خانه بلاگ صفحه 53

سرمایه گذاری خارجی در ایران،انگیزه ها و عوامل موثر

0

نویسنده:دکتر حمید الیاسی

سرمایه گذاری خارجی به معنی انتقال منابع تولید از کشور سرمایه گذار (یا میهمان) به کشور سرمایه پذیر (یا میزبان) طییعتا حاصل ارزیابی، تعامل و در نهایت، آمادگی هر دو طرف برای انجام سرمایه گذاری است. به طور سنتی، سرمایه گذاری خارجی را بر اساس ماهیت “سرمایه” منتقل شده به دو نوع سرمایه گذاری غیرمستقیم، یعنی اعطای وام ارزی برای اجرای طرح های مورد نظر در کشور میزبان، و سرمایه گذاری مستقیم، یعنی ورود سرمایه گذار خارجی به حیطه اجرای طرح تولیدی یا خدماتی مشخصی تقسیم می کنند.

در سرمایه گذاری غیر مستقیم، طرف خارجی وارد حوزه اجرایی نمی شود و به دریافت نرخ بهره مشخص برای وام اعطایی خود اکتفا می کند. به این ترتیب، ریسک سرمایه گذاری به توانایی وام گیرنده در تادیه سود و اصل سرمایه و البته امنیت عمومی کشور میزبان یا به اصطلاح “ریسک محیطی” بستگی دارد. در مقابل، در سرمایه گذاری مستقیم، طرف خارجی علاوه بر ریسک محیطی، تمامی ریسک سرمایه گذاری را می پذیرد و البته در مقابل آن، انتظار بازدهی بیشتری را دارد.

سرمایه گذاری خارجی به این شرکت ها امکان کسب منابع مالی لازم برای سرمایه گذاری در داخل (ایجاد شعب بیشتر و ارائه خدمات و کالاهای متنوع تر) را می دهد و از امتیاز بیشتری در رقابت با سایر شرکت ها برخوردار می سازد

امروزه، سرمایه گذاری غیرمستقیم شامل استقراض دولت ها از موسسات دولتی کشورهای دیگر، نهادهای مالی بین المللی و به طور متداول تر، فروش اوراق قرضه مدت دار دولت یا شرکت ها در بازارهای مالی جهانی است که البته مستلزم آن است که وام گیرنده از شرایط خاصی، از جمله امکان تامین حمایت قانونی از حقوق وام دهنده و حق نقل و انتقال ارزی برخوردار باشد. در حال حاضر، بخش عمده انتقال بین المللی سرمایه شامل سرمایه گذاری مستقیم است. این نوع سرمایه گذاری در سال های پس از جنگ دوم جهانی رو به افزایش گذاشت و به ویژه از سه یا چهار دهه گذشته، به دلیل تحولاتی در ماهیت فعالیت اقتصادی کشورهای پیشرفته و تغییرات سیاسی در عرصه جهانی، رشد چشمگیری داشته است.

از آنجا که سرمایه گذاری مستقیم مستلزم درگیر شدن منابع مالی برای مدت زمانی نسبتا طولانی است، طبیعی است که طرف های مرتبط با آن، یعنی سرمایه گذار و کشور سرمایه پذیر، به ارزیابی هزینه و منافع بلند مدت خود در ارتباط با طرح سرمایه گذاری مبادرت ورزند. این ارزیابی ها ممکن است در سطوح مختلف صورت پذیرد و در هر سطح، انگیزه و ضوابط خاصی مورد نظر قرار گیرد. این انگیزه ها و انتظار می تواند بسیار مفصل و باشد اما با توجه به شرایط خاص ایران، در اینجا به مهمترین انگیزه ها و انتظارات کشور میزبان و سرمایه گذار خارجی می پردازیم.

در کنار سود بیشتر و رشد تولید، یکی از مهمترین انگیزه های سرمایه گذاری خارجی تنوع در فعالیت تجاری و تولیدی است. با توجه به فشار رقابت در کشورهای پیشرفته، تنوع در فعالیت آسیب پذیری یک شرکت در برابر تغییرات پیش بینی نشده در بازار یا شرایط اقتصادی را کاهش می دهد

 

الف – انگیزه ها و انتظارات سرمایه پذیر

یک کشور در تشویق سرمایه گذاری خارجی دارای انگیزه های مختلفی است که بعضی از آنها با ملاحظات و خواست سیاسی و اقتصادی “کلان” و بعضی دیگر با اهداف محدودتر بازرگانی یا اقتصادی “خرد” ارتباط دارد.

1-ملاحظات اقتصادی دولت

از آنجا که سرمایه گذاری خارجی به معنی انتقال سرمایه از حوزه حاکمیتی یک کشور به حوزه حاکمیتی متقاوتی است، طبیعی است که انگیزه و ضوابط مورد نظر دولت ها در کشور سرمایه گذار و کشور میزبان، چه اقتصادی و مالی و چه سیاسی و حقوقی نقش مهمی در این زمینه دارد.

یکی از مهمترین انگیزه های یک دولت در  جلب سرمایه گذاری خارجی، جبران کمبود منابع ارزی است. سرمایه گذاری خارجی معمولا، هرچند نه همیشه، با انتقال منابع ارزی همراه است که برای کشوری که با کمبود شدید ارز مواجه است لااقل می تواند برای مدتی راهگشا باشد. مشکل اصلی در این زمینه این است که سرمایه گذاری خارجی با هدف کسب سود صورت می گیرد و سرمایه گذار انتظار دارد در نهایت، مبلغی بیش از سرمایه اصلی خود را قاعدتا به شکل ارز از کشور میزبان خارج کند. بنابراین تشویق سرمایه گذاری خارجی صرفا با هدف تامین ارز خارجی سیاستی عقلانی نیست مگر اینکه طرح مورد نظر به شکلی انتخاب شده باشد که بتواند در طول زمان، علاوه بر  بازپرداخت اصل و سود سرمایه گذاری اولیه، زمینه ساز کسب عواید ارزی مثلا از طریق صادرات کالا یا جلب سرمایه گذاری بیشتر را فراهم آورد.

انگیزه مشابه دیگر می تواند تلاش برای جبران منابع سرمایه گذاری در کشوری باشد که به دلایل مختلف، به خصوص پائین بودن سطح درآمد، با فقدان امکانات یا عادت مردم به پس انداز، قادر به تجهیز منابع مالی لازم برای سرمایه گذاری نیست. یا سرمایه گذاری خارجی برای بخش ها و طرح هایی مورد نیاز باشد که سرمایه گذاران داخلی، چه خصوصی و چه دولتی و عمومی، قدرت مالی یا توانایی فنی و مدیریتی ورود به آنها را ندارند. این وضعیت به ویژه در مورد کشورهایی مصداق دارد که از نظر فنی و مالی ساختار داخلی قدرتمندی ندارند.

دلیل دیگر، رکود حس ابتکار و نبود فرهنگ کارآفرینی است. در برخی از کشورها، شرایط و پیشینه اجتماعی و اقتصادی به خصوص در میان طبقات صاحب ثروت به گونه ای است که آنها به درگیر کردن منابع مالی خود در سرمایه گذاری مفید و مولد تمایلی ندارند. بررسی عوامل منجر به بروز چنین عارضه ای مستلزم پژوهش در جنبه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه به خصوص از نظر نگرش فرهنگی قشرهای مسلط اجتماعی است.

اصلاح تشکیلات اقتصادی و کارآمد کردن نهادهای پولی و مالی و انطباق عملکرد آنها با ضوابط و معیارهای رایج در سطح جهانی نیز از جمله مواردی است که برای جلب اطمینان سرمایه گذاری خارجی ضرورت دارد

 

در حالیکه در کشورهای پیشرفته صنعتی، قدرت و اعتبار اجتماعی و سیاسی از تسلط بر منابع و عوامل تولید ناشی می شود، ساختار قدرت در برخی کشورهای توسعه نیافته به گونه ای است که با رشد عوامل تولید و وابستگی حیات اقتصادی به رشد عوامل تولید، به خصوص قدرت گیری نیروی کار مولد سازگار نیست. در چنین جوامعی، ثروت اندوزی و کنز ثروت زمینه ساز نفوذ و اعتبار فردی است. در چنین شرایطی، طبیعی است که دولت هنگام احساس نیاز به سرمایه گذاری تولیدی، ناگزیر باید به  سرمایه خارجی روی آورد. در این جوامع، از  سرمایه گذار خارجی صرفا انتظار می رود کمبود ظرفیت تولیدی در بخش خاصی از اقتصاد ملی را جبران کند بی آنکه به عنوان عاملی در ایجاد تحرک توسعه ساز اقتصادی عمل کند. چنین نقشی از نظر نیروهای مسلط بر جامعه، قابل قبول نیست.

انگیزه دیگر تشویق سرمایه گذاری خارجی، جلب نوآوری در زمینه های مختلف، از فناوری تولید گرفته تا فنون مدیریت و سازماندهی است که از آن می توان با عنوان “سرمایه گذاری تکنولوژیک” یاد کرد. این مهمترین و ارزنده ترین انگیزه در جلب سرمایه گذاری خارجی هم از نظر سرمایه گذار و هم کشور سرمایه پذیر است.

مشخصه فعالیت اقتصادی کشورهای پیشرفته طی چند دهه اخیر، سرعت روزافزون دستاوردهای تکنولوژیک است که بر تمامی ابعاد زندگی بشر تاثیر گذاشته است. در این مدت، پیشرفت تکنولوژیک از صورت پدیده ای تصادفی و حاصل تحقیقات فردی خارج و به یک فعالیت مهم و سودبخش تولیدی – تولید تکنولوژی – تبدیل شده است. این تحول از یکسو به سرمایه گذاری خارجی تحرک فراوان بخشیده، و از سوی دیگر، از این تحرک نیرو گرفته است. امروزه، تحقیق و توسعه به نوبه خود به یک فعالیت مستقل و مهم اقتصاد کشورهای پیشرفته تبدیل است. پیشرفت فنی، یعنی اختراع و ابداع، از حالت فعالیتی برای رضایت شخصی پژوهشگر و مخترع یا محملی برای بهره برداری تبلیغاتی دولت، درآمده و از قواعد تولید، یعنی ارزیابی هزینه و سود تبعیت می کند. به عبارت دیگر، دستاورد علمی و فنی حالت کالا را به خود گرفته که برای عرضه به بازار تهیه می شود.

بخشی از دستاورد فنی به شکل اجناس مصرفی جدید در بازارهای جهانی فروخته می شود و بخش مهم دیگری از آن شکل سرمایه گذاری مستقیم به منظور انتقال فناوری را به خود می گیرد. به خصوص برای کشورهایی که به هر دلیل رابطه نزدیکی با جهان خارج نداشته اند، جذب سرمایه فنی و مدیریتی از جمله راه های غلبه بر عقب ماندگی اقتصادی است. البته این شکل از سرمایه گذاری، معمولا با انتقال منابع مالی قابل توجه همراه نیست اما در شرایط مناسب، می تواند تحولاتی مهم را از جمله در زمینه رشد پایدار اقتصادی به جریان اندازد.

