها نگران بوده اند که تغییر آب و هوا و افزایش قیمت نفت، کارآیی انرژی های تجدیدپذیر را افزایش داده و دنیا را به سمت این انرژی ها سوق دهد و روآوری به سوخت های جایگزین مانند گاز طبیعی را به ویژه در بازارهای نوظهور، ترغیب کند.
دانیل یرجین تاریخدان برجسته صنعت نفت در فوریه گذشته به بلومبرگ گفت: کاری که اوپک کرد، در تاریخ این سازمان سابقه نداشت. آنها گفتند، قیمت نفت را کنترل نمی کنند و از این کار دست بر می دارند. گفتند؛ ما دیگر بازار را اداره نمی کنیم، بگذارید بازار خودش را اداره کند.
وی گفت: وقتی اوپک چنین واکنش تکان دهنده ای را نشان داد، قیمت ها به سطحی که شاهد بودیم سقوط کرد.

افزایش تولید اوپک

حال دیگر نوبت اوپکی ها است که بازار را در دست بگیرند. عربستان  که بزرگترین مالک ذخایر نفتی در اوپک است می تواند تولید خود را بیشتر کند. این کشور در ماه های قبل هم بالغ بر 10 میلیون بشکه نفت در هر روز تولید کرده بود. ایران هم یکی دیگر از پتانسیل های اوپک است. این کشور دارای ذخایر انرژی زیادی است ولی در جریان تحریم های اقتصادی توان تولید و صادرت خود را از دست داده است. حال که صحبت از برداشته شدن تحریم های اقتصادی این  کشور و بازگشتن این کشور به بازار جهانی است، می توان انتظار داشت تولید نفت در این کشور هم سیر صعودی به خود بگیرد. البته در مورد سرعت رشد تولید نفت و سرعت رشد صادرات ایران هم بعد از برداشته شدن تحریم ها نظرات مختلفی وجود دارد.

برداشته شدن تحریم های ایران

ایران دومین مالک ذخایر گاز طبیعی بعد از روسیه و دومین صادرکننده نفت اوپک بعد از عربستان سعودی است ولی در جریان تحریم های اقتصادی غرب علیه برنامه هسته ای این کشور هم سرمایه گذاری در زیر ساخت های صنعت نفت و گاز این کشور متوقف شد و هم امکان صادرات نفت و گاز ایران محدود شد. حال که تفاهم نامه اولیه لوزان راه را برای یک توافق نهایی در زمینه انرژی هسته ای فراهم کرده است و احتمال برداشته شدن تحریم های اقتصادی وجود دارد از گوشه و کنار اخباری در مورد ورود سرمایه گذاران نفتی و شرکت های بزرگ جهان از قبیل لوک اویل روسیه و ENI  کشور ایتالیا به گوش می رسد.
اما ورود این شرکت های نفتی چه تغییری در بازار دنیا ایجاد خواهد کرد؟ آیا ورود این شرکت ها می تواند تغییری در قیمت نفت در دنیا ایجاد کند یا عامل سازنده قیمت کنونی نفت که به زعم بسیاری از تحلیلگران عاملی غیر بازاری است با رشد توان تولید ایران از بین نمی رود؟

