خانه بلاگ صفحه 55

ایران نقش سازنده ای در اوپک دارد

0

عبدالله سالم البدری دبیر کل پیشین اوپک که اخیرا بعد از ده سال جایش را به محمد بارکیندو داد، پیش از پایان دبیر کلی اش، گفتگویی با The business year  انجام داد که در آن به نقش ویژه ایران در این سازمان اشاره دارد. او می گوید که ایران یکی از پنج بنیان گذار اوپک است و همواره نقشی سازنده و فعال در این سازمان ایفا کرده است و در آینده نیز با توجه به افزایش نیاز به نفت، ایران نقشی مهم در تامین نفت جهان خواهد داشت.

 

 

ایران یکی از اعضای بنیان گذار و جزو بزرگ ترین تولید کنندگان است، این کشور چه نقشی در تاریخچه سازمان داشته و امروز چه نقشی ایفا می کند؟

ایران در سال 1960 یکی از پنج بنیان گذار اوپک بود. این کشور تاکنون میزبان چندین همایش وزیران اوپک و همچنین در مواردی میزبان همایش روسای جمهور اوپک بوده است. همچنین اولین سمت دبیر کلی اوپک در سال 1961 را نیز در کارنامه دارد و افراد زیادی از این کشور در دبیرخانه اوپک نقش های مهم و سازنده ای ایفا کرده اند. ایران در طول سال ها، کمک های شایانی به این سازمان کرده است. همچنین امروزه نیز ایران نقشی سازنده و فعال ایفا می ‌کند. ما از این حمایت ها قدردانی کرده و برای آن احترام فراوانی قایل هستیم. و این برای سایر کشورهای عضو نیز صادق است، صدای همه آنها شنیده می‌شود و نظراتشان برای حال و آینده سازمان مهم است.

 

از زمان رسیدن به توافق هسته ای (برجام)، ایران تولید نفت خود را افزایش داده و صادرات آن را تقویت کرده است. ذخایر ایران برای بازار جهانی از چه اهمیتی برخوردارست؟

بازگشت کامل ایران به بازار نفت با استقبال مواجه است. ایران کشور مهمی است، یکی از اعضای بنیادین اوپک و از عناصر کلیدی بازار نفت جهانی به شمار می‌ رود. ذخایر هیدروکربن عظیم و نیروی انسانی عالی دارد، تولید و صادرات نفت این کشور موجب ثبات بازار نفت در آینده خواهد بود. جهان در آینده به نفت بیشتری نیاز دارد. نیاز به نفت در سال 2040 نزدیک به 110 میلیون بشکه در روز تخمین زده شده، که نسبت به امروزه 17 میلیون بشکه بیشتر است. هیچ شکی نیست که ایران نقش مهمی در کمک به دستیابی به این هدف ایفا خواهد کرد.

 

نظر شما در مورد همکاری های بیشتر بین شرکت های محلی و چندملیتی برای توسعه پروژه های درون ایران چیست؟

ایران با داشتن سومین ذخیره بزرگ نفتی و بزرگترین ذخیره گاز جهان فرصت های بی شماری برای همکاری مشترک بین شرکت های چند ملیتی و شرکت های داخلی دارد. واضح است که در حال حاضر علاقه قابل توجهی از سوی طیف گسترده ای از شرکت های بین المللی برای همکاری با ایران وجود دارد. اینکه چگونه این مساله تکامل یابد بستگی به دولت ایران و وزارت نفت دارد، اما در این شکی نیست که توسعه بلند مدت آن وابسته به همکاری های بزرگتری با شرکت های نفتی بین المللی خواهد بود. من امیدوارم که آنها بتوانند به یک تفاهم مشترکی برسند که تمامی طرفین را راضی کند، تفاهمی که باعث گسترش تولید و صادرات ایران شود.

 

چشم انداز بازار نفت در زمان باقی مانده از سال 2016 چگونه می‌بینید؟

نشانه ها حاکی از این است که با ورود به نیمه دوم سال 2016 عرضه و تقاضا درحال به تعادل رسیدن است. رشد اقتصادی برای ایران در سال 2016 به 3.1 درصد رسیده است، که از سال گذشته بیشتر است. انتظار می رود عرضه اضافه نفت کشورهایی که در اوپک عضو نیستند به 740 هزار بشکه در روز برسد، بدین معنی که انتظار می ‌رود میانگین نیاز کلی برای نفت خام اوپک در 2016 بالغ بر 31.5 میلیون بشکه در روز باشد، که 1.8 میلیون بشکه در روز نسبت به سال 2015 بیشتر است. ما امیدواریم که تا پایان سال بازار با ثبات تری را شاهد باشیم. این امر هم به سود تولیدکنندگان و هم به سود مصرف کنندگان است.

 

در طول چند سال گذشته ما شاهد عرضه قابل توجهی از سوی کشورهای خارج از اوپک بودیم، با اینکه قراردادهای خارج از اوپک در این سال نیز پیش بینی می‌شوند، پیش بینی می ‌کنید بیشترین رشد عرضه بلند مدت از کجا تامین شود؟

در بین سال های 2013 تا 2015، تولیدات غیر اوپک به بیش از 5 میلیون بشکه در سال افزایش یافت، که عامل اصلی پیشی گرفتن عرضه از تقاضا بود و همان طور که در سوال قبلی اشاره کردم، امسال نیز انتظار قراردادهایی با عرضه کننده های خارج از اوپک می ‌رود. با توجه به اینکه بخش زیادی از این افزایش تولید خارج از اوپک تولیدات پرهزینه بوده است. پیش بینی می‌شود در بلند مدت بین سال های 2015 تا 2035  رشد مایعات غیر اوپک محدود شود، با افزایشی حدود 3 میلیون بشکه در روز، پس از آن تا سال 2040 به آرامی کاهش می یابد. اوپک حامی اصلی رشد عرضه پس از سال 2020 خواهد بود. انتظار می ‌رود در دوره 20 ساله بین 2020 تا 2040، نفت خام اوپک 10 میلیون بشکه در روز افزایش یابد و به سطحی بیش تر از 40 میلیون بشکه در روز برسد. پیش بینی می شود تا آن زمان صادرات نفت خام اوپک در مقایسه با اکنون که چیزی حدود 33 درصد است تا 37 درصد افزایش یابد.

دیدگاه اوپک در مورد توافق پاریس که در کنفرانس آب و هوا در پاریس (COP21) در دسامبر 2015 به دست آمد چیست؟

اوپک از توافق به دست آمده در دسامبر گذشته در پاریس استقبال می‌ کند. تغییرات آب و هوا و محیط زیست نگرانی همه ماست و تمامی کشورهای عضو اوپک بخشی از توافق پاریس بودند، که همکاری (INDC) خود را ثبت کردند. اگرچه ما نیازمند این هستیم که درباره آینده انرژی خود واقع بین باشیم. آیا انرژی های تجدیدپذیر می ‌توانند نیازهای جهان را تامین کنند؟ خیر نمی‌توانند. آیا ما به تمامی منابع انرژی نیاز داریم؟ بله نیاز داریم. آیا سوخت های فسیلی در دهه های آتی تکیه گاه اصلی تامین سوخت هستند؟ بله ما معتقدیم که هستند. مهم است که بر محافظت از محیط زیست تاکید کنیم و استفاده از نفت و گاز با آن سازگار نیست. ما همچنان می ‌توانیم از نفت و گاز استفاده کنیم و محیط پاکیزه تری داشته باشیم، و این به معنی تمرکز بر تکنولوژی های جدید است. ما در اوپک به اهمیت جستجوی دائمی برای پیشرفت اعتبار زیست محیطی نفت چه در استخراج و چه در مصرف پی برده ایم. علاوه بر این، نباید فراموش کنیم که امروزه حدود 2.7 میلیارد نفر یا بیشتر برای تامین نیازهای روزانه شان نیازمند توده های زیستی هستند و 1.3 میلیارد نفر به برق دسترسی ندارند. این مردم برای زندگی و رونق نیازمند دسترسی قابل اطمینان و ایمن به خدمات انرژی مدرن هستند. باید یادمان باشد که سه ستون توسعه پایدار (اقتصاد، محیط زیست و مسایل اجتماعی) برای مردم  جهان معانی مختلفی دارند.

روزهای خوش پیش رو با انرژی های نوین

0

گزارش “وضعیت جهانی تجدیدپذیرها” نشان می دهد که سرمایه گذاری در انرژی های نوین در طول ۲۰۱۵ بیش از دو برابر سرمایه گذاری در نیروگاه‌های جدید زغالی و گازی بود.

به علاوه برای اولین بار اقتصادهای در حال ظهور بیش از کشورهای ثروتمند روی انرژی ها و سوخت های نوین سرمایه گذاری کردند.

بیش از ۸ میلیون نفر اکنون در جهان در صنایع انرژی های تجدیدپذیر کار می کنند.

این گزارش می گوید که میزان سرمایه گذاری جهانی در این صنایع برای چند سال در حال افزایش بود و در سال ۲۰۱۵ به نقطه اوج تازه ای رسید.

کلید اصلی:‌ کاهش هزینه

مجموعا حدود ۱۴۷ گیگاوات ظرفیت برق در سال ۲۰۱۵ افزوده شد که تقریبا معادل میزان تولید برق آفریقا از همه منابع است.

چین، آمریکا،‌ ژاپن، بریتانیا و هند کشورهایی بودند که بیشترین سهم را از افزایش انرژی های سبز داشتند که به رغم افت قابل توجه بهای نفت اتفاق افتاد.

اما نویسندگان این گزارش اشاره می کنند که همزمان هزینه نصب انرژی های تجدیدپذیر کاهش یافته است.

کریستین لینز دبیر اجرایی آر‌ای‌ان۲۱ که یک نهاد بین المللی از کارشناسان انرژی، نمایندگان دولت ها و گروه های غیردولتی است که این گزارش را تهیه کرده گفت:‌ “این واقعیت که تولید ۱۴۷ گیگاوات برق، عمدتا از باد و خورشید نشانه روشنی است که این فناوری‌ها از نظر هزینه با سوخت های فسیلی رقابت دارند.”

او می گوید: “این فناوری ها برای بسیاری از کشورها و شرکت های برق و سرمایه‌گذاران بیشتر و بیشتری در اولویت هستند که خیلی نشانه مثبتی است.”

سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیر در سال ۲۰۱۵ به ۲۸۶ میلیارد دلار رسید.

بیش از یک سوم این میزان به چین اختصاص داشت و برای اولین بار کشورهای درحال توسعه بیش از کشورهای ثروتمند صرف این انرژی ها کردند.

موریتانی، هندوراس، اوروگوئه و جامائیکا بیشترین سرمایه گذاری را نسبت به تولید ناخالص ملی داشتند.

کریستین لینز گفت:‌ “این به روشنی نشان می دهد که هزینه‌ها آنقدر کاهش پیدا کرده که اقتصادهای درحال ظهور اکنون واقعا بر تجدیدپذیرها تمرکز دارند.”

او می گوید: “این اقتصادها شاهد بیشترین افزایش تقاضا در زمینه انرژی هستند، و این که شاهد این نقطه عطف بودیم واقعا نشان دهنده به صرفه بودن این فناوری هاست و این تحولی فوق العاده است.”

به رغم افت قابل توجه سرمایه گذاری اروپا در انرژی های نوین – ۲۱ درصد کمتر – انرژی های سبز اکنون بزرگترین منبع تولید برق در اروپا هستند یعنی ۴۴ درصد کل ظرفیت تولید برق سال ۲۰۱۵ اتحادیه اروپا از آنها می آمد.

در آمریکا هم حدود ۱۵۴ شرکت  ۱۰۰ درصد به انرژی های تجدیدپذیر متعهد هستند.

البته براساس این گزراش بخش هایی مثل حمل و نقل، گرمازایی و خنک‌کنندگی هنوز در برابر انرژی های نوین مقاومت نشان می دهند. قیمت پایین نفت به کمبود پیشرفت در جهت استفاده از فناوری های سبز در این بخش ها دامن زده است.

کریستین لینز به بی بی سی گفت که به رغم این ضعف ها جهت حرکت آینده روشن است.

او می گوید:‌ “بهترین روزها هنوز در پیش است.”

سازمان ملل سال گذشته 2015 را چنین توصیف کرد

سال رکورد سرمایه گذاری در انرژی نوین

 یک مطالعه نشان می دهد که سرمایه گذاری جهانی در انرژی های تجدیدپذیر در سال ۲۰۱۵ به تقریبا ۲۸۶ میلیارد دلار رسید که یک رکورد تازه پس از سرمایه گذاری ۲۷۸.۵ میلیارد دلاری سال ۲۰۱۱ به حساب می آید.

گزارش “دهمین روندهای جهانی سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیر” همچنین نشان می دهد که سرمایه گذاری در کشورهای درحال توسعه از کشورهای توسعه یافته پیشی گرفت.

رکورد دیگری هم در سال ۲۰۱۵ ثبت شد: برای اولین بار در این سال میزان ظرفیت برق تولیدی از انرژی های نوین، از ظرفیت تولید آن از طریق سوخت های فسیلی بالاتر بود.

البته در مجموع بخش اعظم انرژی هنوز از طریق سوزاندن سوخت فسیلی حاصل می شود.

بان کی مون دبیر کل سازمان ملل :ما وارد عصر تازه رشد انرژی های پاکیزه شده ایم که می تواند فرصت های تازه و رفاه بیشتر برای همه ساکنان سیاره را فراهم کند

 

این گزارش هشدار می دهد که برای جلوگیری از تغییرات خطرناک آب و هوایی به تلاش خیلی بیشتری نیاز است.