و بالاخره، انگیزه دیگر کشورها در تشویق سرمایه گذاری خارجی، راه یافتن به صحنه اقتصاد جهان و برخورداری از اعتبار و شهرت لازم جهت فعالیت مثبت در بازارهای جهانی است. کشوری که به عنوان محلی امن و مناسب برای سرمایه گذاری خارجی شهرت یافته از موقعیتی برخوردار می شود که به تدریج خواهد توانست برای قبول سرمایه خارجی، شرایط مطلوب خود را وضع کند. چنین کشوری دیر یا زود به یک قدرت اقتصادی تبدیل می شود، از عقب ماندگی رهایی می یابد و در راه توسعه و استقلال عمل گام بر می دارد.

2-ملاحظات سیاسی

سرمایه گذاری خارجی از دو جهت با مباحث سیاسی ارتباط دارد. از سرمایه گذاری خارجی انتظار می رود شرایط اقتصاد داخلی را بهبود بخشد و حتی در به جریان انداختن روند رشد پایدار موثرواقع شود و در نتیجه، موقعیت سیاسی نظام حکومتی را در میان مردم تحکیم بخشد. از سوی دیگر، سرمایه گذاری خارجی می تواند تحولاتی توسعه ساز را در ساختار اقتصادی کشور میزبان به جریان اندازد و به پیشرفت اجتماعی و سیاسی آن کمک کند.

علاوه بر این، گاه سرمایه گذاری خارجی با اهداف خاص سیاسی دنبال می شود. از جمله این انگیزه ها، ایجاد یا تقویت روابط دوستانه به کشورهای خاص از طریق اعطای امتیاز ویژه سرمایه گذاری به نهادهای دولتی و خصوصی و اتباع آن کشورهاست. البته هر دولتی حق دارد از امکانات اقتصادی برای پیشبرد سیاست خارجی خود بهره برداری کند و البته مسئولیت عواقب مثبت یا منفی چنین سیاستی را هم برعهده بگیرد. در واقع اکثر دولت ها حمایت محدود از نقل و انتقال سرمایه را به عنوان یکی از ابزار سیاست خارجی خود به کار می گیرند. آنچه که نمی توان پذیرفت، سیاسی کردن کامل سرمایه گذاری خارجی به نحوی است که ملاحظات سیاسی جایگزین ضوابط اقتصادی شود.

جنبه سیاسی دیگر سرمایه گذاری خارجی که گاه مطرح شده این بوده است که می توان از سرمایه خارجی به عنوان سپر امنیتی در برابر موضعگیری خصمانه کشورهای دیگر استفاده کرد. براساس این فرضیه، از آنجا که دولت های سرمایه داری جهان تحت نفوذ سرمایه داران قرار دارند، می توان با تشویق آنان به سرمایه گذاری، از سرمایه آنها به عنوان “گروگان” در داد و ستد سیاسی با دولت هایشان بهره برداری کرد.

اگرچه سرمایه گذاری مستقیم خارجی به خصوص در چارچوب توافق های دوجانبه یا چند جانبه بین کشورها، باعث تقویت روابط سیاسی آنها می شود، اما فرضیه بهره برداری از این پدیده برای مقابله یا مقاومت با فشار سیاسی خارجی به ویژه در ارتباط بین یک کشور توسعه نیافته و کشورهای پیشرفته، چندان مفید و حتی واقع نگرانه به نظر نمی رسد.

تردیدی نیست که صاحبان سرمایه و موسسات بزرک اقتصادی می توانند بر تصمیم گیری دولت ها تاثیر بگذارند و این وضعیت در باره کشورهای قدرتمند جهان نیز مصداق دارد. اما چند نکته مهم را باید در نظر گرفت. اول اینکه بعید است موسسات بزرگ اقتصادی بخش قابل توجهی از سرمایه گذاری خود را به کشوری اختصاص دهند که نسبت به تحولات سیاسی آتی آن اطمینان لازم را ندارند. سرمایه گذاری آنها در چنین کشورهایی معمولا محدود است وتصمیم گیری در مورد آن، با محاسبه ریسک سیاسی از جمله از طریق وخامت روابط خارجی با کشور سرمایه گذار، اتخاذ می شود. ثانیا، تصمیم گیری سیاسی در کشورهای بزرگ جهان، که دارای دولت های انتخابی هستند، تنها با توجه به منافع صاحبان سرمایه صورت نمی گیرد بلکه برآیند فشار و خواست گروه ها و نهادهای مختلفی است که بعضی از آنها به خاطر پایگاه اجتماعی، از نفوذ قابل توجهی بر رای دهندگان برخوردارند. و البته هدف نهایی حکومتگران در این کشورها حفظ موقعیت خویش از طریق  جلب رضایت افکار عمومی است.

3-انگیزه بازرگانی

برخلاف دو جنبه قبلی، انگیزه های بازرگانی، چه از سوی دولت و چه بخش خصوصی، صرفا با ارزیابی هزینه و سود طرح مورد نظر یعنی ملاحظات اقتصاد خرد ارتباط دارد.

بسیاری از طرح سرمایه گذاری خارجی، و حتی داخلی،  مستلزم کسب انواع مجوزها برای آغاز و ادامه کار است. برخی از این مجوزها توسط نهادهای دولتی یا عمومی خاصی صادر می شود که ممکن است ملاحظات محدودتری را در نظر بگیرند. به عنوان مثال، آلودگی محیط زیست محل فعالیت واحد جدید، تاثیر رقابتی بر بنگاه های محلی، ایجاد اشتغال و تحرک بخشیدن به اقتصاد محلی از جمله عوامل منفی و مثبتی است که این مراکز در موافقت با فعالیت سرمایه گذار خارجی در نظر می گیرند.

همچنین، سرمایه گذار خارجی معمولا با افراد مختلف و انواع سازمان ها و موسسات دولتی و خصوصی سروکار دارد که هرکدام علایق و منافع خاصی را دنبال می کنند. مشارکت در طرح، تامین منابع مالی برای سرمایه گذاری، عرضه کالاها و خدمات به واحد جدید، حمایت از حقوق کارکنان بومی و مانند اینها از جمله ملاحظاتی است که ارتباط و همکاری سرمایه گذار خارجی با نهادهای بومی را شکل می دهد.

ب- انگیزه ها و انتظارات سرمایه گذار

مانند کشور سرمایه پذیر، سرمایه گذار خارجی هم در تصمیم گیری برای انتقال سرمایه به کشوری دیگر، چه سرمایه مالی چه امکانات و دانش فنی و مدیریتی، عوامل و شرایطی را در نظر می گیرد. مهمترین این عوامل، سود بالاتر و رشد بیشتر، رقابت کمتر، شرایط بهتر و امنیت سرمایه گذاری است

1-سود بالاتر و رشد بیشتر

سود بالاتر یکی از عوامل اصلی در تصمیم به سرمایه گذاری در نقاط دیگر جهان محسوب می شود. از نظر منطق اقتصادی، بهای هر کالایی با عرضه آن نسبت معکوس دارد. بر همین اساس، سرمایه در جایی که کمیاب تر است سود بیشتری کسب می کند. البته در این مورد، صرفا سرمایه پولی منظور نظر نیست. امروزه سرمایه  خارجی راهی کشورهایی هم می شود که ممکن است از طریق کسب عواید ارزی قابل توجه، مثلا از طریق صادرات مواد خام، منابع مالی سرشاری داشته باشند اما به خاطر کمبود حس ابتکار، قدرت کارآفرینی و فناوری پیشرفته و در نتیجه ناکافی بودن سرمایه گذاری داخلی، سودی سرشار را نصیب سرمایه گذار خارجی کنند.

همچنین، کسب سود بالاتر مستلزم عایدی بیشتر یا هزینه کمتر یا هر دو است. سرمایه گذار خارجی برای کسب عایدی بیشتر، باید به بازاری مستعد با تقاضای بیشتر برای کالای تولیدی او دسترسی یابد.  در گذشته، وجود محدودیت های تجاری، مانند هزینه های گمرکی، به معنی حفاظت از بازار داخلی در برابر واردات بود. در نتیجه، یکی از راه های نفوذ به بازار داخلی یک کشور، سرمایه گذاری و تولید اجناس “وارداتی” در داخل این کشورها بود. امروزه تجارت جهانی از آزادی قابل توجهی برخوردار شده و در نتیجه، این انگیزه در اکثر کشورهای اهمیت پیشین را ندارد هر چند هنوز هم حصارهای گمرکی در برخی کشورها وجود دارد و همراه با عوامل دیگری مانند سیاست های ارزی، مشوق دنبال کردن سیاست “جایگزینی واردات” از طریق سرمایه گذاری خارجی است.

در مقابل، هزینه کمتر تولید هنوز هم مهمترین انگیزه سرمایه گذاری در کشورهای کمتر توسعه یافته جهان است. به خصوص دستمزد پائین تر و هزینه کمتر به کار گیری نیروی کار در این کشورها باعث می شود تا تولید کالاهایی که ساخت آنها در کشورهای پیشرفته مقرون به صرفه نیست به این کشورها واگذار شود. این کالاها نه برای مصرف در محل تولید، بلکه برای صادرات به کشور سرمایه گذار و سایر کشورهای جهان تولید می شود و علاوه بر ایجاد اشتغال و درآمد برای نیروی کار محلی، منبعی برای کسب عواید ارزی کشور میزبان است.

2-رشد و رهبری بازار

در بازار رقابتی امروز، به خصوص در کشورهای پیشرفته جهان، بقای یک شرکت علاوه بر کسب سود مناسب، مستلزم کسب قدرت تاثیرگذاری بر شرایط بازار به خصوص قیمت گذاری است که به نوبه خود، مستلزم آن است که شرکت مورد نظر چنان بزرگ باشد که بتواند رهبری بازار را در دست بگیرد. یک شرکت بزرگ همچنین از امکانات بیشتری در زمینه های مختلف، از دسترسی به تسهیلات مالی مناسبتر گرفته تا خرید کالاها و اقلام بهتر و ارزانتر از عرضه کنندگان برخوردار است و به این ترتیب، توانایی رقابتی بیشتری دارد.

