خانه بلاگ صفحه 51

سوار بر تاکسی در دنیای اوبر

0
اوبر

ارزشمند ترین استارت آپ دنیا پیشتاز رقابت برای دگرگون کردن آینده حمل و نقل است.

خدماتی که چند شرکت شروع به ارایه کردند امروزه چنان محبوب شده است که نامش تبدیل به یک فعل شده! “let’s Uber”اما این تنها بخش کوچکی از دستاورد اوبر است، شرکتی که در سال 2009 تاسیس شد اکنون گران بها ترین استارت آپ جهان با ارزشی حدود 70 میلیارد دلار است.

اپلیکیشن آنها می تواند به سرعت یک خودرو برایتان در بیش از 425 شهر دنیا احضار کند که موجب خشم رانندگان تاکسی شده است. اما ارزش این شرکت با انتظارات بلند پروازانه این شرکت همچون استفاده از خودروهای هوشمند بدون راننده بسیار فراتر نیز خواهد رفت آنها می خواهند انتقال مردم را آنقدر راحت و ارزان کنند که مردم دنیا از داشتن خودرو های شخصی چشم پوشی کنند، هنوز با به لرزه درآوردن تجارت تاکسیرانی با 100 میلیارد دلار گردش در سال راضی نشده اند و چشم به بازار بسیار بزرگتر حمل و نقل شخصی بسته اند که بیش از 10 تریلیون دلار در سال درآمد خواهد داشت.

اوبر در این رقابت تنها نیست. شرکت هایی کوچک و بزرگ، پتانسیل خودروهای بدون راننده الکتریکی را درک کرده اند که می توان در زمان نیاز احضارشان کرد. شرکت های تکنولوژی بزرگ دنیا از جمله اپل، گوگل و تسلا سرمایه گذاری های هنگفتی بر روی خودرو های بدون راننده کرده اند. از فورد گرفته تا ولوو، تمامی خودروسازان بزرگ در حال رقابت با یکدیگر هستند و کشمکشی حماسه ای را شروع کرده اند که زندگی روزمره را دستخوش تغییر خواهد کرد همان گونه که پیدایش خودروها در قرن بیستم دگرگون کردند. اختراع مجدد حمل و نقل و تغییر شکل شهرها در آینده به میزان قابل توجهی مرگ و میر ناشی از تصادفات جاده ای و آلودگی محیط را کاهش خواهد داد.

چرخ های تغییر

در آینده ی نزدیک اوبر در قطب رهبری این انقلاب خواهد بود زیرا تسلط آن در حمل و نقل با راننده  که بخشی از بازار حمل و نقل است شاهد سریع ترین رشد است.

امروزه استفاده از تاکسی شخصی کمتر از 4 درصد از کیلومتر های طی شده توسط رانندگان در دنیا را تشکیل می دهد، اما به گزارش شرکت خدمات مالی مورگان استنلی این رقم به بیش از 25 درصد در سال 2030 خواهد رسید.

قابلیت احضار یک خودرو با استفاده از گوشی هوشمند نه تنها باعث استفاده هر فرد از یک تاکسی ارزان تر خواهد شد بلکه خدمات به اشتراک گذاری وسیله ای همچون اوبرپول (UberPool) که مسافرین یک مقصد خاص را در یک خودرو قرار می دهد مرز بین حمل و نقل شخصی و عمومی را از بین خواهد برد. هلسینکی و چند شهر دیگر هم اکنون در حال تجربه خدمات ویژه ای هستند که از طریق اپلیکیشن هایی مشتریان را قادر به برنامه ریزی و رزرو سفرهایشان با ترکیب قطار و اتوبوس به همراه پیاده روی و خدمات خصوصی تاکسی اشتراکی فراهم می شود. اگر درست متوجه شده باشیم خدمات حمل و نقل عمومی در حال توسعه برای پوشش آخرین کیلومتر مسیر مردم برای رساندن آنها جلوی درب منزلشان هستند که این بازار استفاده از تاکسی شخصی را به فراتر از شهرنشینان ثروتمند که هم اکنون کاربران اصلی این خدمات هستند افزایش خواهد داد.

اما در طولانی مدت خودروهای بدون راننده مفهوم حمل و نقل را تغییر خواهند داد. هم اکنون اولین نمونه های آن وارد جاده ها شده اند. گوگل در حال آزمایش خودروهای هوشمند خود در خیابان های نزدیک مرکز اصلی گوگل در ماونتین ویو (Mountain View) است. اخیرا استارت آپی به نام نیوتونومی (nuTonomy) خدمات تاکسی بدون راننده را در سنگاپور راه اندازی کرده است. خودروهای الکتریک تسلا به تجهیزات تکنولوژی کمک راننده مجهز شده اند و در به زودی نیز خود اوبر به کاربرانش شانس سوار شدن بر خودروهای هوشمند را خواهد داد (اگرچه یک راننده انسان نیز در خودرو حضور دارد تا در صورت نیاز کنترل را به دست بگیرد.)

خودروهای هوشمند روند تمایل به استفاده از تاکسی شخصی را تقویت کرده و آن را ارزان تر و در دسترس تر خواهند کرد و رسیدن به مقصد دلخواه را برای افراد معلول، مسن و جوان آسان تر می ‌کند. این خودروها باعث می شود افراد بیشتری از داشتن خودرو شخصی صرف نظر کنند. مطالعات انجام شده توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه آمریکا، که به مدل سازی استفاده از خودروهای هوشمند بدون راننده در لیسبون پرداخته است، حاکی از این است که در صورت استفاده از خدمات خودروهای سواری اشتراکی و خودروهای بدون راننده، تعداد خودروهای لازم را می‌توان به 80 الی 90 درصد کاهش داد. با کاهش خودرو شخصی، فضای بسیاری که به پارکینگ ها اختصاص داده شده ( که معمولا یک چهارم مناطق شهر های آمریکایی را در بر می گیرد) برای ایجاد فضای سبز یا مسکن قابل استفاده خواهد بود.

مشخص نیست که کدام شرکت بر دنیا تسلط خواهد یافت یا چقدر سود آور خواهد بود. اوبر به شکل کنونی خود: خدمات تاکسی شخصی مبتنی بر راننده ای انسانی، نمی ‌تواند در این جاده رقابت که پر است از خودروهای بدون راننده پیروز شود. اما این خطر بنیادی نوآوری اوبر را ترغیب می‌ کند تا با برند قوی و بر مبنای کاربران فراوانش خود را به خدمات رسان پیشرو در دنیای خودروهای بدون راننده تبدیل کند.

اوبر همچنین در حال رشد در بخش های دیگری همچون انتقال غذا و ترانزیت محموله های مسافت بالا با استفاده از کامیون های خودمختار نیز هست. منطقی در این جاه طلبی اوبر وجود دارد این است که خودروسازان امروزه دچار کمبود تجربه اوبر به عنوان یک خدمات رسان ، یا عدم داشتن دانش عمیق از الگوهای نیاز و رفتار مشتریان هستند.

اما شرکت های پیشتاز در تازه های فناوری نمی توانند به گونه ای مدیریت کنند که همیشه در صدر باشند، به نوکیا و بلک بری در تلفن های هوشمند، کوداک در دوربین های دیجیتال و مای اسپیس در شبکه های اجتماعی فکر کنید. بخش عمده ای به این بستگی دارد که کدام شرکت بهترین تعادل را ایجاد کند. شرکت های تکنولوژی دنیا تاریخچه ای دارند از این که اول چیز های جدید را تجربه کرده و سپس به دنبال کسب مجوز رفته اند. بخش عمده ای از موفقیت اوبر در خدمات تاکسی شخصی مدیون این دستور العمل است، اما وقتی کار به خودروهای خودمختار می‌ رسد ترکیب قوانین مبهم با تکنولوژی ناقص می ‌تواند عواقب مرگ باری به همراه داشته باشد.

حتی برای برندگان این رقابت نیز هنوز روشن نیست که جایزه شان چقدر می ‌تواند بزرگ باشد. با افزایش تعداد شرکت های خدمات رسان تاکسی شخصی و خودروهای  اشتراکی در این رقابت ممکن است سودآوری این تجارت از چیزی که انتظار می ‌رود کمتر شود. اوبر می‌تواند خدمات حمل و نقل را بدون داشتن حتی یک خودرو ارایه دهد و در عوض سهم بیشتری از سود را تصاحب کند، اما این امر تنها در صورتی امکان پذیر است که همان گونه که امید دارند خدمات آنها تبدیل به بخش اصلی سازمان حمل و نقل شهری شود.

اوبر ممکن است تکراری شده، مشمول مالیات بیشتر، ورشکسته یا مشمول تمامی این موارد شود. در دنیای خودروهای بدون سرنشین اوبر ممکن است حتی خودروهای خود را داشته باشد و آنها را مدیریت کند که باعث تضعیف مدل ” دارایی سبک” فعلیشان شود و این اخلالگر دیجیتالی پرحاشیه بیشتر شبیه به یک خطوط هواپیمایی کم حاشیه به نظر برسد.

مسابقه ی جاده ای بزرگ

فعلا اوبر شرکتی است که مسابقه دگرگونی آینده حمل و نقل خصوصی را برده است، بر خلاف اپل یا گوگل تنها بر روی حمل و نقل تمرکز کرده است و برخلاف خودروسازان وقت، میراثی از یک تجارت خودروسازی ندارد که در تلاش حفظ آن باشد. ایجاد روابط نزدیک آن با “دیدی” (Didi) اصلی ترین رقیبشان در چین یک نگرانی بزرگ را برایشان حذف کرده و این امکان را فراهم کرد که 9 میلیارد دلار بودجه ای که می‌ توانست برای بردن یک جنگ رقابتی بین این دو شرکت صرف شود را برای توسعه تکنولوژی های جدید اختصاص دهند. دیدگاه آنها از آینده باور پذیر و متقاعد کننده است، اگر چه می تواند این سرزمینی موعدی باشد که هیچگاه به آن نرسد. یا اینکه ممکن است با دادن نام خود به محصول دیگری بدون سلطه یافتن بر آن داده و به سرنوشت هووِر (Hoover) دچار شود. اما جدا از اینکه اوبر در این رقابت ببرد یا ببازد، ما همگی در راه رسیدن به دنیای اوبر هستیم.

 

منبع: اکونومیست

 

آینده علم در ایران

0

هنگامی که از آینده علم صحبت می‌کنیم باید اول تکلیف خودمان را با علم و سپس با آینده روشن بکنیم. اگر منظور ما از علم آن باشد که سیاست ‌گذاران کنونی ما می‌گویند، یعنی تعداد مقاله‌های بین‌المللی، بخوانید آی اس آی، که در این صورت وضع ما بسیار خوب است و فقط باید “نگران کشورهای دیگر شد که از ما بسیار عقب مانده‌اند” [۱]؛  یا حداکثر “نگران کند شدن تولید علمی ایران” آن گونه که یک بار یک گروه ” ۱۲۰۰۰ نفری از استادان” [۲] در سال گذشته اعلام کردند! اگر این مفهوم از علم را بپذیریم آن ‌گاه منظور از آینده شاید همان ۴ سال دوره یک دولت کافی باشد. در این صورت کمابیش به سهولت می‌توان به نمایه رشد مقالات و برون- یابی چند ساله آن فکر کرد.

