خانه بلاگ صفحه 55

بررسی مرکز پژوهشهای مجلس از دلایل رشد منفی صنعت و توصیه به تدوین‌کنندگان برنامه ششم توسعه

0

 مرکز پژوهشهای مجلس که بازوی پژوهشی قوه مقننه به حساب می‌آید، گزارش مفصلی درباره وضعیت صنعت کشور انجام داده است. در این گزارش که با استفاده از روش‌های اقتصادسنجی تهیه شده، آمده است که در طول دهه از سال 1380 “یک روند مداوم نزولی در سهم صنعت از کل اقتصاد ایران براساس قیمت‌های جاری و به عبارتی کوچک شدن بخش صنعت ملاحظه می‌شود.”

بنابراین گزارش ساختار فعلی بخش صنعت در ایران نشان می‌دهد که به غیر از صنایع تولید مواد غذایی و آشامیدنی، عمده بخش صنعت در ایران بر صنایع مبتنی بر نفت و گاز و مواد معدنی متمرکز شده است و در واقع می‌توان بخش صنعت در ایران را بخشی متکی بر منابع دانست.
به طور متوسط طی سال‌های1368 تا 1393 ارزش افزوده بخش صنعت و معدن 6.6 درصد رشد کرده است. روند رشد بالقوه بخش صنعت و معدن که نشانگر ظرفیت‌های این بخش است، اما از سال‌های ابتدایی دهه 1380 رشد صنعتی رو به کاهش بوده و در سال‌های 1392 و 1393 به حدود صفر درصد رسیده است.
تهیه‌کنندگان گزارش می‌گویند در سال‌های اخیر “ترکیبی از سیاست‌های نامناسب ارزی، کاهش منابع نفتی، کاهش انگیزه برای سرمایه‌گذاری در بخش صنعت و معدن و کاهش دسترسی به ماشین‌آلات و تجهیزات به روز از طریق بازارهای بین‌المللی سبب شد تا در نهایت توان بالقوه این بخش و رشد صنعتی در ایران کاهش یابد. بنابراین با توجه به کاهش توان بالقوه رشد بخش صنعت در سال‌های اخیر، نباید در برنامه ششم توسعه، انتظارات زیادی را در راستای رشد بالای صنعتی شکل داد. ”
با توجه به اهمیت بخش صنعت در اقتصاد کشور به عنوان یک بخش مولد و دارا بودن حدود یک پنجم از تولید ناخالص داخلی کشور، بررسی عوامل و متغییرهای اثرگذار بر ارزش افزوده این بخش و احصای راهکارهای ارتقای آن از اهمیت بالایی برخوردار است. الگوسازی روابط اقتصادی نقشی اساسی در برنامه‌ریزی اقتصادی دارد. به رغم پیشرفت‌هایی که در علم اقتصاد در دهه‌های اخیر در زمینه کمّی‌سازی روابط اقتصادی صورت گرفته است متأسفانه هنوز در مراکز تصمیم‌سازی کشور متناسب با پتانسیل موجود در مراکز دانشگاهی از این الگوها به نحو مطلوب استفاده نشده است. در اینجا بخش‌های مهم گزارش مرکز پژوهشهای مجلس را می‌خوانید:

جایگاه بخش صنعت و معدن در اقتصاد ایران
بخش صنعت اهمیتی بسیار زیاد در روند توسعه کشور دارد. اهمیت بخش صنعت است که صنعت به عنوان موتور رشد اقتصادی و انباشت سرمایه شناخته می‌شود که منبع بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس تولید است. برخی از دانشمندان توسعه برای نقش صنعت در توسعه، به ویژه در مراحل اولیه آن می‌گویند:
1 – سهم صنعت در درآمدزایی برای کل اقتصاد در طول زمان (در فرآیند توسعه) افزایش می‌یابد.
2 – سهم نیروی کار بخش صنعت نیز در طول فرآیند توسعه روندی صعودی دارد.
ترکیب این دو ویژگی در طول فرآیند توسعه موجب افزایش درآمد سرانه خواهد شد. حتی در مراحل نهایی توسعه نیز شاهد این هستیم که نوآوری و تلاش برای توسعه فناوری‌های جدید در اغلب موارد در بخش صنعت متمرکز بوده است.
ترکیب این دو ویژگی در طول فرآیند توسعه موجب افزایش درآمد سرانه خواهد شد. حتی در مراحل نهایی توسعه نیز شاهد این هستیم که نوآوری و تلاش برای توسعه فناوری‌های جدید در اغلب موارد در بخش صنعت متمرکز بوده است. ازاین‌رو، صنعتی شدن سبب ارتقای تنوع در تولید و ارتقای ساختار اقتصاد به سمت پیچیدگی و افزایش به کارگیری مهارت در تولید خواهد شد.
با وجود این اهمیت، سهم بخش صنعت در اقتصاد ایران براساس قیمت‌های جاری همواره با نوسان روبرو بوده است. کمترین سهم بخش صنعت و معدن از تولید ناخالص داخلی مربوط  به سال 1358 بوده است که در آن سال صنعت و معدن سهم 7.8 درصدی از کل تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده بود. بعد از آن سهم بخش صنعت با فراز و فرودهایی تا سال  1376 به 18 درصد رسید که بیشترین سهم این بخش از سال 1338 تاکنون است.
این سهم تا سال 1380 در همین حدود باقی ماند اما از سال 1380 به بعد و در طول دهه 1380 یک روند مداوم نزولی در سهم صنعت از کل اقتصاد ایران ملاحظه می‌شود. در سال 1391 سهم صنعت از کل اقتصاد ایران به 11.8 درصد رسید که کمترین سهم این بخش در طول سالهای دهه 1380 و در سالهای ابتدایی دهه 1390 است. البته در سالهای 1382 و 1393 شاهد هستیم که سهم این بخش حدودا به 13 درصد رسیده است.

اگر سهم صنعت و معدن از تولید ناخالص داخلی بر حسب ارقام حقیقی (یعنی به قیمت‌های ثابت سال 1383) محاسبه شود، شاهد این خواهیم بود که این بخش همواره سهمی فزاینده در تولید ناخالص داخلی داشته است.

تفاوت این دو روش محاسباتی که دو روند کاملاً متفاوت را نشان می‌دهد را می‌توان در تغییر در قیمت‌های نسبی دانست. به این معنا که در محاسبه سهم صنعت با استفاده از ارقام به قیمت‌های جاری، عملاً قیمت‌های بخش صنعت و معدن به قیمت‌های کل اقتصاد ایران تقسیم می‌شود و لذا کاهش قیمت نسبی بخش صنعت و معدن نسبت به کل اقتصاد ایران نیز می‌تواند این سهم را کاهش دهد. برای اینکه تأثیر نوسان قیمت‌های نسبی را در محاسبه سهم بخش صنعت و معدن از کل تولید ناخالص داخلی جدا کنیم، می‌توان سهم بخش صنعت و معدن را برحسب قیمت‌های ثابت (سال 1383) محاسبه کرد که این موضوع در نمودار شماره 2 نشان داده شده است. بر این اساس مشاهده می‌شود که سهم بخش صنعت و معدن براساس قیمت‌های ثابت رو به افزایش بوده است.
مقایسه این روند با روند نمودارشماره یک که بر اساس قیمت‌های جاری محاسبه شده است، نشان می‌دهد که بخش صنعت و معدن برحسب مقادیر حقیقی سهم بیشتری از کالاها و خدمات را در اقتصاد ایران تولید کرده است.
با این حال، روند نزولی سهم آن براساس قیمت‌های جاری نشان می‌دهد که قیمت کالاهای صنعتی در مقایسه با سایر قیمت‌ها در اقتصاد ایران کمتر افزایش یافته است. این موضوع می‌تواند به این دلیل باشد که در مقایسه با افزایش قیمت کالاهای غیرقابل مبادله در اقتصاد ایران مانند بخش مسکن، قیمت نسبی در بخش صنعت و معدن کاهش یافته است، زیرا به دلیل اینکه کالاهای وارداتی همواره رقیب تولیدات این بخش هستند و به جز برخی بخش‌های محدود مانند خودرو و امثال آن، عملاً این بخش در معرض رقابت با کالاهای وارداتی است، لذا امکان افزایش قیمت محصولات در این بخش متناسب با سایر بخش‌ها مانند خدمات و مسکن و مستغلات نیست. ازسوی دیگر، به نظر می‌رسد که کنترل‌های قیمتی در این بخش بیش از سایر بخش‌ها باشد. لذا مجموع این عوامل همگی باعث شده‌اند که قیمت‌های نسبی در بخش صنعت و معدن کمتر از سایر بخش‌ها در اقتصاد ایران افزایش یافته و در بخش بزرگی از سال‌های گذشته شاهد کاهش سهم این بخش باشیم.

ساختار بخش صنعت در ایران
با توجه به هدف این گزارش که الگوسازی بخش صنعت در سطح کل بخش می‌باشد، بیشتر به چگونگی ساختار فعلی بخش صنعت پرداخته می‌شود. از نظر ارزش افزوده، عمده‌ترین فعالیت‌های صنعتی در ایران در بخش صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی، تولید فلزات اساسی، صنایع تولید مواد غذایی و آشامیدنی، صنایع تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی و صنایع تولید زغال کک، پالایشگاه‌های نفت و سوخت‌های هسته‌ای صورت می‌گیرد. نگاهی به ساختار فعلی نشان می‌دهد که به غیر از صنایع تولید مواد غذایی و آشامیدنی، عمده بخش صنعت در ایران بر صنایع مبتنی بر نفت و گاز و صنایع مبتنی بر مواد معدنی متمرکز شده است و درواقع می‌توان بخش صنعت در ایران را بخشی متکی بر منابع دانست.

عملکرد رشد اقتصادی در بخش صنعت و معدن
رشد اقتصادی مهمترین شاخص عملکرد برای یک بخش اقتصاد است، اگرچه به تنهایی کافی نیست و می‌توان از سایر شاخص‌ها به عنوان مکمل برای ارزیابی عملکرد یک بخش اقتصادی استفاده کرد. بررسی آمارهای رسمی نشان می‌دهد که ارزش افزوده بخش صنعت در سال‌های 1368 تا 1393 به طور متوسط 6.6 درصد رشد کرده است.

آمار نشان می‌دهد که در سال 1391 به دلیل تشدید تحریم‌های اقتصادی، بروز شوک ارزی ومشکلاتی که در پی آن ایجاد شد، بخش صنعت رشد منفی 8.5 درصدی را تجربه کرد که در دوران پس از جنگ تحمیلی بی‌سابقه بوده است. رشد منفی در سال 1392 نیز ادامه داشت.