از آنجا که در کشورهای پیشرفته، بازار دستخوش رقابت فشرده است، یکی از راه های رشد شرکت ها، گسترش فعالیت آنها به خارج است. این انگیزه به خصوص برای شرکت های فعال در بخش خدمات و توزیع، از سوپرمارکت های بزرگ گرفته تا رستوران های زنجیره ای، مصداق دارد. سرمایه گذاری خارجی به این شرکت ها امکان کسب منابع مالی لازم برای سرمایه گذاری در داخل (ایجاد شعب بیشتر و ارائه خدمات و کالاهای متنوع تر) را می دهد و از امتیاز بیشتری در رقابت با سایر شرکت ها برخوردار می سازد.

3-تنوع فعالیت

در کنار سود بیشتر و رشد تولید، یکی دیگر از مهمترین انگیزه های سرمایه گذاری خارجی تنوع در فعالیت تجاری و تولیدی است. با توجه به فشار رقابت در کشورهای پیشرفته، تنوع در فعالیت آسیب پذیری یک شرکت در برابر تغییرات پیش بینی نشده در بازار یا شرایط اقتصادی را کاهش می دهد.

در داخل یک کشور، معمولا شرکت ها می کوشند با گسترش فعالیت خود به بخش های دیگر تولیدی یا بازارهای مختلف، امکان آن را بیابند تا رکود در تقاضای برای یک کالا را با اتکای به رونق در تقاضا برای کالاهای دیگر جبران کنند. اما علاوه بر حفاظت در برابر تغییر در تقاضای داخلی، شرکت های بزرگ با تغییرات پیش بینی نشده در سطح اقتصاد ملی نیز مواجه هستند که می تواند بر تمامی جنبه های فعالیت آنها تاثیر بگذارد. تنوع فعالیت از طریق ورود به کشورهای دیگر از جمله راه های کاهش آثار نوسانات اقتصادی در یک کشور به خصوص است. در این زمینه، هرچه تفاوت ساختار و شرایط اقتصادی کشور میزبان با کشور سرمایه گذار بیشتر باشد، اهمیت آن از جهت تنوع بخشیدن به چشم انداز اقتصادی شرکت سرمایه گذار بیشتر است.

ج-انتظارات سرمایه گذار

طبیعی است که مساعد بودن شرایطی که در بالا ذکر شد زمینه ساز گرایش سرمایه گذار خارجی به ورود به یک کشور خاص است. آنچه که سرمایه گذار را به ورود به بازار خاصی تشویق می کند، ارزیابی سود و زیان با توجه به مخاطرات یا ریسک سرمایه گذاری است. در همانحال، نباید فراموش کرد که سرمایه گذاری خارجی همیشه به معنی آغاز فعالیت در شرایط یا فضایی است که با وضعیتی که سرمایه گذار به آن عادت کرده تفاوت هایی دارد. هر چه این تفاوت ها بیشتر باشد، تصمیم گیری دشوارتر و آمادگی برای ورود به فضای جدید، مستلزم کسب عواید و منافع بیشتر است. به همین دلیل هم مشاهده می شود که هنوز بخش عمده ای از سرمایه گذاری کشورهای پیشرفته جهان در کشورهای مشابه آنها، یعنی سایر کشورهای پیشرفته صورت می گیرد. اگرچه سود ناشی از این سرمایه گذاری ها و تنوع بخشی آنها چندان زیاد نست، اما فضای آشنا  برای سرمایه گذار به معنی ساده تر بودن ارزیابی هزینه و منابع یا ریسک سرمایه گذاری است.

در بالا به عناصر و عوامل اقتصادی تاثیرگذار بر سرمایه گذاری خارجی اشاره شد. اما نکته مهمی که باید مورد تاکید قرار گیرد این است که تصمیم در مورد انتخاب محلی برای سرمایه گذاری در نهایت توسط افرادی اتخاذ می شود که علاوه بر منطق اقتصادی و بازرگانی، منافع و علایق شخصی و گروهی خود را نیز در نظر می گیرند. به عبارت دیگر، هنگامی که به سرمایه گذاری خارجی می اندیشیم، به جای روبوت هایی که در برخورد با مسایل، تابع منطق محض هستند، باید به مدیرانی  فکر کنیم که در جایگاه تصمیم گیری قرار دارند.

برای این منظور باید ضوابط ناظر بر تصمیم گیری مدیریتی در کشورهای پیشرفته را در نظر گرفت. در گذشته، فرض بر این بود که هدف اصلی سازمان اقتصادی، کسب سود هر چه بیشتر یا در نهایت، “سود همراه با رشد مطلوب” است. بر این اساس، مدیریت معتبر عبارت بود از تلاش برای کسب سود هرچه بیشتر به نحوی که هم بتوان سهامداران را راضی نگاه داشت و هم امکان سرمایه گذاری برای رشد بیشتر را به دست آورد. مدیری که در این زمینه موفق بود، از امنیت شغلی برخوردار می شد. البته هنوز هم سود بیشتر و رشد مناسب از جمله عوامل تعیین کننده میزان موفقیت یک سازمان اقتصادی است اما در این چند دهه، عوامل و مفاهیم جدیدی در تعیین اهداف سازمانی دخیل شده و بر انگیزه مدیریتی تاثیر گذاشته است.

امروزه مدیران سازمان های اقتصادی نه تنها خود را در برابر سهامداران (یا صاحبان) شرکت، بلکه در برابر گروه های دیگری با انگیزه ها و خواست های مختلف مسئول می بینند و می دانند که امنیت، اعتبار و پیشرفت شغلی آنان وابسته به پاسخگویی به انتظارات آنها نیز هست. دولت و نهادهای دولتی، اتحادیه های کارگری، حافظان محیط زیست، مدافعان حقوق بشر، طرفداران صلح، حامیان حقوق اقلیت ها و گروه ها و تشکل های مختلف دیگر به عنوان بخشی از ماموریت خود، فعالیت شرکت ها و سازمان های اقتصادی را در داخل و خارج از کشورهایشان زیر نظر دارند. و از آنجا که افکار عمومی مردم، یعنی همان مشتریان و کارکنان این شرکت ها تحت تاثیر فعالیت و تبلیغات این گروه ها قرار می گیرد، مدیران باید بکوشند حتی اگر خواست تمامی این گروه ها را برآورده نمی کنند، لااقل در معرض اقدامات و تبلیغات منفی آنها قرار نگیرند. به ویژه اینکه در شرایط رقابتی امروز، کمترین عامل منفی تاثیرگذار بر یک شرکت می تواند باعث پیشرفت رقبا شود و موقعیت آن را به مخاطره اندازد.

در همانحال، توجه به موقعیت یک شرکت به عنوان عامل اصلی در تصمیم گیری هم تمامی تصویر را نشان نمی دهد. واقعیت این است که برای مدیران موسسات اقتصادی، آرامش روحی و وضعیت و آینده شغلی خود نیز دست کم به همان اندازه حفظ منافع شرکت هایشان اهمیت دارد. ممکن است سرمایه گذاری در یک منطقه خاص سود سرشاری را در پی داشته باشد و  گزارش سالانه شرکت را رونق بخشد. اما اگر این سرمایه گذاری با امنیت لازم همراه نباشد یا باعث ناخرسندی و اعتراض گروه های مختلف ناظر بر فعالیت شرکت شود و مدیریت را با چالش های مداوم مواجه سازد، احتمال بیشتر آن است که مدیران تصمیم گیرنده “عطای سرمایه گذاری در آن را به لقایش بخشند.”

د- سرمایه گذاری خارجی در ایران

ایران از جمله اولین کشورهای مستقل دریافت کننده سرمایه گذاری خارجی است. از اواخر قرن نوزدهم میلادی، قدرت های اقتصادی وقت با بهره برداری از ضعف سیاسی و عقب ماندگی اقتصادی ایران، با کسب امتیازات دولتی، فعالیت در بخش های مختلف خدماتی (مثل گمرکات) و تولیدی (نفت) را آغاز کردند. به استثنای جلب موافقت و کسب امتیاز از دولت وقت، این فعالیت ها تابع قاعده و قانون مشخصی نبود.

نخستین قانونی که مشخصا برای ساماندهی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در دهه 1330 شمسی تصویب و اجرایی شد هم به استثنای اطمینان بخشیدن به شرکت های فعال در زمینه اکتشاف و استخراج نفت، و تشویق چند واحد کوچک تولید کالاهای مصرفی، در جلب سرمایه گذاری خارجی به ایران موفقیت چندانی نداشت. واقعیت این است که شرایط داخلی کشور برای سرمایه گذار خارجی چندان اشتهاآور نبود. تنها پس از رونق اقتصادی ناشی از افزایش بهای نفت در خلال دهه بعد بود که ایران به محلی جذاب برای سرمایه گذاران خارجی مبدل شد. فشار سرمایه خارجی برای ورود به بازار پر رونق ایران در آن زمان به حدی بود که دولت به منظور حمایت از سرمایه داخلی، سرمایه گذاری خارجی را به مشارکت اقلیتی در شرکت های ثبت شده در ایران محدود کرد.

پس از انقلاب، واکنش نسبت به شرایط اقتصادی قبلی و مخالفت با روند صنعتی شدن آن زمان به شکل اصل ممنوعیت دادن امتیاز اقتصادی به خارج وارد قانون اساسی شد که طی  یک دهه بعد،  به منع قانونی سرمایه گذاری خارجی تعبیر می شد. در سال های بعد، این تفسیر از قانون اساسی تغییر یافت هر چند در این زمان، شرایط برای سرمایه گذاری خارجی در ایران تغییر فراوان کرده بود.

از نظر داخلی، اقتصاد ایران با مشکلاتی مانند شفاف نبود قوانین ناظر بر سرمایه گذاری و همچنین مشکلاتی در سیاست خارجی مواجه شده بود. و از نظر خارجی، سقوط نظام های کمونیستی و گسترش دموکراسی و آزادی اقتصادی در نقاط مختلف جهان، فرصت های قابل توجهی را در اختیار سرمایه گذاران غربی قرار داده و از اهمیت ایران به عنوان قطبی برای جلب سرمایه خارجی کاسته بود. به این ترتیب، ورود سرمایه خارجی به ایران طی دهه های اخیر و تا قبل از وضع تحریم های خارجی، به سرمایه گذاری مختصری در بخش صنایع نفتی منحصر بوده است.

با رفع تحریم های خارجی، تلاش دولت برای جلب همکاری اقتصادی از خارج از جمله سرمایه گذاری خارجی شدت گرفته و به گزارش مقامات دولتی، خارجیان نیز تمایل زیادی به ورود به ایران از خود نشان داده اند. با اینهمه، هنوز موانعی در این راه وجود دارد.