متاسفانه گروهی از دانشگاهیان هم که رشته دانش- شناسی را به راه انداخته‌اند منافعی در تقویت این برداشت از علم و تولید علم دارند. من این برداشت را نه تنها به نفع آینده کشور و نقش حیاتی علم نوین در کسب قدرت و امنیت و رفاه برای کشور نمی‌ دانم، بلکه به عکس هیچ شکی ندارم که این برداشت، و سیاست‌ گذاری علم بر این مبنا، کشور را به ورطه هولناکی سوق می‌دهد.  “حباب رشد علم”، که سیاست‌ مداران ما به تبع بعضی دانشگاهیان ما درست کرده‌اند دیر یا زود خواهد ترکید و دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی ما را با بحران مواجه خواهد کرد. این اولین گزاره آینده‌ نگرانه قطعی است و  حکایت می ‌کند از درک نادرست ما از مفهوم علم و پیشرفت علمی در ایران در چند دهه اخیر. منتظر ترکیدن این حباب و بحران دانشگاهی در ایران باشیم!
علم به معنی نوین آن فرایندی است اجتماعی که در ضمن آن به سوال‌های جامعه از هر نوع پاسخ داده می ‌شود. پاسخ مکتوب به این سوال‌ها در انتهای این فرایند به صورت مقاله یا کتاب در می‌آید؛ معمولا کتاب حاوی دانسته‌ ها است یعنی همان دانش است که محصول بخش نهایی فرایند علم است. آموزش هم بخشی از این فرایند است که در چند دهه اخیر در دنیا به شدت در تحول است! این تحول در بیشتر نهادها و مفاهیم مرتبط با فرایند علم از جمله مفهوم دانشگاه دیده می‌شود. نهادهای علمی ما از این تحول‌ها کمابیش بی‌ خبرند و به آن ناآگاه. تحول مفاهیم علمی در فرایند گفتمان علم در اجتماع علمی اتفاق می‌افتد. گفتمان اما در ایران قبل از انقلاب کاملا تعطیل بود و در چند دهه اخیر مرحله جنینی خود را آغاز کرده است و هنوز به ثمردهی نرسیده است. همین‌طور اجتماع علمی هم هنوز ناموجود است. پس نباید انتظار داشت که دیوان ‌داری ادرای سنتی ایران به بوروکراسی نوین تبدیل شده باشد تا بتواند “علم” را در ایران اداره بکند. سازمان مدیریت ما، با بیش از نیم قرن تجربه، هنوز با مفاهیم اولیه علم و پژوهش ناآشنا است؛ پس نمی‌تواند در مورد علم و پژوهش بودجه‌بندی معقولی بکند چه برسد که آن را مدیریت بکند.
به این مفاهیم توجه کنید: آموزش، پژوهش، پژوهش بنیادی، پژوهش کاربردی، پژوهش توسعه‌ای، شرکت‌های دانش بنیان، تجاری‌سازی، مدل‌سازی، فروکاست‌گرایی، آزمایشگاه، پروژه، برنامه تحقیقاتی، پروژه کلان، تحقیق و توسعه، تجهیزات بزرگ، پژوهشگر، پژوهش‌های بنیادی راهبردی، سراندیپ-گرایی، دانشگاه، آموزشگاه (کالج)، دانشگر، استاد، دانشیار، استادیار، دستیار فنی، اعتبار علمی، اجتماع علمی، گفتمان علم. این‌ها بخشی از مفاهیمی هستند که در فرایند علم وارد می‌شوند.
کشورهای نوین این مفاهیم و بسیار دیگر را در عرف اداری خودشان استاندارد کرده‌‌اند و دولت‌ها بر مبنای آن برنامه ‌ریزی می‌کنند [۳]. در ایران هیچ یک از این مفاهیم در عرف سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تعریف، استاندارد، یا وارد نشده است!
من از آینده این علم، که در جهان صنعتی پذیرفته شده‌است، صحبت می‌کنم. شکی ندارم که ایران چاره‌ای جز این ندارد که مفهوم این پدیده را درک بکند و در اجرای آن برنامه ‌ریزی بکند. چون کشور ما هنوز به سطح درک مفاهیم وارد نشده است، و تنها بعضی از مظاهر نهادی علم را تاسیس کرده است و در بعضی از بخش‌های این فرایند وارد مرحله تمرین، یا به قول من “مشق”، شده است، پس ابعاد زمانی آینده باید بسیار طولانی باشد. توجه داشته باشیم که اولین دانشگاه ایران حدود ۸۰ سال پیش تاسیس شد، و چند دانشگاه پویا تر، نظیر شیراز و شریف ۵۰ سال پیش. رشد ما در ۵۰ سال گذشته، به ویژه بعد از انقلاب، به لحاظ رشد در کیفیت و کمیت آموزش و  تمرین پژوهش البته چشم گیر بوده است.
سوال اکنون ما باید این باشد که آیا در پنجاه سال آینده ایران مفاهیم مرتبط با علم دنیا را درک خواهد کرد؟ وارد عرف اداری خود خواهد کرد؟ توان خلق مسئله خوب، و توان حل خوب مسئله‌ ها، و توان ارتباط با جامعه را پیدا خواهد کرد؟ توان مهار نابسامانی‌ها و انحراف‌ها از علم را پیدا خواهد کرد؟ من هم مانند ناصر خسرو می‌دانم که “فکرت برای دیدن آینده است” و تفکر یعنی آینده‌ نگری. دیدن حال و برنامه ‌ریزی‌های کوتاه مدت فقط “چشم” می‌خواهد. ما در دوران اخیر توسعه خودمان تنها به “چشم”، به تعبیر ناصرخسرو، اکتفا کرده‌ایم و گاهی هم گوش برای شنیدن گذشته دیگران! و این برای کشور مخاطره‌انگیز است. تا تفکر برای آینده غالب نشود نمی‌توانیم حتی قدرت کنونی خودمان را حفظ کنیم و بدون شک مغلوب قدرت‌های بزرگ دنیا خواهیم شد و مغلوب فرهنگ‌های قوی مبتنی بر تحولات فکری بشر در ۳۰۰ سال گذشته خواهیم شد. و اما آینده:

تفاهم بر مفهوم علم و چالش فرهنگی
بخش اصطلاحا “فرهنگی” کشور بر نوعی مفهوم ناموجود علم، نه حتی در حد مُثُل افلاطونی، به نام علم اسلامی کماکان تاکید خواهد کرد. از طرف دیگر این تاکید ناصریح نه راهگشا برای هدفی خواهد شد و نه اجازه بررسی مفهومی و تحلیلی جدی از علم و چگونگی تحول آن در ذهنیت ما ایرانیان را خواهد داد. در نتیجه وزارت عتف به عنوان نماینده نظام در علم در سردرگمی خواهد ماند و تنها در تقلید بعضی مفاهیم روز دنیا و تبدیل شکسته ‌بسته آن به موردهای اجرایی و تقلید بعضی مظاهر این مفاهیم بسنده خواهد کرد. از طرف دیگر نیروهای میان مایه در علم کشور با استفاده از این موقعیت ناتوانی وزارت عتف در بخش سیاسی و اجرایی خواهند توانست جذب نیروهای کم توان را به هیئت علمی دانشگاه‌ها برای حفظ موقعیت خودشان موجه جلوه بدهند. این جذب نیروهای کم توان که در دولت نهم و دهم شروع شد ادامه خواهد یافت و دولت دوازدهم هم به زحمت بتواند در رفع این انحراف موفق بشود.

این واقعیت به معنی این است که نیروهایی که تا حدود سر رسید سند چشم انداز وارد دانشگاه‌ها می‌شوند تا سی سال بعد از آن، یعنی تقریبا در تمام ۵۰ سال آینده با حضور خود در بدنه علمی دانشگاه و وزارت عتف، و با تمایل به رکود خود، مانع رشد قطعی علم در ایران خواهند شد. به این ترتیب دانشگاه‌های ما از وضعیت “آموزشگاه” بودن کنونی در نخواهند آمد و به سطح یک دانشگاه مدرن نخواهند رسید! به این ترتیب تا سررسید سند چشم انداز در سال ۱۴۰۴ نمی‌ توان از بخش دولتی به دلیل فشارهای “فرهنگی” انتظار تحول در علم ایران داشت. نابسامانی‌های علم در ایران، از حمله پدیده انتحال [۴] و رفتارهای مکانیکی “افزایش امتیازها” در هیئت علمی به ضرر رفتارهای معقول علمی دنیای صنعتی افزایش خواهد یافت.
تاثیر سرمایه‌گذاری‌های دولتی در علم
دولت از چند طریق در علم و خدمات علمی سرمایه‌گذاری می‌کند: وزارت عتف، وزارت بهداشت، و معاونت علمی. در دو وزارت عتف و بهداشت اعتبارات دانشگاهی کاهش پیدا خواهد کرد. همین‌طور در بخش عمومی مانند دانشگاه آزاد اسلامی و بخش خصوصی دانشگاه‌های غیر انتفاعی. تعداد دانشجویان هم کمابیش ثابت خواهد ماند و حتی احتمال کاهش آن خواهد رفت. به این ترتیب تا تحول بعدی در امر دانشگاه داری تعداد دانشجویان ما در همان حدود کمتر از 5 میلیون باقی می‌ماند. اما تعداد هیئت علمی به دلیل جلوگیری از افزایش بیکاری فارغ التحصیلان افزایش خواهد یافت، و نه به دلیل برنامه‌ ریزی برای توسعه علمی کشور. این همان پدیده رشد میان‌ مایگی در دانشگاه‌ها خواهد بود. البته باید دقت کرد که منظور من از میان‌ مایگی مقایسه با سطح جهانی است نه مقایسه با امروز و دیروز ایران.
نهاد سوم، یعنی معاونت علمی ریاست جمهوری، چون تصور می‌شود ارتباطی با آموزش ندارد در معرض چالش‌های “فرهنگی” نیست، پس می‌تواند کمک کند به جا انداختن مفاهیمی از نوع تجاری ‌سازی تحقیقات، که هیچ نهاد فرهنگی خود را متولی آن نمی‌ داند و در آن مداخله نمی ‌کند، و در سنت ما مشابه آن وجود نداشته است، در موضوع خدمات پزشکی  هم این چالش وجود ندارد. پس این نهاد نقش تعیین ‌کننده‌ای در کمک به درک مفهوم علم نوین در ایران به عهده می‌ گیرد. میزان تاثیرگذاری این نهاد بستگی به توان مدیریتی و نیز توان به کارگیری متخصصان در امر علم نوین خواهد داشت.
علاوه بر این نهادهایی هستند که تاثیرگذاری غیر مستقیم بر علم کشور دارند. امنیت در کشور اهمیت بسیار دارد. امنیت هم موضوعی چند لایه است که تمام لایه‌ها و سطوح آن به تخصص و علم مدرن نیاز دارد. بخش فرهنگی کشور به پیچیدگی این امر واقف نیست و  در نتیجه در چالش با وزارت عتف و بهداشت مانع از این می‌شود که این دو وزارت بتوانند به این زودی‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای در تحول دانشگاه‌ها به عهده بگیرند. بخش دفاعی کشور که یکی از مهمترین نهادهایی است که نیاز شدید به تخصص مدرن دارد، گرچه به شدت از بخش “فرهنگی” تاثیر می‌پذیرد، تمایل به تحول در دانشگاه‌ ها در ورود به علم نوین و نه فقط فناوری خواهد داشت. با توجه به این که دانشگاه‌ های ما بر مبنای نیاز و سوال‌ های جامعه بنیان‌ گذاری نشده‌اند، انتظار می‌رود نیروهای دانشگاهی منفردا به همکاری با بخش‌های دفاعی بپردازند. این همکاری‌ ها را باید به هر روش ممکن گسترش داد. اما اشتباه است اگر تصور شود این همکاری‌ ها تنها در زمینه علوم “سخت” باید شکل بگیرد بلکه هیچ زمینه علمی نیست که بخش دفاعی ما به آن نیاز نداشته باشد. از طرف دیگر هم معاونت علمی و هم بخش‌های دفاعی کمتر به این توجه می‌ کنند که علوم بنیادی اگر رشد نکند حل مشکلات دفاعی هم در سطوح پایین می‌ ماند. اما بعید می‌بینم این دو نهاد تا ۱۴۰۴ به این مهم توجهی بکنند. بنابراین، متاسفانه تا انتهای دولت دوازدهم و شاید هم سیزدهم بعید است به علوم بنیادی توجهی بشود و از این جهت ایران هنوز در عقب ماندگی علمی درجا خواهد زد.
از طرف دیگر بخش‌های خدماتی در کشور روز به روز بیشتر به علم نوین و ابزار آن توجه می‌ کنند و حتما به این سمت خواهند رفت که از دانشگاهیان کمک بگیرند. اما آماده نبودن دانشگاه‌ های ما برای ارائه آموزش‌های مورد نیاز  بخش خدمات آن‌ها را به سوی کشورهای دیگر و عمدتا کشورهای اروپایی سوق خواهد داد.
به این ترتیب سرمایه‌ گذاری موثر در تحول دانشگاه‌ها به صورت غیرمستقیم از طریق بخش دفاعی و نیز بخش‌های دیگر صنعت و خدمات کشور خواهد بود.
در مجموع دولت یازدهم نخواهد توانست بودجه تحقیقات کشور را، حتی در سال ۱۳۹۵ به ۱ در صد از درآمد ناخالص ملی برساند و هنوز زیر ۰.۷ درصد سال آخر دولت اصلاحات در سال ۱۳۸۴ خواهد ماند! این که در سال ۱۴۰۴ اعتبارات تحقیقاتی به 3 در صد درآمد ناخالص ملی برسد خیال خامی است و اصرار بر آن باعث افسردگی در بخش علمی کشور خواهد شد؛ افسردگی از این بابت که چرا پس از حدود نیم قرن انقلاب هنوز نتوانسته‌ ایم دیوان ‌داری سنتی کشور را  به بوروکراسی مدرن تبدیل کنیم تا توان به هزینه گرفتن نه 3 درصد حتی ۱ درصد تولید ناخالص ملی را برای پژوهش داشته باشد.