این ارزیابی که با همکاری برنامه محیط زیست سازمان ملل و نهادهای خصوصی تهیه شده نشان داد که جهان در حال توسعه در مجموع ۱۵۶ میلیارد دلار آمریکا در صنایع انرژی نوین سرمایه گذاری کرد (۱۹ درصد افزایش نسبت به ۲۰۱۴) درحالی که میزان سرمایه گذاری کشورهای پیشرفته ۱۳۰ میلیارد دلار (۸ درصد کاهش نسبت به ۲۰۱۴) بود.

براساس این گزارش ‌”یک عنصر اساسی در این چرخش چین بود، که میزان سرمایه گذاری را ۱۷ درصد افزایش داد تا به ۱۰۲.۹ میلیارد دلار یا ۳۶ درصد کل جهانی برسد.”

با این حال سایر کشورهای درحال توسعه هم نقش مهمی داشتند چرا که از ۱۰ کشور اول در زمینه سرمایه گذاری در انرژی نوین، شش تا درحال توسعه بودند.

بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، در مقدمه این گزارش نوشت که یافته های مطالعه باعث اعتماد بیشتری نسبت به در دسترس بودن جهانی می شود که تولید گازهای کربنی در آن بسیار کمتر است.

او نوشت:‌ “ما وارد عصر تازه رشد انرژی های پاکیزه شده ایم که می تواند فرصت های تازه و رفاه بیشتر برای همه ساکنان سیاره را فراهم کند.”

با این حال او اخطار داد که برای پرهیز از تغییرات خطرناک جوی لازم است “به سرعت از سوخت های فسیلی دور شویم.”

 

منبع:BBC

توسعه صنعتی از رویا تا واقعیت

0

یکی از مواردی که در طول دوره معاصر به ‌شدت ذهن ایرانیان را درگیر کرده نحوه تولید ثروت و رفاه به صورت ملی در ایران است. اندیشمندان بسیاری در این‌ باره به اظهارنظر پرداخته ‌اند و در دوره اخیر این نگرش رنگ و بویی جدی ‌تر به خود گرفته است بطوری که متون و محتوای بسیار زیادی در این زمینه منتشر شده است. برخی با توجه به نمونه‌ های خارجی، پاسخ‌هایی درخور توجه را به سئوال “دلایل تاریخی توسعه ‌نیافتگی ایران” داده‌اند. با این حال توجه به دلایل یکسان فقر و ثروت در کشورهای مختلف به صورتی جدی، کمتر مورد دقت و بررسی قرار گرفته است و در این راه نوشته‌ها و یادداشت‌های مطبوعاتی در صورت بیان نمودن بخش‌های مغفول مانده می‌ تواند به یافتن راه‌ حل یا بازنمایی معضلات پیش رو کمک کند. در این بین این یادداشت درصدد آن است تا با بررسی مفهومی دلایل توسعه‌ نیافتگی ایران، به بررسی معضل نابهره‌ وری نهاد صنعت در ایران بپردازد.

داستان صنعتی شدن ایران و ورود گونه‌ ای جدید از تولید که منجر به ساخت وسایل حاصل از اندیشه نوین بود از آغاز داستانی پر آب چشم بود. دریچه ورود به صنعتی شدن از آنجا مهم است که بازیگران را با قواعد و چارچوب‌ های الزامی آشنا می‌ نماید و راهی را می‌ گشاید که ادامه آن جز با رعایت آن چارچوب‌ ها ممکن نیست. با این حال آغاز صنعتی شدن در ایران بر پایه‌ ای اقتدارگرایانه و نه از سر گذری منطقی به عقل انتقادی و علم جدید که دو بازوی صنعت مدرن هستند بوده و این مسیر خود گرانیگاه تناقض است. از آن رو که در آن دوره تاریخی صنعت موضوعی حیثیتی بود. امیرکبیر به اصرار می‌خواست ایران را صنعتی کند و اما جامعه تاب و توان و تفکر صنعتی شدن را در خود نداشت، بماند که دستگاه دولت در دوره قاجار چه اندازه فاسد بود.

برای فهم عمق این فساد تنها می ‌توان به ارجاعات دقیق تاریخی اشاره کرد. در کتاب امیرکبیر و ایران در تشریح آن دوره زمانی چنین آمده است: “علم و ادب و هنر مخصوصاً علومی كه به ‌تازگی در غرب رواج پیدا كرده بود، كفر و الحاد به شمار می‌ رفت و با این‌ كه تا آن روز در اروپا قدم‌ های بلندی به طرف تكامل و ترقی برداشته شده و در اثر ارتباط و آمد و شد، آن پیشرفت‌ ها از نظر سردمداران ایران پوشیده نبود، در ایران اقدامی برای اقتباس آن ترقی به چشم نمی ‌خورد. در عوض، بازار رشوه و دزدی و تجاوز و تعدی و زورگویی هرچه بخواهد رواج داشت. القاب پر طمطراق و عناوین پرزرق و برق كه حاكی از روح تنمّر و تفكر عده‌ای مغرور بود، در میان طبقه‌ بالا و هزار فامیل دست به دست می‌گشت. در این وضعیت امیركبیر شروع به اصلاحات در دو جناح داخلی و خارجی كرد.”

با این مقدمه تاریخی که در دل خود نقبی به ایران معاصر و مشکلات مداومش می زند آگاهی ما نسبت به شرایط با درکی تاریخی و واقع‌ گرایانه همراه می‌ گردد. حال با این تفاسیر و با نگاه به ‌اندازه و عمق فهم صنعت در آن دوره لازم است به بررسی وضعیت کنونی صنعت در ایران به عنوان یک مفهوم یکپارچه و چند بعدی در دوره حاضر پرداخت تا از گذر فهم وضع موجود و نقادی آن، به درک متناسبی از نیازهای کنونی و تغییرات لازم در صنعت دست یافت. البته ابتدا لازم است وضعیت اقتصاد ایران را اندکی بررسی کنیم.

چنان ‌که اهل فن می‌ دانند آمارهای اقتصادی نشانگرهای دقیقی از وضعیت بدنی است که در آن اقتصاد در گردش است. نرخ مشارکت بسیار پایین، بیکاری گسترده تحصیل ‌کردگان، تورم تاریخی بالا، اقتصاد تک ‌محصولی و تحریم‌ های گسترده چندساله اخیر در کنار نرخ بهره‌ وری اندک در بخش دولتی و صنعتی همه باعث شده تا ایران با وجود همه ظرفیت‌ هایش همچنان از دستیابی به نرخ‌های رشد بالا و پایدار بازماند. این نرخ‌ های رشد پایدار و بالا ازآنجا اهمیت دارند که پیوستگی اشتغال و بهره ‌وری را به ما نشان می‌ دهند و محصولشان تولید ناخالص ملی تصاعدی، افزایش ایجاد فرصت‌ های شغلی برای طبقه متوسط و پایین جامعه، افزایش رفاه و افزایش درآمد سرانه ملی است؛ بنابراین رابطه دوسویه‌ ای میان تلاش پاداش در راستای گسترش اقتصاد در جریان است و هرچه سعی ما بیشتر توشه ما بیشتر و معضلات اقتصادی ‌مان کمتر.

هیوندای استیل سالانه حدود 24 میلیون تن فولاد تولید می کند و کل تعداد نیروی کار در این شرکت کمتر از 2000 نفر است در حالی که یک شرکت نیمه‌ دولتی که تولید آن در سال چیزی کمتر از 3 میلیون تن است، حدود 16 هزار و 500 نفر نیرو در اختیار دارد

بر طبق اجماعی جهانی در میان اقتصاددانان، رابطه میان رشد اقتصادی و بهره‌ وری رابطه‌ ای تنگاتنگ و دوسویه است. ایران امروز در وضعیت حاضر درگیر با رکودی عمیق، تورمی تاریخی، بمب جمعیتی بیکار و بلا انتفاع در اقتصاد و دهه ‌ای مملو از فرصت است. درهای جهان هرچند نه به تمام اما به روی اقتصاد ایران گشوده شده و برجام به مثابه یک کاتالیزور توان افزایش سرعت ما در مسیر توسعه و رشد اقتصادی را مهیا کرده است. لذا رشد اقتصادی حیاتی‌ ترین متغیر برای جهت‌ گیری سیاست ‌گذاری‌ های اقتصادی و توجه به افزایش بهره وری در صنعت از ضروری ‌ترین عوامل در راستای این جهت‌ گیری است.

آگاهان اقتصادی به خوبی می ‌دانند که اقتصاد یک چرخه با چندین و چند منظر و بخش است که همگی با اتصال به همدیگر توان رشد را در جامعه ایجاد می ‌کنند ازاین ‌رو بدون داشتن سیاست خارجی صحیح جذب سرمایه‌ گذاری و تکنولوژی روز جهانی میسر نیست و بدون این دو نمی‌ توان در بازارهای جهانی حرف چندانی برای گفتن داشت. تنها با حضور و رقابت در بازارهای جهانی است که توان واقعی یک اقتصاد نمایان می‌ شود و جامعه به ضعف و توانمندی خود پی می ‌برد ازاین‌ رو درک عمیق از دانش اقتصاد به ما این مورد را یادآور می‌ شود که عوامل را در کنار هم و باهم ببینیم تا به مدد یک سیاستگزاری صحیح نسبت به تسهیل در رشد اقتصادی نائل آییم.

بر طبق آنچه امروزه یک واقعیت غیرقابل ‌انکار است، اهمیت بهره ‌وری به عنوان یکی از ضرورت‌های توسعه اقتصادی و کسب برتری رقابتی در عرصه‌ های بین ‌المللی در همه کشورهای توسعه ‌یافته و یا درحال‌ توسعه موضوعی حیاتی است، زیرا در دنیای کنونی رقابت در صحنه‌ های جهانی ابعاد جدیدی ازجمله تولید محصولات کیفی و تکنولوژیک را به خود گرفته و تلاش برای رسیدن به سطح بالایی از بهره ‌وری به عنوان یکی از مهم‌ ترین پایه ‌های رقابت را تشکیل می‌ دهد.

به این ترتیب اغلب کشورهای درحال‌ توسعه به منظور اشاعه نگرش بهره‌ وری و تعمیم به‌ کارگیری فنون و روش‌ های بهبود آن، سرمایه ‌گذاری‌های قابل‌ توجهی را در این زمینه انجام داده و یا در حال انجام دارند. همچنین در بین کشورهایی که در چند دهه اخیر به پیشرفت‌ های سریع اقتصادی نائل‌آمده‌اند نیز بهره‌ وری طیف گسترده‌ا ی یافته است، به طوری‌ که شاید بتوان گفت که پایه توسعه اقتصادی و تکنولوژیکی آنها بر اساس توجه به مقوله بهره ‌وری و اشاعه آن در کلیه سطوح و طبقات جامعه است.

نرخ مشارکت بسیار پایین، بیکاری گسترده تحصیلکردها، تورم بالا، اقتصاد تک ‌محصولی و تحریم‌ ها، در کنار نرخ بهره‌ وری اندک باعث شده تا ایران با وجود همه ظرفیت‌ همچنان از دستیابی به نرخ‌های رشد بالا و پایدار بازماند

اقتصاد در ایران اما همچنان در گیرودار مقابله با واقعیات است و نه سیاستگزاران اقتصادی و نه مدیران عالی ‌رتبه در صنایع مختلف چندان تلاشی برای تن دادن به چارچوب علم اقتصاد از خود نشان نمی ‌دهند. یکی از عمده این واقعیات که در تقابل مستقیم با بهره‌ وری به عنوان رکن رکین توسعه اقتصادی و صنعتی است موضوع انباشت اشتغال است. در ایران واحدهای بزرگ صنعتی به‌ طور اخص و عمده بخش ‌های صنعت به‌ طور اعم از مشکلی به نام انباشت نیروی کار رنج می ‌برد و عزمی نیز برای حل آن دیده نمی‌ شود. این نکته ازآنجا آزاردهنده است که بهره ‌وری عوامل تولید که باید به عنوان یک مبنای راهبردی در اقتصاد ایران مد نظر قرار گیرد تنها به سطح یک شعار دل‌ خوش کننده تقلیل می ‌یابد و در این بین چیزی که قربانی می‌گردد صنعتی شدن و توسعه صنعتی در ایران است. تنها اشاره به صنعت فولاد کافی است.

صنعت فولاد ایران حالا با نیمی از ظرفیت تولید خود که چیزی نزدیک به 24 میلیون تن ارزیابی می‌شود مشغول به کار است. این شرایط در حالی بر واحدهای فولادسازی حکمفرماست که رشد یک‌ باره تعداد نیروهای انسانی در این بخش از تولید که در دولت قبل شاهد آن بودیم حالا تبدیل به باری سنگین بر دوش تولید کنندگان فولاد شده است. سنگینی این بار زمانی بیشتر خودنمایی می‌ کند که میزان تولید و تعداد نیروی انسانی در شرکتی مانند هیوندای استیل کره را با یکی از شرکت‌ های تولیدکننده فولاد ایرانی مقایسه می‌کنیم.

بر این اساس درحالی‌ که به گفته کارشناسان ظرفیت تولید شرکتی مانند هیوندای استیل حدود 24 میلیون تن در سال است، کل تعداد نیروی کار در این شرکت کمتر از 2000 نفر است. حال اگر نگاهی به شرایط یکی از تولید کنندگان فولاد در کشورمان بیندازیم، درمی‌ یابیم که شرکتی نیمه‌ دولتی که تولید آن در سال چیزی کمتر از 3 میلیون تن است، حدود 16 هزار و 500 نفر نیرو در اختیار دارد. این تعداد نیروی انسانی در حالی تنها در یک شرکت تولید فولاد انباشته ‌شده است که از نگاه کارشناسان با تکنولوژی تولیدی که حالا در ایران وجود دارد، اصولاً چیزی حدود 4 هزار نیرو برای تولیدی کمتر از 3 میلیون تن کافی است.