برخی از این موانع، مانند مشکل معاملات دلاری با خارج و نگرانی سرمایه گذاران خارجی از احتمال برخورد مقررات تحریمی آمریکا با آنها  قاعدتا دیر یا زود مرتفع خواهد شد. در این مورد، سرمایه گذاران خارجی در انتظار کسی هستند که نخستین قدم را بردارد. باید در نظر داشت که سال هاست که ایران کمابیش در حاشیه اقتصادی جهانی جای داشته و کسانی که مایل به سرمایه گذاری در این کشور هستند سابقه یا تجربه قبلی در این زمینه ندارند و باید به اصطلاح در خلاء تصمیم گیری کنند. ورود به بازار ایران در حال حاضر، اقدامی نو محسوب می شود و مانند هر اقدام بکر دیگری، اقدامی با ریسک زیاد تلقی می شود. در صورتی که شرایط مساعد همکاری خارجی دوام داشته باشد، قاعدتا این وضعیت به تدریج بهبود خواهد یافت.

اما مسایل و نکات دیگری نیز وجود دارد که باید به طور مشخص مورد توجه مسئولان قرار گیرد. مهمترین عامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری پیرامون سرمایه گذاری خارجی، “ثبات سیاسی” در مفهوم وسیعتر آن است. معمولا زمانی که از ثبات سیاسی سخن می رود، دوام نظام حکومتی و نبود تغییرات سریع سیاسی به ذهن متبادر می شود. واقعیت این است که در جهان امروز، تحولات سیاسی، اگر در چارچوب قواعد مشخصی صورت گیرد و با معیارهای سیاسی رایج قابل ارزیابی و پیش بینی باشد، مانعی برای سرمایه گذاری خارجی محسوب نمی شود. در واقع، برخی واکنش های به ظاهر “بی ثبات کننده” داخلی، مجراهایی برای کاهش خطر انفجار سیاسی محسوب می شوند. همچنین، خطراتی مانند “ملی کردن” سرمایه های خارجی که در گذشته معمولا با هر تحول عمده سیاسی همراه بود، امروزه در کمتر تفکر سیاسی جای دارد. به عبارت دیگر، سرمایه گذاران با اینگونه تحرکات و تحولات سیاسی آشنایی دارند و برای کاهش خطرات احتمالی ناشی از چنین تحولاتی، تمهیداتی در دسترس آنان است.

آنچه که نگرانی به بار می آورد آن دسته از اقدامات دولتی است که بدون ایجاد بی ثباتی ظاهری، به شکل و سرعتی غیرقابل پیش بینی شرایط اقتصادی کشور را دگرگون کند بی آنکه امکاناتی برای مقابله با آثار آن وجود داشته باشد. به عنوان مثال، این واقعیت که طی چند ماه، کسری بودجه یک دولت به شدت افزایش یابد و از طریق سقوط سریع ارزش پول ملی تامین شود، قطعا وضعیتی اطمینان بخش برای سرمایه گذار خارجی نیست هر چند به تعبیری، بی ثباتی سیاسی هم محسوب نشود. برای درک این واقعیت، می توان حالت سرمایه گذاری را تصور کرد که باید سود سرمایه خود را به نرخی چند برابر سابق به ارز خارجی تبدیل کند.

عوامل موثر دیگر در ایجاد “ثبات” و در نتیجه اطمینان خاطر دادن به سرمایه گذار خارجی، تدوین و تاکید بر استمرار قوانین و مقرراتی شفاف، ساده و قابل درک است که نهادهایی سالم مسئولیت اجرای آنها را برعهده دارند. اصلاح تشکیلات اقتصادی و کارآمد کردن نهادهای پولی و مالی و انطباق عملکرد آنها با ضوابط و معیارهای رایج در سطح جهانی نیز از جمله مواردی است که برای جلب اطمینان سرمایه گذاری خارجی ضرورت دارد. اینها از عوامل تعیین کننده ثبات سیاسی در کشور پذیرای سرمایه گذاری خارجی است.

در مقابل، می توان از سرمایه گذاری خارجی انتظار داشت فرصت های  از دست رفته را تا حدودی جبران کند و زمینه رشد و توسعه کشور و حتی مشارکت عمومی در این روند را فراهم آورد.

 

ویژه نامه نمایشگاه نفت

0

cover-9

VL cover

جدید ترین شماره مجله دستاورد صنعت ،ویژه بیست و یکمین نمایشگاه بین المللی نفت و گاز تهران، 16 اردیبهشت همزمان با آغازین روز نمایشگاه ،چاپ و توزیع خواهد شد.

به همراه این شماره، ضمیمه “وندورلیست” نیز بصورت یک جلد مجزا حاوی اطلاعات صدها شرکت ایرانی و خارجی در دسترس شما خوانندگان گرامی خواهد بود.

برای دریافت این دو شماره ویژه، می توانید هم اکنون مشترک نسخه چاپی مجله دستاورد صنعت شوید.

 

 

 

اشتراک : برای اشتراک مجله دستاورد صنعت فرم آنلاین را تکمیل و برای ما ارسال کنید:

صفحه اشتراک

http://www.mceducation.sg/images/magazines/subscribe-button.jpg?sfvrsn=2

حضور بیش از ١٩٠٠ شرکت در نمایشگاه نفت

0

 

رئیس شورای سیاستگذاری نمایشگاههای صنعت نفت از حضور بیش از ١٩٠٠ شرکت داخلی و خارجی در بیست و یکمین نمایشگاه صنعت نفت خبر داد و گفت: تعداد غرفه شرکتهای خارجی نسبت به پارسال حدود ٦٠ درصد رشد یافته که نشانگر علاقه جهانیان به سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران است.

 

اکبر نعمت الهی در گفتگو با شانا با اشاره به این که امسال با توجه به اجرایی شدن برجام نمایشگاه بین المللی نفت ایران با استقبال فوق العاده ای نسبت به پارسال روبرو بود، تصریح کرد:  این استقبال به گونه ای بود که با وجود اختصاص تمام فضای موجود در محل نمایشگاههای دائمی جمهوری اسلامی ایران، اعم از سالنهای سرپوشیده و فضای باز، تعداد زیادی از شرکتها موفق به گرفتن غرفه نشدند.

مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت با بیان این که تاکنون بیش از ٩٠٠ شرکت داخلی و ٨٨٠ شرکت خارجی در نمایشگاه بیست و یکم غرفه اجاره کرده اند، از افزایش حضور بین المللی از ٣٢ به ٣٨ کشور در نمایشگاه امسال خبر داد و گفت: تعداد شرکتهای حاضر در نمایشگاه بیست ویکم بیش از ١٩٠٠ شرکت خواهد بود زیرا در برخی غرفه ها چند شرکت به صورت مشترک حاضر شده اند و یا برخی غرفه ها به هلدینگهایی متشکل از چند شرکت واگذار شده است.

حضور ٣٨ کشور  در نمایشگاه نفت تهران

وی با اشاره به اختصاص حدود ٧٠ هزار مترمربع فضای سرپوشیده و روباز به شرکتهای داخلی و خارجی حاضر در نمایشگاه بیست و یکم تصریح کرد: تاکنون شرکتهای خارجی از ٣٨ کشور دنیا شامل شرکتهایی از آلمان، اوکراین، چین، سوییس، ایتالیا، امارات، ارمنستان، اتریش، بلژیک، فرانسه، هنگ کنگ، هند، مالزی، موناکو، هلند، لهستان، آمریکا، کانادا، ونزوئلا،کره جنوبی، استرالیا، روسیه، اسپانیا، سنگاپور، ترکیه، انگلستان، جمهوری آذربایجان، نروژ، سوئد، برزیل، بلغارستان، رومانی، ژاپن، نیوزیلند، تایوان، پرتغال، اندونزی و فنلاند در نمایشگاه جانمایی شده اند.

رئیس شورای سیاستگذاری نمایشگاههای صنعت نفت با بیان این که شرکتهای مربوط به کشورهای چین، کره جنوبی، ترکیه، آلمان، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، اتریش و فنلاند در نمایشگاه امسال به صورت پاویون حضور می یابند، افزود: تعداد غرفه های شرکتهای خارجی حاضر در نمایشگاه بیست و یکم نسبت به پارسال حدود ٦٠ درصد رشد نشان می دهد که این موضوع از علاقه جهانیان به سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران حکایت دارد.

نمایشگاه بیست و یکم صنعت نفت از ١٦ تا ١٩ اردیبهشت ماه برگزار خواهد شد و علاقمندان می توانند از ساعت ١٠ تا ١٨ از این نمایشگاه بازدید کنند.

انتقال فناوری، مرکز توجه نمایشگاه ٢١

نعمت الهی با اشاره به موضوع انتقال فناوری و توسعه شرکتهای دانش بنیان به عنوان یکی از ارکان مهم تحقق اقتصاد مقاومتی افزود: در بیست و یکمین نمایشگاه بین المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی موضوع انتقال فناوری مورد توجه خاص بوده ضمن تشریح سیاستهای کلان کشور برای توسعه صنعت نفت ابعاد و زمینه های فعالیت شرکتهای خارجی در ایران  با تاکید بر موضوع انتقال دانش فنی تبیین خواهد شد.

مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت با بیان این که در نمایشگاه امسال شرکتهای بزرگی حضور دارند، تصریح کرد: تاکنون حضور شرکتهای گازپروم، لوک اویل، سولزر، لینکلن الکتریک و فوچز قطعی شده و چند شرکت معتبر بین المللی دیگر از ایتالیا در حال مذاکره برای حضور در نمایشگاه هستند.

بیست و یکمین نمایشگاه بین المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی تهران به عنوان بزرگترین نمایشگاه صنعت نفت در خاورمیانه و جزو نمایشگاههای برتر جهان به شمار می رود.

 

تحولات عرصه رقابت در صنایع بالادستی نفت و گاز

0

 

در گذشته، جایگاه کارفرمایی به صورت انحصاری در اختیار شرکتهای IOC بود و موانع زیادی در راه رسیدن به این جایگاه برای شرکتهای دیگر وجود داشت، اما در حال حاضر نگرانیهای موجهی در مورد مدلهای کسب و کار شرکتهای IOC وجود دارد.

در سالهای نخستین شکل گیری صنایع نفت و گاز، شرکتهای محدودی فعالیتهای بخش بالادستی را از ابتدا تا انتها به تنهایی اجرا می کردند؛ به گونه ای که از دهه ١٩٢٠ تا ١٩٦٠ میلادی، هفت شرکت نفتی بین المللی (IOC) اصلی شامل اکسون، گالف، تکزاکو، موبیل، استاندارد اویل کالیفرنیا، بریتیش پترولیوم و رویال داچ شل تقریبا همه بازار جهانی صنعت نفت را در اختیار داشتند؛ اما امروزه وضع متفاوتی بر این صنعت حکمفرماست و موقعیت شرکتهای IOC پس از چند ادغام و سپری کردن تحولات گوناگون دچار دگرگونی بزرگی شده است و امروزه ٦ شرکت IOC شامل بریتیش پترولیوم، اکسون موبیل، کونوکوفیلیپس، شورون، رویال داچ شل و توتال در جهان فعالیت می کنند.