زمان مورد نیاز برای افزایش تولید ایران 

رییس آژانس بین المللی انرژی در سخنرانی اخیر خود در مورد بازار نفت دنیا تاکید کرد در صورت برداشته شدن تحریم های اقتصادی تا سه سال دیگر هم توان صادرات ایران رشد معناداری نخواهد داشت. وی یافتن بازارهای جدید صادراتی و تکمیل زیرساخت های صنعت نفت را مهمترین معضلات در این حوزه خواند.
این نظریه توسط شماری از مدیران ارشد شرکت های نفتی فعال در ایران هم تایید شده است. آنها تایید کرده اند که ضعف سرمایه گذاری در صنعت نفت در نتیجه سال ها تحریم به اندازه ای زیاد است که ایران ظرف پنج سال آینده توان زیادی برای ازدیاد تولید ندارد. این کشور باید میلیاردها دلار در توسعه زیرساخت های صنعت نفت و گاز طبیعی سرمایه گذاری کند تا بتواند صادراتش را افزایش دهد. بر طبق این نظریه تا رسیدن توان صادرات ایران به مرز 3 میلیون بشکه در هر روز بین 5 تا ده سال فاصله است و این مدت زمان از تاریخی شروع می شود که شرایط اقتصادی ایران عادی شود و تمامی تحریم ها اعم از نفتی و بانکی و ممنوعیت همکاری اقتصادی با ایران برداشته شود.
لیوناردو مایوگری، استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد که در سال 2011 میلادی ریاست شرکت ENI  را بر عهده داشت معتقد است ایران به سرمایه ای بالغ بر 50 میلیارد دلار در صنعت نفت و گاز طبیعی خود نیاز دارد و 30 میلیارد دلار از این سرمایه باید ظرف یک دهه آینده صرف شود تا این کشور بتواند روزانه 5 میلیون بشکه نفت تولید کند. بنابراین نمی توان تا 5 سال آینده تغییر معناداری را در توان صادراتی این کشور مشاهده کرد.
در مقابل وزارت نفت ایران می گوید به سرعت تولید نفتش را به سطح پیش از تحریم ها می رساند و در فاصله ای کوتاه توان صادراتی خود را افزایش و به سطح قبل از تحریم خواهد رساند.
مقامات نفتی ایران در نظر دارند 100 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت ایران جذب کنند تا بتوانند با سرعت به سمت تبدیل شدن به یک قدرت جهانی در بازار نفت دنیا گام بردارند اما به عقیده برخی کارشناسان تحقق این هدف به سال ها زمان نیاز و برنامه ریزی های دقیق  و اصولی نیاز دارد.

 

برنامه وزارت نیرو برای استفاده از انرژی های نو

2
بنابر برنامه‌ریزی وزارت نیرو، 10 درصد تولید نیروگاه‌های برق کشور تا سال 1400 با استفاده از انرژی‌های نو همچون نیروگاه‌های بادی و خورشیدی تأمین خواهد شد. بر این اساس، صنعت برق کشور باید بر روی انرژی‌های نو سرمایه‌گذاری گسترده ای انجام دهد به‌گونه‌ای که ظرفیت تولید انرژی‌های نو سالانه دو برابر شود. با این روند باید تا شش سال دیگر ظرفیت نصب‌شده نیروگاه‌های بادی و خورشیدی کشور به 12 هزار مگاوات می‌رسد. در حال حاضر بیش از 73 هزار مگاوات ظرفیت نصب در صنعت نیروگاهی برق کشور موجود است که افزون بر50 درصد آن توسط بخش خصوصی تولید می‌شود.
انتخابی اجتناب‌ناپذیر
برآوردها نشان می دهد که انرژی‌های فسیلی نظیر نفت بیش از 50 سال تمام خواهد شد و حسن غفوری‌فرد رییس انجمن مهندسین برق و الکترونیک ایران می گوید: «با نصب یک میلیون توربین بادی در خشکی و 100 هزار توربین بادی دیگر در دریا می‌توان یک‌چهارم الکتریسیته جهان در سال 2050 را تأمین کرد و اگر در سه‌دهم وسعت صحرای آفریقا نیروگاه خورشیدی نصب شود، برق تمام اروپا را تأمین می کند.»
رییس انجمن مهندسین برق و الکترونیک تاکید می کند که باید برای بهره‌گیری از انرژی خورشیدی در سال 2050 برنامه‌ریزی و کار شود تا کشور در آن مشکلی نداشته باشد.»