بخش خصوصی
نقش اصلی بخش خصوصی تا کنون در راه اندازی دانشگاه‌های غیر انتفاعی بوده است که منظور آموزشگاه‌ها (کالج)هایی است که معمولا تکرار نازل تر سطح کارشناسی دانشگاه‌های دولتی است. اما در دهه‌ های آینده بخش خصوصی به دو شکل در تحول علم در دانشگاه‌ها تاثیر گذار می‌شود. اول از طریق قرارداد برای دریافت خدمات علمی به روش‌های مختلف. دانشگاهیان ما با این مقوله کمتر آشنایی دارند. اما تا سال 1404 تحولات چشمگیری در این زمنیه به وقوع خواهد پیوست و این نوع خدمات همه دانشگاه‌ های ایران را در گیر خواهد کرد. بدیهی است این دوره هنوز دوره کوش و خطا از طرف دانشگاه‌ها خواهد بود، اما در سرامد سند چشم انداز، دانشگاه ‌ها در ارائه خدمات علمی بسیار ورزیده خواهند شد.
نوع دوم نقشی که بخش خصوصی به عهده خواهد گرفت حمایت از جنس سرمایه ‌گذاری در فعالیت‌ های تجاری و دانش‌ بنیان  نهادهای وابسته به دانشگاه‌ ها است و نیز سرمایه‌ گذاری مستقیم بخش خصوصی در حمایت از نهاد علم در جاهایی که چالش‌های فرهنگی کمتر مانع باشد. هر دو نوع سرمایه‌ گذاری به دانشگاه ‌ها کمک خواهد کرد به نقش بنیادی خود در ارتباط با جامعه بیشتر آگاه بشوند و در جهت آن بکوشند. تنها از این طریق است که می ‌توان انتظار شروع فرایند یادگیری را از نهاد دانشگاه و دو وزارت عتف و بهداشت داشت. این حرکت شاید بتواند در دهه دوم قرن ۱۵ به بعد به پالایش کیفی نیروهای دانشگاهی به معنی مدرن آن منجر بشود و از چالش‌های “فرهنگی” و زیان‌های وارد به دانشگاه بکاهد! به این ترتیب من انتظار دارم در دهه دوم قرن ۱۵ بخش خصوصی نقش عمده‌ای در تسریع درک مفهوم مدرن علم و دانشگاه در ایران به عهده بگیرد.
برنامه ‌ریزی‌های دانشگاهی
برنامه‌ ریزی دانشگاهی در ایران به شدت صلب است و تاخر زمانی بسیار دارد. دو علت را می‌توانم بر بشمارم. اول این که چون گفتمان علم در ایران نداریم به طور طبیعی بخش اداری-دیوانی منسوخ ما متاثر است از “نوک قله یخ” برنامه ‌های موجود دانشگاه‌ های شاخص دنیا بدون توجه به جریان‌ های تاثیرگذار در اجتماع علمی کشورهای صنعتی. به همین دلیل دست کم پنجاه سال در برنامه‌ ریزی‌های دانشگاهی از دنیا عقب هستیم. دوم این که ساختار صلب وزارت‌خانه و تفکر دولت متمرکز اجازه ابتکار به دانشگاه‌ ها و مراکز پژوهشی نمی‌دهد. با توجه به چالش‌های فرهنگی که ذکر کردم چشم‌اندازی دیده نمی‌شود که چابکی و چالاکی و تمرکززدایی به برنامه ‌ریزی‌های درسی وارد بشود. شاید پس از سال ۱۴۰۴ و در دولت سیزدهم به بعد امکان چنین تحولاتی اداری در بخش آموزش به وجود بیاید!
نقش مسوولان دولتی
مسولان دولتی ما تا کنون یا درک درستی از علم نداشته اند و علم را با آموزش اشتباه گرفته اند و یا به علم و پژوهش بی‌اعتقاد بوده و هستند. رهبری کشور، که به ناچار درگیر تمام جهات امور دفاعی کشور است، تنها مورد استثنا است که به علم و علوم بنیادی توجه نشان می‌دهد اما این توجه ‌ها کمتر به اجرا تبدیل شده است. از همین رو نمی ‌توان انتظار داشت اعتقاد به نقش بنیادی علم و پژوهش در ایران در بخش اجرایی کشور در یک تا دو دهه آینده به وجود بیاید. این وضعیت تنها در صورتی تغییر می‌ کند که خود دانشگاهیان و متخصصان راه‌ کارهای متقاعدسازی مدیران کشور را بیابند.

رده ‌بندی علم ایران
رده ‌بندی یک تا صد یا تا هزار در مورد دانشگاه‌های دنیا باب شده است. ارقام اعلام شده این رده ‌بندی‌ها از جنس “ارقام بی‌ معنی” در علوم فیزیکی است که در اول دانشگاه تدریس می‌شود. اما نوعی رده ‌بندی است که معادل است با لگاریتم رده ‌بندی‌های مرسوم. با این ترتیب به جای یک تا هزار فقط سه رده مشخص می ‌شود. در این نوع رده‌ بندی، علم را در کشورهای دنیا می‌ توان در رده یک یا 2 یا 3 بر شمرد. کشورهای صنعتی در رده یک قرار می ‌گیرند. علم در کشورهای بریکس (BRICS)، شامل برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی متمایز شده ‌است از بقیه کشورهای در حال توسعه. گرچه این عنوان به لحاظ نقش در اقتصاد جهان ساخته شد اما می ‌توان این گروه کشورها را در علم هم متمایز کرد. ایران به وضوح در این مقوله قرار نمی ‌گیرد. بنابراین در رده ۳ قرار خواهد گرفت. اگر در ۲۰ سال گذشته ایران می ‌توانست سرمایه‌ گذاری در علم را افزایش بدهد برای من قابل تصور می‌ نمود که اکنون به لحاظ علمی با این کشورها قابل مقایسه بشود. اکنون سوال این است که چه زمان می ‌توان انتظار داشت ایران به رده دومی در علم جهان برسد؟ با پیش‌بینی‌هایی که در مورد نقش بازدارندگی بخش “فرهنگی” کشور در درک مفاهیم نوین علم و پژوهش کردم، ایران متاسفانه نخواهد توانست قبل از دهه دوم قرن ۱۵ به این رده علمی برسد. اگر در دولت دوازدهم به بعد بحث منطقی در مورد توسعه علمی ایران در بگیرد، که هنوز بعید می‌دانم، می‌توان امیدوار بود که در یک برنامه بیست ساله ایران به این رده صعود بکند. شکی ندارم که رشد اقتصادی ایران، برخلاف کشورهای بریکس، به علت چالش‌ های “فرهنگی” الزاما به توسعه علمی منجر نخواهد شد. بنابراین، می‌شود تصور کرد که ایران رشد قابل توجه اقتصادی بکند بدون این که علم و تفکر در ایران خریدار پیدا بکند؛ مشابه این اتفاق را در تاریخ می ‌توان در دوره سلجوقیان مشاهده کرد که ایران امپراتوری جدید تاسیس کرد همراه با رفاه اما تفکر در آن تعطیل شد و در انقیاد درآمد، که نتیجه آن سقوط ما از قله دوران طلایی رونق علم و تفکر در قرن‌های سوم تا پنجم، قبل از برآمدن طغرل و خواجه نظام الملک، بود.

دکتر رضا منصوری – استاد دانشگاه صنعتی شریف

پینویسها:
[۱] دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: سرعت علم در ایران بالاست، نگرانیم که کشورهای دیگر عقب بمانند ( ۲۶ تير ۱۳۹۱ – ۱۴:۴۴)؛http://www.asriran.com/fa/news/223337

[۲] http://tnews.ir/news/facc51551951.html

[۳] راهنمای فراسکاتی، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران، ۱۳۸۴.

[۴] Plagiarism

 

ورشکستگی بزرگترین شرکت کشتیرانی کره جنوبی، ضربه به صنعت کشتیرانی جهان

0
هانجین

با تشکیل پرونده ورشکستگی برای بزرگ ترین شرکت کشتیرانی کره جنوبی ، کشتی ها، ملوانان و محموله های کشتیرانی هانجین در برزخی گیر افتاده و در دریا سرگردانند.

بنادر، با ترس از اینکه ممکن است دستمزدشان پرداخت نشود، از لنگرگیری یا تخلیه بار این کشتی ها جلوگیری می کنند. این بدین معنی است که کشتی ها مجبورند منتظر بمانند تا هانجین، شرکایش و یا طلبکارانش راه حلی پیدا کنند.

این یک مورد بی سابقه است با مقیاسی که متخصصان تخمین زده اند اگر پرونده این شرکت چندین ماه طول نکشد حداقل هفته ها به طول می انجامد.

گِرِگ نولر ، تحلیل گر تجاری و بازرگانی دریایی IHS Markit  از هنگ کنگ به BBC گفته : ” این یک فاجعه عظیم برای شرکت های کشتیرانی و شرکت هایی محسوب می شود که صاحب کالاهای موجود در کانتینر ها هستند.”

 

فصل اوج

نه تنها کشتی ها اجازه تخلیه بار ندارند بلکه کانتینر هایی که قرار بوده برداشته شوند نیز توسط بنادر به عنوان وثیقه برای قبض های پرداخت نشده ضبط شده اند. حتی اگر بنادر به آنها اجازه‌ ورود بدهند شاید هانجین به اندازه انتظار کشتی هایش، توقع نداشته باشد که اموالش توسط طلبکاران شرکت تصرف شود.

فراتر از کشتی و کانتینر، کالاهایی نیز در این کشتی ها وجود دارد که در بسیاری موارد بخش حساسی از زنجیره عرضه و تقاضا را شامل می ‌شوند. تا پایان سپتامبر صنایع کشتیرانی دنیا با در پیش بودن فصل کریسمس وارد شلوغترین زمان خود در سال می شود.

لارس ینسن مدیر اجرایی شرکت اطلاعات مشاوره دریایی در کپنهاگ می‌گوید : ” فقط تصور کنید 540 هزار کانتینر حامل کالا در دریا گیر افتاده اند!

این بدین معنی است که کالاهای بسیاری در مسیر آمریکا در شلوغترین زمان سال و در آستانه تعطیلات پایانی سال درگیر شده اند و هرگونه اختلالی می‌ تواند به دردسری بزرگ برای شرکت هایی که اعتماد کرده اند محموله هایشان را به باربری هانجین بدهند تبدیل شود.”

چه کسی صاحب چه چیزی است؟

بیاید کمی در مورد ساختار مالکیت کمی گیج کننده که در اینجا مطرح است دقیق شویم.

بخشی از عملیات هانجین با کشتی های خودش، و بخشی دیگر با کشتی هایی که از دیگران اجاره کرده است انجام می‌شود. پس بخشی از کشتی های گیر افتاده در دریا متعلق به شرکت هایی دیگر است که اکنون نمی‌ توانند کشتی خود را پس بگیرند و علاوه بر این، می‌دانند که با پس گرفتن کشتی خود نیز نمی ‌توانند پولی را بابت اجاره مقرر شده، بگیرند.

همچنین تمامی کانتینر هایی که در عرشه این کشتی ها هستند نیز متعلق به خود هانجین نیست بلکه طبق اتحادیه ای که بین هانجین و 4 شرکت باری دیگر وجود دارد، ترکیبی از تعداد کانتینر های هر شرکت بر روی هر کشتی وجود دارد  که برخی از آنها متعلق به هانجین و بقیه متعلق به سایر شرکایش هستند. در پایان شرکت هایی وجود دارند که صاحب محموله های موجود در کانتینر ها هستند، برای مثال یک شرکت الکترونیکی آسیایی که در حال ارسال محصولاتش به بازار آمریکاست.