در صنایع نفت و گاز، مدیریت پروژه های بزرگ بر عهده شرکتهای کارفرماست و کارفرماهای نفتی مدتهاست نقشی کلیدی در این عرصه ایفا می کنند و بیشترین سهم را از سود این صنعت می برند؛ بنابراین در حال حاضر رقابت اصلی بر سر رسیدن به جایگاه کارفرمایی در بخش بالادستی است.در گذشته، جایگاه کارفرمایی به صورت انحصاری در اختیار شرکتهای IOC بود و موانع زیادی در راه رسیدن به این جایگاه برای شرکتهای دیگر وجود داشت و ورود به فهرست محدود شرکتهای کارفرما نیازمند چهار عامل دسترسی به منابع نفت و گاز، توانمندیهای مدیریتی، توان مالی و توانمندی فنی بود.

در حالی که امروزه سهم شرکتهای IOC از ذخایر نفت و گاز از ٨٥ درصد در سال ١٩٧٠ به کمتر از ١٠ درصد کاهش یافته است. از طرفی شرکتهای GNOC مانند استات اویل، سی ان پی سی و پتروبراس علاوه بر دستیابی به منابع هیدروکربوری فراوان، توانمندیهای مدیریتی و فنی و همچنین پشتوانه مالی خود را به طور قابل توجهی بهبود بخشیده اند؛ بنابراین در حال حاضر نگرانیهای موجهی در مورد مدلهای کسب و کار شرکتهای IOC وجود دارد.

 

کاهش قابل توجه منابع نفت و گاز این شرکتها و رشد شرکتهای GNOC نشان می دهد که عرصه رقابت در بخش بالادستی صنعت نفت دچار دگرگونی عمیقی شده است و این تحولات می تواند پیامدهای گسترده ای برای همه ذینفعان این صنعت به همراه داشته باشد؛ بنابراین شرکتهای IOC باید مدل کسب و کار پیشین خود را مورد ارزیابی دوباره قرار دهند.

  • پروین نیکنام
    کارشناس پژوهشکده ازدیاد برداشت از مخازن نفت و گاز
  • منبع:شانا

 

گزارش تصویری نمایشگاه دنیای صنعت استانبول

0
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016

نماشگاه بین المللی دنیای صنعت ترکیه WIN World  2016 در روزهای 20تا 24 بهمن 94 در محل نمایشگاهی تویاپ شهر استانبول برگزار شد.

در این دوره از نمایشگاه نیز سایت ایکسب و مجله دستاورد صنعت به روال سالهای اخیر، اسپانسر رسانه ای این رویداد بزرگ را بر عهده داشتند.

نمایشگاه امسال با دروه های پیش تفاوتی اساسی داشت. وزارت اقتصاد ترکیه پیش از برگزاری نمایشگاه گروهی از تجار کشورهای افریقایی از جمله مراکش،کامرون  را در قالب برنامه buyer program دعوت کرده بد و تولیدکنندگان ترکیه در نشستی رودرو محصولت خود را به آنها معرفی می کردند.

مهندس عبدالرضا پروین-نماینده انجمن ستصا
مهندس عبدالرضا پروین-نماینده انجمن ستصا
نمایشگاه وین 2016
نمایشگاه وین 2016
نمایشگاه وین 2016
نمایشگاه وین 2016
نمایشگاه وین 2016
نمایشگاه وین 2016

DSC06380 DSC06385 DSC06399

افتتاحیه نمایشگاه وین 2016
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016
افتتاحیه نمایشگاه وین 2016

پایتخت میلیاردرهای جهان کجاست؟

0

پکن توانسته از نیویورک پیشی بگیرد و به تنهایی در صدر فهرست قرار گیرد. بنابراین، پایتخت جدید میلیاردرهای جهان شهر «پکن» در چین است. اما میلیاردرها دیگر کدام شهرهای جهان را برای زندگی انتخاب می‌کنند؟

به گزارش  بیزینس اینسایدر، هورون، شرکتی در شهر شانگهای چین است که سالانه رتبه‌بندی و پژوهش‌های مربوط به افراد ثروتمند را منتشر می‌کند. بر اساس این گزارش، دقیقا 100 میلیاردر در شهر پکن زندگی می‌کنند. این در حالی است که در سیب بزرگ، لقب شهر نیویورک، 95 میلیاردر زندگی می‌کنند.

گری شیه در گزارش آسوشیتد پرس می‌نویسد: «پکن این عنوان را از شهر نیویورک ربود. دلیلش نیز این بود که 32 نفر در سال گذشته در پکن میلیاردر شدند. راپرت هوگورف، موسس شرکت هورون، ثروت فزاینده چین را به اقدامات اخیر این کشور نسبت داده است.»

اندوختن میلیاردها دلار از راه قانونی کار چندان ساده‌ای نیست. اما افرادی موفق شده‌اند که به این مهم دست یابند. حال سوال اینجا است که آن‌ها کدام شهر را برای زندگی ترجیح می‌دهند؟ در ادامه اسامی شهرهای دیگر که در بالای فهرست هورون قرار دارند را مشاهده خواهید کرد.

20. دهلی نو، هند
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 17
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 20

19. لس آنجلس، کالیفرنیا ایالات متحده آمریکا
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 22
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 21

18. بانکوک، تایلند
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 27
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 24


بانکوک هجدهمین شهر در فهرست هورون است

17. سائوپائولو، برزیل
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 30
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 24

16. توکیو، ژاپن
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 28
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 26

15. سئول، کره جنوبی
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 28
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 27

14. سنگاپور
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 22
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 27

13. استانبول، ترکیه
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 29
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 28

12. سان فرانسیسکو، کالیفرنیا
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 26
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 28

11. تایپه، تایوان
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 33
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 23

10. پاریس، فرانسه
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 30
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 30


پاریس همواره گزینه‌ای مناسب برای زندگی بوده است

9. هونگژو، چین
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 22
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 32

8. بمبئی، هند
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 40
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 45

7. شنژن، چین
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 34
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 46

6. لندن، انگلستان
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 49
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 50

5. شانگهای، چین
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 30
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 50

4. هنگ کنگ، چین
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 71
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 64

3. مسکو، روسیه
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 73
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 66


تعداد میلیاردرهای مسکو کاهش یافته است

2. نیویورک، ایالات متحده
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 91
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 95


«سیب بزرگ» رتبه اولش را به پکن داد

1. پکن، چین
تعداد میلیاردرها در سال 2015: 68
تعداد میلیاردرها در سال 2016: 100

«پکن چین» پایتخت میلیاردرهای جهان است

منبع: BusinessInsider
ترجمه: وبسایت فرادید

هفت خودروی گران‌ قیمت دنیا

0
در رویای خود فرض می‌کنیم میلیون‌ها دلار پول بی‌زبان و بیکار را در یک حساب بانکی پس‌انداز کرده‌ایم. ناگهان تصمیم می‌گیریم برای تنوع هم شده یکی از گران‌قیمت‌ترین خودروهای دنیا را بخریم.

به همان اندازه‌ای که تولید خودروهایی با قیمت چند میلیون دلاری برای مشهورترین خودروسازان دنیا دست‌یافتنی است، خرید چنین مدل‌هایی برای ما شبیه یک خواب و رویایی شیرین است. اما اگر چندین میلیون دلار پول نقد داشتید کدام یک از ۷ خودروی گران‌قیمت دنیا را به پارکینگ خود می‌بردید؟

استون مارتین وولکان؛ پادشاه بلامنازع جاده‌های بریتانیا (۲.۳ میلیون دلار)

7 خودروی گران‌ قیمت دنیا+ (تصاویر)

اگر با پول خود دنبال یک خودروی ۸۰۰ اسب بخاری با پیشرانه‌ی V12 هستید که نام سلطان جاده‌های بریتانیا برازنده‌ی آن است، می‌توانید به استون مارتین وولکان ۲.۳ میلیون دلاری فکر کنید. البته اگر بتوانید یک نسخه‌ی فروشی از آن را پیدا کنید.

تنها ۲۴ دستگاه از این خودروی جذاب تولید شده که هر کدام از آنها مشتری خاص خود را دارد. متاسفانه باید دنبال گزینه‌ی دیگری باشید که تجربه‌ای قدرتمند از یک رانندگی جذاب را در قالب یک ابرخودروی فوق‌العاده سبک به شما ارائه کند.

فراری F60، سهم شما در جشن تولد فراری (۲.۵ میلیون دلار)

7 خودروی گران‌ قیمت دنیا+ (تصاویر)

7 خودروی گران‌ قیمت دنیا+ (تصاویر)

فراری شصتمین سال تاسیس خود را با یک مدل جذاب به نام F60 جشن گرفت. مشکل اصلی این است که تنها ۱۰ دستگاه از این خودرو تولید شده است. اما نکته‌ی جالب اینجاست که تمامی مدل‌ها قبل از اینکه فراری خبر تولید اف ۶۰ را به کسی بدهد فروخته شده بودند.

در جذابیت این خودرو شک نکنید. فراری به خوبی می‌دانسته که باید برای F60 سنگ تمام بگذارد. این کوپه‌ی ۷۳۰ اسب بخاری با پیشرانه‌ی V12 یک خودروی بدون سقف است که طراحی آن کمی متفاوت‌تر از دیگر اسب‌های وحشی فراری است.

پاگانی هوایرا BC، خودرویی که تنها می‌توانید نسخه‌ی رودستر آن را بخرید (۲.۶ میلیون دلار)

7 خودروی گران‌ قیمت دنیا+ (تصاویر)

هوایرا مشتریان خاصی دارد. اما خبر خوب درباره‌ی این خودرو اینکه پاگانی هوایرا بی‌سی تنها خودروی فهرست ماست که می‌توانید برای خرید آن خوش‌بین باشید. اما باید به مدل رودستر قانع باشید، چون تمام ۲۰ نمونه‌ی کوپه که از این خودرو تولید شده به فروش رفته است.

بدنه‌ی فیبرکربنی هوایرا بی‌سی به خوبی اطراف خودرو را فراگرفته که همین موضوع باعث می‌شود با نسخه‌ی معمولی هوایرا تفاوت داشته باشد. اما تغییرات این خودرو به طراحی ظاهری آن خلاصه نمی‌شود و با یک مدل فوق سبک و بسیار پرقدرت روبرو هستیم که برای راندن آن علاوه بر پول کافی باید تبحر خاصی داشته باشید.

فراری FXX K خودرویی برای حکمرانی در مسابقات (۳ میلیون دلار)

7 خودروی گران‌ قیمت دنیا+ (تصاویر)

فراری FXX K نسخه‌ای مبتنی بر مدل جذاب لافراری است که تنها برای درنوردیدن پیست‌های مسابقه طراحی و تولید شده است. بهتر است برای خرید این مدل بی‌نظیر حتما ۳ میلیون دلار همراه داشته باشید، در غیر این صورت خرید آن غیر ممکن است.