به غیر از این دو سال، در سال‌های 1372 و در پی بروز بحران سررسید بدهی‌ها و مشکلات ارزی که بوجود آمد و نیز در سال 1377 و به دلیل کاهش شدید قیمت‌های نفت بخش صنعت شاهد رشد منفی بوده است. آنچه که سال‌های اخیر را از سال‌های 1377 و 1372 متمایز می‌کند، تداوم رشد منفی است که با بررسی روند رشد بالقوه بخش صنعت قابل توجیه است.
رشد بالقوه با استفاده از روش‌های اقتصاد سنجی، نشان می‌دهد که هر زمان، رشد که این بخش تحقق آن را داشته، به چه میزان بوده است.
بررسی نشان می‌دهد که روند رشد بالقوه این بخش از سال‌های ابتدایی دهه 1380 روندی نزولی داشته است. براساس محاسبات اقتصاد سنجی، در سال 1383 رشد بالقوه بخش صنعت و معدن حدود 8 درصد بوده است. بدین معنا که بخش صنعت در میان مدت و بلند مدت در آن زمان توان رشد حدود 8 درصدی را در سال داشته است.
با این حال روند رشد بالقوه بخش صنعت بعد از آن سال نزولی شده است به طوری که این رشد بالقوه حدود 0.5 درصد در سال 1393 کاهش یافته است. به این معنا که بخش صنعت در سال 1393 توان بالقوه رشد بیش از 0.5 درصد در سال البته در میان مدت و بلند مدت را نخواهد داشت، مگر این که با ظرفیت‌سازی جدید و اصلاح سیاست‌های اقتصادی این توان رشد افزایش یابد. درواقع کاهش توان رشد بالقوه این بخش لزوماً به معنای کاهش رشد بخش صنعت در همان سال نیست، بلکه نشان می‌دهد طی یک میان مدت (مثلا سه الی پنج ساله) شرایط اولیه این وضعیت به وجود آمده است و باید انتظار داشت در سال‌های پیش روی برنامه ششم توسعه نیز کاهش یابد.

لذا برای افزایش رشد این بخش علاوه بر به فعلیت در آوردن ظرفیت‌های خالی  رشد موجود، باید ظرفیت سازی جدید در آن صورت بگیرد تا بتوان در آینده از طریق آن این بخش را حفظ کرد. بنابراین به نظر می‌رسد در سال‌های برنامه ششم توسعه باید توهم رشد صنعتی بالا را کنار گذاشت و تمامی تلاش‌ها باید معطوف به استفاده از ظرفیت‌های موجود، ظرفیت‌سازی جدید و کمک به توان بالقوه رشد صنعت برای سال‌های بعد گردد.

آنچه که در اینجا مطرح می‌شود این است که چگونه می‌توان رشد بلندمدت را در بخش صنعت حفظ کرد و آن را افزایش داد؟ برای این منظور باید ابتدا عوامل تعیین‌کننده رشد بخش صنعت در بلندمدت شناسایی شوند، در آن صورت با اعمال سیاست‌های مناسب بر روی این عوامل می‌توان ظرفیت و توان بالقوه رشد بخش صنعت را افزایش داد. این موضوع در ادامه گزارش بررسی شده است.

الگوی مناسب برای ارزش افزوده صنعت در ایران
برای الگوسازی تجربی ارزش افزوده بخش صنعت و معدن در ایران، ابتدا باید با استفاده از مبانی نظری اقتصادی، عوامل مؤثر بر تولید صنعتی را معین کرد. باید توجه کرد که رشد ارزش افزوده بخش صنعت نیز در مجموع تحت تأثیر همان عواملی است که تولید در کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با این حال ممکن است نقش عوامل مختلف تأثیرگذار بر بخش صنعت با کل اقتصاد یکسان نباشد، که این موضوع را می‌توان از طریق ضرایب برآوردی ملاحظه کرد.
به طور کلی عوامل متعددی بر رشد اقتصادی اثر می‌گذارند که تجربه تاریخی ثابت می‌کند که تولید و انتقال فناوری یکی از تعیین کننده‌های مهم رشد اقتصادی هستند. علاوه بر آن، سرمایه‌گذاری و انباشت سرمایه فیزیکی نیز یکی از عوامل اساسی مؤثر بر رشد اقتصادی است. در کشورهایی مانند ایران که صادرکننده منابع زیرزمینی هستند، نوسانات این منابع نیز بر رشد اقتصادی اثرگذار است، زیرا با افزایش یا کاهش این منابع از یکسو منابع لازم برای دولت جهت فراهم کردن زیرساخت‌ها دچار نوسان می‌شوند و ازسوی دیگر منابع لازم برای تجارت خارجی و واردات مواد و ماشین‌آلات مورد نیاز برای تولید، به ویژه تولید صنعتی نیز دچار اختلال می‌شوند. بنابراین، نقش نفت و درآمدهای نفتی را نیز در رشد صنعتی باید در نظر گرفت.

سیاست ارزی نیز یکی دیگر از مهمترین عواملی است که بر رشد تولید در ایران اثرگذار است. این موضوعی است که در سال‌های گذشته نیز تجربه شد. سیاست‌های ارزی توان رقابت محصولات صنعتی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. اگر نرخ‌های ارز متناسب با شرایط اقتصادی، به ویژه نرخ تورم تعدیل نشوند، در نهایت محصولات صنعتی توان رقابت خود را از دست داده و بخش صنعت دچار مشکل می‌شود.

در واقع مطالعات نشان داده است که یک ارتباط قوی بین سرمایه‌گذاری در تجهیزات و ماشین‌آلات و رشد اقتصادی وجود دارد. تجارت خارجی به کشورهای در حال توسعه امکان دسترسی به ماشین‌آلات و تجهیزات سرمایه‌ای با کیفیت بهتر و متنوع‌تری را می‌دهد. در واقع تجارت خارجی مسیر عمده انتقال نوآوری‌های فنی به کشورهای درحال توسعه است.

داده‌ها و نتایج حاصل از برآورد الگو
داده‌های مطالعه همگی سالیانه بوده و دامنه زمانی بین سال‌های 1338 تا 1393 را پوشش می‌دهند. با توجه به ساختار داده‌های سری زمانی اقتصاد کلان و نامانایی اکثر این متغییرها در سطح، برای برآورد اقتصادسنجی رابطه (1) باید از روش‌های مناسب سری زمانی استفاده کرد. در اینجا از روش برآورد جوهانسون جوسلیوس استفاده شده و نتایج حاصل از برآورد الگو و تفسیر آنها ارائه می‌شود.
استفاده از شکل لگاریتمی در تحقیقات اقتصادسنجی این مزیت را دارد که ضرایب ، به صورت کشش تفسیرپذیر خواهند بود. با توجه به نتایج، ملاحظه می‌شود که ضریب صادرات نفتی 0.48 به دست آمده است. به این معنا که با افزایش 100 درصدی درآمدهای نفتی در بلند مدت، ارزش افزوده بخش صنعت و معدن 48 درصد رشد می‌کند.  این نتیجه می‌تواند هم از حیث فراهم شدن منابع لازم برای ظرفیت سازی بخش صنعت توسط دولت باشد و هم از این حیث که بخش مهمی از بخش صنعت در ایران نیز به بخش نفت و گاز وابسته است و با آن ارتباط مستقیمی دارد.

بنابر آمارها، صنایع شیمیایی و صنایع پالایشگاهی بخش عمده‌ای از صنعت در ایران را تشکیل می‌دهند که طبعاً با افزایش صادرات نفتی بخشی از عواید این درآمدها نیز نصیب این صنایع می‌شود و در مجموع بخش صنعت و معدن از این موضوع منتفع می‌شوند.

ضریب سرمایه‌‌گذاری نشان می‌دهد که 100 درصد افزایش در سرمایه‌گذاری در بخش صنعت و معدن در بلند مدت باعث افزایش 90 درصدی در بخش ارزش افزوده صنعت و معدن می‌شود. بنابراین سرمایه‌گذاری صنعتی رابطه بسیار تنگاتنگی با تولید صنعتی در ایران دارد. هر سیاستی که موجب شود سرمایه‌گذاری‌های  صنعتی کاهش یابد، در نهایت باعث می‌شود که با ضریب 90 درصدی، تولید صنعتی نیز آسیب ببیند.
آمار نشان می‌دهد که نرخ رشد بالقوه بخش صنعت در ایران از سال‌های میانه دهه 1380 کاهش یافته است که در نهایت کاهش رشد محقق شده بخش صنعت را در بلند مدت به دنبال داشته است. شاید بتوان بخشی از این کاهش رشد بالقوه بخش صنعت را به کاهش رشد سرمایه‌گذاری در این بخش نسبت داد. بین سال‌های 1368 تا 1383 سرمایه‌گذاری بخش صنعت و معدن به طور متوسط سالانه 10.5 درصد رشد کرده است، این در حالی است که همین متغییر در سالهای 1384 تا 1391 رشد منفی و به میزان متوسط سالیانه منفی 5.5 درصد را تجربه کرده است.

البته اگر سال 1391 را به دلیل تشدید تحریم‌های اقتصادی به سبب کاهش شدید سرمایه‌گذاری در کل اقتصاد شد، را در نظر نگیریم، رشد متوسط سالانه سرمایه‌گذاری بخش صنعت و معدن تنها 1.4 درصد می‌باشد که بسیار اندک است. به همین دلیل بسیار طبیعی است که شاهد باشیم رشد بالقوه بخش صنعت (که در واقع ظرفیت آن را نشان می‌دهد) در همین دوران روندی نزولی را طی کرده باشد.

بنابراین، در پاسخ به این پرسش که چه عواملی باعث شده است تا ظرفیت‌های بالقوه صنعت در ایران کاهش یابد باید گفت که ترکیبی از سیاست‌های نامناسب ارزی، تحریم‌های اقتصادی و کاهش منابع نفتی، کاهش انگیزه برای سرمایه‌گذاری در بخش صنعت و معدن که خود معلول عوامل متعددی است که از حوصله این گزارش خارج است و کاهش دسترسی به ماشین‌آلات و تجهیزات به روز از طریق بازارهای بین‌المللی سبب شد تا در نهایت توان بالقوه این بخش کاهش یافته و رشد صنعتی در ایران کاهش یابد.

نتیجه‌گیری و ارائه راهکار
هدف از این گزارش، الگوسازی عوامل مؤثر بر ارزش افزوده بخش صنعت در ایران در بلندمدت است. بدین منظور از روش‌های اقتصادسنجی بهره گرفته شد.  بررسی سهم بخش صنعت و معدن از تولید ناخالص داخلی و تحولات آن براساس قیمت‌های جاری نشان می‌دهد که در طول دهه 1380 یک روند مداوم نزولی در سهم صنعت از کل اقتصاد ایران و کوچک شدن آن ملاحظه می‌شود، هرچند براساس قیمت‌های ثابت سال 1383، سهم بخش صنعت و معدن روند صعودی داشته و در سال‌های اخیر به حدود 18 درصد رسید.