محوریت با نیروگاه‌های بادی است

وزارت نیرو مدتهاست که به دنبال بهره گیری از انرژی های نو به خصوص انرژی باد است. محمد ساتکین مدیر دفتر باد و امواج سازمان انرژی‌های نو ایران (سانا) می گوید: «وزارت نیرو در سال 1394 توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر با رویکرد نیروگاه‌های بادی را به‌عنوان سیاست کاری خود دنبال می‌کند و فعالیت‌های این سازمان در ارتباط با انرژی باد امسال گسترش خواهد یافت و برپایه سیاست های جدید، امسال هر یک از استان‌های کشور وارد مرحله طراحی نیروگاه (میکروسایتینگ) خواهند شد.»
به گفته مدیر دفتر باد و امواج سانا، عملیات جمع‌آوری اطلاعات باد با هدف میکروسایتینگ در استان‌های سمنان و خراسان جنوبی به‌طور خاص انجام می‌شود. همچنین طی سال 94 در 15 منطقه ایستگاه‌های بادسنجی نصب می‌شود و اکنون 25 ایستگاه بادسنجی در کشور فعال است که قرار است امسال 15 ایستگاه به این آمار افزوده شود. البته غیر از این 40 ایستگاه، تعداد 11 ایستگاه بادسنجی نیز برای استان سمنان خریداری و برداشت اطلاعات خواهد شد. براساس طراحی ایستگاه‌های بادسنجی، انتخاب نوع توربین، میزان تولید نیروگاه، فاصله چیدمان توربین‌ها و دیگر اجزای کار انجام می‌شود که به یک نیروگاه 100 درصد آماده منتج می‌شود. کارهای مقدماتی انجام میکروسایتینگ در استان خراسان جنوبی به مرکزیت بیرجند نیز در حال انجام است و برنامه‌ریزی‌های لازم برای اجرای میکروسایتینگ برای استان‌های قزوین، آذربایجان شرقی و سیستان و بلوچستان انجام خواهد شد.
نخستین گام میکروسایتینگ خرید ایستگاه‌های بادسنجی، تجهیزات و همچنین برداشت اطلاعات به مدت دو سال است و قیمت هر ایستگاه بادسنجی حدود یکصد میلیون تومان است که این ایستگاه‌ها باید به‌صورت مداوم اطلاعات منطقه را جمع‌آوری کنند. گفتنی است میزان قابلیت انرژی باد کشور حدود 30 هزار مگاوات برآورد شده است.
حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو پیش از این گفته بود که ایران به دانش فنی طراحی و ساخت توربین‌های 2.5 مگاواتی برای نیروگاه‌های برق بادی دست یافته و اکنون اولین مزرعه برق بادی کشور با نصب هفت واحد توربین راه‌اندازی شده که قرار است در این مزرعه در مجموع 40 توربین 2.5 مگاواتی نصب و راه‌اندازی شود.
معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی «هم‌اکنون حدود 93 درصد برق کشور را از طریق نیروگاه‌های حرارتی تولید می‌کنیم و در راستای حفظ محیط زیست و تنوع‌بخشی به سبد تولید انرژی برق، در نظر داریم سهم تولید برق از انرژی تجدیدپذیر را درمقایسه با سال‌های گذشته افزایش دهیم. به همین منظور، قرارداد ساخت 1000 مگاوات نیروگاه بادی جدید با بخش خصوصی منعقد شده است و همچنین برای نصب سلول‌های فتوولتاییک روی بام منازل و ساختمان‌ها، به‌ازای هرکیلووات سلول‌های فتوولتاییک نصب‌شده، مبلغ 40 میلیون ریال تسهیلات بلاعوض پرداخت خواهد شد.»
وی گفت: «با توجه به بسترهای موجود و حمایت دولت مبنی بر نصب سلول‌های خورشیدی بر بام ساختمان‌ها، رقابت تولیدکنندگان در حال افزایش است و در طول دو سال اخیر، بیش از 10 هزار سلول خورشیدی در داخل کشور نصب کرده‌ایم.»
فلاحتیان درباره برنامه‌های وزارت نیرو به‌منظور توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر در سال 94 گفت: «برای سرمایه‌گذارانی که در زمینه نصب سلول‌های خورشیدی و یا نیروگاه‌های بادی فعالیت دارند، موافقت اصولی صادر خواهیم کرد و  با صندوق توسعه ملی نشست‌هایی برگزار کرده‌ایم تا سهم ارزی قابل توجه و مناسبی برای سرمایه‌گذاران در این بخش اختصاص یابد و ضمن پرداخت تسهیلات ارزی، برق تولیدی نیز به‌طور تضمینی خریداری می شود.