مشکل بهره وری

حال بهره ‌وری چه تأثیری در اقتصاد دارد و چگونه به رشد اقتصادی منجر می‌گردد؟ با افزایش بهره‌ وری در فرآیند تولید می‌ توان با استفاده سطح معینی از نهاده‌ها به تولید بیشتری دست یافت. از نهاده ‌های مهم تولید، عامل نیروی کار و عامل سرمایه هستند، به همین جهت توجه به این دو مفهوم و تلاش در راستای استفاده آگاهانه، نظام‌مند و حداکثری از منابع موجبات رشد بهره‌ وری را فراهم آورده و درنتیجه این اتفاق، رشد اقتصادی محقق می ‌شود. این موردی است که در نظریات رشد نیز بدان تأکید شده است. تحقیق مشهور بارو و مارتین در 1995 که با استفاده از تابع کاب داگلاس بر اهمیت توجه به بهره‌ وری کل عامل تولید و انباشت سرمایه (بجای تأکید بر درآمد ملی سرانه) به عنوان دو عامل اساسی تفاوت کشورهای غنی و فقیر تأکید داشت نیز مهر تأییدی بر این ادعا است.

اما در ایران که اقتصادی است دولتی و کم و بیش نفتی چه تلاش‌ هایی در راستای گنجاندن بهره‌ وری در نرخ‌های رشد اقتصادی صورت گرفته است. بر مبنای یک تحقیق معتبر که توسط بانک مرکزی انجام‌ گرفته همگرایی رشد اقتصادی و بهره ‌وری عوامل تولید به ‌دست‌آمده است.

در این برآورد کلیه ضرایب به لحاظ علامت و معنی‌داری، مطابق انتظارات تئوریک بوده و کشش‌های نیروی کار و سرمایه به ترتیب 58 و ٤٢ درصد برآورد می‌ شوند. درواقع این ضرایب نشان می‌ دهند که به ازای یک درصد افزایش در نیروی کار و سرمایه به ترتیب به میزان 58 و ٤٢ درصد افزایش خواهد یافت. به عبارت بهتر ضرایب به‌ دست‌آمده برای نیروی کار و سرمایه میزان بهره ‌وری نیروی کار و سرمایه را نشان می‌ دهد. یعنی درصد تغییر در رشد اقتصادی را به ازاء یک درصد تغییر در نیروی کار یا سرمایه نشان می ‌دهد.

همچنین بر مبنای آمار مورد تایید بانک مرکزی بهره‌ وری نیروی کار در ایران در سال ١٣٥٥ افزایشی بوده اما در طی سال ١٣٥٦ به دلیل وقوع اعتصابات و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی کاهش ‌یافته است. بعد از سال ٥٧ تا ١٣٥٨ به دلیل بحران‌های سیاسی و جنگ، اعزام بخشی از شاغلین به جبهه‌ها – سال ١٣٦٧ به استثناء سال‌های (١٣٦1- ١٣٦٢) نیز بهره ‌وری نیروی کار کمابیش کاهش یافت و سپس در سال‌های (1369-1370) به دلیل استفاده از ظرفیت‌های بیکار ماشین ‌آلات و برطرف شدن نسبی مشکلات واحدهای تولیدی در زمینه تأمین مواد اولیه و قطعات یدکی ماشین‌آلات بهره‌ وری افزایش یافت. روند افزایشی رشد بهره ‌وری نیروی کار در سال‌های اخیر نیز تا حدودی بر اثر پیشرفت فنی و به ‌کارگیری تکنولوژی‌های جدید نظیر فناوری اطلاعات، استفاده از رویکردهای الکترونیکی در ارائه خدمات بانکی است.

البته به‌ طورکلی تغییرات و روند شاخص‌های بهره‌ وری از سال ١٣٥٥ به بعد حاکی از این است که اقتصاد کشور عمدتاً بر پایه استفاده بیشتر از منابع شکل پذیرفته است و با توجه به روند نزولی بودن شاخص‌های بهره ‌وری در برخی سال‌ ها، به نظر می ‌رسد که مشکلات و نقاط ضعف جدی در این زمینه وجود دارد. این تحلیل همچنین نشان می‌ دهد سرمایه ‌گذاری بر روی افزایش بهره ‌وری می ‌تواند تبعات شگرفی بر اقتصاد ایران داشته باشد و در همین راستا بخش صنعت به عنوان گرانیگاه توسعه و رشد اقتصادی باید رویکردی این‌ چنین در پیش گیرد و با تلاش آگاهانه، توجه به استراتژی‌ های تولید ناب و کیفی و البته پرهیز از هدر رفت منابع به سوی اقتصاد دانش‌ بنیان و الهام‌ بخش گام بردارد.

محمدحسین شاهوردی

اروپا نگران، بریتانیا سردرگم

0

رای مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا ضربه سختی به نهادی وارد خواهد کرد که پیش از این هم در برابر بحران مهاجرت، بحران حوزه یورو و نگرانی از تحرکات خصمانه روسیه در مرزهایش با مشکل شدید روبه‌ رو بود. خروج بریتانیا شاید سخت‌ ترین ضربه به این اتحادیه باشد. شوک ناشی از آن در بیرون مرزهای این کشور هم حس خواهد شد.

بریتانیا یکی از دو کشور عضو اتحادیه اروپا بود که در شورای امنیت سازمان ملل حق وتو داشت، به همراه فرانسه تنها کشوری بود که نیروی نظامی قابل توجه داشت و توان و دانش دیپلماتیک فراوانی در اختیار اتحادیه قرار می ‌داد. این کشور در عین حال نیروی محرکی برای رقابتی ‌تر کردن بازار مشترک بود. حالا همه این ‌ها از ویترین اتحادیه اروپا بیرون کشیده خواهد شد.

حالا هم بریتانیایی ‌ها با نگرانی وضع بازارها را بررسی می ‌کنند و شاهد تاثیر رای خروج بر ارزش پوند هستند، و هم اروپایی‌ها برای آینده یورو که داشت علائمی از بهبودی را نشان می ‌داد احساس خطر خواهند کرد

حالا هم بریتانیایی ‌ها با نگرانی وضع بازارها را بررسی می ‌کنند و شاهد تاثیر رای خروج بر ارزش پوند هستند، و هم اروپایی‌ها برای آینده یورو که داشت علائمی از بهبودی را نشان می ‌داد احساس خطر خواهند کرد. شاید وضع یونان بدتر شود؟ وضع ایتالیا هم مایه بسی نگرانی است.

ساکنان قاره اروپا

این اتفاق چه تاثیری بر وضعیت مالی صدها هزار خانوار ساکن قاره اروپا خواهد گذاشت؟ اتحادیه اروپا در عین حال نگران این است که خروج بریتانیا باعث برعکس شدن روند هفتاد ساله ادغام کشورهای عضو شود. خیلی از اروپایی‌ها با حسودی به شرکت بریتانیایی ‌ها در همه ‌پرسی نگاه می‌ کردند. خیلی از شکایاتی که حامیان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مطرح می‌ کردند به گوش رای ‌دهندگان اروپایی هم خوش می ‌آمد.

در سراسر اروپا، سیاستمداران شکاک به اتحادیه اروپا پیش از اعلام نتیجه رفراندوم صف کشیده بودند تا نتیجه همه ‌پرسی بریتانیا را جشن بگیرند. مارین لوپن، رهبر جبهه ملی فرانسه، در توییتی اعلام کرد که “آزادی پیروز شد.” او خواستار برگزاری همه‌ پرسی بر سر ادامه عضویت فرانسه در اتحادیه اروپا شده است. صبح روز بعد از اعلام نتایج رفراندوم، بروکسل، مقر اتحادیه اروپا شدیدا افسرده به نظر می رسید.

رای خروج بریتانیا زنگ‌های خطر را به فریاد خواهد انداخت؛ پیام این است که اتحادیه اروپا در حالت فعلی به درد کار نمی‌ خورد. در روزهای آینده شاهد آغاز دو روند خواهیم بود که هر دو سختی‌ های خود را خواهند داشت. بیرون کشیدن بریتانیا از کلاف اتحادیه اروپا و مذاکره بر سر رابطه جدید در پی شروع روند خروج توسط  ترزا می نخست وزیر جدید کلید می خورد.

برخی می گویند که تقلای سیاسی اتحادیه اروپا برای نجات جانش ممکن است با تجزیه بیشتر همراه باشد. کشورهای عضو اتحادیه و دیوان‌ سالاران مقیم بروکسل قطعا بر سر خط سیری که اتحادیه اروپا باید اختیار کند با یکدیگر اختلاف نظر خواهند داشت. اختلاف نظر بر سر این که آیا باید با نزدیکتر کردن اتحادیه تصویر متحدی از اروپا به نمایش گذاشت، یا دست به اصلاحات زد و اهداف پروژه اتحادیه اروپا را دوباره از نو دید. نخست ‌وزیران کشورهای اروپایی از این به بعد ترسان و لرزان نگران رقیبان سیاسی ملی‌گرا و شکاک به اتحادیه اروپا خواهند بود.

 

سرنوشت بریتانیا چه می شود

طرفداران خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در همه ‌پرسی به پیروزی رسیده اند و این اتفاق به این معنی است که بریتانیا حالا متعهد شده که از این اتحادیه خارج شود. اما چه چالش‌هایی پیش پای بریتانیا و اتحادیه اروپا قرار دارد؟

توافقی که دیوید کامرون، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، در مذاکراتش با اتحادیه اروپا در ماه فوریه کسب کرده بود و جایگاه ویژه‌ ای در این اتحادیه به بریتانیا می‌داد، حالا دور انداخته خواهد شد. در این توافق تضمین شده بود که بریتانیا به خاطر عضویت نداشتن در حوزه یورو با تبعیض روبه ‌رو نخواهد شد. هدف از این ضمانت حفاظت از اعتبار سیتی لندن به عنوان بزرگترین مرکز مالی اروپا بود. در مقابل بریتانیا هم متعهد می‌ شد که از ادغام بیشتر حوزه یورو جلوگیری نکند. اگر بریتانیا بتواند با مذاکره دسترسی خود به بازار مشترک را تضمین کند بعید است چنین توافقی با تضمین‌ های مشابهی همراه باشد.

مذاکرات خروج

حالا کامرون جایش را به تراز می داده است و وظیفه عملی کردن ماده ۵۰ پیمان لیسبون و مذاکره بر سر شرایط خروج بریتانیا را باید نخست وزیر جدید عملی کند. ماده ۵۰ پیمان لیسبون، که تا به حال هرگز استفاده نشده، تنها دو سال برای رسیدن به توافق وقت در نظر گرفته است. به عقیده خیلی‌ ها این ضرب‌الاجل بیش از حد کوتاه است ولی تنها در صورتی می‌ توان آن را تمدید کرد که تمامی ۲۸ عضو موافق باشند.

براساس این قانون، در پی درخواست رسمی بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا، “این کشور دیگر نمی‌تواند در مباحث شورای اروپایی یا شورای وزیران یا در گرفتن تصمیماتی که به خودش مربوط می ‌شود شرکت کند”. یعنی بریتانیا حتی پیش از ترک اتحادیه از روند تصمیم ‌گیری کنار گذاشته خواهد شد.

برخی می گویند که تقلای سیاسی اتحادیه اروپا برای نجات جانش ممکن است با تجزیه بیشتر همراه باشد

قوانینی که بریتانیا را به اتحادیه اروپا وصل می ‌کنند حدود ۸۰٫۰۰۰ صفحه می‌شوند. در جریان این روند باید همه آن‌ها را بررسی کرد. بعضی‌ها از آن‌ها را باید نگه داشت چون برخی از سیاست‌های اتحادیه اروپا با کشورهای غیرعضو مانند نروژ و سوئیس مشترک است. براساس این “موافقتنامه طلاق”، بریتانیا و اتحادیه اروپا باید بر سر تقسیم دارایی ‌ها به توافق برسند، مسائل مربوط به بودجه اتحادیه اروپا را حل کنند و حقوق آینده شهروندان اروپایی در بریتانیا و برعکس را مشخص کنند.

هرگونه توافقی باید به تایید اکثریت اعضای اتحادیه اروپا برسد و پارلمان‌ های اروپا و بریتانیا هم آن را تصویب کنند.

رابطه تجاری جدید

مذاکره بر سر جزئیات رابطه تجاری جدید میان اتحادیه اروپا و بریتانیا می‌ تواند طی همان دو سالی که برای مذاکرات خروج در نظر گرفته شده شروع شود، ولی اجباری در این کار نیست. اگر اتحادیه اروپا منتظر خروج رسمی بریتانیا شود، این مذاکرات ممکن است تا پنج سال و یا حتی بیشتر طول بکشد. در نبود چنین توافقی، بریتانیا باید بر اساس قوانین سازمان تجارت جهانی با اتحادیه اروپا تجارت کند.