ورشکستگی هانجین بزرگترین ضربه ای است که تا کنون به صنعت کشتیرانی وارد شده و هیچ اطلاعات پیشینه ای برای اینکه اکنون چه رخ خواهد داد موجود نیست زیرا هیچ سابقه ای برای مقایسه در این مقیاس در دست نیست.

گیر افتاده در بنادر

بیاید به طور مثال یک کانتینر که از فیلیپین یا مثلا هنگ کنگ آورده شده را درنظر بگیریم که قرار است به آمریکا برود.

پهلو گرفتن و رسیدگی آن محموله در بندر هنگ کنگ هزینه ای داشته. اگر هانجین قادر به پرداخت آن نباشد، بندر آن محموله را آن قدر به عنوان وثیقه نگه می‌دارد تا کسی حاضر به پرداخت هزینه آن شود.

یک راه حل ممکن می ‌تواند این باشد که شرکت هایی صاحبان کالاهای داخل کانتینر ها، از سایر شرکت های حمل و نقل درخواست کنند که قدم به میدان گذاشته و از جایی که هانجین قادر به ادامه انتقال کالایشان نیست، دست به کار شده و کالا را منتقل کنند. این کار هزینه  هنگفتی خواهد داشت که علاوه بر چیزی است که آنها تا کنون به هانجین پرداخت کرده اند، ممکن است بخشی از آن توسط بیمه پرداخت شود اما همچنان تلاش پرخرجی خواهد بود.

گیرافتاده در دریا

مشکل بعدی کانتینر های گیرافتاده بر عرشه کشتی هاست. این کانتینرها تا زمانی که در دریا هستند راهی برای تخلیه آنها از روی عرشه وجود ندارد.

تنها کنترل کشتی هایی که توسط هانجین اجاره شده بودند می ‌تواند توسط صاحب اصلی بازپس گرفته شده و به لنگرگاه برده شوند. ولی همچنان باید محموله آنها تخلیه شود اما پس از آن این شرکت های همکار همچنان می‌ توانند آن ها را به شرکت های دیگری اجاره دهند.

با این حساب که صاحب هیچ یک از این کشتی ها احتمالا خودش حاضر به پرداخت هزینه ها نخواهد بود ممکن است تلاش کنند که هزینه ها را به پای 4 شریک تجاری هانجین بنویسند که کانتینرهایشان بر روی کشتی هاست و یا حتی شرکت هایی که محموله هایشان درون آن کانتینر هاست.

ورشکستگی هانجین بزرگترین ضربه ایست که تاکنون به صنعت کشتیرانی خورده است

به احتمال زیاد کشتی های متعلق به خود هانجین پیش از اینکه کسی پولی برای بردن آنها به بندر و تخلیه بارشان بیاورد فروخته خواهند شد. این حقیقت که این کشتی ها باید در دریا و با باری از کانتینرهایی فروخته شوند که موعد تحویلشان گذشته است و این احتمالا قیمت آنها را کاهش می ‌دهد.

 

ملوانان سرگردان

هر کشتی سرگردان حدود 15 الی 25 خدمه روی عرشه دارد. باتوجه به عدم امکان پذیری ورود کشتی به بندر آنها مجبورند به آذوقه خود متکی باشند تا راه حلی برای این وضعیت پیدا شود، اگرچه غذای کافی باید داشته باشند اما احتمالا در نهایت نیاز به سوخت خواهند داشت.

در بدترین حالت ممکن، درصورت عدم توانایی در پرداخت سوختی که توسط نفتکش برایشان می‌ رسد ممکن است دچار مشکلاتی جدی شوند. در این حالت بنادر نزدیکشان احتمالا ناچار به پذیرش آنها خواهند شد.

جدا از چشم انداز گیرافتادن برای هفته ها در دریا ، ملوانان همچنین با مشکل عدم قطعیت در پرداخت دستمزدشان روبه رو هستند. بیشتر آنان توسط خود هانجین استخدام نشده و از آژانس های خدماتی هستند و بعید است که آن آژانس های خدماتی پولی از هانجین بگیرند و در نتیجه قادر به پرداخت حقوق خدمه خود نیز نخواهند بود.

طبق گفته های آقای ینسن ” تا زمانی که کسی سریع اقدام نکند – که هیچ نشانه ای از آن دیده نمی‌شود- این وضعیت تا مدت طولانی پایدار خواهد ماند.

کشتی ها، محموله و خدمه آنها ممکن است چندین هفته تا چندین ماه در این وضعیت گیر افتاده باشند ، بدون اطلاع از اینکه سفرشان کی و کجا به پایان خواهد رسید.

 

منبع : بی بی سی

 

حامیان مجله دستاورد صنعت- ویژه نامه مهر 95

0


جدید ترین شماره مجله دستاوردصنعت(وندورلیست) ، هفته اول مهر چاپ و منتشر شد.

این شماره علاوه بر ارسال به مشترکان همیشگی مجله، در نمایشگاههای صنعتی مرتبط که تا پایان ماه مهر در تهران و چند شهر مهم صنعتی کشور برگزار می شود، نیز توزیع می شود.

 

شرکتهای حامی مجله دستاوردصنعت

ویژه نامه مهر ماه ،دستاورد صنعت، با همکاری و پشتیبانی بسیاری از شرکتهای مهم صنعتی کشور -که برخی از آنها از حامیان همیشگی مجله از ابتدای انتشار آن هستند- چاپ و منتشر شد.

 

لیست شرکتهای حامی مجله دستاورد صنعت

پترو نیوار  کولر هوایی آبان کولر هوایی آبان
 ماشین سازی نیو ماشین سازی نیو دانا شیمی
ناموران صنعت ایرانیان  رویان جوش صبا (ایساب) رویان جوش صبا
 نصب نیرو نصب نیرو ابداع گران پدیده(سهامی خاص) ابداع گران پدیده
صنایع پمپ سازی نوید سهند صنایع پمپ سازی نوید سهند مهندسی و فن آوری حرارتی دمافین دمافین
فراتک پمپ سازان نبراس پمپ سازان نبراس
 رادیاتور ایران رادیاتور ایران مشهد صدرا مشهد صدرا
بازرگانی استیل طهرانی ماشین سازی شمال پیروز ماشین سازی شمال پیروز
توربو کمپرسور تک خاورمیانه (توربوتک) توربین های صنعتی غدیر یزد فناوران اطلاعات سیوان
 فن ایران فن ایران ماشین سازی و سازه های صنعتی آستو آستو
گروه صنعتی نصر گستر   نیوار مخزن
 آوا ارتباط سازان آوا ارتباط سازن – ارتباط سازان فرزانه گروه صنعتی نصر گستر گروه صنعتی نصر گستر
پارس پتنت لوله های دقیق کاوه لوله های دقیق کاوه
صفدر ساسانی صفدر ساسانی بازرگانی نازاریان
آبتین صنعت آبتین صنعت اتصال استیل هما
موسسه تحقیقاتی رنگ امیرکبیر - مترا گروه تحقیقاتی و صنعتی مترا تولیدی شیمیایی روناس رنگ روناس
 

WIN METALWORKİNG vendorlist.it 728_90 px

 

آپامه صنعت (آپامه حفاظ) آپامه حفاظ الوان فرآیند فوم پوشش الوان فرآیند فوم پوشش
تارابگین تارابگین ماشین سازی بزرگ دیانی ماشین سازی دیانی
مسباره مسباره رادیوگرافی صنعتی ایران رادیوگرافی صنعتی ایران
مجموعه کارخانجات صنعتی تامکار تامکار خانیران مبدل خانیران مبدل
عمران تهویه عمران تهویه مهد لاستیک توس مهد لاستیک توس
منو پمپ اسماعیلی ایده سازان ایده سازان
ماشین سازی آرین وکیوم ماشین سازی آرین وکیوم تام تجهیز اسپادانا تام تجهیز اسپادانا
مرکز خرید پرده هوای ایران – پرده هوا میتسویی بهینه کاوش صنعت
بیمه پارسیان بیمه پارسیان سفیر آسیا ویژن
 

468-60

مدیر عامل و رئیس هیات مدیره شرکت پمپ سازان نبراس: بزرگترین معضل، واردات کالاهای بی کیفیت خارجی است

0

ابراهیم مهجانی مدیر عامل و رئیس هیات مدیره شرکت پمپ سازان نبراس در رشته مهندسی تولید و طراحی صنعتی در انگلستان تحصیل کرده و در سال 1361 پس از اتمام تحصیل به ایران برگشت و از همان زمان در صنعت تصفیه آب و بعد از آن در صنعت پمپاژ و انتقال آب فعالیت می کند.

این شرکت در ابتدا به عنوان نماینده فروش و خدمات پس از فروش پمپ های تولیدی شرکت نیهاوس هلند در ایران اقدام به تأمین پمپ ها و مونتاژ و نصب و راه اندازی آن در ایستگاه های پمپاژ و ارائه خدمات پس از فروش شامل بازدیدهای دوره ای و تعمیرات دوره ای فعالیت می کرد.

 بعد از آن با مجهز کردن کارگاه های کوچک در شهریار و کرج تولید بخشی از پمپ ها، شاسی و مونتاژ پکیج الکتروپمپ یا دیزل پمپ روی شاسی را آغاز کرد و به گفته مدیر عامل شرکت پمپ سازان نبراس توسعه “فرآیند بومی سازی یاlocalization را دنبال می کرد.

 بعد از آن کارخانه ای به وسعت 5000 متر مربع جهت تولید، مونتاژ پکیج پمپ، تولید تابلوهای برق و تست پکیج های پمپ ساخته شد و اکنون نیز مشغول کار است. این شرکت در پروژه های بزرگی مشارکت داشته است به عنوان نمونه مونتاژ و تست دیزل پمپ ها و الکتروپمپ های آبگیر فازهای 13،22-24 پارس جنوبی با توان 1500 کیلووات برای هر پکیج در همین کارخانه انجام شده و توسط بازرسان خریدار و بهره بردار تأیید و به آنها تحویل شده است.

دستاوردهای شما در سال های اخیر چه بوده است؟

طی سال های اخیر، شرکت نبراس به تولید پکیج های پمپ های آتش نشانی به صورت نصب کلیه تجهیزات ایستگاه پمپاژ در کانتینر و نصب تمام تجهیزات ایستگاه پمپاژ روی یک شاسی مشترک اقدام کرده است که به عنوان مثال پکیج های آتش نشانی تحویل شده به شرکت مپنا برای نیروگاه نجف و پکیج های شاسی مشترک برای پالایشگاه ها و صنایع فولادی و سایر صنایع فلزی از نمونه های آن بوده است.

همچنین واحد تولید تابلوهای راه انداز و کنترل پکیج های آتش نشانی نوآوری های زیادی را در این سال ها انجام داده است و شرکت نبراس موفق شده است تا گواهی نامه های معتبر بین المللی را برای تابلوهای تولیدی خود اخذ کند.

 

شما به عنوان یکی از کارآفرینان کشور، چه توصیه ای به واحدهای تولیدی وصنعتی دارید و به نظر شما موانع کارآفرینی در کشور چیست و برای حل آن چه باید کرد؟

مهمترین توصیه ما به واحدهای تولیدی و صنعتی، ارتقاء و استفاده کارآمد از مهمترین منبع یک واحد تولیدی یعنی همان نیروی انسانی است. در حقیقت با آموزش های فنی که مکمل آموزش های آکادمیک است باید نیروی انسانی ما بتواند دانش تئوری خود را به عمل تبدیل کند، اما در خصوص موانع پیش روی واحدهای تولیدی، بزرگترین معضل، واردات کالاهای بی کیفیت خارجی است که کشور را تبدیل به بازاری برای اجناس بنجل چینی، هندی و غیره کرده است.

راه حل این مشکل هم باید عزم جدی برای کنترل کیفیت اجناس وارداتی در کنار کنترل جدی ممنوعیت واردات اجناس قاچاق باشد و علاوه بر این، دولت باید برای حمایت از کالای با کیفیت داخلی تلاش کند.