 از نظر ارزش افزوده، عمده‌ترین فعالیت‌های صنعتی در ایران در بخش صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی، تولید فلزات اساسی، صنایع تولید مواد غذایی و آشامیدنی، صنایع تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی و صنایع تولید زغال کک، پالایشگاه‌های نفت و سوخت‌های هسته‌ای صورت می‌گیرد. نگاهی به ساختار فعلی نشان می‌دهد که به غیر از صنایع تولید مواد غذایی و آشامیدنی، عمده بخش صنعت در ایران بر صنایع مبتنی بر نفت و گاز و صنایع مبتنی بر مواد معدنی متمرکز شده است و در واقع می‌توان بخش صنعت در ایران را بخشی متکی بر منابع دانست.

بررسی آمارهای رسمی نشان می‌دهد که ارزش افزوده بخش صنعت و معدن طی  سال‌های 1368 تا 1393 به طور متوسط 6.6 درصد رشد کرده است. بررسی‌ها نشان داد که روند رشد بالقوه بخش صنعت و معدن که نشانگر ظرفیت‌های این بخش می‌باشد از سال‌های ابتدای میانی دهه 1380 رو به کاهش بوده است. بحران تعطیلی کارخانجات در سال‌های مذکور، سیاست نادرست ارزی و سایر سیاست‌های اقتصادی که توان رقابت محصولات صنعتی را کاهش داده و انگیزه برای سرمایه‌گذاری را کاهش داد،  سبب شد تا ظرفیت‌های بالقوه این بخش به تدریج از میانه دهه 1380 کاهش یابد و سرمایه‌ها از این بخش خارج شوند.
لذا برای افزایش رشد این بخش باید ظرفیت‌سازی جدید در آن صورت بگیرد تا بتوان در آینده از طریق آن، رشد این بخش را افزایش داده  و آن را حفظ نمود.
براساس نتایج این مطالعه می‌توان راهکارهای تقویت رشد صنعتی (ارتقای ارزش‌ا‌فزوده بخش صنعت) را بدین شرح برشمرد:  1. تقویت سرمایه‌گذاری‌های صنعتی و جبران رشد بالقوه بخش صنعت که در سال‌های اخیر روند نزولی داشته است، به عنوان مهمترین متغییر اثرگذار به گونه‌ای که به  ازای هر 100 درصد افزایش در سرمایه‌گذاری صنعتی، رشد ارزش افزوده بخش صنعت با 90 درصد تحریک می شود.
2. افزایش درآمدهای نفتی بلندمدت که می‌تواند از طریق صندوق توسعه ملی در راستای تأمین منابع لازم برای ظرفیت‌سازی در بخش صنعت به کار گرفته شود که با  ضریب حدود 50 درصد به رشد صنعت کمک می‌کند.
3. اتخاذ سیاست ارزی مناسب به گونه‌ای که نرخ ارز حقیقی تعدیل یابد که این امر به تقویت ارزش افزوده بخش صنعت با ضریب 56 درصد کمک می‌کند.
بنابراین در نتیجه‌گیری نهایی این مطالعه باید گفت که ترکیبی از سیاست‌های نامناسب ارزی، تحریم‌های اقتصادی و کاهش منابع نفتی، کاهش انگیزه برای سرمایه‌گذاری در بخش صنعت و معدن و کاهش دسترسی به ماشین‌آلات و تجهیزات به روز از طریق بازارهای بین‌المللی در سال‌های اخیر سبب شد تا در نهایت توان بالقوه بخش صنعت و رشد صنعتی در ایران کاهش یابد.

ایران می تواند از معدن بیش از نفت درآمد داشته باشد

0

ایران با دارا بودن 37 میلیارد تن ذخایر قطعی معدنی یکی از غنی ‌ترین کشورهای معدنی دنیاست و با دارا بودن این دخایر معدنی امیدوار است نظر سرمایه گذاران را به خود جلب کند. معادن ایران شش ویژگی مهم دارد:

 

– ذخایر قطعی معادن ایران 37 میلیارد تن است که ارزش آن به بیش از 700 میلیارد دلار می رسد. این ذخایر شامل طلا، زغال سنگ، سنگ آهن، مس، سرب، روی، کروم، باریت، نمک، سنگ گچ، مولیبدن، طلا و عناصر نادر خاکی است.
– میزان ذخایر قطعی سنگ آهن ایران 2.7 میلیارد تن است که یک درصد ذخایر جهان را شامل می‌شود.
–  با توجه به قرار گرفتن روی کمربند مس دنیا، 2.6 میلیارد تن سنگ مس در ایران قرار دارد که 4 درصد ذخایر دنیا را تشکیل می‌دهد.
–  ایران همچنین بر روی کمربند نقره، سرب و روی قرار گرفته و بر اساس آخرین مطالعات 11 میلیون تن سنگ سرب و روی و نقره که معادل 4 درصد ذخایر جهانی است را در خود جای داده است.
–  با توجه به اینکه اکتشافات اصولی طلا در ایران از حدود دو دهه پیش آغاز شده، تا کنون 250 تن طلای خالص که نیم درصد ذخایر کل دنیا را تشکیل می دهد در ایران قرار دارد. پیش‌بینی شده کل ذخایر طلای ایران به هزار تن هم برسد.
–  رتبه جهانی ایران در تولید فولاد 14، در سیمان 4، در مس 20، در آلومینیوم 19 و در سنگ آهن 9 است.

معدن به جای نفت
بلومبرگ در گزارشی به منابع غنی مواد معدنی به ویژه فلزات در ایران اشاره کرد و نوشت: ایران دارای ذخایر سرشار مس، فولاد، سرب و سیمان است. اگر این کشور تمرکز بیشتری بر منابع معدنی خود داشته باشد، خواهد دید درآمدی چندین برابر بیشتر از فروش نفت کسب می‌کند.
شبکه خبری بلومبرگ در ادامه به سخنان “مجتبی خسروتاج،” معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران، اشاره کرد و نوشت: ایران پنجمین تولیدکننده بزرگ نفت در میان اعضای سازمان اوپک است. این کشور ظرفیت درآمدزایی بیشتر از صادرات مواد معدنی در مقایسه با فروش نفت را داراست. “مجتبی خسروتاج” نیز با اشاره به همین مطلب خواستار تمرکز بیشتر دولتمردان ایرانی بر سرمایه‌گذاری در استخراج فلزات از معادن ایران شد. اکتشافات معادن ایران حدود 700 میلیارد دلار سودآوری خواهد داشت.

فلزاتی مانند مس و سرب که در طبیعت کمتر یافت می‌شوند ارزش بسیار بالاتری در مقایسه با صنعت نفت خواهند داشت. اگر تولیدات نفت ایران را روزانه 2 میلیون بشکه به بهای هر بشکه 40 دلار درنظر بگیریم، سود ایران از صنعت نفت 30 میلیارد دلار در سال خواهد بود که درصورت توجه به بخش معادن، این سوددهی می‌تواند تا 2 برابر افزایش یابد.

ایران قراردادهای نفتی به ارزش 30 میلیارد دلار و چند قرارداد در بخش معادن به ارزش 29 میلیارد دلار برای ارائه به سرمایه‌گذاران خارجی آماده کرده است. این قراردادها به محض لغو تحریم‌های اقتصادی غرب علیه ایران، امضا خواهند شد.

ایران بیش از 3 هزار معدن فعال دارد که بیشتر آنها در اختیار بخش خصوصی است. تجهیزات استخراج مواد معدنی در ایران عمری 15 تا 20 ساله دارند و برای کارایی بهتر باید آنها را به روزرسانی کرد. وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران نیز با اشاره به این کمبود امکانات، خواستار جذب سرمایه‌گذاران خارجی و استفاده از فناوری روز جهان برای استخراج هرچه بیشتر و با کیفیت بهتر در معادن این کشور شد. خسروتاج امیدوار است در آینده نزدیک، صادرات مواد معدنی ایران از صادرات نفت این کشور سبقت بگیرد و وابستگی ایران را به نفت کاهش دهد.

ایران در ماه اکتبر (مهر) 2.7 میلیون بشکه نفت در روز تولید کرد و پس از عربستان، عراق، امارات متحده عربی و کویت قرار گرفت. این در حالیست که در بخش مواد معدنی، ایران بزرگترین تولیدکننده سنگ آهن،  فولاد خام، منگنز، سرب، سنگ گچ، سیمان و مس در منطقه است.
کاوش در عمق 50 متری معادن ایران به کشف 37 میلیارد تن ذخایر مواد معدنی به ارزش 700 میلیارد دلار در این کشور منتهی شد. با لغو تحریم‌های اقتصادی ایران و آزادسازی 30 میلیارد دلار دارایی‌های بلوکه شده این کشور، راه برای تقویت بخش‌های مختلف انرژی هموار می‌شود و با ورود جدیدترین فناوری‌های کشف و استخراج مواد معدنی، می‌توان به درآمدهای بیشتری نیز دست یافت.

برای توسعه بخش معدن به 3 میلیارد دلار نیاز داریم

0

مهدی کرباسیان معاون وزیر و رییس هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران گفت: دهه آینده دهه رقابت در قیمتهاست و تولیدکنندگان سنگ آهن ایران برای ایجاد رقابت در جهان باید تلاش کنند قیمت تمام شده تولید را کاهش دهند.

مهدی کرباسیان در مراسم افتتاح سومین همایش بین المللی سنگ آهن ایران گفت: باید از فناوری های نوین برای کاهش قیمت تمام شده در حوزه سنگ آهن استفاده کنیم.
وی بر لزوم استفاده بهینه از امکانات و مزیت های کشور با هدف تولید بیشتر تاکید کرد و ادامه داد:  سرانه مصرف فولاد در ایران کمتر از 250 کیلوگرم و زیبنده کشور با داشتن ذخایر غنی مواد معدنی و انرژی فراوان نیست؛ از این رو درنظر داریم به 350 کیلوگرم برسانیم ضمن اینکه رسیدن به 55 میلیون تن فولاد در افق 1404 جزو اهدافی است که باید به آن برسیم.
رییس هیات عامل ایمیدرو به جلسه خود با سه هیات خارجی از کشورهای چین، ایتالیا و ایرلند که برای مذاکره به منظور حضور جدی در ایران به کشورمان سفر کرده اند، اشاره کرد و گفت: این هیات ها آماده اند با سرمایه خودشان در بخش معدن ایران مشارکت و سرمایه گذاری کنند.

وی گفت: چینی ها به این نتیجه رسیده اند که دیگر نمی توانند از پول مفت ما استفاده کنند و حاضرند با سرمایه خودشان در معادن ایران مشارکت داشته باشند. ایرلندی ها هم اعلام کرده اند که آماده اند با سرمایه خودشان در حوزه اکتشاف مشارکت کنند.