این یعنی صادرکنندگان بریتانیایی باید برای فرستادن اجناسشان به اتحادیه اروپا تعرفه پرداخت کنند و با موانع غیرتعرفه ‌ای دست و پنجه نرم کنند، مثل کاری که چین و آمریکا برای تجارت با اتحادیه اروپا انجام می ‌دهند. بخش خدماتی بریتانیا – که حدود ۸۰ درصد اقتصاد این کشور را شامل می‌شود – دسترسی آسان خود به بازار مشترک اروپا را از دست خواهد داد. قراردادهای تجارت آزادی که اتحادیه اروپا با ۵۳ کشور، از جمله کانادا، سنگاپور و کره جنوبی منعقد کرده، دیگر شامل حال بریتانیا نمی ‌شوند. بریتانیا اگر بخواهد از مزایای چنین قراردادهایی برخوردار شود باید مجددا با این کشورها مذاکره کند.

حدود دو میلیون شهروند بریتانیا در کشورهای عضو اتحادیه زندگی می‌ کنند برای همین هر تصمیمی که بریتانیا درباره دو میلیون و 200 هزار اروپایی ساکن بریتانیا بگیرد ممکن است به انجام عمل متقابل در قبال شهروندان بریتانیایی ساکن این کشورها منجر شود

حامیان ادامه عضویت معتقد بودند که دسترسی کامل به بازار مشترک اروپا – بزرگترین منطقه آزاد تجاری دنیا با ۵۰۰ میلیون مصرف ‌کننده – برای بریتانیا حیاتی است. اما جا به‌ جایی آزاد نیروی کار، تقبل بخشی از بودجه اتحادیه اروپا و پذیرش قوانین این اتحادیه شروط دسترسی به این بازار مشترک اند. اتحادیه اروپا بعید است بر سر این شروط مصالحه کند، چون نمی‌خواهد اعضای دیگر خود را هم از دست بدهد. بریتانیا شاید این شروط را بپذیرد ولی، از آن‌ جایی که حق رای نخواهد داشت، نمی ‌تواند بر قوانین اتحادیه اروپا تاثیر بگذارد. چنین وضعیتی که شبیه وضعیت نروژ است برای خیلی از کسانی که حامی خروج از اتحادیه اروپا بودند پذیرفتنی نیست. اما صادرات اتحادیه اروپا به بریتانیا برگ برنده این کشور محسوب می‌شود، از جمله مواد غذایی فرانسوی و ماشین‌های آلمانی.

پایان مشارکت در بودجه اتحادیه اروپا

خروج رسمی بریتانیا از اتحادیه اروپا همزمان خواهد بود با پایان مشارکتش در بودجه اتحادیه اروپا. در نتیجه سهم فعلی این کشور که حدود ۱۲.۵ میلیارد دلار در سال است در داخل کشور باقی می‌ ماند. بعضی از اعضای مهم اردوگاه خروج گفته ‌اند که بخشی از آن را می ‌توان خرج سرویس سلامت همگانی (ان‌اچ‌اس) کرد، یا با استفاده از آن مالیات بر ارزش افزوده فراورده‌های سوختی را حذف کرد.

ولی کشاورزان بریتانیایی دیگر مستقیما از اتحادیه اروپا پول دریافت نخواهند کرد. ارزش این پرداخت‌ها در سال ۲۰۱۵ حدود ۳.۵ میلیارد دلار بود. فعلا مشخص نیست که دولت بریتانیا پرداخت چه میزان از این پول‌ها را تقبل خواهد کرد. از طرف دیگر، مناطق فقیر بریتانیا به خاطر خروج این کشور از اتحادیه اروپا دیگر از شرایط لازم برای دریافت کمک‌های مالی برخوردار نیستند و مشخص هم نیست در آینده چقدر به آن‌ ها پرداخت خواهد شد.

مساله مهاجرت

بریتانیا تلاش خواهد کرد ورود مهاجر از اتحادیه اروپا را با استفاده از سیستمی شبیه آنچه در استرالیا مرسوم است کاهش دهد. نتیجه این کار ارجحیت دادن به کارگران ماهر و جلوگیری از ورود کارگران ساده خواهد بود. اقامت بسیاری از مهاجران جویای کار اروپایی لغو خواهد شد. اما بریتانیا باید در قدم اول وضع ۲.۲ میلیون کارگری را مشخص کند که از اتحادیه اروپا به این کشور آمده ‌اند. گرفتن ویزا برای اعضای خانواده مهاجران ممکن است سختتر شود. ولی اعمال محدودیت بر جا به‌ جایی آزادانه نیروی کار تا وقتی که مذاکرات دو ساله خروج ادامه دارد بعید به نظر می‌رسد.

حدود دو میلیون شهروند بریتانیا هم در کشورهای عضو اتحادیه زندگی می‌ کنند – برای همین هر تصمیمی که بریتانیا درباره کارگران اروپایی بگیرد ممکن است به انجام عمل متقابل در قبال شهروندان بریتانیایی ساکن این کشورها منجر شود.

کاری که بریتانیا می‌تواند بلافاصله انجام دهد محدود کردن مزایای رفاهی برای مهاجران است. شکی نیست که خروج بریتانیا باعث رونق کار احزاب مخالف اتحادیه اروپا و مخالف مهاجرت در دیگر کشورهای عضو خواهد شد. حتی شاید الگویی باشد برای شکاکان به اتحادیه اروپا تا همه ‌پرسی‌های خودشان را بر سر عضویت در اتحادیه برگزار کنند. این مساله حکم “ریزش دومینو” را برای نهادهای اروپا خواهد داشت، این کابوسی است برای پروژه اتحادیه اروپا.

 

قراردادهای جدید نفتی امید تازه جذب سرمایه خارجی

0

قراردادهای نفتی ایران بعد از دو سال و اندی که تیم فنی بیژن نامدار زنگنه روی جزییات آن فعالیت می‌کردند، با همه ابهامات و ایراداتی که به آن وارد شده بود بالاخره از سوی ستاد اقتصادی دولت تایید شد.

 طبق خبر کوتاهی که از سوی نهاد ریاست‌ جمهوری منتشر شده متن قراردادهای نفتی اصلاح شده و برای تصویب نهایی به هیات دولت ارسال شده است. این گزارش آورده است: با توجه به تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم بررسی دقیق متن قراردادهای جدید نفتی در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، متن قرارداد به تایید ستاد رسید. در این جلسه پیشنهادات کارگروه منتخب ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در خصوص متن قراردادهای جدید نفتی که روند بررسی آن از جلسه گذشته ستاد آغاز شده بود، ادامه یافت و با توجه به تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم بررسی دقیق متن قراردادهای جدید نفتی در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، پس از بحث و تبادل نظر مفاد و جزییات آن مورد بررسی قرار گرفت و با اعمال اصلاحات لازم، در نهایت متن مذکور به تایید ستاد رسید.

در پایان این نشست که وزرای نفت، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، ‌امور اقتصادی و دارایی، جهاد کشاورزی، معاونین رییس‌جمهور در امور مجلس و امور اجرایی، معاون علمی و فناوری رییس‌جمهور و مشاور اقتصادی رییس‌ جمهور و دیگر اعضای ستاد نیز حضور داشتند، مقرر شد متن قراردادهای جدید نفتی که به تایید ستاد رسیده است برای طی مراحل بعدی و تصویب نهایی در جلسه هیات دولت مطرح شود.

خوان اول
با تشکیل دولت یازدهم و رای اعتماد به بیژن نامدار زنگنه یکی از نخستین اقدامات این وزیر نفتی دولت اصلاحات تغییر قراردادهای نفتی بود که به نظر می ‌رسید منافع ملی در آنها لحاظ نمی‌ شد، بنابراین زنگنه با کمک گرفتن از مدیرانی که در دولت هشتم به عنوان معاونین وی در وزارت نفت مشغول بودند کمیته ‌ای را موسوم به کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی ایجاد و آنها را موظف کرد تا در زمان اندکی قراردادهای نفتی ایران را بررسی و با بازنگری، تغییرات لازم را در این قراردادها به گونه‌ ای اعمال کنند که هم برای سرمایه‌گذاران خارجی جذاب باشد و هم منافع داخلی را تامین کند تا قراردادهای نفتی که سابقه‌ای ٣٠ساله در جمهوری اسلامی ایران داشتند را به نحوی تغییر دهند که سرمایه‌ گذاران و غول‌ های بزرگ نفتی تمایل بیشتری برای حضور مجدد در میادین نفتی ایران از خود نشان دهند تا شاید دوباره ایران به جایگاه قبلی خود در میان تولید کنندگان نفت بازگردد.

امیر زمانی‌نیا، معاون امور بین‌الملل وزارت نفت گفته است که وزارت نفت قصد دارد تا سه ماه آینده نخستین قرارداد با شرایط جدید را امضا کند

بر این اساس تلاش چند ماهه اعضای تیم اصلاح قراردادهای نفتی به جایی رسید که پیش از نوروز و در اسفند ماه ٩٢همایشی با همین نام توسط وزارت نفت برگزار شد تا ایرادات مطرح در این قراردادهای جدید بررسی شود و در نهایت قراردادی نو در لندن رونمایی شود تا شاید یکی از اهداف یا بهتر است بگوییم آرزوی وزیر نفت دولت یازدهم برای حضور مجدد شرکت‌های اروپایی و امریکایی در توسعه میادین نفتی به جای چشم‌ بادامی‌های چینی محقق شود.
هرچند قرار بود این قراردادهای جدید در خرداد ماه ٩٣در لندن رونمایی شود اما توسط مسوولان اصلاح قراردادهای نفتی این رونمایی به بعد از توافق قطعی اعضای ١+٥ موکول شد تا تاخیر دیگری برای رونمایی و امضای قراردادهای جدید ثبت شود. و حالا تقریبا دو سال و اندی از آن روزها می‌گذرد، برجام نزدیک به ٦ ماه است که اجرایی شده است اما هنوز قرارداد جدید نفتی ایران پای هیچ یک از طرح‌ها یا میادین نفتی ایران ننشسته و امضای هیچ کس را با شرایط جدید به خود ندیده است. گو اینکه رونمایی‌ای که وعده آن بارها در لندن و با حضور شرکت‌های مطرح دنیا عنوان شده بود نیز بارها لغو شده ودیگر حتی نامی از رونمایی از قراردادهای نفتی ایران در انگلیس مطرح نیست.

خوان دوم
روی دیگر رونمایی از قراردادهای نفتی ایران از زمانی آغاز شد که به نظر رسید شرایط قراردادهای نفتی جدید متفاوت تر از قراردادهای قبلی است و این امر موجب شد تا عده‌ای از منتقدان، ایراداتی را به این قراردادها وارد کنند و خواهان دخالت دو قوه دیگر در تدوین و تصویب این قراردادها شدند. ایراد به قراردادهای جدید پای مجلس را به قراردادها باز کرد و احمد توکلی به عنوان سرتیم نمایندگان منتقد به قراردادهای نفتی خواهان عدم تصویب این قراردادها شد و کار به جایی رسید که بارها وزیر نفت و تیم تدوین‌ کننده قراردادهای جدید نفتی به مجلس رفتند تا پاسخگوی ایرادات وارده باشند؛ جلساتی که در غیاب مسعود میرکاظمی وزیر نفت دولت نهم و رییس کمیسیون انرژی مجلس نهم برگزار شد و در عوض ایرادات میرکاظمی در خبرگزاری فارس منتشر شد. البته چند روزپس از اینکه رییس کمیسیون انرژی مجلس نهم به جای حضور در جلسه رفع و رجوع ایرادات قراردادهای نفتی به سراغ خبرگزاری فارس رفته بود، بیژن نامدار زنگنه هم به جمع خبرنگاران آمد و صرفا در خصوص ایرادات وارده به قراردادهای نفتی صحبت کرد. وی در آن جلسه تاکید کرد که تاکنون هیچ قراردادی تحت شرایط قراردادهای جدید امضا نشده و تا زمانی که این قرارداد نتواند نظر مثبت قوا را جلب کند اجرایی نخواهد شد.

بعد از رونمایی از قراردادهای نفتی در تهران، عده‌ای از منتقدان، ایراداتی را به این قراردادها وارد کرده و خواهان دخالت دو قوه دیگر در تدوین و تصویب این قراردادها شده بودند

زنگنه حتی از ارادت خود به احمد توکلی به عنوان منتقد بزرگ قراردادهای نفتی صحبت کرد و از اعمال تغییرات مورد نظر مجلس در قراردادهای نفتی خبر داد که مورد نظر کمیسیون انرژی و نمایندگان منتقد مجلس بود. بعد از این جلسه بود که قراردادهای نفتی وارد فاز جدید‌تری شد و وزارت نفت نشان داد حاضر است برای پیاده ‌سازی قراردادهای جدید هرگونه ایراد وارده به این موضوع را شنیده و در صورت صلاحدید اعمال کند. موضوعی که به مذاق مجلسی‌ها هم خوش آمد و از بار انتقادات به این قراردادها از این سو کاست.

خوان سوم
در نهایت بعد از اینکه نمایندگان مجلس نظرات خود را به گوش وزیر و کمیته تدوین قراردادهای جدید نفتی رساندند نوبت به سازمان بازرسی رسید تا این قراردادها را با حضور وزیر و کمیته تدوین بررسی و اعمال نظر کند. به این ترتیب در آخرین روزهای بهمن ماه سال ٩٤ پای قراردادهای نفتی به سازمان بازرسی باز شد و ناصر سراج در این نشست که با حضور بیژن زنگنه وزیر نفت، معاونین و کارشناسان وزارت نفت و معاون اقتصادی و بازرسان کل حوزه نفت سازمان بازرسی کل کشور از چکش کاری بیشتر قراردادهای نفتی جدید خبر داد تا خروجی آن به نفع نظام و مردم باشد.