چطور جلوی خوردگی تابلوهای برق پارس جنوبی را گرفتیم

0
گزارش اثرات خوردگی شینه های مسی تابلو های برق فشار متوسط و چگونگی رفع عیب و بهینه سازی در مجتمع گاز پارس جنوبی يکی از مشکلات که درصنایع مختلف بویژه نفت ، گاز ، پتروشیمی و فولاد اثرات خوردگی بر روی تاسیسات و تجهیزات برقی و الکترونیکی است که از حساسیت و آلودگی محیطی بیشتری برخوردارند و شدت این موضوع در مناطق گرمسیر و ساحلی با رطوبت بالا سرعت پیشرفت فرایند خوردگی را بیشتر می کند و باعث خسارتهای اقتصادی و در صورت عدم پیشگیری صدمه جانی نیز در پی خواهد داشت.
در سال 1389 بر اساس مشاهدات کارشناسان واحد تعمیرات مجتمع گاز پارس جنوبی از شینه های تابلو های فشار ضعیف  که بر اثر  عوامل مختلفی نظیر رطوبت  و عدم کارکرد مناسب سیستم تهویه  در ایجاد فشار مثبت  و همچنین وجود عناصر خورنده گوگرد – H2S- دچار خوردگی شده بودند، که امور تعمیرات برق با توجه به جزئی بودن آسیب با آبند نمودن ورودی کابلها  با مواد  خاص در تمامی پست ها و بررسی رطوبت و عملکرد مناسب سیستم تهویه توسعه خوردگی را مهار کند.
در سال 92 نیز مجددا بر اساس مشاهدات تیم  بازرسی برق  مجتمع  از شینه های تابلو های فشار متوسط  مبنی بر اثرات خوردگی و سیاه شدگی کلیه  شینه ها و تهیه نمونه و گزارشات آزمایشگاهی معتبر و طی مکاتباتی که با این شرکت و دیگر شرکتهای سازنده تابلو برق  داشتند، که متاسفانه با توجه به ماهیت پروژه، ریسک بالا، عدم وجود نقشه های جزئیات باس بارها و همچنین زمان کوتاه جهت انجام هر نوع عملیات اجرایی  تقریبا اکثر شرکتها یا پاسخ مثبتی ارائه ندادند یا هزینه های بسیار بالایی اعلام داشتند. در نهایت کارشناسان فنی از این تابلو های برق  بازدید کردند و گزارش کارشناسی تیم فنی  و با تجربه در صنعت تابلو سازی  مبنی بر ضرورت  بهینه سازی و تعویض  شینه های تابلو ها در زودترین زمان شد.
هدف از ارائه این گزارش این است که کارشناسان و مدیران بخش تعمیرات برق  شاغل در صنایع حساس کشور نسب به موضوع خوردگی تجهیزات برقی بویژه تابلو های برق و اتوماسیون و همچنین قطعات الکترونیکی دقت  عمل بیشتری داشته باشند و نسبت به آبند نمودن ورودی کابلها و دیگر  منافذ پستهای برق  و بررسی دائمی عملکردمناسب سیستم  تهویه و اندازه گیری فشار مثبت اقدامات نمایند و عملیات پیشگیرانه ( PM)  را در در زمان معین و پیش از وقوع حوادث انجام دهند و دیگر اینکه راه حل اجرایی برای بهینه سازی و تعویض باس بارها وجود دارد حتی اگر تابلوها ساخت کشورهای اروپایی باشند و نیاز به تعویض تابلوها نباشد.
  این پروژه بعنوان طرح پایلوت  برای اولین بار درکشور توسط کارشناسان با تجربه در صنعت تابلو سازی  انجام شد.