پیشرانه‌ی FXX K با ترکیبی از موتورهای بنزینی و الکتریکی می‌تواند ۱۰۳۶ اسب بخار توان تولید کند که برای کنترل این اسب سرکش باید دست به دامان قطعات آیرودینامیک این مدل شوید. به نظر شما ۱۰۳۶ اسب بخار بدون آیرودینامیک عالی چه بلایی سر شما می‌آورد؟

تنها ۴۰ دستگاه از این غول ایتالیایی تولید شده که خوشبختانه همه آنها فروخته شده است!

مک‌لارن P1 GTR خودرویی که باید به آن احترام گذاشت (۳.۱ میلیون دلار)

7 خودروی گران‌ قیمت دنیا+ (تصاویر)

اگر گفتیم استون مارتین وولکان گران‌قیمت‌ترین خودروی انگلیسی است، اشتباه کردیم. مک‌لارن P1 GTR انتخابی است که ۳.۱ میلیون دلار برای شما آب می‌خورد. این خودرو با همان ترکیب رنگی به فروش می‌رسد که مدل مشهور 1995 F1 GTR توانست مسابقات Le Mans را از آن خود کند.

این هیولای ۹۸۶ اسب بخاری از یک پیشرانه‌ی V8 توربوشارژ در کنار یک موتور الکتریکی بهره می‌برد. این خودروی قابل احترام برای فتح مسابقات طراحی شده و باید انتظار یک خودروی قدرتمند مسابقه‌ای را از آن داشته باشید. گرچه تاکنون هیچ کدام آنها در مسابقات حاضر نشده‌اند!

لامبورگینی وننو رودستر خودرویی گران‌قیمت ولی بدون سقف! (۴.۵ میلیون دلار)
7 خودروی گران‌ قیمت دنیا+ (تصاویر)
7 خودروی گران‌ قیمت دنیا+ (تصاویر)

اگر ۴.۵ میلیون دلار دارید، اگر عاشق لامبورگینی هستید و اگر دوست دارید سقف خودروی شما آسمان باشد، پیشنهاد می‌کنیم یک لامبورگینی وننو رودستر ۷۴۰ اسب بخاری پیدا کنید و آنرا بخرید!

قطعا کسی که ۴.۵ میلیون دلار پول دارد و عاشق لامبورگینی است، از رانندگی با وننو رودستر در هوای بارانی بیشتر لذت می‌برد.

کونیخزگ CCXR Trevita الماسی که همه دنبال آن می‌گردند (۴.۸۵ میلیون دلار)

7 خودروی گران‌ قیمت دنیا+ (تصاویر)

فقط دو دستگاه از این خودرو تولید شده که یکی از آنها باید توسط مجوزهای قانونی آمریکا را بگیرد. به نظر می‌رسد باید خرید آن را فراموش کنید. ولی جالب است بدانید Floyd Mayweather Jr بوکسور مشهور آمریکایی صاحب تنها نمونه‌ی موجود در این کشور است که خیلی هم به خودروی خود افتخار می‌کند.

به لطف بهره‌گیری از پوشش فیبری منحصر به فرد به کار رفته در مدل تراویتا که قیمت بسیار گزافی هم دارد، این خودرو از یک بدنه‌ی فیبرکربنی درخشان بهره می‌برد که مانند الماسی در تاریکی می‌درخشد.

نظر شما درباره‌ی خودروهای این لیست چیست؟ آیا شما هم دوست دارید صاحب یکی از این مدل‌ها باشید؟

منبع: زومیت

یک ایرانی برترین زن کارآفرین کانادا شد

0
شهرزاد رفعتی برترین کارآفرین زن کانادا
شهرزاد رفعتی، یک موسسه چند رسانه‌ای به نام Broadband TV دارد که در کانادا فعالیت می‌کند و ۳۱۹ میلیون کاربر دارد. او در این هفته به عنوان برترین کارآفرین زن کانادا برگزیده شد و به زودی جایزه خود را می‌گیرد.
این جایزه هر ساله به یک زن کانادایی تعلق می‌گیرد.

شهرزاد رفعتی در سال 2000 از تهران به ونکوور مهاجرت کرد و در رشته علوم رایانه دانشگاه بریتیش کلمبیا به تحصیل پرداخت و سپس شرکت BroadbandTV را تاسیس کرد. او در عرض تنها 1000 روز اول کاری خود، با ارائه دهندگان محتوا در کانادا و کشورهای دیگر شریک شد.

یک ایرانی برترین زن کارآفرین کانادا شد

BroadbandTV موفق شد به تغییر مفهوم ارتباط میان “سارقان اینترنتی محتواهای رسانه ای” و “ارائه دهندگان این محصولات” کمک کند.

رفعتی خودش در این‌باره می‌گوید: “ارائه دهندگان این محتواها در عوض مبارزه با طرفداران مشتاق خود می توانند کار با آنها را آغاز کنند. ما در حال کمک به شرکتهایی هستیم که بتوانند محتواهای خود را در اینترنت شناسایی کنند و آنها تحت کنترل بگیرند و در سود حاصل از آنها سهیم شوند.”

به گفته او: گام بزرگ بعدی این شرکت در عرصه برنامه های جانبی تلفنهای همراه هوشمند ارائه محتواهای ویدیویی است.

BroadbandTV یک شرکت رسانه ای فناوری است که با اپراتورهای شبکه و فعالان تبلیغات همکاری می کند و در عرصه بهینه سازی و توزیع محتواهای ویدیویی از راه اینترنت پروتکل (IP) و شبکه های بی سیم و موبایل فعالیت دارد.

یک ایرانی برترین زن کارآفرین کانادا شد

آلگوریتمهای شهرزاد رفعتی وب را برای شناسایی ویدیو کلیپهای بدون حق کپی رایت اسکن می کنند. زمانی که این فیلمها شناسایی شدند BroadbandTV به آنها یک آگهی متصل می کند و درآمد حاصل از آگهی را با تولیدکننده واقعی ویدیوکلیپ تقسیم می کند.

یک ایرانی برترین زن کارآفرین کانادا شد
منبع: فرادید

تسهیم اطلاعات در کانال‌های خرید و فروش

0

 ما در این مقاله، بر عدم اطمینان موجود در بازار چین تمرکز می کنیم که تبدیل به دغدغه اصلی شرکتها برای کسب و کار در چین شده است. به طور خاص می توان به دو نوع عدم اطمینان، محیطی و رفتاری اشاره کرد. مبنای مطالعه درباره آنها، اقتصاد هرینه مبادله (TCE) می باشد، اخیراً محققین، پژوهش هایی درخصوص این عدم اطمینان ها و مضامین مرتبط با آنها برای کانالهای خرید و فروش انجام داده اند. عدم اطمینان محیطی مشکلاتی را برای شرکتها ایجاد کرده است. از آن جمله می توان به اجرای تغییرات مقتضی در داخل سازمان و یا اصلاح قراردادها با شرکای تجاری شان به منظور حفظ منابع در محیطی ناپایدار اشاره نمود. عدم اطمینان رفتاری هزینه های غربالگری و انتخاب شرکا را افزایش می دهد. همچنین اثرات مخربی بر عملکرد اعضای کانال می گذارد.در برابر این قبیل عدم اطمینانها ممکن است اعضای کانال به سازوکارهای غیررسمی راهبری متوسل شوند، از این قبیل سازوکارها میتوان تسهیم اطلاعات و ارتباطات نزدیک را ذکر نمود.

به طور همزمان، محققین بازاریابی توجه فزاینده ای به اثرات محیط بنگاهی بر روابط بین سازمانی اعضاء کانال نمودند. نیروهای مقرراتی، هنجاری، و شناختی، بر همکاری و عملکرد اعضاء تأثیرگذار هستند. اما اثر توأم نیروهای نهادی و عدم اطمینان ها بر روابط بین شرکتی به ندرت مورد مطالعه قرار گرفته است.برای عدم اطمینان محیطی، بر عدم اطمینان بازار متمرکز شدیم و برای عدم اطمینان رفتاری، میزان تعهد شرکتها به قراردادهایشان (تعهد قراردادی) را در نظر گرفتیم. از این رو ما اثرات عدم اطمینان بازار و تعهد قراردادی بر تسهیم اطلاعات را مورد آزمون قرار دادیم. علاوه بر این اثر تعدیلی حمایتهای مقرراتی، هنجاری و شناختی بر این روابط را تحلیل کردیم. در ادامه نیز به اثرات تسهیم اطلاعات بر عملکرد عملیاتی تأمین کننده پرداخته شد.

1 –  تسهیم اطلاعات
تسهیم اطلاعات را به کثرت، فراوانی و در دسترس قراردادن اطلاعات تسهیم شده بین سازمانها به منظور دستیابی به نتایج سودمند تعریف نموداند.این شاخص تمایل شرکتهای همکار برای ارائه اطلاعات به صورت پیش نگر و فعال به طوریکه برای طرفهای مقابل سودمند باشد را نشان می دهد. عدم دسترسی یکسان به اطلاعات امری طبیعی و اجتناب ناپذیر در زنجیره تأمین؛ و نارسایی یا اختلال در تسهیم اطلاعات برای اعضای زنجیره تأمین زیان بار است. پدیده «اثر شلاق چرمی» یکی از مثالهای این عدم دسترسی یا عدم تقارن اطلاعات است که با تغییر اندکی در تقاضای مشتری نهایی شروع و منجر به یک نوسان متحرک و غیرقابل کنترل در سمت تأمین کننده میگردد. بنابراین تأمین کنندگان تا حد زیادی برای کسب اطلاعات به خرده فروشها متکی هستند زیرا خرده فروشها مستقیماً با رقبا و مشتریان خود در تعامل هستند.