سراج در آن روز صیانت از ذخایر هیدروکربوری را خط قرمز سازمان بازرسی خواند و گفت: مجموع عملکرد شرکت ملی نفت به ‌ویژه در ١٥ سال اخیر (تا قبل از کاهش تولید اجباری ناشی از شرایط تحریم) با ضوابط تولید صیانت شده، منطبق نبوده است. مطابق گزارش‌های رسمی شرکت ملی نفت و گزارش‌های سازمان بازرسی کل کشور، بعضا به طور میانگین روزانه تا حدود ٤٥٠هزار بشکه نفت خام، تولید غیرصیانتی داشته ‌ایم و قطعا بیم آن می ‌رود که در شرایط پسابرجام مجددا این شرایط شکل بگیرد.
وی بعد از آن ارزان فروشی و خام فروشی، سلامت و جلوگیری از فساد در مراحل مختلف قراردادهای نفتی خواند و افزود: “به‌هرحال تجارب نامطلوبی در برخی قراردادهای خارجی نفتی از جمله قرارداد “استات اویل” و قرارداد “کرسنت” و برخی قراردادهای دیگر وجود دارد. قویا پیشنهاد داریم یک بند در قراردادهای خارجی گنجانده شود که چنانچه در هر مرحله‌ ای از اجرای قرارداد ثابت شد طرف مقابل مثلا سعی در اعمال نفوذ داشته یا اقدام به پرداخت رشوه تحت هر عنوانی کرده یا یکی از عناوین مندرج در کنوانسیون ملل متحد در مقابله با فساد را مرتکب شده است، حق فسخ یا تجدیدنظر در قرارداد با یک سازوکار مناسب و موثر برای کارفرما ایجاد شود. این کار باعث می‌شود پای دلالان و مفسدان تا حدود زیادی کوتاه شود. یعنی هزینه فساد باید بالا رود.” و در نهایت ١٣ایراد قراردادهای نفتی که سازمان بازرسی وارد کرده بود اصلاح شد تا قراردادهای جدید به خوان دیگری از تایید وارد شود.

خوان چهارم
بعد از مهر تاییدی که با اصلاح ایرادات وارده سازمان بازرسی به قراردادهای نفتی زده شد، این قراردادها به ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، به ریاست اسحاق جهانگیری، معاون اول ریاست ‌جمهوری رفت تا مهرهای پایانی به این قراردادها زده بشود تا به زمان اجرایی شدن این قرارداد نزدیک ‌تر شویم. موضوعی که بنا به گفته امیر زمانی‌نیا، معاون امور بین‌الملل وزارت نفت، وزارت نفت قصد دارد تا سه ماه آینده نخستین قرارداد با شرایط جدید را امضا کند و این امر نشان می‌دهد دولت باید هر چه سریع ‌تر این قراردادها را نهایی کند و به تصویب برساند.

البته اسحاق جهانگیری چند روز پیش گفته بود که اگر مدل جدید قراردادهای نفتی ایران نیاز به اصلاح داشته باشد این کار در دولت ظرف دو هفته آینده انجام می‌شود و حتما به نظرات کسانی که به توسعه ایران فکر می ‌کنند، توجه می ‌شود. حال به نظر می ‌رسد وزارت نفت باید خود را برای رونمایی و معرفی نهایی این قراردادها در آستانه هفته دولت آماده کند و نخستین قرارداد به شیوه جدید نیز در همان زمان امضا خواهد شد.

منبع:اقتصادآنلاین

همه شرکت ها از این طریق معامله کنند

0

وزارت نفت اعلام کرده که سامانه الکترونیکی کالای صنعت نفت در شرکت ملی نفت و شرکت ملی پخش و پالایش راه افتاده است و به زودی سامانه الکترونیکی تامین کالا در شرکت ملی گاز و شرکت ملی صنایع پتروشیمی آغاز به کار می کند.

با شروع به کار این سامانه، وزارت نفت اعلام کرده است که همه شرکت ها باید تمام معاملات خود را از این طریق انجام دهند.

معاون وزیر نفت گفت: سامانه تامین الکترونیکی کالای صنعت نفت در شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران عملیاتی شد.

پایگاه اطلاع رسانی وزارت نفت (MOP)از قول محمدرضا مقدم، معاون وزیر نفت در امور پژوهش و فناوری و سرپرست معاونت مهندسی وزارت نفت از استقرار کامل سامانه تامین الکترونیکی کالای صنعت نفت در دو شرکت اصلی تابعه این وزارتخانه خبر داده است.

مقدم گفت: از اول تیرماه امسال و با عملیاتی شدن این سامانه، تامین تمام کالاهای مورد نیاز شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران باید از طریق سامانه الکترونیکی تامین کالا صورت گیرد.

وی با بیان این که بخش عمده ای از کار استقرار سامانه تامین الکترونیکی کالای صنعت نفت در شرکت ملی گاز ایران و شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران نیز انجام شده است، ابراز امیدواری کرد که از اول مردادماه امسال، سامانه کالا در این دو شرکت نیز عملیاتی شود.

مقدم با اشاره به گستردگی و پیچیدگی استقرار چنین سامانه ای در سطح صنعت نفت گفت: استفاده از سامانه کالا، شفاف سازی، روان سازی، تسریع و کاهش هزینه فرایندها را به دنبال خواهد داشت.

 

شفاف سازی معاملات، جلوگیری از موازی کاری، شناسایی و دسترسی بهتر به سازندگان داخلی تجهیزات و کالاهای صنعت نفت و بهبود فرایند تامین کالا از جمله اهداف استقرار سامانه تامین الکترونیکی کالای صنعت نفت است

وی گفت: ارتقای سامانه و افزایش قابلیت های آن در دستور کار قرار دارد و به موازات استفاده از قابلیت های سامانه، مشکلات احتمالی به منظور رفع و ارتقای کیفی آن شناسایی و رفع خواهد شد.

معاون وزیر نفت با یادآوری سهم حدود ٦٥ درصدی هزینه های تامین کالا از هزینه های پروژه، تصریح کرد: درنظر داریم در مراحل بعدی کار، استفاده از سامانه را با هدف نظارت بهتر کارفرما و مدیریت مناسب تر هزینه ها، به طرح ها نیز تعمیم دهیم.

بر پایه این گزارش، با تصمیم شورای معاونان وزارت نفت و دستور اکید وزیر، همه شرکت های تابعه این وزارتخانه موظف شده اند همه معاملات خود را از سامانه های موجود به سامانه جدید تامین کالا منتقل کنند و معاملات خود را صرفا از طریق این سامانه انجام دهند. شفاف سازی معاملات، جلوگیری از موازی کاری، شناسایی و دسترسی بهتر به سازندگان داخلی تجهیزات و کالاهای صنعت نفت و در مجموع، بهبود فرایند تامین کالا از جمله اهداف استقرار سامانه تامین الکترونیکی کالای صنعت نفت است.

این سامانه هم اکنون در شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران به طور کامل مستقر و عملیاتی شده است و پیش بینی می شود تا پایان تیرماه امسال در شرکت ملی گاز ایران و شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران نیز عملیاتی شود.

الزامات حمایت موثر از بنگاه‌های اقتصادی

0

دنیای اقتصاد نوشت: مطالعات در کشورهای در حال توسعه نشان می‌دهد که همواره بنگاه‌های کوچک و متوسط نقش مهمی در اشتغال‌زایی و ایجاد رونق دارند.

هند از جمله کشورهایی است که به اعتقاد کارشناسان با اتکا به این بنگاه‌ها، در مسیر رونق اقتصادی حرکت می‌کند و رونق ایجاد شده در این کشور در پرتو تسهیل فضای کسب‌و‌کار برای این‌گونه از بنگاه‌های تولیدی رقم خورده است. نکته جالب در الگوی هند نحوه حمایت اعتباری از این بنگاه‌ها است. این حمایت به شکلی بود که براساس عملکرد این نهادها، میزان اعتباردهی تغییر کرده و این حمایت‌ها، به شکل تبعیضی، مشروط و محدود صورت گرفته است.

همچنین عملکرد طرح‌های توجیهی ارائه شده برای حمایت به‌صورت ادواری با طرح اولیه تطبیق داده می‌شود تا درجه انحراف به کمترین حد برسد. این در حالی است که در ایران سیاست‌های اعتباری رونق‌سازی عمدتا عام، یکنواخت و بدون توجه به تفاوت‌های بنگاه‌ها صورت می‌گیرد. نکته دیگر در اقتصاد هند سطح توقع فعالان اقتصادی است که فرآیند اخذ مطالبات براساس قاعده مشخص و منصفانه صورت می‌گیرد؛ اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که در ایران، اصولا جریان‌های تولیدی که تربیون قوی‌تری دارند، در اخذ حمایت‌ها و اعتبارات موفق‌تر بوده‌اند؛ اما این حمایت‌ها نتوانسته به یک رونق پایدار منتهی شود.

مقایسه سیاست‌های حمایتی در ایران و هند از بنگاه‌های کوچک و متوسط نشان می‌دهد: عمده سیاست‌ها در ایران یکنواخت و متکی بر تزریق منابع است در حالی که در هند سیاست‌های تبعیضی و متکی بر تسهیل زمین بازی است. هندی‌ها سیاست‌های اعتباری را به‌صورت یکنواخت استفاده نمی‌کنند و بسته به اعتبار بنگاه‌ها اقدام به تخصیص منابع می‌کنند.

این در حالی است که مرکز پژوهش‌های مجلس در بررسی‌ای با انعکاس نگاه 40 صاحب کسب و کار خرد در تهران تلاش کرده موانع تاسیس و رشد این واحدها را احصا کند. بررسی‌ها نشان می‌دهد از هفت مانع تاسیس این نوع بنگاه‌ها سه راهکار صاحبان کسب و کار خرد برای رفع آن سیاست‌های اعتباری ارزان‌قیمت و حمایت‌های دولتی بوده است. در بخش رشد نیز نیمی از راهکار ارائه شده خاصیت پولی دارد و چشم تولیدکنندگان به حمایت‌های دولت است. در مقابل در تجربه هند، سیاست‌های تسهیل‌ساز محیط تولید حرف نخست را می‌زند و آنجا که سیاست‌های جنبه مالی و اعتباری پیدا می‌کند اعتبار در برابر اعتبار است.

عملکرد طرح‌های توجیهی ارائه شده برای حمایت به‌صورت ادواری با طرح اولیه تطبیق داده می‌شود تا درجه انحراف به کمترین حد برسد. «دنیای اقتصاد» در گزارشی تلاش کرده علاوه بر روایت مرکز پژوهش‌ها از موانع محیطی کسب و کار بنگاه‌های کوچک خواسته‌های صاحبان بنگاه‌های داخلی را با دیدگاه حاکم در اقتصاد هند برای حمایت از این گونه تولید مقایسه کند.

مصائب تولید در ایران

بنگاه‌های اقتصادی کوچک چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه، نقش مهمی در ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی کشورهای مختلف ایفا می‌کنند. مزیت رقابتی بنگاه‌های بزرگتر در زمینه تامین مالی سبب شده است که ایجاد و اداره یک کسب و کار اقتصادی خرد از نظر تامین منابع مالی با چالش همراه باشد. از این رو عدم دسترسی به منابع مالی به‌عنوان مهم ترین مانع در مسیر بنگاه‌های کوچک اقتصادی بر شمرده شده است. مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی با عنوان «موانع محیطی تاسیس و رشد کسب و کارهای خرد در تهران» به بررسی موانع محیطی تاسیس و رشد کسب‌وکارهای خرد در تهران به‌عنوان نمونه‌ای از مشکلات تولیدکنندگان خرد در سایر نقاط کشور پرداخته است.

بر اساس این گزارش، صاحبان کسب‌و‌کارهای کوچک در تهران «بالا بودن میزان اجاره ماهانه»، «رکود بازار» و «مالیات‌های ناعادلانه» را به‌عنوان مهم‌ترین موانع در مسیر شکوفایی کسب وکار خرد بر شمرده‌اند. گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در ادامه به بررسی پیشنهادهای صاحبان کسب و کارهای کوچک به منظور بهبود محیط فعالیت این بنگاه‌ها پرداخته است. تسهیل دستیابی به محل فعالیت بنگاه اقتصادی در کنار تسهیل در دسترسی به منابع مالی خصوصا در مرحله شروع به کار بنگاه اقتصادی مهم‌ترین پیشنهادهای مدیران کسب و کارهای کوچک در جهت رفع موانع پیش روی این بنگاه‌ها است. «دنیای اقتصاد» در ادامه به بررسی تجربه هند در زمینه توسعه کسب و کارهای کوچک پرداخته است. هند را می‌توان یکی از کشورهای موفق در زمینه طرح‌های حمایتی از بنگاه‌های کوچک و متوسط دانست.

این کشور با ارائه تسهیلات مالی، مالیاتی، آموزشی و حمایت تکنولوژیک از بنگاه‌های خرد و متوسط یکی از پرشتاب‌ترین کشورها در زمینه توسعه کسب و کارهای خرد و کوچک است. ایجاد شرایط رقابتی چه در بازار و چه در برخورداری از تسهیلات مالی و مالیاتی در کنار برنامه صحیح حمایتی را می‌توان چکیده‌ای از تجربه موفقیت‌آمیز هند در این زمینه دانست.

سهم کلان کسب و کار خرد

بنگاه‌های اقتصادی بر اساس تعداد نیروی انسانی یا سرمایه مورد نیاز برای راه‌اندازی، به سه گروه بنگاه‌های خرد، کوچک و کلان تقسیم می‌شوند. در اکثر تعاریف ارائه شده بنگاه‌های دارای تعداد نیروی انسانی کمتر از 10 نفر یا سرمایه مورد نیاز کمتر از 3 میلیون دلار با عنوان بنگاه خرد نامگذاری می‌شوند.