کرباسیان همچنین به سفر اخیر خود به استرالیا نیز اشاره کرد و گفت: در این سفر در حاشیه کنفرانس ایمارک به طور غیررسمی از وزیر معادن این کشور سوال کردم که باتوجه به وضعیت جهانی سنگ آهن، دلایل افزایش تولید شما چیست؟ پاسخ داد که قیمت تمام شده ما اکنون 15 دلار است که درنظر داریم تا دو سال آینده به 12 دلار کاهش دهیم؛ بنابر این ما از سود ضرر می کنیم، ضمن اینکه می خواهیم در آینده حرف اول را در دنیا بزنیم.
وی بر لزوم قیمت تمام شده تولید در حوزه سنگ آهن تاکید کرد و گفت: اکنون قیمت سنگ آهن در معادن ایران حدود 10 دلار است اما قیمت حمل آن دو برابر رقم فعلی است که قیمت تمام شده را افزایش می دهد، لذا باید در توسعه زیرساخت های حمل و نقل به ویژه ریلی تلاش کنیم.معاون وزیر صنعت ، معدن و تجارت ادامه داد: در حال حاضر حجم تجارت سنگ آهن در اقتصاد جهانی 2000 دلار است ضمن اینکه یکی از شاخص های پیشرفت و توسعه یافتگی در کشورها را بر اساس مصرف فولاد ارزیابی می کنند.

کرباسیان بر لزوم توسعه صنعت فولاد در دوران پساتحریم تاکید و اظهار امیدواری کرد با تلاش دولت و مردم بتوان آخرین پیچ تحریم ها را پشت سر گذاشت و از ظرفیت های موجود استفاده بهینه کرد.

رییس هیات عامل ایمیدرو در بخش دیگری از سخنان خود جذب سرمایه گذاری خارجی را در اولویت برنامه های این سازمان ذکر کرد و گفت: اکنون که در آستانه تدوین برنامه ششم هستیم، امیدواریم دولت در راستای اجرای اقتصاد مقاومتی منابعی بین 2 تا 3 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای بخش معدن تامین کند زیرا که معدن شروع اشتغال  و توسعه است.
کرباسیان همچنین از معدنکاران بخش خصوصی خواست از هم اکنون خود را برای مشارکت با خارجی ها آماده کنند . اعتقاد ایمیدرو واگذاری امور معادن به بخش خصوصی است اما شروع آن یعنی اکتشاف به دلیل داشتن ریسک، توسط ایمیدرو انجام می شود.

به گفته وی، ایمیدرو اکنون در 240 هزار کیلومترمربع از مساحت کشور اکتشافات معدنی را شروع کرده و ریسک آن را تقبل کرده است.

کرباسیان گفت: صندوق بیمه سرمایه گذاری های فعالیت های معدنی که قبل از شروع کار دولت یازدهم در فهرست واگذاری ها قرار داشت، خارج شد و سرمایه صندوق که 10 میلیارد تومان بود، ایمیدرو با وجود کمبود منابع معادل 25 میلیارد تومان به سرمایه صندوق اضافه کرد و با حمایت دولت اکنون به 110 میلیارد تومان رسیده که باید باز هم افزایش یابد.
وی گفت: به عنوان یک کارشناس معتقدم نباید به هیچ عنوان صادرات محدود شود چون که ایجاد محدودیت سبب خواهد شد تا بازارهای صادراتی را از دست بدهیم.کرباسیان افزود: محدودیت ایجاد کردن در صادرات کار درستی نیست چون مشکلی را حل نمی کند . اگر در حوزه خودرو، بازار صادراتی داشتیم، با مشکل امروز مواجه نمی شدیم.
رییس هیات عامل ایمیدرو، افزایش سرمایه صندوق بیمه فعالیت های معدنی، تخصیص منابع صندوق توسعه ملی به معادن، کاهش حقوق دولتی معادن با توجه به کاهش قیمت مواد معدنی ، تامین ماشین آلات معدنی ، پرداخت جایزه صادراتی ، تقویت ایمنی معادن و استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه از جمله افغانستان را به عنوان پیشنهادات خود برای رونق بخش معدن بیان کرد.

پیش‌نیازهای سرمایه‌ای توسعه صنایع معدنی

0

ایران از نظر موقعیت جغرافیایی، نیروی جوان تحصیلکرده و انرژی قابل دسترس، امکانات بالقوه بسیاری برای توسعه صنعتی و اقتصادی دارد ولی بدیهی است که این توسعه اقتصادی که حرکت آن می‌تواند برپایه توسعه صنایع مادر و صنایع معدنی باشد نیاز به دو جریان اصلی کارآفرینی و تامین نقدینگی برای اجرای پروژه‌ها دارد.

از سوی دیگر به‌ نظر می‌رسد به دلیل گرفتاری‌ های دوران تحریم و گاهی مدیریت برپایه سلیقه، روش ‌کارها و فرآیند های جذب سرمایه یا گرفتن وام‌ های سرمایه‌ای یا جذب سرمایه‌ گذار به فراموشی سپرده شده است. این فراموشکاری ممکن است حتی سبب شود که در برنامه دولت بدون توجه به این واقعیت‌ها، پیش‌ بینی ‌هایی صورت گیرد که در عمل رخ ندهد یا در حد انتظار برنامه‌ ریزان به اهداف خود دست نیابد.
از آنجا‌که در کشور به اندازه کافی ایده و طرح اولیه در بخش‌های صنعتی و معدنی وجود دارد، توجه به مبانی پایه ‌ای جذب سرمایه یا وام با هر نوع سازوکاری لازم است بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
گاهی کارآفرین‌ های ما از یاد می‌برند که سرمایه‌گذار یک کارآفرین نیست، فرد یا بنگاهی است که به دلیل کسب درآمد معقول به سرمایه‌ گذاری در یک ایده یا یک طرح روی می‌آورد؛ در این صورت جذبه‌ های فناوری یا نوآوری تنها انگیزه ابتدایی خواهد بود که یک سرمایه ‌گذار یا بنگاه سرمایه‌گذاری به طرح یا ایده نگاه کند ولی این نگاه، نشان‌ دهنده نظر مساعد سرمایه ‌گذار برای تامین سرمایه یا واگذاری وام نیست.

به‌ نظر می ‌رسد در یک نگاه پایه‌ای دو مورد زیر بیشترین نگرانی یک سرمایه ‌گذار یا وام ‌دهنده باشد.
الف) بازگشت سرمایه
ب) ریسک سرمایه‌ گذاری

در ارتباط با بازگشت سرمایه با داشتن مدارک زیر یک سرمایه ‌گذار یا بنگاه وام‌ دهنده می ‌تواند از بازگشت سرمایه بدون تحلیل ریسک اطمینان نسبی را حاصل کند.
1 – گزارش فنی اقتصادی BANKABLE و مدت بازگشت سرمایه
2 – مطالعات بازار شامل:
–  گزارش تایید شده از تامین خوراک یا دیگر ورودی‌ های مورد نیاز تو‌لید برای دوره بازپرداخت تسهیلات
–  گزارش تایید شده از امکان فروش محصول در دوره باز پرداخت تسهیلات
3 – داشتن بخشی از سرمایه نقدی مورد نیاز توسط سرمایه‌ پذیر
4 – وجود یک برنامه تامین سرمایه ( نحوه مشارکت‌ها و تامین بخش غیر فاینانس و فاینانس)
5 – گارانتی‌ های قابل ارائه به سرمایه‌ گذار یا بنگاه تامین‌ کننده سرمایه

تحلیل ریسک سرمایه‌ گذاری مهم ترین فرآیند برای تصمیم‌ گیری یک سرمایه‌ گذار یا بنگاه وام دهنده است این تحلیل ریسک می ‌تواند تمام شرایط تاثیرگذار بر بازگشت سرمایه را در سه محدوده کاری تامین‌ کننده مواد خام، محل اجرای پروژه و محدوده کاری مصرف ‌کننده محصول را دربرگیرد. از این موارد می‌توان به شرایط اجتماعی، شرایط اقتصادی، تغییرات تکنولوژی، شرایط جغرافیایی و… اشاره کرد. بسیاری از این موارد در گزارش‌های فنی- اقتصادی بررسی و اشاره می‌شوند ولی این سرمایه‌گذار یا بنگاه اقتصادی است که با تحلیل این موارد در سازمان خود تصمیم نهایی را می‌گیرد البته اینجا باید یادآور شویم که رتبه‌ های اقتصادی گوناگونی که در دنیا برای کشورها و شرکت‌ ها تعریف می‌ شوند کمی این تحلیل‌ها را ساده تر کرده‌اند.
در این بررسی ها، ریسک‌ های سرمایه‌ گذاری وجود دارد که در صورتی‌ که سرمایه ‌پذیر عزم جدی برای جذب سرمایه به هرشکلی داشته باشد می‌ تواند با کمی سرمایه ‌گذاری، پذیرش ریسک و مدیریت کار، انگیزه سرمایه‌ گذاری را برای سرمایه ‌گذاران و بنگاه‌های سرمایه‌ گذاری به‌طور چشمگیری افزایش دهد. به‌عنوان مثال بعضی از این موارد به شرح زیر است:

الف) انجام مطالعات اکتشاف مواد معدنی
درصورتی‌ که مطالعات اکتشافی توسط متولی مربوطه انجام شود علاوه بر آنکه جذب سرمایه راحت‌ تر انجام خواهد شد چون ریسک سرمایه‌ گذار کاهش می ‌یابد. اطمینان از بهره‌برداری درست از این ثروت ملی و خدادادی بیشتر خواهد بود.
ب) تضمین خرید محصول
ج) ارائه درست آمار عرضه و تقاضا در کشور برای کمک به سرمایه‌ گذار برای درک شرایط رقابتی فروش محصول
د) ارائه مجوزهای ساخت طرح ‌های بزرگ با توجه به آمار واقعی عرضه و تقاضا
هـ ) ایجاد بنگاه‌ های تخصصی در زمینه صادرات محصولات معدنی و فولادی و ایجاد برند در سطح بین‌المللی
و) تا حد ممکن، تعهد دولتی در حفظ یا افزایش ثابت هزینه‌ های تولید و ارزش ریال در یک دوره 10 ساله.
بدیهی است ثابت بودن هزینه‌ های تولید مانند آب، برق، گاز و… مد نظر نیست ولی اگر مشخص شود که سالانه مثلا 10 درصد تا 10 سال حداکثر افزایش هزینه است گزارش ‌های فنی اقتصادی تهیه خواهد شد که سرمایه‌گذارها می ‌توانند پیش بینی هزینه‌ ها و درآمدهای خود را با دقت بهتری انجام دهند و تصمیم‌ گیری درست‌تری انجام دهند.
ز) قوانین گمرکی با ثبات‌ در زمینه صادرات و واردات
ح) حمایت ازCo-Financing
بدیهی است هنگامی که اصرار بر تامین تمام هزینه‌ های پروژه از یک تامین کننده سرمایه داریم ریسک سرمایه‌ گذاری بالا رفته و انگیزه سرمایه‌ گذاری کاهش می ‌یابد. به‌ نظر می‌رسد در دوران پسا تحریم و در برنامه پنج ساله توسعه کشور، دولت برای دستیابی به برنامه‌ های خود نیاز به جذب 250 میلیارد دلار نقدینگی دارد که این میزان جذب سرمایه بدون در نظرگرفتن واقعیت‌های امکان ‌پذیری جذب سرمایه می ‌تواند مشکل ساز باشد. در این برنامه پیش‌بینی شده است تا حداکثر ممکن به جای استفاده SOVEREIGN GUARANTEE از دیگر گارانتی‌ ها برای توجیه و اطمینان سرمایه‌ گذارها استفاده شود ولی به ‌نظر می‌رسد روش کارهای لازم برای دستیابی به این هدف وجود ندارند به‌عنوان مثال در صورتی‌ که یک سرمایه‌ گذار با تحلیل عملکرد تصمیم‌ های اقتصادی در 10 سال گذشته، به تحلیل 10 سال آینده برای بازپرداخت سرمایه خود بپردازد با عدد و رقم‌ هایی مواجه خواهد شد که توجیه سرمایه‌ گذاری را منفی خواهد کرد. اگر این سرمایه ‌گذاری بازپرداخت تسهیلات خود را به ارز خارجی در برنامه‌ای هشت تا 10 ساله آینده خود داشته باشد با نگاهی به گذشته، چگونه می‌تواند از بازپرداخت ارزی و تامین هزینه‌ های بهره‌ برداری مطمئن باشد.

در یک دیدگاه کلی نمی‌ توان انتظار داشت سرمایه‌ گذار خارجی با عملکرد دو ساله دولت یا برنامه‌های اعلام شده تحلیل‌ های اقتصادی و ریسک پروژه را انجام دهد.

بنابراین پیشنهاد می‌شود:
– دولت با نگاهی دقیق و تحلیلی به بازار جذب سرمایه سهمیه مشخصی از جذب سرمایه ‌گذاری خارجی را به پوشش SOVEREIGN GUARANTEE اختصاص دهد.
– بنگاه ‌های بزرگ اقتصادی را در استفاده از COPORATE GUARANTEE یاری کند.
– تا ایجاد یک دوره حداقل هشت سال آرامش اقتصادی در فعالیت‌ های تولیدی انتظار سهم بیشتر در تامین گارانتی توسط و FINANCE PROJECT یا BOT  را نداشته باشد.
– گام‌ های عملی و آشکاری در کاهش ریسک سرمایه ‌گذاری (که بعضی از موارد آن در گذشته اشاره شده است) انجام دهد.
– بانک‌های داخلی ساز و کار سرمایه‌ گذاری در پروژه‌ های بزرگ صنعتی و معدنی را تعریف کنند و افراد متخصص یا شرکت ‌های متخصص مشاور را به ‌کار گیرند.
– روش‌ های مختلف تامین سرمایه به کارآفرین‌ها از طریق مشاوران یا بانک‌ها ارائه شود.
–  روش‌ های کمک به پذیرش گارانتی توسط تامین‌کنندگان سرمایه خارجی برای FINANCE PROJECT یا BOT توسط دولت و بانک‌ها بررسی و نهادینه شود.

شبکه خبری بلومبرگ:بازیگران نفتی جهان برای سرمایه‌گذاری در ایران صف کشیدند

0

با معرفی 30 میلیارد پروژه برای سرمایه‌گذاری از سوی ایران به عنوان مالک چهارمین ذخایر بزرگ نفت در جهان، شرکت‌های “توتال”، “رویال داچ شل” و “لوک ‌اویل” در میان شرکت‌های بین‌المللی هستند که ذخایر نفت و گازی را در ایران برای توسعه انتخاب کرده‌اند.

وزیر نفت ایران گفت: “توتال” یکی از شرکت‌هایی است که طلایه‌دار مذاکرات است و به نظر می‌رسد که “اِنی” نیز سرمایه‌گذاری (در ایران) انجام دهد.
علی کاردر مدیر بخش سرمایه‌گذاری و تامین مالی شرکت ملی نفت ایران در مصاحبه‌ای در تهران گفت: “شل”، “توتال” و “لوک‌اویل” همگی میادینی که تمایل دارند توسعه آنها را انجام دهند، تعیین کردند.
زنگنه در کنفرانس رونمایی از مدل جدید قراردادهای نفتی به خبرنگاران گفت: “بسیاری از شرکت‌ها تمایل دارند (در ایران سرمایه‌گذاری کنند)، اروپایی‌های تمایل دارند، شرکت‌های آسیایی تمایل دارند… “توتال” تمایل دارد، “اِنی” تمایل دارد.”
درحالی‌که تهران خود را برای پایان تحریم‌ها آماده می‌کند، این کشور 70 پروژه نفت و گاز طبیعی به ارزش 30 میلیارد دلار به سرمایه‌گذاران خارجی طی کنفرانس 2 روزه در تهران معرفی کرد.
امیرحسین زمانی‌نیا معاون وزیر نفت ایران در امور بین‌الملل و تجارت در این کنفرانس گفت: تمامی تحریم‌های بانکی و اقتصادی در هفته نخست ماه ژانویه برداشته خواهد شد.
استفانه میشل رئیس بخش اکتشاف و تولید خاورمیانه توتال در این کنفرانس گفت: “ما تمایل داریم زمانی که تحریم‌ها برداشته شد و درصورتی که قراردادها جالب باشند، به ایران بازگردیم.”
وی افزود: “ما مدت مدیدی در این کشور فعالیت کرده‌ایم از اینرو، میادین خاصی را می‌شناسیم که در آنها کار کرده‌ایم.”

نمایندگان لوک‌اویل و شل از اظهار نظر خودداری کردند.

زمانیان به خبرنگاران گفت: ایران برای فروش 500 هزار بشکه نفت اضافی خود به محض برداشته شدن تحریم‌ها مشکلی ندارد و این میزان تاثیر چندانی بر قیمت‌ها ندارد.
وی ادامه داد: ایران امید دارد تا با اعضای اوپک به توافقی دست یابد در نتیجه تولید اضافه ایران مطابق با سقف 30 میلیون بشکه‌ای اوپک خواهند ماند.

زنگنه نیز گفته بود که انتظار نمی‌رود اوپک سقف تولیدی خود را در نشست 4 دسامبر تغییر دهد.

رکن‌الدین جوادی مدیرعاملی شرکت ملی نفت ایران در این کنفرانس گفت: ایران در نظر دارد تا با کمک تولید جدید از طریق مدل جدید قراردادهای نفتی، ظرفیت تولید خود را به 5.7 میلیون بشکه در روز تا پایان سال 2020 برساند… این ارقام شامل هم تولید نفت خام و هم تولید میعانات گازی می‌شود.
کاردر گفت: ایران می‌تواند نخستین قرارداد توسعه‌ خود را در ماه‌های مارس یا آوریل آینده به امضا برساند. قراردادهای انرژی جدید 20 ساله در کنفرانس تهران به سرمایه‌گذاران معرفی شد. “قدم بعدی به عهده خارجی‌هاست که ارزیابی‌های فنی را انجام دهند و یک شریک داخلی انتخاب کنند.”
رکن‌الدین جوادی گفت: شرکت‌های بین‌المللی نیاز خواهند داشت تا یک شریک خارجی برای پروژه‌های اکتشافی و تولیدی بیابند که بیش از نیمی از مهندسی و ساخت و تولید تجهیزات توسط شرکت ایرانی انجام شود.

بازتاب کنفرانس دو روزه نفتی تهران در رسانه های جهان

0

کنفرانس دو روزه نفتی تهران و رونمایی از قراردادهای جدید بازتاب وسیعی در رسانه‌های جهان داشت.
خبرگزاری رویترز در این باره نوشت ایران در کنفرانس تهران حدود 50 پروژه نفت و گاز طبیعی را تحت قراردادهای جدید برای توسعه به سرمایه گذاران خارجی پیشنهاد کرد و امیدوار است که در مرحله اول بتواند 25 میلیارد سرمایه جذب کند.

کنفرانس دو روزه نفتی تهران و رونمایی از قراردادهای جدید بازتاب وسیعی در رسانه‌های جهان داشت.
خبرگزاری رویترز در این باره نوشت ایران در کنفرانس تهران حدود 50 پروژه نفت و گاز طبیعی را تحت قراردادهای جدید برای توسعه به سرمایه گذاران خارجی پیشنهاد کرد و امیدوار است که در مرحله اول بتواند 25 میلیارد سرمایه جذب کند.
ایران جذب 185 میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش انرژی خود را تا سال 2020 هدفگذاری کرده است. حدود 135 شرکت انرژی در کنفرانس تهران حضور یافتند تا از مفاد قراردادهای جدید نفتی ایران مطلع شوند.
خبرگزاری فرانسه هم نوشت ایران به دنبال 25 میلیارد دلار سرمایه از 50 قرارداد جدید با شرکتهای نفت و گاز بین‌المللی است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس هم با اشاره به این قراردادها نوشته ایران گفته از شرکتهای آمریکایی برای مشارکت در پروژه‌ها استقبال خواهد کرد.
ایران شرایط قراردادهای خود را با امید جذب 30 میلیارد دلار سرمایه شیرین کرده است. این قراردادهای جدید 15 تا 20 ساله هستند و بازگشت کامل هزینه ها ممکن می سازند. قراردادهای قبلی کوتاه مدت بودند و سرمایه گذاران از ریسک بالا و ضرر و زیان شکایت داشتند.
بیژن زنگنه در کنفرانس از سرمایه گذاری آمریکایی در بخش انرژی ایران استقبال کرد و گفت: ما هیچ مخالفت و مشکلی با مشارکت شرکتهای آمریکایی نداریم. راه حضور این شرکتها در صنعت نفت ایران باز است.
روزنامه وال استریت ژورنال نوشت: ایران در تلاش برای جذب سرمایه گذاری خارجی در آستانه لغو تحریمها از مدل جدید قراردادهای نفتی که به شرکتهای خارجی پیشنهاد خواهد داد رونمایی کرد.
اگرچه مفاد چارچوب قراردادها پیشتر منتشر شده بود اما رونمایی رسمی از این قراردادها با اولین نشست بین المللی که مشخصا روی قراردادهای جدید تمرکز دارد همزمان شد.