 

عمده فعالیت های شما در چه بخش هایی متمرکز است و تولیدات شما چیست؟

عمده فعالیت شرکت پمپ سازان نبراس تولید پکیج پمپ های بزرگ برداشت و انتقال آب دریا و همچنین تولید پکیج پمپ های آتش نشانی مطابق با استانداردهای معتبر بین المللی است.

 

در بازاریابی و فروش محصولات  خود تا چه اندازه از فناوری های نوین نظیر اینترنت استفاده می کنید؟  استفاده از روش هایی نظیر تجارت الکترونیک چه تاثیری بر رشد و توسعه شرکت ها خواهد داشت؟

این شرکت با بهره مندی از شرکای اروپایی خود که تماماً از شرکت های بسیار معتبر هستند نیازهای خود را در زمینه های فنی و تکنولوژیکی بر طرف کرده و دانش روز کشورهای توسعه یافته را به داخل کشور منتقل می کند.

 

در سال های اخیر به دلیل بروز مشکلات اقتصادی، برخی شرکت های تولیدی و صنعتی با مشکل تامین مواد اولیه، نقدینگی و فروش مواجه بوده اند، آیا شما هم با این مشکلات مواجه بوده اید برای گذر از آن چه راه حلی در پیش گرفته اید؟

اولین بازار هدف، داخل کشور است. همانگونه که می دانید، ایران کشوری در حال توسعه بوده که سرعت توسعه و میزان توسعه آن باید مطابق با شأن ملت بزرگ ایران باشد، لذا احداث واحد های متعدد صنعتی و نیاز آن ها به محصولات این شرکت، ما را بر آن داشته است تا ابتدا نیازهای داخلی را بر طرف کرده و پس از آن نگاهی به صادرات داشته باشیم.

در همین جا اشاره ای به صادرات کانتینر آتش نشانی به کشور عراق جهت نصب در نیروگاه نجف و صادرات تابلوهای راه انداز و کنترل پکیج آتش نشانی به استرالیا می کنم که نمونه ای از صادرات این شرکت است.

 

در بازاریابی و فروش محصولات خود تا چه اندازه از فناوری های نوین نظیر اینترنت استفاده می کنید؟ استفاده از روش هایی نظیر تجارت الکترونیک چه تاثیری بر رشد و توسعه شرکت ها خواهد داشت؟

طبیعتاً روش های بازاریابی و فروش در حال تغییر بوده و استفاده از روش هایی نظیر تجارت الکترونیک تأثیر بسیاری بر رشد شرکت ها خواهد داشت. در همین راستا این شرکت نیز از اتمام ابزارهای تجارت الکترونیکی برای توسعه بازار و تسهیل نمودن ارتباط با مشتری استفاده می کند.

 

در سال های اخیر به دلیل بروز مشکلات اقتصادی، برخی شرکت های تولیدی و صنعتی با مشکل تامین مواد اولیه، نقدینگی و فروش مواجه بوده اند، آیا شما هم با این مشکلات مواجه بوده اید برای گذر از آن چه راه حلی در پیش گرفته اید؟

طبیعتاً وقتی مشکلی کل کشور را فرا می گیرد تمام شرکت ها از آن متأثر می شوند. خوشبختانه اثرپذیری این شرکت از مشکلات ناشی از رکود و تورم که در چند سال گذشته کشور را فرا گرفته است کم بوده و این شرکت توانسته سیر توسعه خود را پیگیری کند.

 

افزایش تورم و رکود اقتصادی هزینه برخی شرکت های داخلی را افزایش داده است در حالی که شرکت ها نمی توانند قیمت محصولات خود را به همان اندازه افزایش دهند. به نظر شما راه حل چیست؟

با نوآوری های انجام شده نظیر ارائه پکیج های کانتینری و پکیج های شاسی مشترک آتش نشانی تلاش کردیم علاوه بر گسترش فعالیت شرکت، هزینه های کلی اجرای پروژه را برای کارفرمای خود کاهش دهیم.

به عبارت دیگر، پکیج های کانتینری زمینه فعالیت های ما را گسترش داد و طبیعتاً درآمد بیشتری برای شرکت حاصل شد و این در حالی است که هزینه نهایی تمامی  شده این کار برای کارفرما بسیار کمتر از روش های سنتی قبلی است.

 

بعد از برجام، شرکت های بین المللی در تلاش برای حضور در بازار ایران هستند، به نظر شما برای جلوگیری از آسیب رسیدن به تولید داخلی، دولت باید چه اقداماتی پیش از ورود آنها انجام دهد و شرکت های داخلی باید چطور خود را با رقابت با آنها آماده کنند.

در واقع حضور شرکت های خارجی در ایران همواره باید در کنار یک شرکت تولیدی ایرانی باشد. به عبارت دیگر شرکت خارجی باید این معنا را بفهمد که امکان فروش کالاهای تولیدی خود را بدون انتقال دانش فنی و استفاده از توان تولیدی داخل کشور ندارد و این مهم از سیاست گذاری های کلان حکومتی است و باید توسط دولت انجام شود.

 

بنظر می رسد شرکت های داخلی علیرغم توافق هسته ای همچنان با مشکلاتی در نظام بانکی نظیر گشایش ال سی در بازرگانی خارجی و تامین سرمایه در حوزه داخلی دست و پنجه نرم می کنند؟ شما تا چه اندازه با این مشکلات درگیر هستید و راه برون رفت از آن را در چه می دانید؟

به رغم توافق های بین المللی انجام شده برای گشایش در سیستم های بانکی بین المللی، متأسفانه کماکان بانک های بزرگ که به خصوص در کشور آمریکا نیز فعالیت دارند به بهانه ترس از تبعات تحریمی آمریکا از همکاری با ایران سرباز می زنند که راه حل آن، یک راه جامع نظیر توافق هسته ای است و این موضوع نیاز به همکاری مشترک وزارتخانه های اقتصاد، صنعت و امور خارجه با یکدیگر دارد.

 

شرکت های داخلی برای حضور در بازارهای جهانی چه اقدامی باید انجام دهند و دولت در این زمینه اقداماتی باید انجام دهد؟

حضور در بازارهای جهانی نیازمند شناخت مشتریان جهانی است. در این زمینه باید تولیدکنندگان داخلی با مشارکت شرکت های معتبر بین المللی و در چارچوب ساخت مشترک، در بازارهای جهانی حضور یابند و به تدریج با ارتقای کیفیت و انتقال دانش فنی برند خود را نیز گسترش دهند.

برخی مدیران شرکت ها می گویند که دولت برای کمک به تولید باید زمینه حضور شرکت های داخلی را در نمایشگاه های بین المللی فراهم کند و برای حضور شرکت های بین المللی در بازار ایران نیز آنها را به شرکت های داخلی وصل کند تا هم توان شرکت های داخلی برای توسعه بازار در داخل و خارج افزایش پیدا کند و هم بتوانند از تکنولوژی های روز استفاده کنند، نظر شما چیست؟

طبیعتاً حضور در بازارهای جهانی نیازمند حضور نمایشگاه ها و بازاریابی حرفه ای است اما این بخش کوچکی از کار است. ارتقاء کیفیت، استفاده از نام بزرگ در کنار تولید داخل و خدمات پس از فروش راه گشایش حضور در بازار بین المللی است.

آمار نشان می دهد با رفع تحریم های بین المللی شرایط اقتصاد ایران به سمت بهتر شدن پیش می رود، چشم انداز شما در بخش تولید برای آینده چگونه است؟

به طور حتم شرایط بهتری در پیش روی کشور عزیزمان ایران قرار دارد و ملت ما شایسته برخورداری از بهترین ها هستند. لذا ما نیز امید داریم که سرمایه گذاری های بیشتر و به تبع آن تولید بیشتر سبب رونق اقتصادی شود و ملت عزیز ایران نیز از امکانات و تولیدات با کیفیت بهتر برخوردار شوند.

مدیر عامل مبناپیشه از کندی برداشته شدن تحریم می گوید

0

شرکت مبناپیشه یکی از شرکت های باسابقه در کشور است که با بیش از 30 سال فعالیت به عنوان تنها تولیدکننده الکتریکال هیتر، سیستم های الکتریکی- حرارتی و انواع کابل های حرارتی است. این شرکت در سال های اخیر فعالیت خود را در بخش های مختلف توسعه داده و تولید آزمایشی کابل حراتی خود کنترل از جمله دستاوردهای جدید این شرکت است. شرکت مبناپیشه همچنین در حال مذاکره با شرکت های اروپایی در جهت مشارکت و راه اندازی کارخانه ای است که مجهز به جدیدترین تکنولوژی روز دنیا باشد.

علی جامی مدیرعامل شرکت مبناپیشه به پرسش های نشریه دستاورد صنعت پاسخ داده است.

شما به عنوان یکی از کارآفرینان کشور، چه توصیه ای به واحدهای تولیدی و صنعتی دارید و به نظر شما موانع کارآفرینی در کشور چیست و برای حل آن چه باید کرد؟

به نظرم باید از نیروهای جوان هرچه بیشتر استفاده شود و واحدهای تولیدی ارتباط مستمر با دانشگاه داشته باشند و قبل از سرمایه گذاری گسترده در صنعت ضمن مطالعه بازار باید شناخت دقیقی از وضعیت صنعت داشته باشند

درباره موانع پیش رو هم باید بگویم که بین ایده اصلی مدنظر جهت حمایت از کارآفرینان و آنچه در واقعیت اجرا می شود فاصله وجود دارد و در عین حال که دولت هم حمایت نمی کند.

 

عمده فعالیت های شما در چه بخش هایی متمرکز است و تولیدات شما چیست؟

عمده فعالیت شرکت در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی است. حال آنکه کل بازار ایران به عنوان بازار هدف در نظر گرفته شده و شرکت مبنا پیشه با تولید انواع الکتریکال هیتر و سیستم های حرارتی الکتریکی در تمام صنایع مشتریان خود را دارد همانگونه که شعار حرارت قلب صنعت است کاملا بیانگر گستردگی کاربرد حرارت در صنایع مختلف است این نوع سیستم ها جهت گرمایش انواع سیال ها در قالب مخازن یا هیترهای  پروسسی جهت گرمایش کاربرد دارد.

 

نیازهای خود در زمینه تجهیزات و تکنولوژی را چگونه تامین می کنید؟

شرکت مبناپیشه تمام تلاش خود در سال های گذشته مبنی به عدم وابستگی به کشورهای خارجی به کار گرفته بود حال آنکه 90 درصد تجهیزات این شرکت ساخت خود این شرکت می باشد. با وجود گستردگی تولیدات و مشتریان و با توجه به توسعه تکنولوژی الزام بروزرسانی آن کاملا احساس شد که با مشارکت یک کشور اروپایی در زمینه انتقال تکنولوژی، این مسئله مرتفع می شود.

 

بازار هدف شما عمدتا کجاست و موانع توسعه بازار را چه می دانید؟

بازار هدف طی سال های گذشته بازار ایران بوده و باتوجه به تنوع در محصولات و رعایت استانداردهای روز دنیا برنامه گسترده ای برای صادرات به کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای همسایه  شمالی داریم.

در میان موانع توسعه در بازار باید از عدم ثبات در بازار نام برد به علت نوسانات ارز به شدت برنامه های واحدهای تولیدی را تحت تاثیر قرار می دهد و علاوه بر آن سیاست های کلان کشور هم که از سوی دولت اجرا می شود، به عنوان یک مانع پیش روی واحدهای تولیدی قرار دارد. همچنین عدم تحقق واقعی برجام و رفع کامل تحریم ها از سوی کشورهای غربی، نوعی بی اعتمادی و بی ثباتی را در پی داشته است.