کسب و کارهای خرد نقش مهمی در توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی چه در کشورهای توسعه یافته و چه درکشورهای در حال توسعه ایفا می‌کنند. بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در هندوستان بیش از 29 میلیون بنگاه خرد وجود دارد و بیش از 69 میلیون نفر در این بنگاه‌ها کار می‌کنند. در حالی که رشد اقتصادی هند در سال‌های گذشته در حدود 8 درصد بوده است، کسب و کارهای خرد با سهم 45 درصدی از تولیدات این کشور، با میانگین رشد سالانه 11 درصدی نقش مهمی در رشد اقتصادی این کشور داشته است.

بر مبنای گزارش مرکز پژوهش‌ها، کسب‌وکارهای خرد در اقتصاد کشورهای توسعه یافته نیز نقش پررنگی را ایفا می‌کنند. برای مثال در انگلستان 32 درصد از شاغلان در کسب و کارهای خرد فعالیت می‌کنند. همچنین از نظر تعدادی بیش از 95 درصد از کسب وکارهای این کشور را کسب و کارهای خرد تشکیل می‌دهند. 20 درصد از گردش مالی در این کشور نیز حاصل از فعالیت بنگاه‌های اقتصادی خرد است.

مانع بلند تامین مالی

بررسی تجربه کشورهای دیگر در زمینه استفاده از ظرفیت کسب و کارهای کوچک می‌تواند در جهت سیاست‌گذاری برای رفع موانع مسیر رشد بنگاه‌های کوچک مورد استفاده قرار گیرد. سخت‌ترین مرحله در مسیر رشد یک بنگاه اقتصادی کوچک مرحله راه‌اندازی و شروع فعالیت این بنگاه‌ها است. بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که بنگاه‌های کوچک اقتصادی در سه سال آغازین فعالیت خود بیشترین ناهمواری‌ها را در مسیر رشد خود تجربه کرده‌اند. عدم دسترسی به منابع مالی بزرگ‌ترین مشکلی است که گریبان صاحبان کسب و کارهای کوچک را در سال‌های نخست فعالیت می‌گیرد. عدم دستیابی به سرمایه لازم در کنار بازاریابی ناقص، مهم‌ترین مشکلات کسب وکارهای کوچک در آغاز مسیر فعالیت خود هستند اما با گسترش فعالیت بنگاه‌های کوچک مسائل مدیریتی، محیطی و استراتژیک به مهم‌ترین چالش‌ها برای صاحبان این نوع از بنگاه‌های اقتصادی تبدیل می‌شوند.

بر مبنای گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، در زمینه راه‌اندازی کسب و کارهای خرد مواردی چون زد و بند و فساد، نوسان قیمت‌ها، کمبود مشتری و سیاست‌گذاری ناپایدار مهم‌ترین موانع راه‌اندازی کسب‌و کارهای کوچک در کنار مهم ترین مساله یعنی تامین مالی بر شمرده شده است.

موانع رشد و بلوغ

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در ادامه به دسته بندی موانع تاسیس و رشد بنگاه‌های اقتصادی بر اساس تجربیات جهانی پرداخته است. بر این مبنا «عدم دستیابی به سرمایه اولیه»، «قوانین ثبت شرکت‌ها»، «مشکلات حقوقی و قانونی» و «رقابت سخت در مسیر تصاحب بازار هدف» به‌عنوان مهم‌ترین موانع شکل‌گیری بنگاه اقتصادی کوچک برشمرده شده است.

این گزارش در ادامه «سیستم مالیاتی پیچیده»، «شرایط ناپایدار اقتصادی»، «عدم کفایت زیرساخت‌ها»، «رقابت سخت با واحدهای بزرگ»، «زدوبند و فساد» و «کمبود مهارت‌های مدیریتی و بازاریابی» در کنار «سیاست‌گذاری ناپایدار»،«عدم توانایی در دستیابی به نقدینگی مورد نیاز» و «بوروکراسی شدید و ناپایدار اداری»را به‌عنوان مهم‌ترین موانع در مسیر رشد یک بنگاه اقتصادی کوچک بر شمرده است.

چالش بزرگ اجاره

مرکز پژوهش‌های مجلس در ادامه گزارش خود به بررسی موانع کسب و کارهای خرد در تهران به‌عنوان نمونه‌ای قابل تعمیم به کلیه کلان‌شهرهای کشور پرداخته است. برای روشن شدن موانع محیطی تاسیس و رشد کسب‌و‌کارهای خرد در ایران مطالعه‌ای موردی در سال 1394 از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس تعریف و اجرا شده است. از آنجا که مشکلات محیط بیرونی و داخلی سازمان می‌توانند تولد و رشد یک کسب و کار کوچک را تحت تاثیر قرار دهند و با توجه به بسترسازی محیط بیرونی سازمان در جهت تحقق اهداف داخلی سازمان، در بررسی میدانی مرکز پژوهش‌ها تمرکز روی موانع محیط خارجی کسب و کار قرار گرفته است.

در تحقیق میدانی انجام شده 40 تن از صاحبان کسب‌و کارهای کوچک به پرسش‌هایی در رابطه با موانع شکل‌گیری و رشد کسب و کار خود پاسخ داده‌اند. در کنار بیان موانع مسیر تولد و رشد بنگاه‌های اقتصادی کوچک، مصاحبه‌شوندگان در این بررسی پیشنهادهای خود را برای رفع این موانع ارائه داده‌اند.

بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌ها از نتایج این بررسی، مهم ترین مانع از دیدگاه کسب و کارهای خرد در تهران(به‌عنوان نمونه‌ای از یک کلان‌شهر) «بالا بودن اجاره» است. در حدود 60 درصد از پاسخ‌دهندگان بالا بودن اجاره‌ها را مانع اصلی شروع و توسعه کسب و کار خود دانسته‌اند.

«کمبود تقاضا» و «رکود در بازار» نیز از نظر نیمی از مصاحبه شوندگان یکی از علل اصلی شروع و ادامه فعالیت بنگاه‌های اقتصادی کوچک بوده است. همچنین مصاحبه‌شوندگان «ناعادلانه بودن مالیات‌ها» را مانع بزرگ‌تری از «بالا بودن میزان مالیات‌ها» دانسته‌اند. بیش از 25 درصد از مصاحبه‌شوندگان «عدم نظارت کافی دولت» به ویژه در زمینه قاچاق و فساد گمرکی و «عدم دسترسی به منابع مالی مناسب» را مانع مهمی چه در مرحله تاسیس و چه در مرحله رشد دانسته‌اند. از نظر مصاحبه‌شوندگان تامین مالی برای ایجاد یک کسب و کار کوچک در مقایسه با تامین مالی در شرایط فعالیت بنگاه اقتصادی دشوارتر است.

غلتک پیشنهادی مسیر رشد بنگاه‌های کوچک

بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس از منظر کسب‌و کارهای خرد، اجاره بیشترین سهم را در هزینه‌های تولید دارد از این رو بیشتر مصاحبه‌شوندگان خواهان نظارت و معیارگذاری بر روند اجاره و تخصیص مکان عرضه توسط دولت و شهرداری‌ها برای تولیدکنندگان هستند. بر مبنای نظر مصاحبه شوندگان تخصیص وام با سود کم به خصوص در حوزه تولید، با شرایط راحت تر و کاغذبازی کمتر می‌تواند مانع عدم تامین مالی را کوتاه‌تر کند.

صاحبان کسب و کارهای کوچک، کاهش کاغذبازی و مراحل اداری در مسیر تاسیس کسب و کارهای کوچک و تقویت تقاضا، صنعت گردشگری و صادرات در جهت رفع رکود برای ادامه فعالیت بنگاه‌های اقتصادی کوچک را به‌عنوان سایر مطالبات مهم خود برشمرده‌اند.

بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌ها افزایش مالیات در دو سال اخیر در کنار عدم رونق چرخ صنعت و اجرای ناقص قانون مالیات بر ارزش افزوده (به نحوی که بار مالیاتی تنها بر عهده تولیدکننده و فروشنده نهایی است) سبب نگاه بدبینانه صنعتگران مبتنی بر ناعادلانه بودن نظام مالیاتی شده است. مصاحبه‌شوندگان در بررسی مرکز پژوهش‌های مجلس کاهش نرخ مالیات، ارائه خدمات در ازای دریافت مالیات، اخذ مالیات از واسطه‌ها و تعیین معیار مشخص و عادلانه برای اخذ مالیات را در رفع این نگاه بدبینانه موثر دانسته‌اند.

 

نسخه حمایت هندی

با توجه به سهم مهم بنگاه‌های اقتصادی خرد در رشد اقتصادی، مانع‌زدایی مسیر رشد این بنگاه‌ها جزو اولویت سیاست‌گذاران در کشورهای مختلف بوده است. یکی از مشکلات کسب و کارهای کوچک عدم توانایی رقابت با بنگاه‌های بزرگ در زمینه تامین مالی است. تجربه رکود در دهه گذشته نشان می‌دهد که تامین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط در شرایط رکودی سخت‌تر هم می‌شود.

هندوستان را می‌‌توان یکی از نمونه‌های موفق در زمینه اصلاحات اقتصادی در جهت حمایت از تولیدکنند‌گان داخلی دانست. دولت هندوستان «اتاق حمایت از بنگاه‌های کوچک و متوسط» را در سال 1993 افتتاح کرد.

وظیفه این اتاق سیاست‌گذاری در جهت رفع معضل بنگاه‌های کوچک و متوسط بود. همچنین این کشور در ادغام جهانی بنگاه‌های خرد و متوسط و افزایش توان رقابتی این بنگاه‌ها اقدام به تغییر تعرفه‌های واردات کالای سرمایه‌ای و مواد اولیه کرد.

هندوستان طی سال‌های 1991 تا 1994 میزان تعرفه واردات کالا را به‌طور میانگین حدود 60 درصد کاهش داد. «حذف مجوز برای تاسیس واحد‌های صنعتی» از دیگر ابزاری بود که سیاست‌گذاران هندی برای توسعه تعداد واحد‌های صنعتی مورد استفاده قرار دادند. حذف مجوز تاسیس واحدهای صنعتی و کاهش تعرفه واردات در کنار برنامه‌های جذب سرمایه‌گذار خارجی و تسهیل شرایط سرمایه‌گذاری خارجی در بنگاه‌های این کشور تسهیل دسترسی به منابع مالی را برای بنگاه‌های کوچک و متوسط هندی فراهم کرد.

دولت هندوستان در سال 2000، طرح جامعی را برای تامین مالی بنگاه‌های خرد، کوچک و متوسط به اجرا گذاشت. بر این اساس زمینه پرداخت وام‌های بدون وثیقه برای شرکت‌های کوچک و متوسط از طریق تضمین اعتبار از سوی صندوق امانت بنگاه‌های خرد و کوچک شرکت (CGTMSE) فراهم شد. صندوق امانت بنگاه‌های خرد و کوچک علاوه بر کمک مالی، این بنگاه‌ها را موظف به ارائه گزارش سالانه تخصیص منابع مالی کرد.

همچنین شرکت‌های کوچک با ارائه طرح توجیه‌کننده به بانک توسعه صنعتی هند، می‌توانند از سوبسید نرخ بهره تا سقف 4.75 ‌واحد ‌درصد بهره ببرند. مابه‌التفاوت نرخ بهره واقعی و نرخ بهره اختصاصی به صنایع کوچک از طریق بودجه کمیسیون صنعتی وزارت صنایع کوچک هندوستان تسویه می‌شود. اقدام بعدی هندوستان ایجاد پلت‌فرمی چندمنظوره بود. این پلت‌فرم علاوه بر ثبت اطلاعات بنگاه‌های خرد و کوچک، ایجاد ارتباط بین سرمایه‌گذاران، تامین‌کنندگان، مشاوران و صاحبان صنایع کوچک و متوسط، به سازماندهی جریان عرضه و تقاضای منابع مالی، نیروی انسانی و مواد اولیه، با هدف کاهش واسطه‌ها پرداخت.

بر اساس گزارش صندوق جهانی پول (IMF) از سیاست‌گذاری بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسط در هندوستان، بانک توسعه صنعتی به‌صورت اختصاصی وظیفه تامین منابع مالی بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسط را بر عهده دارد. در جهت تسهیل کار و سرعت بخشیدن به تامین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط، وام‌های پرداختی به این طرح‌ها تا سقف 750 هزار روپیه بدون هر گونه ارزیابی مجدد و در قالب طرحی با عنوان «تجدید اتوماتیک منابع مالی» توسط بانک توسعه صنعتی هند انجام می‌پذیرد. همچنین دولت امکانات «تخفیف مالیات» یا «تعویق مالیات» در هندوستان را برای بنگاه‌های کوچک و خرد در هندوستان فراهم کرده است.

وزارت صنایع کوچک و متوسط در هندوستان پاداش‌های مالی و مالیاتی برای طرح‌های نوآورانه و طرح‌های سودده در نظر گرفته است که شرکت‌ها پس از ثبت نام در پرتال اینترنتی این کشور در جهت دستیابی به این پاداش‌ها با ارائه گزارش‌ها و مستندات با یکدیگر به رقابت می‌پردازند.