2 – عدم اطمینان (ابهام)
اقتصاد هزینه مبادله (TCE) توجه زیادی را در ادبیات بازاریابی به خود جلب کرده است .بمنظور توسعه و تصحیح چارچوب مفهومی اولیه TCE تلاش های زیادی شده ست. به طوریکه برای عدم اطمینان، مفهوم عقلانیت محدود را مطرح شد.اگرچه تصمیم گیرندگان اغلب می خواهند عقلانی عمل کنند اما ممکن است به وسیله محدودیت شان در پردازش اطلاعات، و توانایی ارتباطات محدود شود. این محدودیتها در محیط نامطمئن تبدیل به مشکلاتی جدی می شود. از این رو ما دو نوع عدم اطمینان یعنی عدم اطمینان های محیطی و رفتاری را بررسی کردیم.
1) عدم اطمینان رفتاری بر مسئله ارزیابی عملکرد اثر می گذارد و برخاسته از درون خود متن مبادله به دلیل گرایش به فرصت طلبی طرفین مبادله است. (منبع درونی دارد)
2)عدم اطمینان محیطی که تحت تأثیر مبادله است (مبنع بیرونی دارد). و سبب دشواری در فرایند شناسایی اعضای کانالی که مطابق با توافقات ایجاد شده عمل کرده اند می شود. از میان منابع عدم اطمینان محیطی، احتمالاً عدم اطمینان بازار بیشترین اهمیت را در تأثیرگذاری بر عملیات کسب و کار دارد. این منبع عدم اطمینان در بازار « به وسیله تلاش های یک شرکت به تنهایی، قابل کنترل یا کاهش نیست» . عدم اطمینان در تقاضا و عدم اطمینان رقابتی مثالهایی از عدم اطمینان بازار هستند.
2-1 اثر عدم اطمینان بازار بر تسهیم اطلاعات
در صورت بالا بودن عدم اطمینان بازار شرکتها فعالیتهایشان را به دقت هماهنگ می کنند و روابطشان با شرکا تقویت می کنند. هرچه عدم اطمینان در محیط فعالیت بین کانال بازاریابی بیشتر شود تلاش گسترده تری برای افزایش سطح یکپارچگی عمودی بین دو طرف صورت می پذیرد .
عدم اطمینان بازار موجب برانگیختن اعضای زنجیره تأمین برای یکپارچگی با یکدیگر و افزایش تسهیم اطلاعات می گردد. برای مثال در محیط متلاطم مشارکت های خرده فروش – تأمین کننده از طریق تبادل اطلاعات، به یکپارچه شدن کمک می نمایند. تحت چنین شرایطی تسهیم اطلاعات امری حیاتی برای برقراری شراکت می باشد. بنابراین اینگونه فرض می شود که:
فرضیه اول: عدم اطمینان بازار باعث افزایش تسهیم اطلاعات بین خرده فروش و تأمین کننده می شود.
2-2 اثر تعهد قراردادی بر تسهیم اطلاعات
تعریف عملیاتی ما از تعهد قراردادی، میزان پیروی خرده فروش و تأمین کننده از قرارداد و درجه پایبندی به مسئولیتهای درج شده در قرارداد، می باشد. در این جا اثر تعهد قراردادی بر تسهیم اطلاعات بررسی نموده اند. از یک سو، قرارداد نه تنها جهت ها و شرایط مبادله مشخص می نماید بلکه به عنوان ابزار مراوده عمل کرده و سبب ایجاد انگیزه در خصوص جزئیات اجرای قرار داد و ارزیابی عملکرد آنها می شود.
از سوی دیگر، تحقیقات نشان داده زمانی که شرکتها، همکاری نزدیکی با شرکایشان دارند(واحد تحقیق و توسعه مشترک)، بایستی اسباب سازوکارهای کنترلی مانند قرارداد، اعتماد، قواعد، یا تسهیم مالکیت را مهیا سازند تا بتوانند انتقال دانش پیچیده را هماهنگ ساخته و رفتار فرصت طلبانه شرکایشان را حداقل کنند. بنابراین اینگونه فرض می شود که:
فرضیه دوم : تعهد قراردادی باعث افزایش تسهیم اطلاعات بین خرده فروش و تأمین کننده می شود.

3 –  محیط بنگاهی (نهادی)
محیط بنگاهی به فرایندهای نهادی سازی و مکاتبه بنگاه ها و همچنین به سازوکارهای تأثیرگذاری که به حقانیت در محیط اجتماعی مربوط می شوند اشاره دارد . برداشت اعضای کانال از عدم اطمینان ها، و تعهدشان به قراردادها و تسهیم اطلاعات همواره متأثر از این نیروهای نهادی است. در این تحقیق اثرات تعدیلی این سه نوع نهاد در جامعه از قبیل حمایت قانونی، حمایت هنجاری، و حمایت شناختی تحلیل می گردد.
3-1 اثرات تعدیلی حمایت قانونی
سه جنبه مهم منحصر به فرد محیط نهادی جامعه عبارت اند از: حمایت حقوقی، حمایت دولت و اهمیت گوانزی (guanxi).
حمایت قانونی مؤثر خطر احتمالی کسب و کار که مربوط به تغییرات سریع بازارها است را کاهش می دهد. معمولاً اثربخشی حمایت قانونی به این موارد وابسته است:1) میزان ذکر جزئیات، قوائد حقوقی رسمی و دکترین موجود، 2) ساختار و برنامه های نهادهای اجرا کننده آنها، 3) آنچه که « فرهنگ حقوقی» نامیده می شود شامل عرف، عقاید، و شیوه های انجام و تفکری که شیوه ها و نگرشهای نسبت به قوانین را تعیین می کند. اگر شرکتها باور داشته باشند که می توانند روی نهادهای قانونی برای حمایت از منافع شان حساب کنند، این احتمال وجود دارد که تمایل کمتری به شرکت فعال در تسهیم اطلاعات داشته باشند. بنابراین اینگونه فرض می شود که :
فرضیه سوم: تأثیر مثبت عدم اطمینان بازار بر تسهیم اطلاعات به طور منفی توسط اثر بخشی حمایت قانونی تعدیل می-شود.
اگر نهادهای قانونی در اجرای قوانین تجاری، حمایت از منابع شرکت ها و حل اختلافات مؤثر و منصف باشند، یک عضو کانال بیشتر احتمال می دهد که برای شکستن قرارداد با شرکا، توسط دادگاه و نمایندگان قانونی مجازات شود. بنابراین ما پیشنهاد می کنیم که حمایت قانونی تأثیر مثبت تعهد قراردادی در روابط را تقویت نموده و منجر به تسهیم اطلاعات گسترده می شود.
فرضیه چهارم: اثر مثبت تعهد قراردادی بر تسهیم اطلاعات به طور مثبت توسط اثربخشی های حمایت قانونی تعدیل می شود.
3-2 اثرات تعدیلی حمایت هنجاری
نهادهای هنجاری اهداف و مقاصد (مانند ایجاد سود، شاخت روابط قوی) و همین طور مسیرهای درست رسیدن به آنها (مانند برداشت از فعالیتهای منصفانه کسب و کار، تسهیم اطلاعات و حفظ روابط میان افراد) را تعیین مینماید. همچنین  حمایت هنجاری در اوضاع نا مطمئن بازار نگرانی اعضای کانال درباره فرصت طلبی را کاهش می دهد. بنابراین اینگونه فرض می شود:
فرضیه پنجم: اثر مثبت عدم اطمینان بازار بر تسهیم اطلاعات توسط حمایت هنجاری تعدیل می گردد.
حمایت هنجاری مانند یک نیروی نهادی غیر رسمی عمل میکند که به قراردادهای رسمی برای حفاظت از منافع شرکت الحاق می شود. همچنین با تعیین نحوه رفتار درست شرکتها درک مشترکی از آنچه که آنها باید برای تسهیل اجرای قرارداد انجام دهند ایجاد نموده  و انگیزه آنها در تبادل اطلاعات به شکل فعالی افزایش خواهد یافت. بنابراین این گونه فرض می شود که:
فرضیه ششم: اثر مثبت تعهد قراردادی بر تسهیم اطلاعات به طور مثبتی توسط اثربخشی های حمایت هنجاری تعدیل میشود.
3-3 اثرات تعدیل کننده حمایت شناختی
حمایت شناختی نشان دهند قواعد پذیرفته شده، و عقاید غیر رسمی است که از طریق تعاملات اجتماعی بین اعضای مختلف ایجاد می شوند (اسکات، 1995). اغلب تمایل به استفاده از  آن  به عنوان منابع برای غلبه بر عدم اطمینان می باشند. همچنین می تواند مزیت های اطلاعاتی چون به موقع بودن، پرمایگی و پرهیز از تعصب در انتشار را موجب شود. بنابراین:
فرضیه هفتم: اثر مثبت عدم اطمینان بازار بر تسهیم اطلاعات به شکل مثبتی توسط حمایت شناختی نهاد گوانزی تعدیل می شود.
نهاد گوانزی اثرات تعهد قراردادی بر تسهیم اطلاعات را کاهش می دهد. اما نهاد گوانزی می تواند نقشی شبیه به حکومت را ایفا کند. دو اصل مهم در گوانزی وجود دارد که عبارتند از: 1) التزام به مساعدت،وکمک به دیگران .2) اثر متقابل آن. این اصول تا حدی سبب کاهش احتمال رخداد رفتارهای فرصت طلبانه ای ، یا عدم جبران کمک اطلاعاتی می گردد.پس  این حمایت می تواند جایگزین تعهد قراردادی در ممانعت از رفتارهای فرصت طلبانه و تسهیل تسهیم اطلاعات شود. از این رو:
فرضیه هشتم: اثر مثبت تعهد قراردادی بر تسهیم اطلاعات به شکل منفی توسط حمایت شناختیِ نهاد گوانسی تعدیل می شود.
3-4 عملکرد و اجرای تسهیم اطلاعات
تسهیم اطلاعات بین شرکتها می تواند منجر به ارتقاء جنبه های گوناگون عملکرد، بهبود توان عملیاتی، کیفیت محصول و تحویل مطلوب محصول در زنجیره تأمین گردیده از این جهت که باعث افزایش یکپارچگی زنجیره تأمین می شود. بنابراین اثر مثبت تسهیم اطلاعات بر نتایج مبادله قابل بیان است لذا اینگونه فرض می شود که:
فرضیه نهم: تسهیم اطلاعات به طور مثبت عملکرد اجرایی تأمین کننده را بهبود می دهد.