محدودیتهای پروژه

1 – زمان محدود تعمیرات اساسی  پست های برق سالی یکبار و حداکثر 2 هفته
2 – فاصله سایت مجتمع پارس جنوبی واقع در عسلویه  تا  کارخانه ساخت شینه های مسی در تهران و کارگاه پوشش دهی نقره
3 – ریسک عدم تامین بلیط هواپیما در فاصله عملیات دمونتاژ –ساخت – مونتاژ

1 – مراحل اجرایی دمونتاژ باس بارها 

 در این مرحله  باس بارهای افقی و عمودی و ارتباطی سرکابل به تعداد تقریبی 170 قطعه  شینه مسی دمونتاژ شد و بر اساس برنامه زمانبندی اجرایی می بایست قطعات جهت ساخت و و پوشش دهی نقره به کارخانه انتقال یابد نکته جالب، در این نوع تابلو ها که ساخت کشور فرانسه بودند بعد از باز کردن پوشش بالایی تابلو متوجه شدیم باس بارهای عمودی از نوع ریخته گری شده و از جنس آلیاژ آلومینیوم می باشند و ساخت آنها در زمان کوتاه میسر نیست و بنا شد که باس های عمودی با توجه به خوردگی و سیاه شدگی مشهود با عملیات اسید شویی پاکسازی و سپس نقره اندود  گردد (با ضخامت 10 میکرون)و مابقی باس بارها ساخته و تعویض شوند تصویر باس های عمودی و نمونه قطعات باس های افقی و سرکابل جهت ساخت را می بینید.

2 – مرحله تامین و ساخت

در این مرحله مقادیر مورد نیاز باس بار با ابعاد 5*60  و 5*50 سفارش داده شد و به محل کارخانه این شرکت حمل شد مطابق با برنامه زمانبندی ارائه شده ، تیم طراحی و مهندسی نسبت به تهیه نقشه های مهندسی معکوس اقدام کردند و  در ادامه با دستگاه 3 کاره شینه کاری پیشرفته شروع به عملیات  برش و پانچ و سپس خم کاری باس بارها  صورت گرفت و تمامی قطعات برای ارسال به کارگاه آبکاری بسته بندی شد.