با سرمایه گذاری خارجی ایران قصد دارد تولید نفت خود را تا پایان دهه جاری میلادی به روزانه پنج میلیون و 700 هزار بشکه برساند.

بلومبرگ نوشت، ایران به عنوان چهارمین دارنده بزرگ ذخایر نفت جهان در شرایطی از قراردادهای جدید سرمایه گذاری در پروژه های انرژی به ارزش 30 میلیارد دلار رونمایی کرد که شرکتهای نفتی توتال، شل و لوک اویل جزو آندسته از شرکتهای بین المللی هستند که میادین نفت و گاز طبیعی را برای توسعه انتخاب کرده اند.
در این بخش گزارش روزنامه فایننشال تایمز و شبکه خبری بلومبرگ را می خوانید:
ایران برای جذب دوباره شرکت های بین المللی نفت، چارچوب قرارداد های نفت و گاز را منتشر و برای جذاب کردن این بخش از نظر مالی، شرایط منعطف تری را با در نظر گرفتن نوسانات قیمت نفت و مخاطرات سرمایه گذاری ارائه کرد.
در همایش دو روزه ای که در تهران برگزار می شود، مطالبی درباره جزئیات این طرح جدید به نظر مدیران شرکت های نفتی اروپایی و آسیایی، از جمله “توتال” فرنسه، “استات اویل” نروژ، “بی پی”، “رویال داچ شل”، “رپسل”، “سین اوپک” چین و نیز شرکت هایی از هند، پاکستان و عمان خواهد رسید. به گفته یکی از دیپلمات های غربی، مشاوری از دولت انگلیس نیز در این همایش حاضر است.
“قرارداد نفتی ایران” (IPC) به نزدیک دو دهه نظام بیع متقابل که مانع از آن می شد که شرکت های خارجی با شرکت های ایرانی سرمایه گذاری مشارکت یا سهامی در آنها داشته باشند، پایان داد. الگوی جدید امکان رزرو ذخایر را [برای شرکت های خارجی] با رعایت شرایطی فراهم می کند، اما هنوز این شرکت ها نمی توانند مالکیت میادین نفتی را در اختیار بگیرند. در نتیجه، “شرکت ملی نفت ایران” حق مالکیت انحصاری منابع را در دست خواهد داشت.
بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت ایران، گفت: “ما مدعی نیستیم که این طرح کامل و بی نقص است؛ اما می تواند پاسخگوی نیازهای “شرکت ملی نفت ایران” و شرکت های نفتی خارجی باشد”.

جمهوری اسلامی [ایران] که بزرگ ترین ذخایر گاز جهان و چهارمین ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد، در نظر دارد ظرف ١٠ سال ظرفیت تولید نفت خود را افزایش داده و از ١ میلیون بشکه در روزی که پس از شروع تحریم ها در سال ٢٠١٢ میلادی تولید می کرد، به حدود ٥ میلیون بشکه در روز برساند.

الگوی جدیدی که برخی از جزئیات آن در یک سال گذشته منتشر شده بود، قرار است سود شرکت های خارجی را از طریق قرار دادن مخاطره میادین به عنوان مبنای پرداخت افزایش دهد و سقف مدت اعتبار قراردادها را به ٢٥ سال رسانده و سقفی برای هزینه سرمایه ای تعیین نکند.
به گفته مسئولان نفتی ایران “قرارداد نفتی ایران” قراردادی بر اساس الگوی خطر پذیری است که بر اساس آن پیمانکاران ایرانی و خارجی مخاطرات عملیات را متحمل خواهند شد؛ اما نظام پاداشی پیش بینی شده است که بر اساس آن به ازای هر بشکه به عنوان سود شرکت مبلغی پرداخت می شود یا در صورت نوسانات شدید در قیمت نفت، افزایش سود به پیمانکاران تعلق می گیرد.
همان طور که می بینید هیچ شرکت آمریکایی در اینجا حضور ندارد و حضور نداشتن آمریکایی ها در چنین همایشی معنای خاصی ندارد.
طرح بیع متقابل حتی پیش از سال ٢٠١٢ میلادی که تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا بر علیه ایران به علت برنامه هسته ای این کشور تشدید شد، هم با هیچ استقبالی از سوی شرکت های چند ملیتی و سرمایه گذاران ایرانی خارج از کشور روبرو نشد.
برخی از نمایندگان شرکت های خارجی گفتند باید جزئیات را دقیقتر ارزیابی کنند. یکی از مقامات نفتی غربی گفت به نظر می رسد این قرارداد “به طور کامل مطالعه شده” و “تکلیف به خوبی انجام شده” است؛ اما وی اضافه کرد قانون جاری ایران نشان نمی دهد که آیا اختلافات را می توان در مراجع قضایی بین المللی پیگیری کرد یا خیر.
یکی دیگر از مسئولان نفتی غرب گفت این قرارداد “گامی خوب در مسیری درست و از الگوی بیع متقابل بهتر است.”
تردید درباره واکنش بانک های بین المللی به اجرای توافق هسته ای مهمی که در ژوئن با قدرت های جهانی به دست آمد، بر همایشی که مدت ها انتظار برگزاری آن می رفت، سایه افکنده است. هنوز معلوم نیست که آیا زمانی که محدودیت های بین المللی در ابتدای سال آینده برداشته شوند، تحریم های آمریکا بر شرکت های بزرگی که منافعی در این کشور دارند، تأثیر خواهد داشت یا خیر.

یکی از مدیران نفتی غربی در این همایش گفت: “بانک ها آشکارا به ما گفته اند که آخرین بخشی خواهند بود که وارد بازار ایران می شوند. مشکلات ما بازگشت و توانایی عملیات است.”

غیبت شرکت های نفتی آمریکایی یا شرکت های وابسته آنها در اروپا و خاورمیانه در این همایش نتیجه ادامه محدودیت های آمریکا و نیز مخالفت در داخل کشور با “نفوذ” آمریکا است.
زنگنه درباره شرکت های آمریکایی گفت: “ما با حضور آنها مخالف نبودیم. آنها می توانند بیایند و از این فرصت استفاده کنند.” وی افزود در این زمینه مخالفتی نشنیده است. وی در پاسخ به این پرسش که آیا شرکتهای آمریکایی در همایش آینده که به احتمال در فوریه در لندن برگزار می شود، شرکت خواهند کرد، گفت: “امیدوارم این طور باشد.”
مدیران شرکت های نفتی ایرانی در گفتگو با “فایننشال تایمز” تأکید کردند که برگزاری همایش در تهران، به جای لندن، واکنش به کشمکش های سیاسی داخلی بود.
یکی از مسئولان وزارت نفت گفت: “همان طور که می بینید هیچ شرکت آمریکایی در اینجا حضور ندارد و غیبت آمریکایی ها در چنین همایشی معنای خاصی ندارد.”
مقامات ایرانی حاضر در همایش (در اقدامی آشکار برای کاهش نگرانی های داخلی از بهره برداری خارجی از منابع طبیعی کشور)، اهمیت مشارکت داخلی را در سرمایه گذاری های مشترک در تقریباً همه طرحهایی که در آینده بر اساس “قرارداد نفتی ایران” انجام می شوند، به شرکتهای بین المللی یادآور شدند.

یکی از فعالان اقتصادی ایرانی در حوزه نفت گفت: “هدف از این همایش جذب شرکت های بین المللی است اما وزیر بر “اقتصاد مقاومتی” و این که چگونه باید شرکت های ایرانی را تقویت کرد، تأکید کرد. فشار داخلی بر وزارت نفت و ادامه دشمنی با آمریکا موانعی را ایجاد می کند.”

ایران در کنفرانس تهران نزدیک به ٥٠ طرح را در حوزه نفت و گاز (هم در میادین سبز یا طرح های به طور کامل جدید و هم قهوه ای یا طرح هایی که پیش از این روی آن ها کار شده است) ارائه کرد؛ اما هنوز زمانی که شرکت ها بتوانند در مناقصه ها شرکت کنند و مذاکرات مستقیم را شروع کنند، مشخص نیست.

تحلیل نشریه اکونومیست از وضعیت اقتصادی ایران بعد از حذف تحریم ها

1

نشریه اکونومیست در تحلیلی وضعیت اقتصاد ایران را در دوران بعد از برداشته شدن تحریم ها بررسی کرده و نوشته که حذف تحریم‌ ها برای اقتصاد ایران مفید است ولی در عین حال می‌ تواند مخرب و انحرافی نیز باشد.
تحلیلگران در سناریوهای خوش‌ بینانه پیش ‌بینی می‌کنند که با آزاد شدن مسیر تجارت ایران با جهان، سطح رفاه زندگی در این کشور افزایش یابد. سرمایه‌گذاران به افزایش سودآوری تولید و تجارت امید دارند. در نقاط سرسبز شمال تهران، ایرانیانی که از سواحل غربی آمریکا بازگشته ‌اند و مدیران جوان صندوق‌های مالی خارجی درباره احتمال سرمایه‌ گذاری در تولید بحث می ‌کنند.

شکی نیست که ایران پتانسیل لازم را دارد. ایران با 80 میلیون جمعیت، هفدهمین بازار پرجمعیت دنیا را دارد. وجود رقابت بین کشاورزان، خودروسازان، تولیدکنند گان دارو و نیز وجود یک بخش عمومی نسبتا گسترده باعث شده است که کشور به میزان کمتری نسبت به عراق و دیگر کشورهای خلیج‌ فارس به نفت وابسته باشد، نفتی که هم ‌اکنون قیمت آن بسیار کم است و کف قیمتی است که در چند سال اخیر داشته است. دولت نرخ هدف رشد اقتصادی را برای دوره پنج‌ سال آینده 8 درصد در نظر گرفته است.
این نرخ هرچند تا واقعیت فاصله دارد، ولی کمتر از نرخ هدف دیگر کشورهای رقیب برای دوره مشابه است و در مقایسه با اقتصاد کشورهای رقیب نرخی است به مراتب دست‌ یافتنی ‌تر. اقتصاددانان باور دارند ایران می‌تواند تجربه تحول ترکیه را در اوایل دهه 1990 تکرار کند.
ولی رفع تحریم ‌ها به خودی خود توانایی ایجاد تحول را در یک اقتصاد بیمار ندارد. محمد خوش‌چهره، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و مشاور اقتصادی محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سابق، اینک در انتقاد از عملکردهای دولت وی چنین می‌گوید: “مشکلات بنیادی عمیقی در اقتصاد وجود دارد. تحریم‌ها تنها بخشی از این مشکلات است؛ علاوه ‌بر این، تاریخچه‌ ای از سوء‌مدیریت در اقتصاد وجود دارد.”

امروز بزرگ‌ ترین مشکل اقتصاد ایران تورم‌های دو رقمی، رشد آهسته، بهره ‌وری پایین و نرخ بیکاری مزمن 6/ 10 درصدی است. بیکاری در شهرها و بین جوانان و به ویژه در میان زنان شدیدتر و جدی ‌تر است.