4-  بحث و نتیجه گیری
این تحقیق با بررسی رابطه بین عدم اطمینان، تسهیم اطلاعات، و نتایج مبادله تحت تأثیر نیروهای نهادی به غنی تر شدن ادبیات تحقیق کمک کرده است. با بکارگیری داده های تجربی بدست آمده از تحقیق، ما اثر اولیه عدم اطمینان بازار و تعهد قراردادی بر تسهیم اطلاعات و نتایج مبادله را ارزیابی کردیم در ادامه نیز اثرات تعدیل گر حمایت قانونی، هنجاری و شناختی را تحلیل کردیم. مهمتر از همه ما نشان دادیم که تسهیم اطلاعات منبع مزیت رقابتی نابی برای شرکت در پاسخ به عدم اطمینان محیط و عدم اطمینان رفتاری است.
نتایج تحقیق ما در رابطه با این سؤال که آیا تسهیم اطلاعات به سازمان ها در گذر از زمانهای عدم اطمینان کمک می نماید؟ در این خصوص مورد زیر قابل توجه است: 1)کمک عدم اطمینان بازار، به عنوان منبع اصلی عدم اطمینان محیطی، به تسهیم اطلاعات بین خرده¬فروش و تأمین کننده.2)تعدیل این اثر  توسط حمایت قانونی (حمایت قانونی ضعیف،رابطه مثبتی بین عدم اطمینان بازار و تسهیم اطلاعات وجود دارد). 3)نهاد قوی قانونی عدم اطمینان مبادله را کاهش می دهد و موجب افزایش اعتماد در بازار و تسهیل فرایند تبادل می شود. ( نقش امنیتی حمایت قانونی) 4)نهادهای قانونی حمایت استوار و کافی را برای اعضای کانال فراهم نکنند، اعضای کانال ممکن است به ابزار فرا قانونی مانند روابط شخصی و وابستگی های رابطه ای (رابطه بازی) روی آورند.( تسهیم اطلاعات انتخاب معقولی برای تسکین عدم اطمینان بازار است).
5)حمایت شناختی از طریق نهاد گوانزی اثری بر رابطه بین عدم اطمینان و تسهیم اطلاعات ندارد. برای همین  در هنگام نبود حمایت نهادی رسمی، از گوانزی به منظور کسب اطلاعات برای رفع عدم اطمینان بهره می گیرند . در هنگام استقرار نهاد رسمی، مدیران تمایل بیشتری به اتکا بر نهادهای قانونی (رسمی) نسبت به نهادهای شناختی (غیر رسمی) مانند گوانزی دارند. 6) حمایت قانونی بر خلاف حمایت شناختی رابطه بین عدم اطمینان و تسهیم اطلاعات را تعدیل می کند. در این مورد دغدغه اصلی مدیران هزینه است. بنابراین مدیران درعوض می خواهند اطلاعات را از طریق کانال های رسمی که توسط نهادهای رسمی اداره می شوند، بدست آورند. 7) استفاده از مفهوم تعهد قراردادی به عنوان شاخص عدم اطمینان رفتاری بکار بردیم. 9) حمایت هنجاری رابطه بین تعهد قراردادی و تسهیم اطلاعات را تقویت می کند. محیط هنجارمند چگونگی استقبال شرکتها از هنجارها و رفتارهای پذیرفته شده در اجتماع برای دوری از تحریم های حرفه ای و اجتماعی را مورد نفوذ قرار می دهد(اسکات، 2008). 10)حمایت هنجاری می تواند به اعضای کانال برای فرو نشاندن رفتار فرصت طلبانه در مبادلات اقتصادی، کمک کند .از اینرو موجب کاهش عدم اطمینان رفتاری شود. 11) تعهد قراردادی در هنگامی که حمایت هنجاری قویی وجود دارد تأثیر مثبت قوی تری بر تسهیم اطلاعات، نسبت به زمانی که حمایت ضعیف است دارد.

5-  تلویحات مدیریتی
اعضای کانال بایستی بپذیرند:1) تبادل اطلاعات بین شرکتها تحت نفوذ محیطهای نهادی است2) اثر عدم اطمینان بازار بر تسهیم اطلاعات تحت حمایت قویِ قوانین، کاهش می یابد 3) برای اعضای کانال توجه به اثر هنجاری بر تسهیم اطلاعات امری حیاتی است. تعهد قراردادی به همراهی نهادهای هنجاری قوی اثر مثبت قوی تری را بر تسهیم اطلاعات می گذارد.4)اعضای کانال بایستی برای ایجاد هنجارهای روابط بین شرکتی تلاش کنند از این جهت که هنجارها در روابط کانال مکمل قراردادهای رسمی در تسهیل تسهیم اطلاعات هستند. 5)هنجارهای ایجاد شده در روابط بین شرکتها در جاهایی که حمایت هنجاری در سطح اجتماعی وجود ندارد، به شکل خاصی در محیط های نامطمئن مهم هستند. 6) تعهد قراردادی میزان تسهیم اطلاعات بین طرفین را متأثر می سازد. به طوری که تعهد قراردادی پیش نیاز تسهیم اطلاعات است. بنابراین اعضای کانال قبل از شروع تسهیم اطلاعات یا همکاری بیشتر می خواهند از تعهد طرفین به مفاد قرارداد اطمینان حاصل کنند.

جلیل کراوندی
کارشناس ارشد مدیریت اجرایی
شرکت نفت وگاز پارس

برنامه فنلاند برای پرداخت حقوق به بیکاران

0

 دولت راست میانه‌ فنلاند می‌‌خواهد یک طرح اقتصادی بی‌سابقه را اجرا کند. قرار است همه‌ شهروندان فاقد شغل، صرف‌ نظر از وضعیت مالی‌‌ و پیشینه حرفه‌‌ای خود، ماهانه مبلغی برای حداقل نیازمندی‌‌های خود دریافت کنند.

دولت راست میانه‌ فنلاند در صدد انجام یک آزمون اقتصادی بی‌سابقه است. بر اساس این طرح قرار است همه‌ شهروندان فاقد شغل این کشور، صرف ‌نظر از وضعیت مالی‌‌ و پیشینه حرفه‌‌ای خود، ماهانه مبلغی برای حداقل نیازمندی‌‌های خود دریافت کنند.
فنلاند می‌‌خواهد به شهروندان بیکار خود، برای تامین نیازهای اولیه آنان ماهانه “مقرری بلاعوض” بپردازد. این طرح اقتصادی، تامین حداقل مایحتاج زندگی شهروندان فنلاند را با پرداخت حقوق ماهانه تضمین می‌کند، بدون آن که اشتغال یا پیشینه‌ کاری متقاضی یا شرایط زندگی او در تعیین میزان این مستمری نقشی داشته باشد.
وضعیت فعلی
در حال حاضر بیکاران فنلاندی، “حق بیکاری” دریافت می‌کنند و یکی از شرایط استفاده از این حق، اثبات نیاز متقاضی به دریافت کمک‌های دولتی است. در تعیین میزان “حق بیکاری”، وضعیت مالی فرد نیز نقش بازی می‌کند. افزون بر این، اگر متقاضی بیکار به کارهای کم‌ درآمدی مشغول شود، دستمزد دریافتی‌ اش از “حق بیکاری” او کسر می‌شود. در نتیجه انگیزه‌ بیکاران فنلاندی برای اشتغال و یافتن شغل بسیار کم ‌رنگ است.
دولت راست میانه‌ فنلاند با نخست‌وزیری یوحا سیپیلا امیدوار است که پیاده‌ کردن طرح “مقرری بلاعوض” به کاهش شمار بیکاران بیانجامد و در نتیجه هزینه‌‌های تامین اجتماعی کاهش یابد.
فنلاند در حال حاضر در تلاش یافتن راهکاری برای غلبه بر بحرانی است که از چهار سال پیش آغاز شده و هنوز چشم‌انداز روشنی برای پایان ‌دادن به آن، پیش رو ندارد. از جمله چالش‌ های بزرگ دولت، کاهش نرخ بیکاری ۱۰ درصدی در این کشور است که در ۱۵ سال گذشته بی ‌سابقه بوده است.
دولت ائتلافی فنلاند از حزب لیبرال که یوحا سیپیلا به آن تعلق دارد و حزب عوام ‌گرای “فنلاندی‌‌ها” تشکیل شده است.

خطوط اصلی طرح
قرار است میزان “مقرری بلاعوض” به بیکاران فنلاند، اندکی بیش از حقوق بیکاری در این کشورتعیین ‌شود که درحال حاضر نزدیک به ۵۵۰ یورو است. میانگین درآمد در فنلاند نزدیک به ۲۵۰۰ یورو است. بودجه‌ تامین هزینه‌ این طرح آزمایشی، بیش از ۲۰ میلیون یورو تخمین زده شده که قرار است از محل مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم تامین شود.
این طرح از ژانویه‌ سال ۲۰۱۷ به مدت ۲ سال آغاز می‌شود و در آن قرار است دست‌کم ۱۰ هزار نفر شرکت کنند.

موافقان طرح
یکی از طرفداران طرح پرداخت “مقرری بلاعوض” اولی رهن، کمیسر پیشین امور اقتصادی و مالی اتحادیه‌ اروپا است. او می‌ گوید که با پیاده‌ کردن این طرح، ساختار سیستم تامین اجتماعی فنلاند ساده‌تر می‌شود: “از این طریق می‌توان در افراد انگیزه‌ کارکردن ایجاد کرد.”
نتایج تازه‌ ترین نظرسنجی‌ ها نیز نشان می‌دهد که حدود ۷۰ درصد پرسش‌ شوندگان با اجرای این طرح موافقند. احزاب سبزها و چپ‌ ها اعلام کرده ‌اند که به طرح دولت رای مثبت خواهند داد.
مخالفان طرح
سوسیال دموکرات‌ های فنلاندی به این دلیل که اجرای برنامه دولت را فاقد موفقیت می‌ دانند، در جبهه‌ مخالفان آن قرار دارند. حزب سوسیال دموکرات، معمولا خواست ‌ها و نظرات اتحادیه ‌ها‌ی کارگری را در تصمیم‌ گیری‌ های خود رعایت می ‌کند. کارشناسان معتقدند که اجرای این طرح، موجب کاهش قدرت سیاسی اتحادیه‌ های کارگری می ‌شود که اکثر کارگران در آن‌ ها عضو هستند.
این اتحادیه‌ ها در پرداخت حقوق بیکاری به بیکاران نقش تعیین‌ کننده بازی می ‌کنند و از این ‌رو اکثر کارگران فنلاندی به عضویت اتحادیه‌ مربوط به ‌صنف خود در می‌ آیند. این انگیزه‌ مالی، با حذف “صندوق حقوق بیکاری اتحادیه‌ ها” کم‌ رنگ و در نتیجه از قدرت این نهاد ها کاسته می ‌شود.
برخی از نمایندگان احزاب محافظه‌ کار و لیبرال در مجلس فنلاند نیز با پیاده شدن این طرح مخالفند.

چشم‌ انداز ناروشن
کارشناسان امور اقتصادی و اجتماعی فنلاند هنوز در حال بررسی پیامدهای اجرای این طرح بر مناسبات اقتصادی ـ اجتماعی این کشور هستند. اولی کانگاس، جامعه‌شناس فنلاندی بر این باور است که موفقیت یا عدم موفقیت این طرح را نمی‌ توان به طور قطع ارزیابی کرد. او می‌گوید: “ما هنوز نمی‌دانیم که نتیجه‌ این تجربه چه خواهد بود. موفقیت این طرح به روحیه‌ انسان‌ها بستگی دارد.”
به گفته‌ کانگاس برخی امیدوارند که با اجرای این برنامه، شهروندان فنلاند در صدد یافتن شغلی برآیند: “اما اگر آدم‌ها اصولا تنبل باشند، معلوم است که سراغ کار نمی‌ روند و هزینه‌ های دولت افزایش پیدا می‌کند.”

مقالات محبوب