3 – مرحله آبکاری نقره

توضیح اینکه سازندگان تابلو های برق برای نقاط مرطوب و گرمسیر  شینه های مسی را بدلیل  بالا بردن ظرفیت جریان دهی و مقاومت در برابر رطوبت و خوردگی به پوشش  نقره مجهز می نمایند (ضخامت 5 میکرون) البته در اکثر مواقع در بخشهای ارتباطی شینها به یکدیگر ولی  در این پروژه  تابلو ها ساخت شرکت آلستوم فرانسه کلیه سطح شینه ها با نقره پوشش داده شده بود ، در این مرحله کلیه قطعات به کارگاه آبکاری انتقال داده شد و مراحل کار بشرح ذیل انجام شد.
الف : قطعات شینه مسی افقی و سرکابل ساخته شده:  طی 4 مرحله در ابتدا چربی گیری گرم توسط پودر مخصوص به مدت 8 دقیقه و سپس چربی گیری الکتریکی به مدت 50 ثانیه و در مرحله سوم اکسید زدایی (اسید شویی) بمدت 5-3 دقیقه انجام شد. در اسید شویی از ترکیب اسد سولفوریک و کلریدریک و سپس اسید نیتریک به تنهایی استفاده شده است و در مرحله چهارم کلیه قطعات در وان اصلی جهت پوشش دهی نقره با خلوص 98 درصد و ضخامت 5 میکرون انجام شد ( آب شویی در بین کلیه مراحل صورت پذیرفته است)
ب: قطعات شینه های عمودی با جنس آلیاژ آلومینیومی :طی 3 مرحله اصلی انجام پذیرفت در  ابتدا چربی گیری گرم با پودر مخصوص آلیاژ آلومینیوم و در مرحله 2 اکسید زدایی ( اسید شویی) با اسید سولفوریک و مرحله 3 انتقال قطعات به وان اصلی جهت پوشش دهی نقره 10 میکرون که پوشش نقره با قرار دادن قطعه تست برای ضخامت مورد نیاز اندازه گیری شد.
ج : اندازه گیری ضخامت پوشش نقره و ارائه گزارش : اندازه گیری پوشش توسط دستگاه پیشرفته با دقت فوق العاده بالا  (صدم میکرون) بر روی قطعات باس بار بعنوان قطعه مورد نظر تست انجام شد.

4 – مرحله بسته بندی و  ارسال قطعات به سایت 

در این مرحله کلیه قطعات به سایت ارسال شد

5 – مرحله نصب 

در این مرحله  در روز دهم  جلو تر از  برنامه زمانبندی تیم فنی برای نصب باس بارها به پالایشگاه اعزام شدند و تصاویر مراحل نصب بشرح ذیل است:
زمان اجرای پروزه 10 روز  * زودتر از برنامه زمانبندی ارائه شده ( شروع 9/6/93 پایان 18/6/93)
نیروی اجرایی و مهندسی  60 نفر روز   معادل 600 نفر ساعت
در پایان ضرویست از مساعدتها و اعتماد کلیه مدیران و کارشناسان در امور تعمیر و نگهداری و بازرسی مجتمع گاز پارس جنوبی تشکر و قدرانی صمیمانه داشته باشیم چرا که این پروژه خاص در کوتاهترین زمان و برای اولین بار در صنعت  انجام شده است و بدون مساعدت و اعتماد مدیران و کارشناسان فنی مجتمع قابل انجام نبود .
مهندس محسن خدابخشی مدیر عامل شرکت آریا بهین افروز

 

نوسان دلار تهدیدی برای رشد و ثبات اقتصادی دنیا

0
گروه بیست اعلام کرده اند که روند افزایشی ارزش دلار در بازار جهانی به ثبات اقتصادی دنیا آسیب می زند زیرا امید ثبات در بازار ارز دنیا را از بین می برد. نوسان ارزش دلار در بازار جهانی بحرانی بسیار جدی است زیرا می تواند فضای تجاری را هم تحت تاثیر قرار دهد. ثبات ارزش دلار می تواند این اطمینان را به فعالان تجاری دهد که در ماه های آینده هزینه مازادی برای تامین دلار نمی پردازند.
در یک سال گذشته ارزش دلار در بازار جهانی 17 درصد رشد کرده است که برخی این رشد ارزش دلار را نشانه ای  برای بهبود شرایط اقتصادی امریکا می دانند. اما به نظر می رسد این نشانه مثبت اقتصادی چندان هم نمی تواند خبر خوبی برای بازارهای جهانی باشد. وزرای اقتصادی کشورهای گروه بیست در بیانیه ای مشترک برای اولین بار اعلام کردند که روند افزایشی ارزش دلار در بازار جهانی به ثبات اقتصادی دنیا آسیب می زند زیرا امید ثبات در بازار ارز دنیا را از بین می برد. آنها نوسان نرخ ارز را به معنای تهدیدی مداوم برای افزایش نرخ رشد اقتصادی دنیا و تداوم این ثبات در اقتصاد جهانی می دانند. البته در این بیانیه به چالش های مهم دیگری که اقتصاد دنیا را تهدید می کند هم اشاره شده است ولی نوسان نرخ ارز مهمترین و اثرگذارترین چالش معرفی شده است.
نوسان ارزش دلار در بازار جهانی بحرانی بسیار جدی است زیرا می تواند فضای تجاری را هم تحت تاثیر قرار دهد. ثبات ارزش دلار می تواند این اطمینان را به فعالان تجاری دهد که در ماه های آینده هزینه مازادی برای تامین دلار نمی پردازند. این یعنی فضای تجاری آرام است و می توان در این فضا کار کرد. اما در دوره ای که نوسان دایمی در ارزش دلار دیده می شود و دیگر ارزها هم نوسان های دایمی را  تجربه می کنند نمی توان  به آینده بازار اعتماد کرد و تجارت آسیب می بیند.