علاوه بر ابزارهایی که محیط خارجی فعالیت بنگاه‌های کوچک و خرد را تحت تاثیر قرار می‌داد، هندی‌ها با استفاده از «ارائه خدمات آموزشی»، «طرح‌های حمایتی تحقیق و توسعه‌ای» و «ایجاد شبکه برای انتقال تکنولوژی به بخش‌های کوچک صنعتی» در راستای بهبود محیط داخلی کسب و کارهای خرد و کوچک در این کشور اقدام کرده‌اند.

در مجموع تجربه موفق هند نشان می‌دهد سیاست فعال‌سازی بنگاه‌های کوچک بر محورهای غیر پولی استوار است. در واقع سیاست‌گذاران تلاش می‌کنند زمین بازی را برای تولیدکنندگان فراهم کنند، به همین دلیل بخش زیادی از سیاست‌ها متمرکز بر تسهیل فضای کسب و کار است. آنجایی نیز که لازم است سیاست‌های اعتباری و حمایت‌های پولی صورت گیرد سه عنصر حتما رعایت می‌شود.

عنصر اول مخدوش نشدن فضای رقابت است، عنصر دوم تعیین حد برای اعتبارات تخصیصی و عنصر سوم نیز تمایز در قیمت اعتبارات حمایتی است. برای نمونه بنگاه‌هایی که قصد دارند از یارانه نرخ بهره برخوردار شوند بسته به نمره اعتباری که دارند یارانه متفاوت دریافت می‌کنند.سقف یارانه پرداختی 75/ 4 درصد است و بسته به نمره بنگاه‌ها این سقف کاهش می‌یابد.

بنابراین بنگاه‌ها از نرخ یکسان برخوردار نیستند و سیاست‌های حمایتی کاملا تبعیضی انجام می‌شود. درخصوص معافیت‌های مالیاتی نیز بسته به سطح استفاده از تکنولوژی، میزان نوآوری و حجم سوددهی رقم معافیت مالیاتی متفاوت است.

یکی از شرط‌های لازم برای اعطای وام حمایتی در کشور هند، ورای مدت زمان فعال بودن حساب و اعتبار حاصل از پول یا ضامن، میزان اعتبار خود شخص است. آژانس‌های سنجش اعتبار، رتبه ریسک اعتباری متقاضی وام را برای ارائه به وام‌دهنده تعیین می‌کنند. از نگاه قرض‌دهنده شرط کافی برخورداری از تسهیلات اعطایی، توجیه فنی، عملی و مالی طرح کسب و کار پیشنهادی از سوی وام‌گیرنده است.

امید ریاضی نرخ سود مورد انتظار طرح پیشنهادی، به‌عنوان شاخصی که دربردارنده اعتبار آتی فرد است، یکی از مهم‌ترین شاخص‌هایی است که در کنار رتبه اعتباری متقاضی، در ارزیابی وام‌گیرنده در نظر گرفته می‌شود.

میزان اعتبار سنجیده شده هر فرد، یارانه نرخ بهره، میزان تسهیلات و نحوه بازپرداخت آن را مشخص می‌کند. در مقایسه با شرکت‌های تازه‌تاسیس، بنگاه‌های اقتصادی فعال (با توجه به اعتبار حاصل از فعالیت‌های قبلی) چالش کمتری در تضمین اعتبار برای دریافت وام پیش روی دارند.

سقف وام دریافتی بنگاه‌های فعال معمولا درصدی از گردش مالی 2 یا 3 سال پایانی فعالیت این بنگاه‌ها در نظر گرفته می‌شود. ویژگی مورد اشاره حکایت از آن دارد که کمک‌های هند به‌عنوان یک نمونه قاعده‌مند و با طراحی نظام‌های کنترلی معطوف به فرآیند و نتیجه است.

به همین واسطه نیز هند توانسته با حمایت از این روش بنگاه‌های کوچک و متوسط را به ستون فقرات اقتصاد خود در حوزه رشد و اشتغال‌زایی تبدیل کند.

سرعت عمل ایران در تولید نفت

0

قراردادهای جدید نفتی ایران جدیدی که به زودی ارائه می شود، سرمایه گذاران خارجی را به خود جذب خواهد کرد.

به گزارش  خبرآنلاین به نقل از بلومبرگ، ایران قدم بزرگی را برای جذب سرمایه گذارهای خارجی برای بازگشت دوباره به بازار نفت و گاز برداشته است. اگرچه تجربه عراق نشان می دهد که ایران باید راه درازی را طی کند، ولی پیش بینی ها حاکی است که ایران در این راه موفق خواهند شد. البته تجربه ایران باعث می شود کشورهای دیگر از جمله عربستان انگیزه بیشتری برای دریافت کمک کشور های خارجی پیدا کنند.

ایران توانسته بخش قابل توجهی از کاهش تولید نفت  خود را که از تحریم های سال ۲۰۱۲  باقی مانده بود،جبران کند.به طوری که کارشناسان نفتی از سرعت پیشرفت این کشور حیرت کرده اند. صادرات نفت به میزان ۲ میلیون بشکه در روز بازگشته و ایران در حال تلاش است تا بتواند دوباره بازار اروپا را بدست آورد.

با این حال، دومین قدمی که ایران باید بر این مسیر بردارد این است که میزان تولید نفت خود را به سال ۱۹۷۹ یعنی زمان انقلاب برساند و برای این کار نیاز به جذب سرمایه خارجی و کمک گرفتن از شرکت های خارجی دارد. این موضوع البته کمی پیچیده است.

ددولت ایران هفته گذشته قرارداد های جدید نفت را اصلاح کرد و به وزارت نفت ابلاغ شد. هرچند با تصویب این قرارداد ها با مخالفت هایی روبروست که نمی خواهند دولت امتیاز هایی  به کشور های دیگر داده شود. در نتیجه  این قرارداد باید از سوی مجلس  هم تایید شود.

 قرارداد های جدید نفتی امید بخش به نظر می رسد. در این قرار داد تاکید بر این دارند که ذخایر نفت و گاز تحت مالکیت دولت باقی بماند که البته این موضوع مورد تعجب نبوده است. اما برای پروژه های خارجی سه راه جدید پیشنهاد شده است که هدف آن  تقويت توليد از ميدانهاي مشترک نفت و گاز  است. این سه راه شامل:

۱. دادن مجوز حفاری و در صورت موفقیت اجازه توسعه و تولید خواهند داشت.

۲. مشارکت در توسعه میادین موجود برای افزایش تولید.

۳. افزایش تولید نفت با استفاده از تکنیک های بازیابی در میادین قدیمی.

از دیگر ویژگی های این قراردادها این است که تا ۲۰ سال پس از توسعه اعتبار خواهند داشت و سرمایه گذار خارجی سرمایه خود را یا به صورت نقدی می آورد و یا در تولید نفت مشارکت می کند.

 تجربه عراق نشان داد که تنها توافق های خوب کافی نیست بلکه سرعت انجام کار هم تاثیر مهمی دارد . چهار سال بعد از آنکه امریکا در حمله‌ای، صدام حسین را سرنگون کرد،دولت بغداد قانون جدید نفت را در مارس 2007 تصویب کرد،

قراردادهای نفتی عراق پس از اجرا، باعث افزایش تولید 2 میلیون بشکه نفت در هر روز شد، به عبارت دیگر طی 6 سال ظرفیت تولید نفت عراق 80 درصد بیشتر شد.

بنابراین اگر ایران نیز در این قرارداد ها موفق شود،فقط کشور های کویت و  عربستان باقی می مانند که بدون کمک و استفاده از سرمایه خارجی در صنعت نفت فعالند.

 

منبع: بلومبرگ

ابرثروتمندان چطور زندگی می‌کنند؟

0
زندگی لوکس
جهانیان این روزها به‌شدت تحت‌تأثیر سبک زندگی ثروتمندان و افراد مشهورند؛ اما کسی به افراد ابر ثروتمندی توجه ندارد که هیچ ردپایی در جهان دیجیتال باقی نمی‌گذارند.
ابرثروتمندان چطور زندگی می‌کنند؟
ابرثروتمندان یک‌هزارمِ‌درصد از آن یک‌درصد انسان ثروتمند را تشکیل می‌دهند؛ این افراد فعالیت‌های آنلاینشان را مخفی می‌کنند، در جزیره‌های خصوصی‌شان می‌مانند و عمارت‌های خارج از شبکۀ۱ خود را می‌سازند. عادات مصرفی این گروه در ده سال گذشته به‌شکل چشمگیری تغییر یافته است. امروزه دیگر برپاکردن مراکز غیرانتفاعی کافی نیست. امروز در کنارِ مالکیتِ حداقل یک بنیاد غیرانتفاعی، داشتن مزرعه‌ای پایدار۲، مدرسه‌ای خصوصی برای کودکان و یک پروژۀ کشاورزی یا صنعتی کوچک در کشورهای درحال‌توسعه از الزامات زندگی مولتی‌میلیاردرهای مدرن است.

شرکت ولث‌ایکس شرکتی مشاوره‌ای در زمینۀ «اطلاعات ثروت» است که استراتژی‌های بازاریابی را برای مشتری‌های لوکس فراهم می‌کند. این مشتری‌های لوکسْ خود خریدارانی دارند که آن‌ها را «ابرثروتمند» می‌نامیم. دیوید فریدمن مدیر شرکت ولث‌ایکس معتقد است که گذراندن یک عمر زندگی به‌منظور زیرنظر گرفتنِ بازارهای مالی و فرازوفرودهای آن، باعث شده ابر‌ثروتمندان بیش از هر زمان دیگری به‌دنبال مفهوم کنترل باشند.

ابرثروتمندان چطور زندگی می‌کنند؟
او می‌گوید: «در پشت بسیاری از اقدامات امروزیِ ابرثروتمندها تمایل به کنترل محیط زندگی‌شان نهفته است. این تمایل به کنترل، شامل سرمایه‌گذاری‌ها، فعالیت‌های بشردوستانه، خانواده و دیگر موضوعات مرتبط به سبک زندگی آن‌هاست. برای مثال سرمایه‌گذاری در مزرعه، تمام این‌ها را یکجا جمع می‌کند. علاوه‌براین به‌صورت بالقوه امکان پول‌درآوردن را نیز برای آن‌ها فراهم می‌کند.»

در کنار مزارع خصوصی، مزارع موجود در کشورهای در حال توسعه نیز سرمایه‌گذاری جذابی محسوب می‌شود. بنیاد بیل و ملیندا گیتس بیش از دومیلیارد دلار را برای پژوهش و اجرای فناوری‌های نوین کشاورزی در افریقای سیاه و جنوب آسیا اختصاص داده‌اند. در کنار سرمایه‌گذاری‌های محلی بحث اکوتوریسم یا گردشگری طبیعی نیز وجود دارد. برخی مفهوم اکوتوریسمِ تجدیدپذیر را یک مرحله جلوتر برده و شهرک‌های مخصوص خودشان را ایجاد کرده‌اند. در پاناماسیتی، مرکز پاناما، نوجوانان پول پرداخت می‌کنند تا واردِ اقامت‌گاه پایدار شهری به‌نام کالو یالا شوند. این مجموعه را جیمز استایس تأسیس کرده است. او می‌گوید: «فناوری از طریق گوشی‌های تلفن و لپ‌تاپ‌ها پنجره‌ای دائمی به‌سوی دنیایی جدید برای ما گشوده؛ اما در مقابل باعث شده که هم از یکدیگر و هم از طبیعت احساس جدایی کنیم. پایداری و اکوتوریسم این شانس را به ما می‌دهد تا دوباره به چیزی برگردیم که حقیقتاً ما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.»

ابرثروتمندان چطور زندگی می‌کنند؟

اقدام جدیدی که بین میلیاردرها محبوب شده راه‌اندازی مدارس ویژه است. این میلیاردرها می‌خواهند فرزندانشان به‌جای نشستن در کنار معلم خصوصی و محیط بسته، مانند دیگر بچه‌ها در مدارس عادی و البته با برنامۀ کاملاً متمایز درس بخوانند. ایلن ماسک مدرسۀ «اد استرا» را در لوس‌آنجلس تأسیس کرده که در آن هیچ تمایزی بین نمرات فرزندان خودش با فرزندان دیگر کارمندان اسپیس‌ایکس۳ وجود ندارد. در وضعیتی که مدارس «اکس‌تر» و «اندور» همچنان سرآمد تحصیلات خصوصی ثروتمندان هستند، این مؤسسات تازه‌تأسیس نیز با این مدارس مقایسه می‌شوند.

جف گرین مدرسۀ گرین را در فلوریدا برای فرزندانش تأسیس کرده است که در کلاس‌های آن چگونگی موفقیت در اقتصاد جهانی تدریس می‌شود. در این مدرسه زبان‌های متعددی تدریس و روی سیستم اس‌تی‌ای‌ام۴ تمرکز می‌شود. این مدرسه از الگوی معمول و متعارف استفاده می‌کند؛ اما مدارسی هم هستند که از الگو‌های متمایز استفاده می‌کنند. میلیاردری به‌نام بیل کوچ شصت‌میلیون دلار خرج ساختن آکادمی آگزبریج کرده است. این آکادمی یکی از چند مدرسۀ انگشت‌شماری است که چوگان را در برنامۀ آموزشی بچه‌ها قرار داده است. آقای کوچ این مدرسه را تأسیس کرد تا مجبور نباشد فرزندانش را به مدارس شمال شرقی بفرستد. این روند تحصیل و آموزش به بزرگ‌ترهای پول‌دار نیز تسری می‌یابد. نیکلاس برگرن که به «میلیاردر بی‌خانمان» معروف است، مرکزی را ایجاد کرده که در آن بچه‌پول‌دارها می‌توانند جمع شوند و دربارۀ فلسفه و سیاست با هم بحث کنند.