 

در بازاریابی و فروش محصولات خود تا چه اندازه از فناوری های نوین نظیر اینترنت استفاده می کنید؟ استفاده از روش هایی نظیر تجارت الکترونیک چه تاثیری بر رشد و توسعه شرکت ها خواهد داشت؟

از فناوری های نوین به دلیل هزینه پائین نسبت به سایر تبلیغات مشابه و گستردگی دامنه تحت پوشش استفاده می شود پس واضح است که با برقراری ارتباط هر چه بهتر با کشورهای اروپایی استفاده از این شیوه های نوین، باعث  بالا رفتن سطح کیفی، ایده های نو، مطابق استانداردهای جهانی و تجلی هرچه بیشتر صنعت خواهد شد

 

در سال های اخیر به دلیل بروز مشکلات اقتصادی، برخی شرکت های تولیدی و صنعتی با مشکل تامین مواد اولیه، نقدینگی و فروش مواجه بوده اند، آیا شما هم با این مشکلات مواجه بوده اید برای گذر از آن چه راه حلی در پیش گرفته اید؟

در زمینه تامین مواد اولیه این شرکت به غیر از قیمت های ناپایدار مشکلی در تهیه مواد اولیه نداشته ولی در خصوص نقدینگی همچون سایر شرکت ها، این شرکت نیز در تنگنا قرار دارد. یکی از مهمترین علل کمبود نقدینگی نیز معوقات بسیار زیادی است که شرکت ها به خصوص شرکت های بخش دولتی دارند.

در زمینه فروش نیز با توجه به کاهش شدید نقدینگی به همان نسبت خرید پروژه ها و ارگان ها کاهش یافته و با حضور شرکت های خارجی و علاقه وافر ارگان های دولتی به خرید از آنها درصدی از فروش به سمت خارج کشور سرازیر گردیده است.

 

در چند سال گذشته، واردات برخی محصولات خارجی و عمدتا چینی، تولیدکنندگان را با مشکلاتی در زمینه فروش رو به رو کرده است، به نظر شما برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی چه باید کرد؟

به نظرم راه حل حمایت هر چه بیشتر از تولیدکنندگان و بالابردن استانداردهای کالاهای وارداتی و اخذ گمرک بیشتر جهت حمایت از تولید داخل است.

 

افزایش تورم و رکود اقتصادی هزینه برخی شرکت های داخلی را افزایش داده است در حالی که شرکت ها نمی توانند قیمت محصولات خود را به همان اندازه افزایش دهند. به نظر شما راه حل چیست؟

دولت باید در زمینه حمایت از تولیدکنندگان فشار کمتری به بخش خصوصی وارد کند علی الخصوص در بخش مالیات و هزینه های برق، آب، گاز و همچنین در تجمیع شرکت کوچک که آسیب پذیرتر هستند. همه این ها یعنی شرایطی به وجود بیاید که امکان تولید محصول کامل تر و نزدیک تر به بازار فروش فراهم شود.

 

بعد از برجام، شرکت های بین المللی در تلاش برای حضور در بازار ایران هستند، به نظر شما برای جلوگیری از آسیب رسیدن به تولید داخلی، دولت باید چه اقداماتی پیش از ورود آنها انجام دهد و شرکت های داخلی باید چطور خود را با رقابت با آنها آماده کنند؟

دولت باید به عنوان مهمترین رکن کشور در ابتدا موانع موجود در جهت رفع تحریم ها و اجرای کامل برجام را پیگیری و اجرا کند. در عین حال با حمایت از تولیدکنندگان داخل شرایط را برای مشارکت با شرکت های اروپایی و تولید در ایران و انتقال دانش و تکنولوژی مهیا نماید.

برای جذب شرکت های بین المللی ثبات در بازار اهمیت زیادی دارد هر چند که بازار ایران به خودی خود برای کشورهای اروپایی جذابیت دارد.

 

بنظر می رسد شرکت های داخلی علیرغم توافق هسته ای همچنان با مشکلاتی در نظام بانکی نظیر گشایش ال سی در بازرگانی خارجی و تامین سرمایه در حوزه داخلی دست و پنجه نرم می کنند؟ شما تا چه اندازه با این مشکلات درگیر هستید و راه برون رفت از آن را در چه می دانید؟

کاملا موافقم، همان طور که بیان شد هنوز در اجرای برجام، تحریم ها رفع نشده و موانع همچنان باقی است هر چند تا حدودی مرتفع گردیده اما همچنان بیم بازگشت شرایط تحریم از سوی کشورهای اروپایی وجود دارد بنابراین لازم است تا گام محکمی برای رفع کامل تحریم ها برداشته شود.

 

عمده مشکلات بخش صنعت را در چه می دانید و پیشنهاد شما برای حل آن چیست؟

عمده مشکلات صنعت ما کهولت ساختار کلی صنعت از لحاظ سخت افزاری و  نرم افزاری است. حمایت های بی مورد در پاره ای صنایع و عدم حمایت در برخی دیگر باعث عقب ماندگی و در برخی موارد از بین رفتن بخش هایی از صنعت شده است و این کار تیشه به ریشه خود زدن است.

 

شرکت های داخلی برای حضور در بازارهای جهانی چه اقدامی باید انجام دهند و دولت در این زمینه اقداماتی باید انجام دهد؟

می بایست نسبت به بالا بردن کیفیت و رعایت استانداردهای روز دنیا اقدام کنند. ظاهر کالا یکی از پارامترهای مهم است که اکثر شرکت های ایران به آن توجه کمتری می کنند و اصطلاحا فینیشینگ مناسبی ندارند.

مهمترین گام دولت اجرای کامل برجام و ایجاد آرامش در بازار کشور می باشد

 

برخی مدیران شرکت ها می گویند که دولت برای کمک به تولید باید زمینه حضور شرکت های داخلی را در نمایشگاه های بین المللی فراهم کند و برای حضور شرکت های بین المللی در بازار ایران نیز آنها را به شرکت های داخلی وصل کند تا هم توان شرکت های داخلی برای توسعه بازار در داخل و خارج افزایش پیدا کند و هم بتوانند از تکنولوژی های روز استفاده کنند، نظر شما چیست؟

قبل از حضور در نمایشگاه های بین المللی می بایست نسبت به بالاترین کیفیت، ظاهر و استاندارد اقدام شود زیرا بازار جهانی جای هیچ اشتباهی وجود ندارد و می بایست با قدرت و اطلاعات کافی در آن گام برداشت.

 

آمار نشان می دهد با رفع تحریم های بین المللی شرایط اقتصاد ایران به سمت بهتر شدن پیش می رود، چشم انداز شما در بخش تولید برای آینده چگونه است؟

ایران کشوری است با پتانسیل های بسیار بالا و البته جذاب برای کشورهای اروپایی، در صورتی که ثبات در بازار حاصل شود این مهم می تواند با سرعت هر چه بیشتر به نتیجه برسد و ما می توانیم با تولید استاندارد و با کیفیت، در مسیر توسعه گام بر داریم.

مدیر بازاریابی و فروش شرکت هامون نایزه: چشم انداز روشنی دیده نمی شود

0

شرکت هامون نایزه (هنیکو) با رویکرد تولید و تامین لوله و اتصالات چدن نشکن(داکتیل) برای پروژه های انتقال و توزیع آب و فاضلاب است این شرکت با ظرفیت 100 هزار تن در سال برای لوله های 80 تا 700 میلیمتر در اردیبهشت سال 1385 در فضایی به مساحت 24 هکتار در شهرستان کاشان با سرمایه گذاری بخش خصوصی تاسیس شده است. شرکت هامون نایزه در مهرماه سال 1387 تولید آزمایشی و از دی ماه همان سال تولید انبوه را آغاز کرده است.

علی زمان وزیری مدیر بازاریابی و فروش شرکت هامون نایزه درباره دستاوردهای این شرکت می گوید” تولید محصولات با کیفیت، با بهره گیری از جدیدترین و مدرن ترین تکنولوژی روز دنیا مطابق استانداردهای جهانی این صنعت مهمترین هدف ماست.”

عمده فعالیت های شما در چه بخش هایی متمرکز است و تولیدات شما چیست؟

عمده فعالیت ما در بخش آب و فاضلاب کشور جهت ایجاد شبکه های انتقال و توزیع آب و فاضلاب با ضریب اطمینان بسیار بالا در جهت حفاظت از سرمایه های ملی است. تولیدات ما همانطور که ذکر شد لوله و اتصالات از چدن نشکن است.

 

نیازهای خود در زمینه تجهیزات و تکنولوژی را چگونه تامین می کنید؟

از آنجایی که تکنولوژی صنعت ما بومی شده است به کمک واحد مهندسی و طراحی و واحد نوع آوری و توسعه شرکت نیازهای تجهیزاتی و تکنولوژیکی را از بازار داخل و خارج تهیه می کنیم.

 

بازار هدف شما عمدتا کجاست و موانع توسعه بازار را چه می دانید.

از آنجاییکه بطور کلی تمامی کشورهای منطقه ما در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارند دسترسی به بازار کشورهای اطراف مهمترین هدف شرکت است. در حال حاضر بازار صادرات محصولات شرکت به کشور اوکراین در مرز اروپا توسعه یافته است.

 

در بازاریابی و فروش محصولات  خود تا چه اندازه از فناوری های نوین نظیر اینترنت استفاده می کنید؟ استفاده از روش هایی نظیر تجارت الکترونیک چه تاثیری بر رشد و توسعه شرکت ها خواهد داشت؟

ما در این زمینه بسیار زیاد از فناوری های نوین نظیر اینترنت استفاده می کنیم چون به نظرم در دنیای ارتباطات امروز تجارت الکترونیکی آینده تجارت جهانی را خواهد ساخت.

 

در سال های اخیر به دلیل بروز مشکلات اقتصادی، برخی شرکت های تولیدی و صنعتی با مشکل تامین مواد اولیه، نقدینگی و فروش مواجه بوده اند، آیا شما هم با این مشکلات مواجه بوده اید برای گذر از آن چه راه حلی در پیش گرفته اید؟

تمام موارد ذکر شده فعالیت شرکت را در سال های اخیر دچار مشکلات شدیدی کرده است.

 

در چند سال گذشته، واردات برخی محصولات خارجی و عمدتا چینی، تولیدکنندگان را با مشکلاتی در زمینه فروش رو به رو کرده است، به نظر شما برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی چه باید کرد؟

فقط رقابت با تولید محصولات با کیفیت و قیمت مناسب می تواند شرکت های تولیدی را در رقابت موفق کند.

 

افزایش تورم و رکود اقتصادی هزینه برخی شرکت های داخلی را افزایش داده است در حالی که شرکت ها نمی توانند قیمت محصولات خود را به همان اندازه افزایش دهند. به نظر شما راه حل چیست؟

شرکت های تولیدی باید با اجرای برنامه های بهبود فرایند و استفاده از مزایای نسبی موجود با راندمان بسیار بالا، مشکلات اقتصادی را پشت سر بگذارند.

 

بعد از برجام، شرکت های بین المللی در تلاش برای حضور در بازار ایران هستند، به نظر شما برای جلوگیری از آسیب رسیدن به تولید داخلی، دولت باید چه اقداماتی پیش از ورود آنها انجام دهد و شرکت های داخلی باید چطور خود را با رقابت با آنها آماده کنند؟

همانطور که گفته شد شرکت های داخلی باید با افزایش و بهبود فرایند تولید خود را آماده کنند تا بتوانند با شرکت های بین المللی رقابت کنند چون ما در این راه هنوز با شرایط استاندارد جهانی فاصله داریم.

 

به نظر می رسد شرکت های داخلی علیرغم توافق هسته ای همچنان با مشکلاتی در نظام بانکی نظیر گشایش ال سی در بازرگانی خارجی و تامین سرمایه در حوزه داخلی دست و پنجه نرم می کنند؟ شما تا چه اندازه با این مشکلات درگیر هستید و راه برون رفت از آن را در چه می دانید؟

مهمترین مشکل و مانع صادرات محصولات ما موانع بانکی و تجارت جهانی است.

 

شرکت های داخلی برای حضور در بازارهای جهانی چه اقدامی باید انجام دهند و دولت در این زمینه اقداماتی باید انجام دهد؟

با توجه به هزینه زیاد شرکت در نمایشگاه های خارج از کشور و تبلیغات در  نمایشگاه های تجاری خارجی نیاز به کمک مالی دولت دارد و در این راه باید علاوه بر اختصاص بودجه یا جوایز، معافیت هایی نیز برای شرکت های در نظرگرفته شود.

 

آمار نشان می دهد با رفع تحریم های بین المللی شرایط اقتصاد ایران به سمت بهتر شدن پیش می رود، چشم انداز شما در بخش تولید برای آینده چگونه است؟

در حال حاضر چشم انداز روشنی در بهتر شدن اوضاع مشاهده نمی شود.