دلیل افزایش ارزش دلار

تحلیل گران اقتصادی براین باورند که دلیل اصلی افزایش ارزش دلار در بازار جهانی رشد اقتصادی امریکا و تداوم ضعف اقتصادی در اروپا است ولی سیاست فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) هم در این زمینه بی تاثیر نیست. فدرال رزرو در سال های گذشته اقدام به کاهش نرخ بهره بانکی کرد و هم اکنون نرخ بهره بانکی در این کشور نزدیک به صفر است.
از طرف دیگر بعد از انتشار اخباری در مورد خروج اقتصاد امریکا از رکود بعد از سه فصل، اخباری در مورد ضرورت افزایش نرخ بهره بانکی منتشر شد و همین مساله موجی از اعلام نظرها در این زمینه را به همراه داشت. کارشناسان بر این باورند به زودی نرخ بهره بانکی در آمریکا افزایش یابد و همین انتظار افزایش نرخ بهره بانکی عاملی شده است که نرخ دلار را در بازار افزایش دهد.
اما نگرانی اصلی اقتصاددانان این است که هر چه ارزش دلار در بازار جهانی افزایش بیشتری پیدا کند، بازارها بی ثباتی بیشتری را تجربه خواهند کرد و این وضعیت بعد از سال ها می تواند آسیب های زیادی را به بازار دنیا وارد کند.
 اما در کنار اقتصاد امریکا که در نتیجه نوسان ارزش دلار آسیب زیادی در فضای تجاری را تجربه خواهد کرد ولی بیشترین آسیب به بازارهای در حال گذار دنیا وارد می شود. بازارهایی که از سیاست نرخ ارز ثابت استفاده می کنند و ارزش پول داخلی خود را به  دلار وابسته کرده اند. نوسان ارزش دلار موجب می شود هم تولید و هم صنعت این کشورها تحت تاثیر قرار بگیرد. این کشورها اغلب دارای کسری و بدهی های کلان دلاری هستند  و نوسان های ارزش دلار به معنای بیشتر شدن بار بدهی های آنهاست.