این مشکلات میراث دولت قبل برای حسن‌ روحانی، رئیس‌جمهور فعلی است. وی البته توانسته است تا حدودی مشکلات را بهبود ببخشد و از وخامت اوضاع بکاهد. انتخابات ریاست جمهوری اخیر، باعث برانگیختن فضای اعتماد در جامعه شد.
وی طی این مدت، سیاست ‌های اقتصادی درست تری در پیش گرفته است، برای مثال می‌توان به کنترل و کاهش مخارج بی‌ رویه دولتی در مقایسه با دولت قبلی اشاره کرد.
نرخ رشد اقتصادی در سال 2014 به رقم 4/3 درصد بازگشت که در مقایسه با سال 2012 که اقتصاد 6/ 6 درصد کوچک شده بود، یک پیشرفت عظیم به شمار می‌رفت.

روحانی طرح مسکن مهر را از رده خارج کرد، این یک برنامه پوپولیستی بود که با تحمیل چاپ پول به بانک مرکزی وام‌ هایی را برای ساخت مسکن به افراد کم درآمد و مستضعف ارائه می‌کرد. در نتیجه سیاست‌های دولت جدید، تورم از 40 درصد به 20 درصد کاهش یافت.

با این وجود، همه این‌ها دستاورد های متوسطی تلقی می‌شوند. چون به ‌دلیل کاهش قیمت نفت، انتظار می ‌رود رشد اقتصادی نیز متوقف شود و نرخ بیکاری همچنان افزایش یابد. بخش شکننده، سست و ضعیف اقتصاد دولتی در ایران نیاز به اصلاحات بنیادی دارد و از طرف دیگر بخش خصوصی اقتصاد نیز به شدت نیازمند قانون ‌زدایی است.
ساسان رهنما، تاجر ایرانی که در سال 2005 از آمریکا به ایران بازگشته است، ادعا می‌کند بسیاری از شرکت‌های ایرانی ارزش تزریق نقدینگی و سرمایه‌گذاری را دارند؛ وی این وضعیت را “شرایط جذاب” می ‌نامد.
ولی بسیاری از سرمایه‌ گذاران هنوز در مرحله آزمایش و تحقیق در بستر اقتصاد ایران هستند؛ آنها مقادیر اندک و محدودی را در راه‌ اندازی شرکت‌ های آنلاین و تکرار تجربه‌ های موفق قبلی در بازارهای خارجی سرمایه‌ گذاری می‌کنند و هنوز دست به کار ساختن کارخانه‌ های عظیم و پرهزینه نشده ‌اند.
رهنما در فروشگاه مجازی نرم‌ افزاری “کافه بازار” و نیز سایت تبلیغاتی “دیوار” سرمایه‌گذاری کرده است.
دولت برای بهبود ذخایر ضعیف ارزی خود نیاز به جذب سرمایه‌‌ های خارجی دارد، ولی جذب سرمایه‌ گذار خارجی تنها منفعت اقتصاد باز و عاری از تحریم نیست.
یک فعال بازارهای مالی تهران دراین ‌باره می‌گوید: “جلب همکاری‌ های مدیریتی و آموزش روش‌ های ارتباطی با دنیای بیرون در یک اقتصاد باز از جمله مسائلی است که اینک برای ما اهمیتی بسیار دارد.”
با این اوصاف، آیا تحولات مناسب و کارآ محقق خواهد شد؟ بی‌تردید، اصلاح‌ طلبان در ساختار دولت ایران تمایل شدید به اجرایی کردن این تحولات دارند.

دولت در تلاش برای بستن قرارداد های جدید با سرمایه‌ گذاران نفتی است؛ در حالی که بخش‌های دیگر مانند صنعت هتلداری در شرایطی مبهم به سر می‌برد.

سعید لیلاز، اقتصاددان، می‌گوید: “در ایران اقتصاد با سیاست گره خورده است.” با در نظر گرفتن این واقعیت می ‌توان گفت بسیاری از رانت‌ جویان هراس دارند که با شکل‌ گیری رقابت در بازارها، تجارت آنان از بازی حذف شود. آنها با تجارت کالاهای تحت تحریم، سودهای کلان و بادآورده‌ ای را کسب کرده‌ اند.
رهنما معتقد است پیامد پایان گرفتن تحریم‌ها برای غالب سرمایه ‌داران و بازرگانان ایرانی از جهتی امیدوارکننده است و از جهتی هشداردهنده. وی می‌گوید: “ما برای افزایش توان رقابتی خود با کالاهای خارجی باید کیفیت کالاهای تولید داخل را افزایش دهیم.”
به همین دلیل، اصلاح‌ طلبان پیش‌بینی‌ های اقتصادی و وعده‌ های خود را از شرایط آینده بسیار محتاطانه ارائه می‌کنند و واکنش‌ های انتقادی احتمالی را در نظر می‌ گیرند.
با این حال حتی قیمت‌ های پایین نفت می‌ تواند اثرات جانبی نه چندان مخربی داشته باشد. یک تحلیلگر اقتصادی در تهران می‌ گوید: “کاهش قیمت نفت باعث کوچک ‌تر شدن نقش دولت و قوت گرفتن و پررنگ‌ تر شدن بخش خصوصی در اقتصاد می‌شود. من ترجیح می ‌دهم قیمت نفت تا 20 دلار برای هر بشکه کاهش یابد.”

ورود ایران، بزرگترین اتفاق اقتصاد جهانی بعد از فروپاشی دیوار برلین

0

با برداشته شدن آخرین گام‌های اجرایی برجام، سخت‌ترین تحریم‌های اقتصادی تحمیل شده علیه اقتصاد ایران، حدود یک ماه تمام می شود و برای همین هم بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی، مترصد فراهم شدن زمینه لازم برای حضور در ایران هستند. مؤسسه مورگان استنلی در گزارشی اهمیت برداشته شدن تحریم ها و ورود ایران به اقتصاد جهانی را بررسی کرده است. این مؤسسه با 1300 دفتر کاری در 42 کشور جهان و با 60 هزار کارمند، در سال 2014 مدیریت سرمایه ‌هایی به ارزش 1454 میلیارد دلار را بر عهده داشته است.

در آستانه بازگشت ایران به صحنه اقتصاد جهانی، برخی بانک‌های سرمایه‌گذاری، آشکارا هیجان‌زده شده‌اند.
در حالی که بسیاری در خارج از ایران، ایران را از زاویه اختلافات تند سیاسی مورد توجه قرار می‌دهند، این مسأله نیز درباره ایران صادق است که ایران آخرین اقتصاد بزرگ، مدرن و با جمعیت تحصیلکرده است که از سیستم اقتصادی جهانی بیرون باقی مانده است و بزرگترین اقتصادی است که بعد از پایان جنگ سرد قرار است به سیستم اقتصاد جهانی وارد شود.

ایران بزرگترین اقتصادی است که بعد از فروپاشی شوروی در حال ورود به سیستم اقتصاد جهانی است؛ ضمن اینکه از باب تحریم‌های اعمال شده، تمایل سیاسی به نزدیکی به غرب و حجم منابع عظیم انرژی شباهت‌هایی بین این دو وجود دارد.

البته تنها مؤسسات مالی نیستند که از وضعیت ایران ذوق‌زده شده‌اند. شرکت‌های خودروسازی نیز مایلند وارد ماجرا شوند و افرادی در دویچه بانک این موضوع را تائید کرده اند.
بخشی از انتظارات به وجود آمده درباره ایران ناشی از حجم منابع انرژی ایران است. بنابرآمارها ایران از نظر منابع اثبات شده نفت خام و گاز به ترتیب در رتبه‌های چهارم و دوم در سطح جهان قرار دارد.
علاوه بر این، ایران کشوری با درآمد متوسط است که عامدانه و با ابزار تحریم از اقتصاد جهانی بیرون نگاه داشته شده است. قبل از انقلاب اسلامی در سال 1979، ایران طبقه متوسط در حال گسترشی داشت که مزه مدها و مصرف‌گرایی غربی را چشیده بود.

مهم‌ تر از همه اینکه ایرانی‌ ها باسوادترین کشور منطقه را دارند، درصد بالایی از جمعیت شهرنشین و 60 درصد جمعیت زیر سی سال هستند. در صورت برداشته شدن تحریم‌ها، آشکارا امکان جهش اقتصادی وجود خواهد داشت.

با توجه به اندازه اقتصاد ایران، شدت تحریم‌های تحمیل شده به ایران و ساختار سیاسی داخلی ایران، از بسیاری جهات هیچ نمونه مشابهی برای ایران وجود ندارد. به طور خاص باید در نظر داشت که در صورت الحاق ایران به اقتصاد جهانی، سابقه نداشته است که کشوری با این حجم از منابع هیدروکربوری با این شدت مورد تحریم ‌های اقتصادی و سیاسی قرار گرفته باشد.
به نظر می‌رسد تمامی بخش‌های اقتصادی علاقمند به همکاری با ایران هستند. شرکت‌های بزرگ خوروسازی تمایل دارند با این کشور همکاری نزدیکی داشته باشند. برخی به دنبال راه‌اندازی شرکت سهامی خصوصی در ایران هستند تا سرمایه‌های خارجی را جذب کنند. در کنار همه این موارد، منابع عظیم انرژی فسیلی این کشور که پیش از این به وسیله تحریم‌ها محدود شده بود نیز توجه همگان را جلب کرده است.

 

به زمین برسیم

0
گرمایش زمین

در ده کیلومتری مرکز پاریس، شهرکی با سیزده هزار نفر جمعیت به نام لابورژه، میزبان، یکی از بزرگترین کنفرانس‌های بین‌المللی است که فرانسه تا به حال میزبانی کرده است.

پنجاه هزار نفر از جمله ۲۵ هزار فرستاده و نماینده دولت‌های ۱۹۶ کشور دنیا، سازمان‌های بین‌المللی و نهادهای مدنی گرد هم آمده اند تا برای اولین بار به توافقی جهانی و الزام‌آور برای جلوگیری از افزایش دمای کره زمین به بیش از دو درجه سانتی‌گراد برسند.
در کپنهاگ در سال ۲۰۰۹ و در کنکون در سال ۲۰۱۰، کشورهای توسعه یافته متعهد شدند تا سال ۲۰۲۰، سالی صد میلیارد دلار برای کمک به کشورهای در حال توسعه کمک کنند تا خود را با برنامه‌های جلوگیری از گرم شدن هوای زمین تطبیق دهند.
تامین و پرداخت این بودجه یکی از مهمترین مواردی که است که قرار است در لابورژه بر سر آن بحث شود.
برای این کنفرانس گروه‌ها و نهادها و انجمن‌های مختلف سعی کرده‌اند تا راه حلی مناسب پیش روی سیاستمداران قرار دهند و از آنها بخواهند تا بر اساس یافته‌های علمی و زیست محیطی و تجربیات گذشته، اراده سیاسی برای تغییر را با برنامه‌هایی موثر و پایدار نشان دهند، از این میان می‌توان به پروژه جهانی آپولو اشاره کرد که گروهی از دانشمندان معتبر دنیا آن را پایه‌گذاری کرده‌اند.