ایمان جرنگ مدیر مرکز خرید پرده هوای ایران: باید چراغ را روشن نگه داریم

0

ایمان جرنگ مدیر مرکز خرید پرده هوای ایران (میتسویی) بیست سال است که در زمینه فروش محصولات پرده هوا فعالیت دارد. وی در سال 1375 اولین شرکت تولیدکننده پرده هوا را تاسیس کرد و در سال 1388 ناچار به جدایی از آن شرکت شد. خودش می گوید “کوله باری از تجربه” باعث شد که این بار مرکز خرید پرده هوای ایران (میتسویی) را تاسیس کنم و در سطوح تخصصی تر به راه خود ادامه دهم.

وی می گوید ما تولیدکننده کاملی از محصولات صنعتی یا اداری – تجاری با توجه به انواع درب ها هستیم و با متنوع سازی محصول سعی می کنیم بازار را حفظ کنیم و مشتریان هم به ما و محصول ما اعتماد می کنند.

مدیرعامل مرکز خرید پرده هوای ایران در زمینه فعالیت های این مرکز تاکید می کند که “در سال های اخیر به ویژه پروژه های بهسازی محصول ما به نتیجه رسیده است و مزایای بسیاری در رسیدن به کیفیت برتر و نیز تسهیل در شیوه های تولید بدست آمده است.”

شما به عنوان یکی از کارآفرینان کشور، چه توصیه ای به واحدهای تولیدی وصنعتی دارید و به نظر شما موانع کارآفرینی در کشور چیست و برای حل آن چه باید کرد؟

 تنها راه تولیدکننده داخلی ارتقای کیفیت محصول و رسیدن به تولید ناب ایرانی است. قدر مسلم آنکه مصرف کننده داخلی با اعتماد به محصولات با کیفیت داخلی حاضر به نخریدن جنس چینی می گردد.

 موانع اصلی در حال حاضر بازار راکد داخلی است که محدودیت هایی گردش نقدینگی باعث تعطیلی یا تعدیل نیروی بسیاری از واحدهای تولیدی شده است.

 

عمده فعالیت های شما در چه بخش هایی متمرکز است و تولیدات شما چیست؟

تمرکز فروش ما در بازار داخلی توسعه محصول و توسعه بازار است. در بخش تولیدات با کاربردهای مختلف پرده هوا نگاه اصلی ما توسعه شبکه فروش از طریق اعطای نمایندگی مجاز و عاملیت های فروش است. به طور خلاصه قریب به 85 درصد کمیت تولید، خاص همکاران عزیز در سراسر کشور می باشد.

 

نیازهای خود در زمینه تجهیزات و تکنولوژی را چگونه تامین می کنید؟

قاعدتا محدودیت های بسیاری در این زمینه وجود دارد ولی با این حال از طریق ارتباط با دانشگاه و مشاورین برجسته داخلی سعی در به روز کردن محصولات کردیم.

 

بازار هدف شما عمدتا کجاست و موانع توسعه بازار را چه می دانید؟

بازار هدف ما سراسر کشور است ولی متاسفانه در بعضی استان‌ها به دو دلیل با موانع فروش مواجه هستیم؛ اول فرهنگ ضعیف استفاده از پرده هوا دوم: سوابق ضعیف رقبا در ارائه کیفیت قابل قبول و سروصدای دستگاه‌های اغلب چینی که بدون متولی محلی باعث آبروریزی شده و مشتری محلی به پرده  هوا اعتماد ندارد!

 

در بازاریابی و فروش محصولات  خود تا چه اندازه از فناوری های نوین نظیر اینترنت استفاده می کنید؟ استفاده از روشهایی نظیر تجارت الکترونیک چه تاثیری بر رشد و توسعه شرکت ها خواهد داشت؟

بدون اغراق فضای تجاری امروز بدون وجود زیرساخت‌های به روزی چون اینترنت به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. بازار کار حرفه‌ای امروز که رقابت در دنیای حجیمی از مشتریان را در ذات خود دارد بدون اینترنت و نرم‌افزارهای ارتباط با مشتری (CRM) امکان سازمان‌دهی پیدا نمی‌کند.

 

در سالهای اخیر به دلیل بروز مشکلات اقتصادی، برخی شرکت های تولیدی و صنعتی با مشکل تامین مواد اولیه، نقدینگی و فروش مواجه بوده اند، آیا شما هم با این مشکلات مواجه بوده اید برای گذر از آن چه راه حلی در پیش گرفته اید؟

مشکلات مالی همچنان‌که اشاره کردید در سال‌های اخیر دامنگیر همه تولیدکنندگان شده‌است.

راهکار ما برای مقابله با مشکلات ذکر شده، بالا بردن راندمان تولید با حفظ کیفیت عالی و رسیدن به قیمت تمام‌شده های قابل قبول است. برای رسیدن به این اهداف سعی کرده ایم تا همه امور با کمترین هزینه‌های ممکن انجام شود.

به این ترتیب همه ما تلاشمان در رد کردن این پیچ خطرناک است به امید رسیدن به روزهای بهتر آینده.

 

در چند سال گذشته، واردات برخی محصولات خارجی و عمدتا چینی، تولید کنندگان را با مشکلاتی در زمینه فروش رو به رو کرده است، به نظر شما برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی چه باید کرد؟

با قاطعیت می توان گفت که بالا بردن نرخ سود و عوارض گمرکی و تعرفه ها راه حل اصلی است. امکان محدودیت واردات باید همواره مد نظر قرار گیرد. آنچه به نظرم اهمیت دارد اعتماد مصرف کنندگان به محصول داخلی است.

 

افزایش تورم و رکود اقتصادی هزینه برخی شرکت های داخلی را افزایش داده است در حالی که شرکت ها نمی توانند قیمت محصولات خود را به همان اندازه افزایش دهند. به نظر شما راه حل چیست؟

همانطور که گفتم یکی از راهکارها بهینه سازی خطوط تولید و در نتیجه قیمت تمام شده پایین تر است. با این کار می توان جلوی افزایش قیمت را گرفت.

 

بعد از برجام، شرکت های بین المللی در تلاش برای حضور در بازار ایران هستند، به نظر شما برای جلوگیری از اسیب رسیدن به تولید داخلی، دولت باید چه اقداماتی پیش از ورود آنها انجام دهد و شرکت های داخلی باید چطور خود را با رقابت با آنها آماده کنند؟

اصلی ترین تبعات تحریم به نظر من در سال های اخیر نبود سرمایه گذاران خارجی و طبیعتا عدم انتقال تکنولوژی است. در سطح کلان دولت وظیفه دارد سخت گیری بیشتری در بخش وارداتی انجام دهد که انتقال تکنولوژی وجود ندارد.

 

بنظر می رسد شرکتهای داخلی علیرغم توافق هسته ای همچنان با مشکلاتی در نظام بانکی نظیر گشایش ال سی در بازرگانی خارجی و تامین سرمایه در حوزه داخلی دست و پنجه نرم می کنند؟ شما تا چه اندازه با این مشکلات درگیر هستید و راه برون رفت از آن را در چه می دانید؟

ما هم مانند دیگر بخش ها همین مشکل را داشتیم اما راهکار اصلی ما برای این موضوع قطع امید از منابع بانکی است. وقتی اصل بر پای خود ایستادن است دیگر این تلاطمات لطمه ای وارد نخواهد کرد.

 

عمده مشکلات  بخش صنعت را در چه می دانید و پیشنهاد شما برای حل آن چیست؟

با قاطعیت می تواند گفت که مهم ترین مشکل در بازار فعلی رکود و نبود رونق اقتصادی است . راه حل های آن نیز قطعا در سطح کلان و در دست بزرگان مملکت است. درهای ممکلت باید باز شود. بلاشک به سرعت روح تازه ای دمیده خواهد شد.

 

شرکت های داخلی برای حضور در بازارهای جهانی چه اقدامی باید انجام دهند و دولت در این زمینه اقداماتی باید انجام دهد؟

همچنانکه توضیح داده شد اصلی ترین موضوع ارتقا کیفیت محصول متناسب با مجوزهای ورود به بازارهای خارجی است. اخذ تاییدیه های مربوط موضوع دیگری است که ورود کالا به آن کشورها تسهیل خواهد کرد. مجوزهای تشویقی صادراتی نیز بسیار اهمیت دارد.

 

برخی مدیران شرکت ها می گویند که دولت برای کمک به تولید باید زمینه حضور شرکت های داخلی را در نمایشگاه های بین المللی فراهم کند و برای حضور شرکت های بین المللی در بازار ایران نیز آنها را به شرکت های داخلی وصل کند تا هم توان شرکت های داخلی برای توسعه بازار در داخل و خارج افزایش پیدا کند و هم بتوانند از تکنولوژی های روز استفاده کنند، نظر شما چیست؟

قطعا خود این پرسش توضیح دهنده یک نیاز دو طرفه واقعی است که بر عهده مسئولین مربوطه است.

 

آمار نشان می دهد با رفع تحریم های بین المللی شرایط اقتصاد ایران به سمت بهتر شدن پیش می رود، چشم انداز شما در بخش تولید برای آینده چگونه است؟

تا قبل از رفع تحریم ها معتقد بودم که بازار کار نیازمند حتی خبری نادقیق از بهتر شدن هاست ولی به دلایل عدیده در حال حاضر شرایط دشوارتر شده است و هدف همه ما حفظ شعله ای است که در معرض خاموشی است به هر ترتیب باید چراغ را روشن نگاه داشت.

لوله های فایبرگلاس: ابزاری برای سبزتر کردن نیروگاهها

0

به طور کلی نیازهای انتقال سیالات نیروگاههای بخار یا سیکل ترکیبی را می توان به سه دسته تقسیم کرد: انتقال آب، انتقال مواد قلیایی/اسیدی و انتقال بخار. انتقال بخار عمدتاً در فشار و دماهای حدود چند صد درجه ی سانتیگراد صورت می گیرد و لوله های استفاده شده برای این فرایند عمدتاً از آلیاژهای خاص فلزی هستند. اما در خصوص انتقال آب و مواد شیمیایی اسیدی یا قلیایی، لوله های پایه ی فلزی معمولاً از نظر فنی محدودیت هایی خواهند داشت. بحث مقاومت شیمیایی و مهندسی ارزش در این دو فرایند انتقال سیال، موضوعاتی است که باعث توجه طراحان به استفاده از لوله های غیر فلزی در این فرایندها شده است.

 

شرایط نصب لوله در نیروگاهها الزامات خاصی دارد: خطوط عمدتاً به صورت روی کار نصب می شوند و علاوه بر اینکه به صورت پیوسته در معرض تابش آفتاب و اشعه ی UV قرار دارند بایستی از نظر مقاومت مکانیکی نیز تحمل شرایط غیر قابل پیش بینی موجود در یک محیط صنعتی را نیز دارا باشند. خطوط دفنی نیز چندان ایمن و بی دغدغه نیستند: تردد خودروهای صنعتی سنگین به ویژه جرثقیلها ساده ترین و در عین حال خطرناک ترین عاملی است که یک خط دفنی نیروگاهی را تهدید می کند. عموماً نیروگاهها در نزدیکی منابع طبیعی آب یعنی دریاچه های بزرگ یا دریا ساخته می شوند تا بتوانند حجم آب مورد نیاز برای تولید بخار و خنک کنندگی خود را تامین کنند. خطوط انتقال آب به نیروگاه نه تنها باید از نظر مقاومت شیمیایی مناسب انتقال چنین آبهایی باشد، بلکه، از نظر اجرا در خاکهای سست سواحل نیز مقاومت مناسبی را داشته باشد. مقاومت لوله در برابر طیف دمایی متغیر آب موجود در نیروگاه که بین دمای محیط و 100 درجه ی سانتیگراد در نوسان است به این معنی است که لوله در برابر thermal stratification باید مقاومت مناسبی داشته باشد.

 

لوله های غیر فلزی به دو دسته ی ترموست (Thermoset) و ترموپلاستیک (Thermoplastic) تقسیم بندی می شوند. لوله های فایبر گلاس در رده ی لوله های ترموست مقاومت شیمیایی اثبات شده ای دارند و در پروژه های گوناگون کارایی خود را برای انتقال انواع آبها اعم از آب دریا، brine، آب DM و حتی آب شرب تصفیه شده به اثبات رسانده اند. برای اطمینان از کارایی این لوله ها در برابر مواد شیمیایی، آزمونهای بلند مدت احراز صلاحیت روی آنها انجام می پذیرد که از معروف ترین آنها می توان به آزمون Strain corrosion اشاره نمود.