تلاش برای افزایش نرخ بهره

گزارش‌ منتشر شده از جلسه اخیر فدرال رزرو نشان می‌دهد 4 شعبه از شعب 12گانه فدرال رزرو در حال فشار آوردن به هیئت مدیره فدرال رزرو برای افزایش نرخ بهره هستند. پیش از نشست 17 و 18 مارس، مدیران 4 شعبه کلیولند، فیلادلفیا، کانزاس و دالاس از هیئت مدیره فدرال رزرو درخواست افزایش نرخ ‌تنزیل را از 75 صدم درصد به یک درصد داشته‌اند اما هفت شعبه دیگر درخواست ثابت نگه داشتن نرخ بهره را داشته اند. مدیران فدرال رزرو اعلام کرده‌اند احساس می‌کنند اقتصاد آمریکا در حال رشد است؛ به رغم آنکه نرخ تورم از میزان هدف گذاری شده فدرال رزرو یعنی 2 درصد کمتر است.
تعیین نرخ بهره توسط فدرال رزرو تاثیر مستقیمی بر نوسان ارزش دلار دارد و ازاین رو این تغییرات موجب ایجاد نوسان در بسیاری از بازارهای جهانی می‌شود. براساس آخرین اظهار نظر‌های انجام شده توسط مقامات فدرال رزرو احتمال افزایش نرخ بهره در ماه ژوئن وجود دارد.
در صورتیکه  فدرال رزرو آمریکا نرخ بهره بانکی را افزایش دهد، اولین افزایش نرخ بهره بانکی از سال 2006 میلادی خواهد بود ولی مقامات اقتصادی فدرال رزرو بر این باورند که نباید به این زودی ها انتظار افزایش معنادار نرخ بهره بانکی را داشت زیرا امریکا پتانسیل این رشد را ندارد و اگر رشدی معنادار در نرخ بهره ایجاد شود می تواند روی رشد اقتصادی فصل آینده تاثیر منفی برجای بگذارد. البته اکثر اقتصاددانان با روند تدریجی افزایش نرخ بهره بانکی موافق هستند.

اقتصاد امریکا هنوز به ثبات نرسیده است

رییس فدال رزرو آمریکا در مصاحبه اخیر خود تاکید کرد هنوز اقتصاد این کشور به ثبات نرسیده است و رشد اقتصادی امریکا در نتیجه سیاست های تزریقی مختلفی است که اجرا شده است. بنابراین با تغییر ناگهانی در سیاست های پولی و مالی مانند نرخ بهره بانکی ممکن است آرامش موجود در اقتصاد امریکا و اقتصاد دنیا از بین برود.
از طرف دیگر کریستین لاگارد رییس صندوق بین المللی پول هم با ابراز نگرانی درباره شرایط اقتصادی دنیا تاکید کرده است که اقتصاد دنیا در شرایط ثبات قرار ندارد. او گفت که ریسک هایی اقتصاد دنیا را تهدید می کند و برای اینکه ثبات به اقتصاد دنیا باز گردد باید با این ریسک ها مبارزه شود.

استفاده از بازار سرمایه برای حفظ ثبات

تحلیل گران  اقتصادی بر این باورند که استفاده از بازار سرمایه برای حفظ ثبات در بازار ارز می تواند کمک بزرگی باشد. دولت ها باید با استفاده از ابزار مدیریت جریان سرمایه ارزش ارز داخلی را حفظ کنند. این ثبات ارزش  پول برای کشوری مانند امریکا که ارزهای دنیا به آن وابسته است، اهمیت بیشتری دارد. البته دولت های غربی بارها به دلیل سیاست های مداخله گرانه کشور چین در بازار ارز به این کشور اعتراض کرده اند ولی نوسان های مداوم ارزش دلار در بازار جهانی که هم می تواند باعث اختلال وضعیت تجارت و تضعیف نرخ رشد اقتصادی دنیا شود به اندازه ای اهمیت دارد که مداخله کنترل شده در اقتصاد را توجیه می کند.
تورستون اسلاک تحلیل گر اقتصادی بانک دویچه آلمان معتقد است مدیریت این بحران یکی از مهمترین مسایل اقتصادی امریکا است. در کتب اقتصادی قدیمی بارها تاکید شده است که کاهش ارزش پول داخلی باعث افزایش قدرت رقابت کالاهای صادراتی در بازارهای جهانی می شود و همین نشان می دهد که مدیریت بازار ارز زمانی که شرایط با این سرعت تغییر می کند اهمیت بسیار زیادی دارد.
 اگر افزایش ارزش دلار ادامه یابد صادرات امریکا آسیب می بیند و به دنبال آن اقتصاد توان رقابتش را از دست می دهد. در این وضعیت آینده اقتصادی این کشور هم درمعرض خطر قرار خواهد گرفت.

مقالات محبوب