آقای فریدمن می‌گوید: «ابرثروتمندها چیزهای جدیدی پیدا کرده‌اند و از این بابت خوش‌حال‌اند.» این به آن معنی است که آن‌ها حاضرند ننگ «یک‌درصد»بودن را بپذیرند یا خریدهای بزرگشان رسانه‌ای شود اما برنامه‌شان پیش برود. فریدمن می‌افزاید: «آن‌ها مایل‌اند برخی از این بررسی‌های عمومی چند سال اخیر که بازتاب‌های منفی در پی‌داشته را نادیده بگیرند. این به‌معنی خرید بیشتر دارایی‌های لوکس خواهد بود. این خریدها می‌تواند شامل قایق‌های لوکس گردشی و هواپیما نیز باشد.»

ابرثروتمندان چطور زندگی می‌کنند؟

از نمونه‌های پیشرو در این زمینه می‌توان به جت خصوصی مافوق‌صوت آریون اشاره کرد که ولث‌ایکس پیش‌بینی کرده در آینده بیش‌ازپیش مورداستقبال قرار خواهد گرفت. مثال دیگر جزیره‌هایی است که شرکت قایق‌های خصوصیِ زیردریایی‌شوندۀ میگالو می‌سازد. این جزیره‌های دنج، قابلیت خصوصی‌سازی دارند، پنت‌هاوس ساخته‌شده از چوب‌های مرغوب، استخر شنا با آبشارهای متعدد، باشگاه ساحلی و اتاق غذاخوریِ زیر آب از امکانات آن‌ها است. این امکان که این ثروتمندان می‌توانند در کسری از ثانیه قایقشان را به زیر آب ببرند، باعث می‌شود احساس امنیت فوق‌العاده‌ای در حریم خصوصی‌شان داشته باشند. در این وضعیت هیچ عکاس مزاحم و پیگیری نخواهد توانست از آن‌ها عکس بگیرد.

وقتی ثروتمندان در جت‌های مافوق‌صوتشان پرواز نمی‌کنند یا با قایق زیردریایی‌شان برای گردش نرفته‌اند، احتمالاً دارند با برندِ «تِسلا»ی۵ جدیدشان خودنمایی می‌کنند؛ این ماشین برقی صدهزاردلاری را میلیاردرهای «سیلیکون وَلی»۶ بیش از هر جای دیگر در کالیفرنیا خریداری می‌کنند. اتومبیل‌هایی مثل لامبورگینی، استون مارتین و مازراتی از همیشه کمیاب‌تر شده‌اند؛ چراکه صاحبانشان بیشتر تمایل به خرید تِسلا دارند. این ابرماشین‌های برقی به نوعی نماد آگاهی زیست‌محیطی فرد بوده و برای جادادن خانواده نیز از فِراری کاربردی‌تر است.

ثروت مفرط باعث شده امکان‌های متعددی به‌خصوص برای ۴۵درصد از ابر‌ثروتمندانی به وجود آید که از طریق کارآفرینی پول‌دار شده‌اند. اولیور ویلیامز رییس شرکت مشاورۀ ولث‌اینسایت می‌گوید: «اصلی‌ترین منبع ثروت برای تازه‌میلیاردر شده‌ها بخش فناوری است. آن‌هایی که از فناوری کسب ثروت می‌کنند، معمولاً جوان‌تر و کمتر به مصرف‌گرایی و خودنمایی متمایل هستند. به همین دلیل هم گروه‌های مرفه بسیاری را می‌بینیم که تمایلشان برای تجربه‌های جدید را به بخشی از کار و محصولشان تبدیل می‌کنند و در این مسیر کالاهای جدید تولید می‌کنند. در این وضعیت کالاهای لوکس بیش‌ازپیش با محیط‌زیست سازگار شده‌اند.»

آقای ویلیامز می‌گوید: «به‌خاطر وقوع نقدینگی۷ تغییر مشهودی در سبک زندگی به وجود آمده است؛ این نقدینگی درنتیجۀ فروش بخش اعظم دارایی، شرکت یا سهام شرکت ایجاد می‌شود. بسیاری از ابر‌ثروتمندان بعد از به‌دست‌آوردن ناگهانی‌ چنین ثروتی، به دلیل اینکه دیگر به شغلشان وابستگی ندارند، به‌دنبال کارهای دیگر می‌روند.» تصمیم سال نوی مارک زاکربرگ برای ساخت هوش مصنوعی به منظور کمک به ادارۀ خانه‌اش نمونه‌ای از رویکرد مدرن میلیاردرهاست. آقای زاکربرگ در یادداشتی در فیسبوک نوشت: «من به او صدای خودم را یاد خواهم داد تا همه چیز را در خانه‌مان کنترل کند؛ از موسیقی و نور گرفته تا دمای هوا و غیره. به او یاد خواهم داد که با دیدن چهرۀ دوستانم در را برای آن‌ها باز کند.» روبات‌ها، خانه‌های هوشمند و مجموعه‌های خارج از شبکه به‌دلیل امنیتی که در حریم شخصی ثروتمندان به ارمغان می‌آورند، بیش‌ازپیش محبوب شده‌اند.

انزواطلبی کنار حریم خصوصی جای می‌گیرد و برای میلیاردرها جذابیت خاصی دارد. لئوناردو دی کاپریو جزیرۀ بلک‌دورکایه را در ساحل بلیز به قیمت ۱.۷۵میلیون دلار خریده است. او می‌خواهد در آنجا یک مجموعۀ لوکسِ خارج از شبکه بسازد. اگر میلیاردری نخواهد چنین زمینی را خریداری کند، شرکت‌هایی مانند پرایوت آیلندز وجود دارند که در قبال مبالغ هنگفتی جزیره‌های خصوصی را اجاره می‌دهند.

امیلی بوشار مشاور ثروت در گروه ولث لگسی می‌گوید: «مشتریان مشهور ما دنبال جایی هستند که بتوانند خودشان باشند و مثل همیشه زیر ذره‌بین نباشند.»

دی کاپریو به‌کمک شرکت دلوس در حال ساخت تفرجگاه خویش است. او عضو مشورتیِ هیأت مدیرۀ این شرکت هم هست. او همچنین در ساختمان دلوس در خیابان ۱۱ شرقی روستای گرینویچ آپارتمانی دارد که از کفش‌پوش‌های چوبی مناسب وضعیتِ طبیعی بدن، هوا و آبِ تصفیه شده و سیستمی برای تخصیص بهینۀ نور در ساعات مختلف شبانه‌روز بهره می‌برد.

مدیرعامل شرکت لیوینگ هومز می‌گوید: «مشتری‌های ما طراحی‌های دلخواه خودشان را دارند. آن‌ها به‌دنبال برنامه‌های ‌زیست‌محیطی فوق‌العاده جامعی هستند.» لیوینگ هومز یک شرکت خانه‌سازی است که برای افراد علاقه‌مند به محیط‌زیست یا کسانی که به‌دنبال کم‌کردن مالیاتشان هستند، خانه می‌سازد. عمارت‌های پیش‌ساخته و خودبسندۀ آن‌ها هیچ‌گونه ضایعاتی ندارد و از مواد بازیافت‌شدۀ لوکس در آن‌ها استفاده شده است. همچنین در آن‌ها سیستم تصفیۀ آب باران و پنل‌های خورشیدی به کار گرفته شده است. باوجوداینکه ابرثروتمندان از رسانه‌های اجتماعی دوری می‌کنند، فرزندان و نوه‌هایشان عاشق به‌اشتراک‌گذاشتن سبک زندگی‌شان هستند. این موضوع باعث ناراحتی والدین آن‌ها می‌شود که همواره از تهدیدهای آدم‌ربایی و لورفتن میزان ثروتشان می‌ترسند. برخی از آن‌ها متخصص روابط عمومی استخدام می‌کنند تا حساب‌های کاربری‌شان را در اسنپ چت و امثالهم پاک‌سازی کنند. یکی از افراد خانوادۀ ترامپ، یکی از خانوادۀ کندی و یکی از خانوادۀ متیس گروهی به‌نام «اسنپ پک» را راه‌اندازی کردند. رابرت اف‌.کندی جونیور، پدر کایرا کندی به این معروف است که همواره از دخترش می‌خواهد حسابش را پاک کند. حقیقت این است که سبک زندگی ثروتمندان در رسانه‌های اجتماعی نیز تغییر کرده است.

محبوبیت زندگی سالم برای ثروتمندان این‌طور معنا می‌شود که مربی‌شان با یک لیوان آب‌میوۀ طبیعی آن‌ها را از خواب بیدار کند و متخصص تغذیه‌شان تازه‌ترین و بهترین موادغذایی را برایشان تهیه کند. دیگر خانه‌داری به‌سبک «خانم دابت‌فایر»۸ که غذا می‌پخت و خانه را اداره می‌کرد، کنار رفته و جای خود را به مدیر شخصی خانه‌ای داده است که آیفون‌به‌دست و هدست‌درگوش به سبک مدیرهای تورهای راک‌اندرُل خانه را اداره می‌کند. هرچند غذا همچنان نقش مهمی در خانۀ ثروتمندان ایفا می‌کند، ابرثروتمندان به‌دنبال راه‌هایی هستند که هرچه‌کمتر غذا بخورند. ونسا فیتزجرالد متخصص تغذیه‌ای است که با شرکت خدماتی ایندی‌فرش در زمینۀ تحویل غذاهای ارگانیک و خالی از گلوتن به مشتری‌های خصوصی همکاری می‌کند. او خانه‌ها، هتل‌ها و محتویات یخچال افراد ثروتمند را می‌بیند و با سرآشپزها در رابطه با برنامه‌ها و منوهای غذایی رایزنی و مواد اولیه و دستورالعمل‌ها را فراهم می‌کند.

خانم فیتزجرالد می‌گوید: «من با مراکز سلامتی دیگر مانند مراکز ماساژ، طب سوزنی و آب‌درمانی کار می‌کنم تا مشتریان بتوانند برنامۀ کاملی برای سلامتشان داشته باشند.» او به مشتریانش سلرژن پیشنهاد می‌کند که مکملی ضدپیری است که کلاژن می‌سازد: ماهی ۳۵۰ دلار. همچنین پودرهای ابرغذا را توصیه می‌کند که به‌عنوان مادۀ غذایی چندکارکردی استفاده می‌شود: ۵۰ تا ۱۰۰ دلار برای هر شیشۀ کوچک.

با‌توجه‌به اینکه ابتکارات زیست‌محیطی بین ثروتمندان اهمیت پیدا کرده، افراد ابر‌ثروتمند از معدود افراد جامعه هستند که به‌دنبال این هدف می‌روند. داچر کلتنر استاد روان‌شناسی دانشگاه یو.سی.‌برکلی و نویسندۀ کتاب پارادوکس قدرت دررابطه با مزیت‌های ثروت می‌گوید: «در این مثال در حقیقت این کار به خیری بزرگ‌تر و اجتماعی‌تر می‌انجامد. درس عمیق‌تری که می‌توان از این موضوع گرفت، این است که قدرت به ما این اجازه را می‌دهد که به‌دنبال چیزی برویم که برایمان مطلوب است. به‌این‌ترتیب ما به‌عنوان یک جامعه باید چیزهای بهتری را برای افراد جامعه، مطلوب و خوشایند کنیم.»

در وضعیتی که ابر‌ثروتمندان امروزه بیشتر از طریق کارآفرینی به پول می‌رسند تا از طریق وراثت، باید گفت سبک زندگی و سرمایه‌گذاری سنتی ثروتمندان نیز در حال تغییر است. تغییر اوضاع باعث شده است تعریف افراد ابر‌ثروتمند و نوع زندگی آن‌ها نیز تغییر کند.

پی‌نوشت‌ها:
[۱] به مکانی گفته می‌شود که در آن از منابع عمومی مانند شبکهٔ گاز، آب، برق و غیره استفاده نمی‌شود و شبکه‌ای اختصاصی برای خود آن مکان طراحی و به کارگیری می‌شود.
[۲] مزرعه‌هایی است که با محیط زیست سازگار باشد
[۳] SpaceX
[۴] در این سیستم آموزشی، موسوم به STEM، برنامهٔ تحصیلی بر پایهٔ چهار شاخهٔ علوم، ریاضیات، فناوری و مهندسی برنامه‌ریزی می‌شود.
[۵] تسلا موتورز، (به انگلیسی: Tesla Motors) شرکت خودروسازی آمریکایی است، که تولیدکنندهٔ خودروهای برقی و قطعات موردنیاز ترن‌های برقی می‌باشد.
[۶] Silicon Valley: منطقه‌ای در جنوب سانفرانسیسکو که بسیاری از شرکت‌های بزرگ و پیشروی فناوری در آن قرار دارند.
[۷] Liquidity Event

[۸] اشاره به فیلم مشهوری به همین نام.

مولف: مارگارت آبرامز | مترجم: امیرحسین میرابوطالبی

منبع: آبزرور

منبع: ترجمان

جدیدترین شماره مجله دستاورد صنعت منتشر شد

0

دهمین شماره مجله دستاورد صنعت چاپ و منتشر شد

این شماره در نمایشگاههای نفت،آب و فاضلاب و برق مشهد که در روزهای 31 تیر تا 2 مرداد در شهر مشهد برگزار می شود،توزیع خواهد شد.

cover-10-2

Dastavard-Magazine-copy

 

برای دریافت این شماره و شماره های آینده می توانید مشترک مجله دستاورد صنعت-وندورلیست، شوید

به صفحه اشتراک مجله مراجعه و فرم آنلاین را تکمیل و ارسال کنید.

اشتراک

 

مقالات محبوب