برنامه جهانی آپولو
در سال ۱۹۶۱، جان اف کندی رییس جمهور آمریکا اعلام کرد هدف ملی آمریکا “فرود انسان بر کره ماه و بازگشت به کره زمین” است که تا پایان آن دهه باید محقق شود.
این معجزه تکنولوژی در ۱۹۶۹ به حقیقت پیوست، زودتر از مهلتی که رئیس جمهور آمریکا تعیین کرده بود. تخصیص منابع، اولویت دادن به این پروژه و بهره‌گیری از بهترین دانشمندان و متخصصان این دستاورد بزرگ بشری را ممکن کرد.
اکنون بنیان‌گذاران برنامه جهانی آپولو، استدلال می‌کنند که اگر واقعا دولت‌ها همان تعهدی را که دولت آمریکا به پروژه آپولو نشان داده، داشته باشند، مسئله تولید گازهای گلخانه‌ای بخصوص دی اکسید کربن و تغییر آب و هوای کره زمین را در ده سال می‌توان تحت کنترل در آورد.
آنها معتقدند با گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر، ارزان‌تر کردن آن، پیشرفت فناوری‌های ذخیره انرژی و اخذ مالیات از سوخت‌های فسیلی می‌توان به این هدف رسید.
برنامه جهانی آپولو، تغییر آب و هوای کره زمین را بزرگترین تهدید علیه ثبات و رشد جهانی می‌داند.
هدف برنامه این است که در نقاط آفتابی دنیا تا سال ۲۰۲۰ و در تمام دنیا تا سال ۲۰۲۵، ساخت نیروگاه‌های انرژی تجدیدپذیر از ساخت نیروگاه‌های زغال‌سنگ ارزانتر تمام شود.
دولت‌هایی که به این برنامه ملحق می‌شوند باید تعهد کنند تا از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵، دو صدم درصد از تولید ناخالص ملی خود را به این برنامه اختصاص دهند.
دانشمندان هشدار داده‌اند اگر افزایش دمای کره زمین تا سال ۲۰۳۵ به بیش از ۲ درجه سانتی‌گراد نسبت به دوران پیش‌ از انقلاب صنعتی برسد اوضاع سیاره ما به مرحله‌ای بحرانی خواهد رسید.
اکنون دمای زمین نسبت به پیش از عصر صنعت، ۰.۸ سانتی‌گراد افزایش یافته اما با افزایش جمعیت و افزایش مصرف انرژی، ممکن است حتی دمای زمین تا سال ۲۰۳۵ تا چهار درجه سانتی‌گراد افزایش پیدا کند که در واقع به معنای فاجعه‌ای زیست محیطی در ابعادی جهانی است.
با سرعتی که اکنون استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر افزایش پیدا می‌کند و با سرعتی که استفاده از سوخت فسیلی قرار است کاهش پیدا کند، این هدف محقق نخواهد شد.
هدف این پروژه سرعت بخشیدن به کربن ‌زدایی از اقتصاد جهانی است و جایگزین کردن آن با انرژی‌های ارزان‌تر و پاکیزه‌تر.
راه رسیدن به این هدف هم به زعم متولیان پروژه آپولو، بهره‌گیری از پیشرفت‌های سریع فنی و یک برنامه بین‌المللی و ده ساله تحقیق و توسعه است.

آنچه باید انجام شود:
ارزان شدن تولید انرژی‌های تمیز در قیاس با سوخت‌های فسیلی (نفت، ذغال‌سنگ، گاز) و استفاده از شیوه‌های موثر و ارزان ذخیره انرژی، انرژی‌های پاک مثل نور خورشید یا باد دائمی نیستند، گاهی آفتاب نمی‌تابد و گاهی باد نمی‌وزد، بنابراین ذخیره این انرژی‌ها برای چنین مواقعی اهمیت بسیار دارد.
برای رسیدن به این هدف تنها یک مانع وجود دارد: مانع فنی از جمله برای ادغام این انرژی‌ها در شبکه‌های برق به مدیریت نرم‌افزاری پیشرفته نیاز است و این نیاز به سرمایه‌گذاری دولتی دارد.
مهمترین پیشرفت‌های فنی بشر در چند سال اخیر با استفاده از بودجه عمومی (دولتی) انجام شده است، کامپیوتر، نیمه‌هادی‌ها، اینترنت و پهن‌باند، تعیین توالی ، ارتباط ماهواره‌ای و انرژی هسته‌ای.
برنامه جهانی آپولو از دولت‌های کشورهای توسعه یافته می‌خواهد تا سالی ۱۵ میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری کنند، رقمی نه چندان بزرگ برای مثال در قیاس با سالی صد میلیارد دلاری که برنامه‌های نظامی هزینه می‌شود.اما در مورد تغییر آب و هوای زمین پیشرفت فنی لازم برای حل این معضل عمدتا بر دوش بخش خصوصی گذاشته شده است و نقش بودجه عمومی کمتر از دو درصد کل بودجه عمومی است که در دنیا صرف تحقیق و توسعه می‌شود (سالی شش میلیارد دلار). این تخصیص بودجه در سه دهه گذشته از ۱۱ به دو درصد کاهش یافته است.
در حال حاضربیشتر انرژی‌های تجدیدپذیر در بیشتر نقاط دنیا گران‌تر از سوخت‌های فسیلی هستند و فقط با سوبسید مقرون به صرفه می‌شوند اما با سرمایه‌گذاری در پیشرفت‌های فنی، در نهایت به این سوبسیدها نیاز نخواهد بود.
برای انرژی‌های پاک باید سوبسید در نظر گرفته شود تا این انرژی‌ها هر چه بیشتر مقرون به صرفه شوند، در حال حاضر این سوبسید به سوخت‌های فسیلی تعلق می‌گیرد (۵۵۰ میلیارد دلار).

ذخیره انرژی
انرژی‌های تجدیدپذیر تنها در صورتی می‌توانند جای سوخت‌های فسیلی را برای تولید برق بگیرند که بتوان آن را به ارزانی ذخیره کرد. این یکی از مهمترین موانع گسترش استفاده از انرژی‌های پاک است.
وقتی خورشید غروب می‌کند و باد که نمی‌وزد باتری باید جای آنها را بگیرد. باتری برای اینکه خودروی برقی بتواند مسافت زیادی از منبع انرژی دور شود ضروری است، از این رو به توسعه باتری‌های مثل باتری لیتیوم و وانادیوم باید بیشتر توجه شود.

سوبسید انرژی در دنیا (میلیارد دلار)
سوختهای فسیلی ۵۴۴
انرژیهای تجدیدپذیر
بودجه دولتی تحقیق و توسعه در دنیا (میلیارد دلار در سال)
کل بودجه ۳۳۳
انرژیهای تجدیدپذیر ۶
کل بودجه دولتی تحقیق و توسعه انرژی پاک در دنیا
انرژی خورشیدی و باد ۳.۲ میلیارد دلار
خودرو (از جمله خودروهای هیدروژنی) ۱.۷ میلیارد دلار
ذخیره و انتقال انرژی ۱ میلیارد دلار
مجموع ۵.۹ میلیارد دلار

عواقب گرمایش زمین

0

تنها در سال گذشته ۳۲ میلیارد تن دی اکسید کربن وارد جو زمین شده است. میزانی حرارتی که هر روز به خاطر گازهای گلخانه ای در هوا انباشته می شود معادل حرارت انفجار ۴۰۰ هزار بمب اتم به قدرتمندی بمبی است که بر هیروشیما فرود آمد.

مقدار گازهای مضر گلخانه ای که آمریکا وعده کاهش آن را تا سال ۲۰۳۰ داده معادل حذف آلودگی ۱۶۶ میلیون خودرو است.
سهم سرانه هر شهروند هندی در ایجاد دی اکسید کربن سالی ۱.۶ کیلوگرم است. این درحالی است که سهم هر شهروند آمریکایی ۱۶ هزار کیلوگرم دی اکسید کربن است.
صنایع گوشتی که دامداری بخش اصلی آن است نزدیک به ۱۵٪ در ایجاد گازهای مضر گلخانه ای سهم دارند. ۶۰٪ این مقدار بادی است که از معده چهارپایان خارج می شود و بقیه مربوط به گازهای مضری است که به خاطر پرورش و حمل و نقل دام وارد جو زمین می شود.
مساحت یخ های قطبی ای که در ۴۰ سال گذشته به خاطر بیشتر شدن گازهای گلخانه ای آب شدند منطقه ای ده برابر وسعت بریتانیا را پوشش می دهد.

۶۷۰ میلیون نفر در دنیا نسبت به تغییرات اقلیمی چه از جنس آبگرفتگی و چه از جنس خشکسالی مستقیما اسیب پذیرند.

در طول ده سال آینده سی میلیون نفر از روستاهای چین برای برخورداری از مزایایی که باعث آلودگی و گرم شدن زمین می شود به شهرها مهاجرت می کنند.
هدف سازمان ملل محدود نگه داشتن افزایش حرارت زمین به دو درجه سانتیگراد نسبت به دوران انقلاب صنعتی است.
حرارت زمین در حال حاضر یک درجه سانتیگراد بالاتر رفته است. اگر همه کشورهای به تعهدات داوطلبانه ای که در زمینه کاهش گازهای مضر گلخانه ای داده اند عمل کنند حرارت زمین 2.7 درجه سانتیگراد بالا خواهد رفت. اما اگر روند فعلی ادامه یابد و تشدید شود حرارت زمین به ۶ درجه سانتیگراد هم می رسد.
در حال حاضر سهم انرژی بادی و خورشیدی در تولید انرژی جهان اندکی کمتر از دو درصد است اما اگر می شد از تمام ظرفیت انرژی خورشیدی بهره گرفت این انرژی قادر می بود ۶ هزار برابر نیازهای فعلی بشر را تامین کند .
چنانچه کاری برای مقابله با گرمایش زمین صورت نگیرد، هزینه عواقب آن تا سال ۲۰۶۰ به ۴۴ تریلیون دلار خواهد رسید.

کشورهایی که بیشترین سهم در گرمایش زمین را دارند
نام کشورها سهم آلودگی
چین ۲۴ درصد
آمریکا ۱۲ درصد
اتحادیه اروپا ۹درصد
هند ۶ درصد
برزیل ۶ درصد
روسیه ۵ درصد

مقالات محبوب