 

کاربرد لوله های فایبرگلاس برای انتقال آب خنک کننده ی کندانسورها و همچنین condensate return از جنبه هایی است که کمتر به آن توجه شده است و این در حالی است که این کاربرد می تواند کمک شایان توجهی به سبزتر شدن نیروگاه نماید. امروز با پیشرفت صنعت تولید رزین دمای کاری لوله های فایبرگلاس تا حدود 200 درجه سانتیگراد می باشد. به علاوه، ضریب انتقال حرارت هدایتی لوله های فایبرگلاس حدود 0.18 W/mK اندازه گیری شده است. در مقایسه با ضریب انتقال حرارت هدایتی لوله های فولادی یعنی 54 W/mK این به معنی آن است که لوله های فایبرگلاس می توانند به عنوان یک عایق حرارتی بسیار مناسب عمل کنند. دمای کاری مناسب و خصیصه ی عایق گرمایی باعث می شود لوله های فایبرگلاس برای انتقال condensate return ایده آل ترین گزینه ی ممکن باشد. گزارش نیروگاه حرارتی Oregon آمریکا حاکی از صرفه جویی 5% مصرف سوخت دیگهای بخار این نیروگاه پس از تعویض لوله های بازگشتی به فایبرگلاس بوده است. این شاید مهمترین کاربرد استفاده از لوله های فایبرگلاس باشد چرا که با کاهش مصرف سوخت، لوله های فایبرگلاس به صورت غیر مستقیم در حال «سبزتر» کردن نیروگاهها هستند.

 

گزارش تصویری انتهای مقاله پروژه های شاخص اجرا شده با لوله های فایبرگلاس در نیروگاههای ایران است که گواهی است بر کارایی لوله های فایبرگلاس در شرایط کاری نیروگاهی. نیروگاههایی که به استفاده از این نوع لوله در تلاشند سبزتر از همیشه باشند.

فراسان

 

 

تکمیل چهار هزار طرح نیمه‌ تمام صنعتی و معدنی

0

در حال حاضر سهم بخش صنعت ،‌معدن و تجارت از حوزه اشتغال کشور حدود 34 درصد است و حدود هفت میلیون و 200 هزار نفر در این بخش کار می کنند. گزارش مرکز آمار ایران نشان می دهد که نیمی از این افراد در بخش صنعت و نیمی دیگر در بخش بازرگانی فعال هستند.

بنابر این گزارش، متوسط هزینه ایجاد یک نفر اشتغال جدید صنعتی 240 میلیون تومان در سال 94 بوده است. وزارت صنعت، معدن و تجارت می گوید با وجود ظرفیتهای خالی تولید در واحدهای صنعتی موجود با توسعه واحدهای موجود،‌ تکمیل طرحهای نیم تمام ، اجرای طرحهای جدید صنعتی و راه اندازی مجدد واحدهای متوقف دربخش صنعت فرصتهای اشتغال زایی جدیدی ایجاد می شود.
بر اساس آمارها در سال جاری وضعیت اشتغال در بخش صنعت، معدن و تجارت با اعطای پروانه های جدید صنعتی 60 هزار نفر، با اعطای پروانه های توسعه صنعتی 40 هزار نفر و در بخش معدن  10 هزار نفر اضافه خواهد شد.
اشتغال در واحدهای صنفی در سال جاری 250 هزار نفر، در بخش فرش 50 هزار نفر،  اشتغال غیر پایدار طرحهای در حال احداث 120 هزار نفر و باز فعال کردن و تکمیل ظرفیت واحدهای غیر فعال صنایع کوچک 127 هزار نفرهدفگذاری شده که در مجموع ظرفیتهای اشتغال زایی جدید این بخش ها 657 هزار نفر خواهد بود.

محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت در هفته دولت گزارشی از وضعیت صنعت در سه سال گذشته ارائه کرده است و گفته که برنامه دولت برای توسعه این بخش چیست. بخشی از این گزارش را می خوانید.

 

بعد از برجام

گاهی عنوان می شود چند ماه از امضای برجام گذشته، اما اتفاقی نیفتاده، اما باید قبول کنیم که ۱۰ سال نظام بانکی ما ارتباطش با دنیا قطع بوده است. الان بانک‌ها باید با بانک‌های دنیا تفاهم کنند و ارتباط برقرار کنند.
در یکی از رشته‌های خودروسازی خارجی‌ها رفتند. آنها به ما خسارت وارد کردند و آنها قبول کردند که خسارت را به ما پرداخت کنیم در نتیجه زمان برد تا این اختلافات برطرف شود. حل این مسایل زمان بر است و ما معتقدیم توافق ۱+۵ از سوی طرفین جدی تلقی شده، اما اثرات آن یک بحث دیگر است. اگر دو شرکت با یکدیگر اختلاف پیدا کردند، باید حل شود. نباید تصور کنیم که اگر توافق صورت گرفته، باید کل مسایل کشور نیز حل شود.

خوشبختانه امروز صنایع کشور از جهت مذاکره و حل و فصل مسایل خود مشکلی ندارند و بعضی از قطعاتی که به دلیل تحریم که توقیف شده بود، آزاد شده است. ما باید سعی کنیم که ارتباطات بانکی‌ مان تقویت شود تا فعالیت‌های اقتصادی را سرویس دهیم.

علاقه سرمایه گذاران خارجی

طی سه سال گذشته حدود ۳.۶ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی توسط شورای عالی سرمایه ‌گذاری خارجی به تصویب رسیده است؛ در بخش صنعت، معدن و تجارت. ۱.۵ میلیارد دلار مربوط به ۶ ماه گذشته بوده است. ما تقریبا هر هفته مصوبات جدیدی داریم که حاکی از علاقه ‌مندی سرمایه‌گذاران خارجی است. این نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران خارجی اطمینان نسبت به بازار و اقتصاد ایران پیدا کرده است.
ما وضعیت صنعت تحلیل و بررسی کردیم. خیلی از کارخانه‌ هایی که متوقف هستند، از ۱۰ سال قبل متوقف هستند. اگر صنعتی تکنولوژی خود را به روز نکند، محکوم به فنا است. به مسئله توقف تولید ارج نگاه کنید، متاسفانه به دلیل جابه ‌جایی مالکان که عمدتا وابسته به دستگاه‌های غیرخصوصی بود، این ‌ها سرمایه ‌گذاری نکردند و تبعا لوازمی که تولید می‌کردند، از بازار خارج شدند. ما سعی کردیم تا ارتباطی را با مالکان قبلی برقرار کنیم و امیدواریم مشکلات موجود هرچه سریع‌ تر حل شود تا همان برند پس از ۵۰ سال شرایط‌ خود را پیش‌ ببرد.
اگر ایران‌ خودرو هم با همان پیکان می‌ماند، تعطیل می‌شد. اما روی محصولات جدید کار کرد. البته باید بهتر از این عمل کند، اما به‌ هرحال سیستم خود را تغییر داد.
ما در سه سال گذشته سرمایه‌گذاری زیادی در بخش صنعت داشتیم. نزدیک به ۵ میلیارد دلار یا حواله ارزی یا LC داده شده است. از صندوق توسعه ملی کمک گرفته شده بود. مدت‌ها بود که سرمایه‌گذاری در بخش صنعت متوقف شده بود یا کافی نبود. بیش از ۳۴ تا ۳۵درصد از اشتغال فعال کشور در بخش صنعت، معدن و تجارت است و حدود یک سوم تولید ناخالص ملی در این بخش خلاصه می شود. بنابراین باید میزان این گستردگی را درک کنیم و دیگران وقت و همت بیشتر و مطلوب تری را به این بخش اختصاص دهند.

رشد مثبت صنعت

رشد منفی ۱۰ درصدی در سال ۹۱در بخش صنعت به رشد ۵.۶ درصدی رسیده است اما در سال گذشته این رشد صفر بود، چرا که فشارهای وارده از سوی رکود و نرخ تورم عاملی بر این مساله شد.
کاهش تورم یکی از نکات بسیار مهم اقتصادی دولت بود که روی آن کار کرد، اما سرعت کاهش تورم، رکود را نمی‌ تواند حل کند. البته در تلاش هستیم مشکل رکود را حل کنیم. امسال طبق آخرین گزارش مرکز آمار، رشد کل گروه صنعت ۴.۲ درصد بود و پیش ‌بینی می‌کنیم این نرخ رشد در ماه‌های آینده افزایش یابد.

درباره وضعیت صادرات و طرح رونق تولید هم باید بگویم از ابتدای امسال ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی برنامه‌ ریزی کردند که حداقل ۷۵۰۰ واحد کوچک و متوسط که به دلیل نقدینگی با مشکل مواجه هستند، در سراسر استان‌ها تسهیلات بگیرند. طبق آخرین آمارها، حدود ۳ هزار واحد کوچک و متوسط قسط اول تسهیلات خود را از بانک دریافت کردند.
در سال‌ جاری در نظر داریم بیش از ۴ هزار طرح نیمه‌تمام صنعتی و معدنی تکمیل و راه‌اندازی شود. همان‌طور که می‌دانید، ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی ۱۲ طرح ملی را تعریف کرده که یکی از آن طرح‌ها را ما متولی هستیم که اقتصاد دانش‌ بنیان است. در بقیه موارد هم ما عضو هستیم و مسوولیت‌ های مختلف مثل افزایش تولید را داریم.

محصولات جدید خودروسازان

درباره مذاکرات خودروسازان با شرکت های خارجی هم یک قرارداد ایران‌ خودرو با یک شرکت فرانسوی بسته و یک قرارداد هم سایپا با یک شرکت فرانسوی منعقد کرده است. چند مذاکره با شرکت‌های آلمانی در خصوص خودروهای سبک و سنگین داریم. همزمان با شرکت کره‌ ای در حال مذاکره هستیم. من یقین دارم تا پایان امسال چند قرارداد سرمایه ‌گذاری در زمینه خودرو خواهیم داشت.
ما تاکید داریم ۳۰ درصد از محصولات باید صادر شود و برای آن ضمانت می‌ گذاریم. بر این اساس، من فکر می‌کنم با سرعت داریم جلو می‌رویم و ان‌شاءاله تا پایان امسال حداقل از دو شرکت محصول جدید خواهیم داشت.
در باره تسهیلات ۱۶ هزار میلیارد تومانی هم دو بحث جداگانه مطرح است؛ یکی فعال کردن واحدهایی که قبلا به مرحله تولید و بهره‌ برداری رسیده بودند. یکی هم ۴ هزار و ۵۰۰ واحدی که طرح‌های جدید است. تاکنون از ۱۶ هزار میلیارد تومان، ۳ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان پرداخت شده است.
موانع پیوستن به سازمان تجارت جهانی
در باره موانع اقتصادی پیش روی ایران برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی باید بگویم زمانی که سازمان تجارت جهانی حدود ۲۱ سال پیش شروع به کار کرد، هر ساله مقررات سخت ‌تر شد. یکی از مقررات این است که باید تعرفه‌ها تعدیل شود. الان با پیوستن کشورهای مختلف کار مذاکره سخت‌ تر شده است، بنابراین باید با کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه باید مذاکره کنیم و مذاکرات طول خواهد کشید.

الان که نزدیک به بیش از ۱۰۰ کشور عضو WTO شدند، هر یک از این کشورها درخواست‌های مختلفی دارند و شرایط مذاکره دستخوش تغییرات مختلف است تا به تفاهم لازم برسند. در قالب تفاهم ها، باید تعدیل‌هایی صورت گیرد؛ مثل تعرفه‌ها یا موانع غیرتعرفه‌ای. علاوه بر مباحث مربوط به تعرفه‌ها ورود و خروج کالاها و آزاد شدن آن وجود دارد، بنابراین باید برخی قوانین مربوط اصلاح شود.

ما هنوز در کالای کشاورزی قانون خاص داریم که وزیر کشاورزی می‌تواند کالایی را محدود کند. خوشبختانه ما پیشنهادات خود را تهیه کردیم و آماده است در اختیار دبیرخانه WTO بدهیم.

 

مقالات محبوب